ايرانهراسى پاشنه آشيل غرب در انقلابهاى عربى
ديپلماسى ايرانى: احمد داوود اوغلو، وزير امور خارجه ترکيه تحولات جارى در خاورميانه و شمال افريقا را زلزله سياسى توصيف کرد و گفت که اين زلزله سياسى را بايد به دقت تحليل کرد و دلايل آن را مورد بررسى قرار داد تا واقعيتهاى موجود در خاورميانه را بهتر درک کنيم.
به گزارش پايگاه خبرى صداى روسيه، داوود اوغلو واقعيت را خوب درک کرده است. واقعا اتفاقى رخ داده که عواقب آن را بسيار سخت مىتوان پيشبينى کرد. ولى آنچه روشن است، عواقب اين تحولات انقلابى در کوتاه مدت بسيار متفاوتاز دوران طولانى مدت آن خواهد بود.
پروفسور ويتالى نامکين، مدير مرکز مطالعات شرقشناسى دانشگاه مسکو در اين باره مىگويد: «در يک دوره طولانىمدت جهان عرب به يک نهاد قدرتمند و موثر در سياست جهانى تبديل خواهد شد. من واقعا به قدرت مردمى که در مشرق جامعه عربى در حال ساخت تاريخ هستند، اعتقاد دارم. اما اين مربوط به آينده است، در حال حاضر اوضاع به سمت درگيرى بيشتر در جهان عرب که به تجزيه و ضعف منجر خواهد شد، حرکت مىکند و اين حقيقت براى هر کشور عربى که درگير مشکلات داخلىاش است کاملا مشهود است. به خصوص که در سايه اين تحولات نقش ايران و ترکيه در سياست منطقهاى روز به روز پررنگتر مىشود.»
ترکيه در سال گذشته ميلادى لقب ستاره اقبال جهان اسلام را دريافت کرد. به گونهاى که رجب طيب اردوغان، نخستوزير ترکيه در يکى از معتبرترين نظرسنجىهاى منطقه خاورميانه توانست 74 درصد راى موافق کاربران منطقهاى را به دست آورد. کسانى که اردوغان را انتخاب کردند دليل مىآوردند که در دوران اردوغان ترکيه نقش بسيار فعال و ايجابى در تحولات عراق و افغانستان داشته، در وساطت ميان ايران و غرب بسيار فعال عمل کرده و موضع بسيار قاطعانهاى در برابر تحولات غزه به خصوص "کاروان آزادى" اتخاذ کرده است.
تا به همين امروز ترکيه و به خصوص اردوغان به مدد فعاليتهاى سياسى موثر و مردمپسندشان در منطقهکه جهتى کاملا مغاير با سياستهاى غرب و امريکا است، توانستهاند محبوبيت ويژه خود را در خاورميانه حفظ کنند.
وياچيسلاو ماتوزوف، تحليلگر مسائل سياسى در اين باره مىگويد: «درباره تحريمهاى ليبى در شوراى امنيت که توسط ترکيه رد شد و رجب طيب اردوغان، نخستوزير اين کشور آن را ستمى در حق مردم ليبى دانست و گفت که تاثيرى بر معمر قذافى نمىگذارد، بايد بگويم که ترکيه با اين حرکت به رغم اين که عضو پيمان آتلانتيک شمالى است، نشان داد که به حفظ استقلال و جايگاه خود و ثبات راىاش کاملا پايبند است و تلاش مىکند سياستى مغاير با سياستهاى غرب اتخاذ کند.»
ترکيه هيچ ابايى ندارد که نشان دهد نسبت به نيات غرب در برابر ليبى، مشکوک است. رهبران ترکيه به صراحت بيان داشتهاند که آنچه بيش از همه غرب را به خود مشغول کرده، ذخاير نفتى ليبى است و نه سرنوشت مردم اين کشور.
از سوى ديگر، مواضع ايران نيز در تعيين سرنوشت منطقه کاملا موثر است. ايران علنا و بدون هيچ مخفىکارىاى در برابر غرب ايستاده و موضعى کاملا ضد غربى اتخاذ کرده است. درباره اتفاقات اخيرى که در خاورميانه افتاده، ايرانىها بر اين اعتقادند که آنچه رخ مىدهد در حقيقت امتداد انقلاب اسلامى ايران در سال 1979 است. با اين حال کارشناسان پيشبينى مىکنند که دستاوردهايى که ترکيه از انقلابهاى خاورميانه به دست خواهد آورد، بيشتر از ايران باشد. چرا که نفوذ روز افزون ايرانىها در جامعه عربى باعث نگرانى شديد غرب شده و اين مسئله باعث شده تا تئورى قديمى استفاده از ترکيه به عنوان سدى براى جلوگيرى از نفوذ آنچه اسلام سياسى مىنامند، مجددا نزد غربىها مطرح شود.
سرگئى مارکوف، نماينده مجلس دوماى روسيه و مدير مرکز مطالعات سياسى در اين باره مىگويد: «الگوى ترکى تلاش دارد تا ارکان نظامى سکولار و دموکراسى پيشرفته را با اسلام و اصول اسلامى با هم يکجا جمع کند. از اين رو ترکها تلاش مىکنند با استفاده از اين الگو نقشى ويژه در تحولات خاورميانه ايفا کنند. تا کنون نمونه ترکى توانسته موفقيت بزرگى در جذب انقلابيون عربى به دست آورد. از سويى کشورهاى بسيارى وجود دارند که مايلند جامعه عربى که هم ثروت دارد و هم توانسته نظام انقلاب جديدى بنا کند متمايل به الگوى سياسى ترکى شود. بدين ترتيب ترکيه با يک تير دو نشان زده است. از يک سو الگوى سياسى کشورهاى عربى شده و توانسته بدين وسيله امپراطورى عثمانى قديم خود را احيا کند و از سوى ديگر توانسته اهميت خود را به رخ غربىها بکشاند. همواره اين گونه گفته شده که پس از پايان جنگ سرد اهميت ترکيه براى ناتو به شدت کاهش يافته است. اما اکنون وقت آن رسيده که ترکيه برگههاى برنده خود را رو کند و با اتخاذ سياستى حکيمانه به آنچه مىخواهد با موفقيتبرسد.»
نظر شما :