غيرنظاميان؛ قربانيان منازعه ناتو-طالبان
ديپلماسى ايرانى: شمار تلفات غير نظاميان در حملات ماه گذشته طالبان و همچنين تلفات مردم عادى در عمليات نيروهاى ناتو در افغانستان به طور بى سابقه اى افزايش يافته است. نيروهاى ناتو اين اتفاقات را نشانه ضعف طالبان و طالبان آن را نشانه تقويت بنيه نظامى خود مىدانند. در همين حين اخبارى مبنى بر احتمال امضاى سند استراتژيک ميان افغانستان و امريکا به گوش مىرسد که اين امر هم مىتواند بر اين تحولات تاثيرگذار بوده باشد. محمدرضا بهرامى، سفير سابق ايران در افغانستان اين مسئله را براى خوانندگان ديپلماسى ايرانى بررسى کرده است.
گفتارى از محمدرضا بهرامى، سفير سابق ايران در افغانستان براى ديپلماسى ايرانى:
ظرف يک ماه گذشته شاهد حمله به غير نظامىها و در واقع عمليات کور توسط گروههاى شورشى در افغانستان بوده ايم و اين عمليات مشخصا در استانهاى جلال آباد، قندهار، کابل، خُست و قندوز اتفاق افتاده، موجب تلفات حجم قابل توجهى از مردم غير نظامى در استانهاى مذکور شده است.
به نظر من اين تغيير تاکتيکى است که از طرف گروههاى شورشى در حال اعمال است. در واقع به نوعى مىتوان گفت که اين تغيير تاکتيک با چند موضوع مرتبط است. گروههاى شورشى علاقمند هستند که روحيه نيروهاى خود را حفظ کنند و کماکان خود را به عنوان يک نيروى فعال در صحنه تحولات سياسى و نظامى افغانستان نشان دهند. اين گروهها علاقمندند که فشار به دولت افغانستان و همچنين فشار به نيروهاى خارجى را افزايش دهند.
همان طور که مطلع هستيد قرار است که از ژوئيه سال جارى ميلادى هم خروج تدريجى نيروهاى خارجى از افغانستان آغاز شود و هم ظرف سال جارى و در واقع اوايل سال آينده شمسى فرايند انتقال تدريجى مسئوليتهاى امنيتى به نيروهاى افغان شروع شود.
انجام اينگونه عملياتها بيش از آن که ماهيت نظامى داشته باشد، در واقع نوعى فضاى روانى را توليد مىکند که در اين فضا هم ترس و هم اضطراب ميان مردم توليد مىکند و مىخواهد فضا را متاثر کند و نشان دهد که نيروهاى امنيتى در افغانستان فاقد توانايىهاى لازم براى پذيرش مسئوليت و برقرارى نظم هستند و گروههاى افراطى علىرغم ضربههاى نظامى که در ماههاى اخير دريافت کرده اند، کماکان از قابليت توسعه عمليات و اجراى آن عليه نيروهاى دولتى و نيروهاى خارجى برخوردارند.
در واقع با توجه به مجموع رفتارهاى طالبان در ماههاى گذشته، به نظر مىرسد اين عملياتها نوعى تغيير تاکتيک است که ناشى از دو مسئله است: مسئله اول، همان طور که گفته شد ايجاد فضاى رعب و وحشت است و مسئله دوم فشارهايى است که در ماههاى گذشته به لحاظ روانى در برخى استانهاى جنوبى افغانستان به اين گروه وارد شده و عملا تا حدودى امکان تقابل نظامى مستقيم را از اين گروه گرفته است و توان اينها را براى درگيرىهاى مستقيم نظامى محدود کرده است.
متاسفانه آسيب عمده اى که اين گونه رفتارها به محيط داخلى افغانستان وارد مىکند، مستقيما متوجه مردم و افراد غير نظامى اين کشور مىشود.
در عمليات انجام شده در استانهاى ذکر شده، گفته مىشود بيش از صد نفر کشته شده اند و دو برابر اين تعداد هم مجروح شده اند.
نکته قابل توجه ديگرى که در اين مورد وجود دارد، اين است که اين تلفات به غير نظاميان نه تنها از طرف نيروهاى شورشى و گروههاى شورشى به مردم افغانستان وارد مىشود، بلکه متاسفانه نيروهاى خارجى هم با نوع عملياتهاى نظامى خود که بعضا عملياتهاى کور و بدون دسترسى به اطلاعات مشخص صورت مىگيرد، موجب آسيب رساندن به مردم و افراد غيرنظامى مىشوند که نمونه اخير آن را مىتوان در استان کُنَر در افغانستان مشاهده کرد که متاسفانه فرمانده نيروهاى نظامى خارجى در افغانستان هم در يک موضعگيرى غيرمسئولانه سعى کرد به نوعى فرافکنى کند و مسئوليت تلفات نيروهاى غيرنظامى در آن استان را که مستقيما متوجه نيروهاى خارجى بود، از نيرو هاى خارجى دور کند و به نوعى حتى خود مردم اين استان را مقصر جلوه دهد.
به هر صورت همان گونه که گفته شد، آن چه در افغانستان در حال وقوع است، به طور مستقيم بر مردم فشار مىآورد و به بخشهاى غير نظامى مردم آسيب مىزند.
درباره تاثير اخبار اخير مبنى بر امضاى سند استراتژيک ميان افغانستان و امريکا که آقاى مهمانپرست هم درباره آن موضعگيرى داشته اند بايد گفت که تا جايى که من مطلع هستم تاکنون سندى امضا نشده است. حتى مقامات افغانى هم به صراحت از اين صحبت کرده اند که اين مسئوليت مردم افغانستان و شوراى ملى اين کشور است که در ارتباط با اين موضوع تصميمگيرى کنند و ما شاهد مواضع نفيا و اثباتا از سوى مقامات دولتى در اين خصوص بوده ايم ولى همچنان به نظر مىرسد تاکيد دولت افغانستان بر انجام مراحل لازم قانونى براى اين موضوع هستيم. اما همان طور که توضيح داده شد، تاکنون خبر رسمى درباره امضاى اين سند اعلام نشده است.
نظر شما :