آقای اوباما چرا این قدر دیر به فکر آیت الله سیستانی افتادید؟

۲۰ مرداد ۱۳۸۹ | ۰۶:۳۰ کد : ۸۳۴۵ اخبار اصلی
نویسنده خبر: سید صدرالدین قبانچى
از آقای اوباما باید پرسید چرا حالا به فکر کمک خواستن از مرجعیت افتاد؟ البته پاسخ آن برای ما روشن است. امریکا پس از آن که تلاش‌هایش برای تشکیل دولت به نتیجه نرسید و ماموریت هیئت‌های‌ دیپلماتیکش به عراق همگی شکست خوردند، دست به دامن آیت الله سیستانی شد.
آقای اوباما چرا این قدر دیر به فکر آیت الله سیستانی افتادید؟

دیپلماسی ایرانی: امیدواریم دولتی تشکیل شود که بتواند تمام بحران‌های موجود را حل و فصل کند. دولتی که هم مرجعیت در آن سهیم باشد و مورد حمایت آن باشد و هم مردم که قطعا در اولویت نخست سهم‌خواهی از دولت هستند.

خوشبختانه دخالت‌های خارجی به خصوص امریکایی‌ها در عراق شکست خورده است. امریکایی‌ها می‌خواستند با همکاری و اتحاد دیگر کشورهای متحدشان در منطقه برای ما تعیین تکلیف کنند و خواسته‌هایشان را به ما دیکته کرده و تحمیل کنند؛ خوشبختانه تا کنون در پروژه‌شان شکست خورده‌اند و فتنه‌شان بر باد رفت. البته باید تا قبل از آن که فتنه دیگری به پا شود، ما خود تکیلف خود را روشن کنیم. پنج ماه خلاء تشکیل حکومت دیگر کافی است.

امریکایی‌ها باید بدانند ملت حکومت و دولتی را می‌خواهد که آغوشش به روی همه باز باشد و همه را برادر خود بداند و فرقی میان فرزندان کشور نگذارد.

نگاه مردم عراق به آینده است. عراق در هر حالتی چاره‌ای جز این ندارد که به آینده نگاه کند. آینده‌نگری باید جزئی از سیاست‌ها و خواسته‌های ملت ‌عراق باشد. این نکته را باید امریکایی‌ها درک کنند. ما دولتی می‌خواهیم که آینده‌نگر باشد و آغوش بازش به روی همه گشاده باشد.

به تازگی در اخبار آمده بود که آیت الله سیستانی نامه‌ای از باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده دریافت کرده است. البته این نامه را دفتر آیت الله سیستانی تاکید نکرده ولی اگر فرض را بر صحت این خبر بگذاریم آقای اوباما بداند که مرجعیت خود بر آنچه در کشور می‌گذرد، ناظر است و شخص آیت الله سیستانی در عرصه سیاسی کشور حاضر است و همه چیز را زیر نظر دارد.

از آقای اوباما باید پرسید چرا حالا به فکر کمک خواستن از مرجعیت افتاد؟ البته پاسخ آن برای ما روشن است. امریکا پس از آن که تلاش‌هایش برای تشکیل دولت به نتیجه نرسید و ماموریت هیئت‌های‌ دیپلماتیکش به عراق همگی شکست خوردند، دست به دامن آیت الله سیستانی شد. در غیر این صورت چرا قبل از آن به فکر مرجعیت و جایگاه آن نبود. اوباما پس از پنج ماه نامه‌اش را به آیت الله سیستانی فرستاده، یعنی آیت الله سیستانی در این مدت در اولویت امریکایی‌ها نبود و حالا که کار برشان سخت شده و در تنگنای شدید افتاده‌اند، به یاد ایشان افتادند.

مردم عراق اکنون در وضعیت سختی به سر می‌برد. اوضاع نا به سامان امنیتی و نبود خدمات که ناشی از خلاء سیاسی موجود در کشور است و دولت هم به آن اهمیت نمی‌دهد، برای امریکایی‌ها کافی است تا دریابند باید زودتر از این‌ها دست به کار می‌شدند و اجازه نمی‌دادند که کار کشور به اینجا برسد.

در حال حاضر ما در عراق از یک معضل بزرگ رنج می‌بریم. آن هم کم‌رنگ بودن فعالیت احزاب است که در بحران فعلی اثر گذاشته و کار دخالت خارجی را هموار کرده است. ما باید احزاب سیاسی قوی داشته باشیم تا با فشار آنها چرخ مدنیت و حکومت در کشور به حرکت در آید. اگر احزاب قوی در کشور وجود داشت این خلاء سیاسی کنونی پیش نمی‌آمد و اجازه دخالت خارجی هم گرفته می‌شد.

با این حال آینده کشور روشن است. امریکایی‌ها تا زمانی که اراده ملت بر خواسته‌ روشن و به حقشان وجود داشته باشد، نمی‌توانند چیزی را بر آنها تحمیل کنند. مردم خود می‌دانند که چه می‌خواهند. آنها با تمام سختی‌ها، رنج‌ها، ناآرامی‌ها، ناامنی‌ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی ساخته‌اند و خوب می‌دانند هدفشان چیست. سیاستمداران ما باید از فرصت‌هایی که مردم به وجود آورده‌اند نهایت استفاده را ببرند قبل از این که این فرصت‌ها از بین بروند و آینده روشن کشور به آینده مبهم تبدیل شود.

سید صدرالدین قبانچى

نویسنده خبر


نظر شما :