زخم ميانمار
ترسم از این است که ،جز چند کشوری که از قبل پیشبینی میکردند، اکثر کشورها از سرعت وقوع رویدادها در برمه غافلگیر شوند و در نتیجه از واکنش به موقع عاجز مانده و ندانند چه کاری باید انجام دهند. چند بار و در چند جای دنیا چنین رویدادی اتفاق افتاده است و هنوز آمادگی لازم برای مقابله با آن به وجود نیامده؟ اما از آن بدتر هم هست: کم نیست تعداد کشورهایی که از آن چه این کشور آسیایی در معرض دید جهان قرار داده، چشم میپوشند و سکوت میکنند.
در برمه تعداد راهبان بودایی تحصیلکرده-مردمی غیر مسلح که طبیعتشان صلحدوستی است- مخالف رژیم نظامی رو به افزایش است. برای کسانی که از موقعیت کنونی برمه منافع بلندمدت داشتهاند تعجبی ندارد که راهبان هدایت این اعتراض را برعهده گرفتهاند.
اکنون تعداد قابل توجه و رو به فزونی راهبان بودایی برمه، نسبت به تلاشهای دولت مرکزی و محلی برای از بین بردن نظم و سلسله مراتب راهبان و سوءاستفاده از آموزههای بودا در خودداری، ریاضت و رهبانیت تحمل خود را از دست داده و به ستوه آمدهاند. اگر حمایت رسانهای، اقتصادی و سیاسی بینالمللی از این راهبان به عمل نیاید، اوضاع برمه به 20 سال قبل باز خواهد گشت.
ما هر روز شاهد آن هستیم که در کنفرانسهایی بینالمللی و علمی در سراسر جهان، صاحبنظران و دانشمندان مسائل بسیار ارزشمندی را در زمینه حقوق بشر و در دفاع از حقوق انسانی مطرح میکنند. چگونه است که با این همه توجهی که به این موضوع صورت میگیرد، جوامع بینالمللی از واکنش و پاسخ مؤثر برای منصرف کردن رهبران نظامی برمه از افزایش خشونت علیه معابد بوداییها در رانگون عاجزند.
سالیان سال است که جوامع بینالمللی بحث میکنند که چگونه در سازمان ملل متحد اصلاحاتی ایجاد کنند تا امنیت غیرنظامیان را تأمین و از شأن و کرامت بشر در بحرانهایی نظیر برمه و دارفور و سودان محافظت به عمل آید. این فقط قربانیان بیگناه نیستند که شأن و منزلت خود را از دست میدهند بلکه این جامعه بینالمللی است که منزلت خود را در اثر کوتاهی و تماشای منفعلانه مصائب قربانیانی از دست میدهد که به سرنوشتشان واگذار و رها شدهاند.
البته دیکتاتورهای جهان به دقت میدانند چگونه از کوتاهی و شکست جامعه بینالمللی و فقدان اراده و ناکارآمدی آنان بهره جسته و اقدامات بعدی و مؤثر خود را هماهنگ کرده و به اجرا بگذارند. آنها نمیتوانند این رفتارشان را طور دیگری توضیح دهند و در عمل هیچ نیست جز تأیید کامل این حقیقت که این دیکتاتورها به فکر حفظ وضع موجودند و این توانایی را دارند که بدون مکافات دست به هر کاری که میخواهند بزنند.
نظر شما :