امريکايى‌ها بسيار مطمئن‌تر از روس‌ها هستند

۱۹ آبان ۱۳۸۸ | ۱۴:۴۹ کد : ۶۱۴۶ گفتگو
گفت‌وگوى ديپلماسى ايرانى با دکتر احمد نقيب‌زاده، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بين‌الملل.
امريکايى‌ها بسيار مطمئن‌تر از روس‌ها هستند

پاسخ ايران براى انتقال غنى سازى اورانيوم به روسيه را چگونه ارزيابى مى‌کنيد؟
در ديپلماسى مساله ثابتى وجود ندارد، اگر ايران بتواند مقصود خود را عملى کند يک موفقيت محسوب مى‌شود. ولى طرف مقبال ظرفيتش از لحاظ زمانى تکميل شده است و حاضر به پذيرش پيشنهادهاى جديدى نيست، اين مساله ممکن است ايران را به سمت تحريم‌هاى زيان‌بارى ببرد.

 چرا امريکايى‌ها پاسخ ايران را شفاف نمى‌دانند؟
قرارى که گذاشته شد اين بود که اورانيوم غنى شده 5 درصدى ايران را بگيرند و بعد از آن  تبديل به سوخت اتمى کنند و به کشور مذکور بازگردانند. هدف کوتاه مدت آنها اين است که فعلا خطر ساخت بمب اتمى را از نظر خودشان براى حدود يک يا دو سال برطرف کنند، تا فرصتى به دست بياورند و اين خطر را که به ضرر منافع خودشان است کلا از بين ببرند. ايران هم ظرف اين چند سال روى اين مساله کار کرده است و تقريبا حاضر نيست آن را به آسانى از دست بدهد. ما پيش از اين  مساله اتمى ايران را باخت - باخت تلقى مى‌کرديم،  اما در اين چند روز احساس مى‌شود که بازى برد- برد مى‌تواند وجود داشته باشد ولى بعد از مدتى  متوجه شديم که اصل قضيه همچنان به جاى خود باقى است. يعنى به نحوى هم ايران و هم غرب مى‌خواهند که به نفع خود زمان بخرند و در مورد اصل قضيه غربى‌ها به هيچ وجه حاضر نيستند مساله اتمى ايران را از بيخ و بن بپذيرند.

برخى کارشناسان معتقدند که انتقال گام به گام اورانيوم از سوى ايران تصميم قابل دفاعى است، چرا که ممکن است که روسيه بعد از چند سال تمام توافقات را زير پا بگذارند. شما چطور فکر می کنید؟  
بله، البته از لحاظ حقوقى حق با کشور ايران است؛ منتها غرب مسال ديگرى را مطرح مى‌کند. به خصوص در اين زمينه من فکر مى کنم که اگر ايران  به جاى روسيه با امريکا به توافقاتى برسد خيلى بهتر از اين است  که روسيه هم اين وسط نقش بازى کند. ما به روس‌ها به هيچ وجه نمى‌توانيم اعتماد کنيم. روس‌ها بسيار با کارت ايران بازى کرده‌اند و بعد از اين هم بازى خواهند کرد. روس‌ها اصلا قابل اطمينان نيستند. در حالى که با امريکايى‌ها مى‌شود به يک توافقاتى رسيد به ویژه از زمانى که باراک اوباما بر مسند رياست‌جمهورى امريکا آمده است.

ايران چه سياستى را بايد اتخاذ کند که بتواند اهداف خود را پيش ببرد؟
باز گذاشتن سايت‌ها براى بازرسان سازمان انرژى اتمى همراه با تشريح ساير فعاليت‌هايى که ايران دارد، تنها راهى است که ايران مى‌تواند انجام دهد. اين کار ضرورت  دارد. چرا که در هر صورت اگر اسرار اتمى هم وجود داشته باشد تاکنون افشا شده است. بنابراين لزومى ندارد که بيش از اين پنهان کارى شود.

شما معتقديد که بايد مذاکره و توافق بين مقامات امريکايى و ايرانى باشد، سطح مذاکره ايران و امريکا را چگونه مى‌بينيد؟
مذاکرات بايد هرچه سريع‌تر و مستقيم و رودرو انجام شود. تاکنون مذاکرات مستقيم در سطح پايين انجام شده است. بهتر است که اين مذاکرات در سطوح بالا هم صورت بگيرد. ايران هم بايد  در اين مذاکرات مستقيما تضمين‌هايى به امريکا بدهد و در مقابل امريکا هم همين طور از ايران تضمين‌هايى را درخواست کند.

امريکا مى‌تواند شريک قابل اطمينانى براى ايران محسوب شود؟
امريکايى‌ها بسيارمطمئن‌تر از روس‌ها هستند، شما توجه داشته باشيد که نهايت سر خط به خود امريکا ختم مى‌شود. اين تجربه‌اى است که در بحران کوبا براى امريکا به دست آمد. خود امريکايى مستقيما با روس در تماس بودند و از واسطه خبرى نبود. چرا که اگر با واسطه صحبت مى‌کردند کوچکترين اشتباه مى‌ِتوانست اوضاع را بحرانى‌تر کند. در حال حاضر بحران ايران هم دست کمى از بحران کوبا ندارد. براى جلوگيرى از هر اشتباهى مذاکرات مستقيم ضرورى است.

آژانس بين‌المللى اتمى در  حال حاضر پاسخ ايران را به نوعى بالا و پايين مى‌کند، شما پيش‌بينى مى‌کنيد که آژانس در نهايت با درخواست ايران موافقت مى‌کند يا خير؟
مخالفت مى‌کنند و اين درخواست ايران را نمى‌پذيرد. البته  يک مقدار هم وقت اضافى  به وجود مى‌آيد. چرا که آنها اعلام کردند در هفته اول اکتبر کار تمام است و ايران بايد پاسخ قطعى را بدهد. از اين منظر غربى‌‌ها از اين موضع يک مقدارى عقب نشستند و ايران يک بازى نسبتا مناسب را انجام داد. بازى که ايران انجام داد اين گونه بود که بلافاصله پاسخ نداد و چند روزى فرصت خواست و همين باب يک استمهال و مهلت پذيرى ديگر را براى ايران باز کرد.

البته سولانا هم بسته پيشنهادى ايران را کامل و حاوى نکات ارزشمندى دانسته است.
سولانا در حقيقت در جبهه اول بازى مى‌کند، او يک مقدارى منعطف و نرم صحبت مى‌کند تا راه براى گفت‌وگوهاى بعدى باز باشد. ولى نهايتا حرف، حرف قدرت‌هاى بزرگ اروپايى يعنى سه کشور فرانسه، بريتانيا و آلمان است. همان طور که اطلاع داريد اتحاديه اروپا هنوز به يک سياست مشترک و دائمى نرسيده است که آقاى سولانا از نظر همه اروپا صحبت کند. اظهارات آقاى سولانا را بايد بيشتر به يک بازى ديپلماتيک تشبيه کرد.

رسانه‌هاى غربى معتقدند که اظهارات سولانا را مى‌توان به نوعى عقب نشينى ايران در اين مذاکرات قلمداد کرد، نظر شما چیست؟
نه، من فکر نمى‌کنم که اين گونه باشد که سولانا بگويد بسته پيشنهادى ايران کامل بوده است و بعد از ان چنين تعبيرى از اين سخنان صورت بگيرد. ايران به هيچ وجه بازى را واگذار نکرده و نمى‌کند. اتفاقا اگر ايرادى وارد است به مواضع سخت ايران وارد است نه اينکه ايران همه مسائل را واگذار کند. چطور کشورى که در مواضعش خيلى سخت پافشارى مى‌کند ناگهان همه چيز را واگذار مى‌کند، چنين تعبيرى اصولا درست نيست.

آينده برنامه هسته‌اى ايران را چگونه پيش‌بينى مى‌کنيد؟
آينده برنامه هسته‌اى ايران، آينده نامشخصى است. ممکن است که فرصت‌هاى بهترى براى ايران پيدا شود و ايران به عنوان يک کشور اتمى پذيرقته شود. اگر چنين فرصت‌هايى فراهم نشود و اوضاع غرب هم آرام باشد، غربى اجازه هيچ‌گونه فعاليت اتمى را به ايران نخواهند داد. اين بازى‌هايى هم که شروع شده است در واقع نوعى فرصت خواهى است.

به عنوان سوال آخر، برخى منابع غربى مى‌گفتند که سفر اردوغان نخست وزير ترکيه، به ايران براى ميانجيگرى براى برنامه هسته‌اى ايران است چرا که اردوغان در اين سفر با مقامات بلند پايه ايران ديدار‌ داشت. آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟
بعيد مى‌دانم، چرا که رابطه ترکيه با غرب خوب است اما با روسيه نه! يکى از کشور‌هاى واسطه و حامل پيام‌هاى متقابل براى دو طرف است مى‌تواند کشور ترکيه باشد. مساله ديگر اين است که ترکيه و ايران هم‌مرز و همسايه هستند  که از اين زوايه منافع ملى خودشان را هم تعقيب مى‌کنند.


نظر شما :