غروبی دیگر بر آسمان غم‌زده افغانستان

۲۴ مرداد ۱۳۸۸ | ۱۳:۲۵ کد : ۵۳۶۰ اخبار اصلی
نویسنده خبر: هومن دولتی
نگارش کتاب لایحه و انتشار آن نوعی آشتی طالبان با ملت افغانستان و چرخش آنان به سمت کاهش افراط‌گرایی است. در سال آینده طالبان با چالش بزرگ تامین منابع مالی مواجعه خواهد بود و آنان در ادامه مسیر مبارزه با مشکلات عدیده‌ای مواجه خواهند شد.
غروبی دیگر بر آسمان غم‌زده افغانستان

حامد کرزای طی یک سال گذشته بارها وبارها از تمایل و آمادگی دولتش برای مذاکره با طالبان میانه‌رو سخن گفته است. در پاره‌ای محافل از دیدارهای غیر رسمی بین نمایندگان دولت کرزای وگروهی از رهبران میانه‌روی طالبان زمزمه‌هایی به‌گوش می‌رسد. اما دراین بین جدی‌ترین گفت و گو و مذاکره در سطح عالی میان "قیوم کرزای" برادر رئیس‌جمهوری و نماینده غیر رسمی دولت افغانستان با "ملا عبدالسلام" و "ملا متوکل" از رهبران میانه‌رو و معتدل طالبان در عربستان انجام شده است. گرچه نتایج این دیدار تا کنون فاش نشده‌است، اما می‌توان آن را مثبت ارزیابی کرد چرا که از دستاورهای آن می‌توان به برقراری آتش بس در جنگ‌های بدون جبهه با طالبان در ایالت بادغیس اشاره کرد که توسط سخنگوی رئیس جمهوری افغانستان اعلام شد.

ابتکار این مذاکرات را نباید منحصر به شخص کرزای و منفعت‌طلبی او با توجه به انتخابات ریاست جمهوری پیش رو دانست، زیرا این مذاکرات بین دولت و جناح میانه‌رو طالبان که عموما مولوی احمد متوکل وزیر امور خارجه طالبان آن را نمایندگی می‌کند، سابقه چندین ساله دارد .

تلفات نسبتاً بالای نظامیان ناتو و ایساف در ماه‌های گذشته در افغانستان و نزدیکی انتخابات افغانستان احتمال ایجاد فضایی برای کارشکنی در برگزاری انتخابات از سوی طالبان را بسیار بالا برد و برآیند این مسائل هر دو طرف را به سمت مذاکره و حصول توافق دولت مرکزی و طالبان سوق داد. در واقع زورآزمایی‌ها در کوه‌ها، بیابان‌ها و شهرهای افغانستان میان طالبان، دولت مرکزی و نیروهای ائتلاف به حدی رسیده است که دیگر توان هر یک از آنها در این میدان سنجیده شده و عیار قدرت برای طرفین درگیرمشخص است، اکنون دیگر وقت آن است که با تکیه بر نقاط قوت و ضعف، راهی را پیش بگیرند که به خاتمه درگیری‌ها منتهی شود و به گروهی که در این میان دارای عقاید خاص خود هستند و تقریبا 10 درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهند این فرصت داده شود تا سلاح‌های خود را زمین بگذارند و مبارزه سیاسی را جایگزین ترور و نبرد مسلحانه با هم‌وطنان خود کنند.

آخرین گامی که رهبران طالبان برای یک پارچه‌سازی فرماندهی و بازسازی اعتباری نظام خود میان مردم افغانستان بر داشته‌اند، انتشار کتابی به نام لایحه است . این کتاب به دو زبان پشتو و دری نگاشته شده و نام ملامحمد عمر را به عنوان نویسنده یدک می‌کشد. این کتاب در واقع سلسله مباحث و دستوراتی است از جانب کادر رهبری طالبان به نیروهای شبهه نظامی و نظامیان طالبان.

شورای رهبری طالبان در گذشته نیز چنین دستورالعملی را البته نه در این حجم و سیاق منتشر ساخته بود. اما در این کتاب به میزان قابل توجهی مواضع طالبان در خصوص مبارزه با نیروهای دولتی افغانستان و نیروهای بین‌المللی تعدیل یافته و با چرخشی سعی بر بدست آوردن اقبال عمومی مردم افغانستان شده است.

این کتاب بیشتر سعی بر القای وجود قدرت مرکزی در طالبان را دارد و در آن مرتبا  از عنوان امارت اسلامی که عنوان رسمی حکومت طالبان بر افغانستان بود، استفاده شده است.

انتشار کتاب لایحه که تاریخ تدوین آن ظاهراً به حدود یک سال پیش بر می‌گردد با نزدیکی به انتخابات ریاست‌جمهوری بیانگر غلبه نوعی تفکر میانه‌رو درمیان رهبران طالبان است. تفکری که علاوه بر یکسان‌سازی و وحدت فرماندهی تمایلی برای گفت‌وگو و مذاکره در آن به چشم می‌خورد. رهبران طالبان با انتشار این کتاب به انتقاداتی که بر بی‌فایده بودن مذاکرات با آنان را به دلیل پراکندگی و اعمال سلایق شخصی در کادرهای میانه طالبان مطرح می شد، پاسخ گفته و با ایما و اشاره به تحت نفوذ قرار داشتن و فرمانبرداری نیروهای خود و لزوم اطاعت آنان از کادر مرکزی پرداخته‌اند. 

مبحثی قابل تعمق در ارتباط با احکام این کتاب این است که به نظر می‌رسد ارتباطات بین القاعده و طالبان بر اثر حملات سنگین نیروهای ائتلاف به حداقل رسیده است. البته نمی‌توان به وضوح گفت که راه بین القاعده و طالبان گسسته شده اما مندرجات این کتاب با تفکرات بنیادین مبارزه القاعده با نیروهای غربی تفاوتی اساسی دارد و طالبان به این نتیجه رسیده است که با تغییرات آرام و نرم باید از القاعده که در واقع هیچ جایگاه رسمی ندارد فاصله بگیرد.

اصولاً پیوند بین طالبان و القاعده را باید پیوندی نامتجانس انگاشت. ائتلافی که از نگاه مذهبی و سیاسی، به دلیل تفاوت دیدگاه بین این دو جریان گسستنی به نظر می‌رسد.

 طالبان دارای تفکراتی نزدیک به وهابیت است و القاعده دارای تفکرات سلفی‌گری است. هرچند که وجوه اشتراکشان با هم کم نیست اما تفاوت‌های ایدئولوژیکی نیز در آنها به چشم می‌خورد. نکته دیگر این که به هر شکل طالبان دارای ساختار حاکمیتی با ملیتی واحد و دولتی مستقل بوده اما القاعده صرفاً سازمانی دارای انسجام عقیدتی است که گوناگونی ملیت، عدم حاکمیت و فقدان مرکزیت از نکات بارز آن است. سیاست مبارزاتی این دو گروه نیز باهم متفاوت است، طالبان درپی کسب حکومت از دست رفته و برقراری شریعت بر خواسته از تفکر خود در سرزمینی مشخص و قلمروی تعریف شده است که به آن تعلق دارد و در آن سرزمین دارای پیوندها و علایق قومی و تباری است. در حالی که القاعده صرفاً به مبارزه‌ای جهان شمول بدون هدف کسب قدرت در تعاریف کلاسیک می اندیشد و آرمانگرایی و نوعی تفکرات جهان شمولانه در سبک مبارزات آنان وجود دارد که پراکندگی ملیتی در اعضای آن عدم تجانس را در این سازمان دامن زده است. اگر در زمان حکومت طالبان، القاعده افغانستان را به عنوان مامن و پناهگاه انتخاب کرد و طالبان نیز از آن پذیرایی به عمل آورد و تا آخر نیز به رسم میهمان‌نوازی جامه عمل پوشیده و تا حد از دست رفتن یک‌باره امارت اسلامی پای آن ایستاد، شرایط خاص پس از یازده ستامبر وشرایط آن زمان بود.

اما طالبان امروز، رهبران دیروز کشور خودشان بودند وبخشی از نیروهایی که با آن به مبارزه برخاسته‌اند، هم‌وطنانشان هستند. آنان نیازمند نگرش مثبت همین هم‌وطنانشان نسبت به خود هستند. نگرشی که با بیرق سفید طالبان منقوش به کَلَمهَ الله در هم آمیخت و مردم در آستانه دروازه کابل برای آنان دست تکان دادند و ورودشان را به فال نیک گرفتند. هرچند این اقبال آن قدر کوتاه مدت بود که با طلوع خورشید وحرکت پیکر بی جان دکتر نجیب و برادرش در چهارراه آریانای کابل بر چوبه دار آن را برباد داد اما طلوع آن روز گویی غروب پنج ساله‌ای بود بر آسمان غم زده افغانستان. 

 نگارش کتاب لایحه و انتشار آن نوعی آشتی طالبان با ملت افغانستان و چرخش آنان به سمت کاهش افراطی‌گرایی است. طالبان به وضوح در یافته است با اتکا به نیروهای محلی که عموماً با دریافت دستمزد قابل توجه آن هم به صورت مزدور و کمک‌های پراکنده مالی سران القاعده و درآمد حاصل از تجارت مواد مخدر، نمی‌توان به جنگ ارتش ملی افغانستان رفت، چه رسد به نیروهای ایساف و ناتو با امکانات محسور کنند هوایی و آتش‌های پشتیبانی زمینی که عرصه را بر طالبان تنگ‌تر خواهند کرد. تغییر رویکرد و تحت فشار قرار دادن پاکستان از جانب امریکا در مبارزه جدی‌تر با طالبان، پاره‌ای ازکمک‌های تسلیحاتی به طالبان را کاهش داده و آنان را با کمبود اسلحه و مهمات مواجه کرده است. از طرفی مشکلات توقف در آمد و کاهش کمک‌های مالی طرفداران القاعده به آن سازمان از حجم کمک‌های مالی القاعده به طالبان کاسته و تغییر روش مبارزه با مواد مخدر از سوی غرب که بخش قابل توجهی از در آمد طالبان را در بر می‌گیرد، در سال آینده طالبان را با چالش عظیم تامین منابع مالی مواجه خواهد کرد و آنان در ادامه مسیر مبارزه دچار مشکلات عدیده‌ای خواهند شد.

برآیند این جریانات، طالبان را به تعدیل رفتار برای جلب اقبال عمومی در بین آن دسته از مردمی که از شرایط موجود دولت مرکزی رضایتی ندارند و مخالف حضور نیروهای بیگانه در داخل خاک افغانستان نیز هستند، وادار کرده ‌است و تمایل به مذاکرات را که مکرراً از سوی غرب و دولت افغانستان مورد تاکید قرار گرفته، برای سهم‌خواهی و ورود به عرصه سیاست وکنار گذاشتن اسلحه توسط طالبان تقویت وترغیب می‌کند.

هومن  دولتی

نویسنده خبر


نظر شما :