رفسنجانى از چه گفت؟
لازم نیست درباره این سخنران صحبتی کنیم. او هاشمی رفسنجانی است، از رهبران اولیه انقلاب. او از نخستین کسانی است که در انقلاب بوده و اعتبارش را از همین راه به دست آورده است. طعم ستم شاه و ظلم و زندانش راهم چشیده است. نمیتوان به او اتهام شورشی زد. یا متهم کرد که سفارتی او را تحریک میکند. یا این که گفت وابسته به منافقین است. او اکنون ریاست دو هیات محوری نظام را بر عهده دارد: مجلس تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان. هاشمی یک چهره پراگمتیک محافظهکار است. از اصول سرپیچی نمیکند اما این را هم درک میکند که زندگی در این دنیا با حفظ منافع نیازمند نرمش، مانور و اعتدال است.
او دیروز در جایگاهی حاضر شد که یک نماد است. تریبون نماز جمعه در دانشگاه تهران. از جایی که پیامهای بزرگی به فرزندان انقلاب ارسال شد. این همان جایی است که رهبر انقلاب پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر به محمود احمدی نژاد تبریک گفت به رغم این که بسیاری نسبت به پیروزی قانونی وی هنوز هم شک دارند. و اما اکنون هاشمی رفسنجانی به همین تریبون آمد تا تاکید کند، فاصلههای بسیاری در راه این بحران همچنان پایان نیافته، وجود دارد.
به هیچ عنوان انتظار نمیرفت هاشمی رفسنجانی این گونه صحبت کند چرا که شیوه او معمولا متفاوت بوده است. در قاموس او استفاده از عبارتهای تند جایی ندارد. برای همین مردم هم همین انتظار را داشتند. وی از جمهوری سخن گفت که خود آن را اداره کرده و شاید در برخی مواقع نیز در آن تخلفاتی انجام داده است. دیگر این راز نهفته نیست که بین او و احمدینژاد که تلاش کرد او را به فساد متهم کند حلقه رابطی مفقود است. اتهامی که رهبر خود وارد عمل شد و احمدینژاد را بابت آن نکوهش کرد و حمایت خود را در این زمینه از رفسنجانی بیان داشت.
رفسنجانی بدون این که بخواهد حکمی قاطعانه یا فتنه جویانه صادر کند صحبت می کرد. خود را در قالب چهره مردی نشان داد که میخواهد جمهوری را از خطر سقوط نجات دهد و انقلاب را از خطر جدایی از طیف عظیمی از فرزندانش برهاند. خود را مقابل رهبر انقلاب قرار نداد. به توصیههای امام خمینی بازگشت و بر اعتماد مستقیم به مردم پافشاری کرد. گفت، مردم خود حاکم حقیقی هستند و احترام به آرایشان واجب است. او گفت، انتظار میرفت که مشارکت ملی به سویی باشد که انتخابات آزاد برگزار شود.
اما غیاب احکام قاطع و مستقیم از اهمیت خطراتی که هاشمی برشمرد نکاست. وی در کلامش در پشت آن تریبون هشدار داد که کشور از «روزهای سخت و تلخی» عبور میکند. وی تاکید داشت که نظام در خطر عمیقی به سر میبرد. از بحران اعتماد گفت. خواستار کار برای بازگشت اعتماد ملی به نظام شد.
میتوان گفت که رفسنجانی مهر تاییدی بر روایت رسمی که از آشوبهای موجود کنونی حکایت دارد و میرحسین موسوی آن را به انفجار رساند و حتی متهم به همکاری با دستگاههای خارجی شد، زد. پیش از این گفته میشد رهبران این آشوبها خائن هستند یا فضای اجتماعی را به انقلابی دیگر تحریک میکنند. همانند این اتهامها بود که ضرورت بازداشت برخی از معترضان و قلع و قمع آنان را ایجاد کرد.
در یک خطابه رفسنجانی تمام تلاشهایی را که مسئولان بزرگ کشور برای به تصویر کشاندن آنچه پس از انتخابات رخ داد و سعی میکردند تا نشان دهند مشکل بیشتر با خارج مرتبط است و ارتباطی با داخل ندارد، ساقط کرد. وی از همگان خواست که به یکدیگر احترام بگذارند. وقتی از موسسات رسمی دعوت به رعایت حدود قانونی کرد این بدان معنا است که آنهایی که تهمت میزنند خرق قانون میکنند. هنگامی که صحبت از آزادی زندانیان سیاسی و دلجویی از آسیبدیدگان زد این بدان معنا است که وی این حق سازمانی را برای انجام بازداشتها نکوهش میکند. این دعوتها در حضور موسوی انجام شد که دولت جدید احمدینژاد را فاقد مشروعیت مردمی میداند.
هاشمی رفسنجانی از خطراتی که اکنون ایران در آن به سر میبرد، سخن گفت. بحرانی عمیق که ضمن زیر سئوال بردن بسیاری از ارکانها علامت استفهامی را نیز در برابر قانونی بودن دولت احمدینژاد قرار میدهد و چهرههای موسسههای دولتی و نظام را میلرزاند. احمدی نژاد در دور اول ریاست جمهوری خود به گونهای عمل کرد که ضرباتی را از سوی دشمنان خارجی متوجه خود کرد. در دوره دوم ریاست جمهوری اش نیز انتظار میرود ضرباتی را از داخل متوجه خود کند. میتوان گفت انقلاب ایران با نظام و رهبران و روسایش جملگی وارد امتحان بزرگی شده است.
نظر شما :