ایران چه می‌خواهد؟

۱۶ دی ۱۳۸۷ | ۱۸:۳۶ کد : ۳۵۸۷ سرخط اخبار
یادداشتی از روی تکیه، یکی از اعضای شورای روابط خارجی آمریکا
ایران چه می‌خواهد؟

واشنگتن فهرست بلندی از موارد مورد بحث احتمالی نظیر برنامه های هسته ای ایران آماده کرده است. موفقیت هر نوع گفت و گویی منوط به یک سوال اساسی است. این که ایران چه می خواهد؟ امروز کشور ایران که شاهد افزایش قدرت خود در منطقه است، هر نوع مذاکره با آمریکا را به مثابه ابزاری در جهت تحکیم منافع خود و تاییدی بر موقعیت منطقه ایش از سوی آمریکا می داند.

  ایران بر اساس استراتژی خود در مذاکره، بر یک گفت و گوی جامع پافشاری خواهد کرد. این کشور نه تنها مایل است که موضوع برنامه های هسته ای خود را در این مذاکره مطرح کند، بلکه مباحثی نظیر توسعه در عراق، نزاع های کنونی در شرق و احتمال ایجاد یک سیستم امنیتی در خلیج فارس را نیز در فهرست قرار دهد. از نظر جمهوری اسلامی چنین فهرست فراگیری می تواند این پیام را به کشورهای عربی بدهد که آمریکا این کشور را به عنوان محور اصلی ثبات در منطقه به رسمیت شناخته است. ایران به عنوان کشوری که معتقد است بسیار اهمیت دارد، به این وسیله نشان می دهد که هیچ یک از نزاع های منطقه ای بدون مشارکت و رضایت این کشور قابل حل نخواهد بود. 

بحث بر سر برنامه هسته ای ایران بر سایر مباحث سايه خواهد افکند. در دوره رياست جمهورى جورج بوش، تهران به پيشرفت هاى خوبى در زمينه فنآورى هسته اى دست يافت و اکنون صاحب زير ساخت هاى هسته اى و قابلیت در حال رشد غنى سازى است. تهران معتقد است که هر نوع مذاکره اى با آمريکا به مثابه تاييد موقعيت هسته اى کنونى ايران از سوى واشنگتن است. ايران هم اکنون مورد خطاب 4 قطعنامه سازمان ملل است، اميدوار است که مذاکره با آمريکا موجب افزايش بيشتر مشروعيت برنامه هاى هسته اى اين کشور شود. در عوض تهران ممکن است به انجام اقدامات اعتمادسازى نظير افزايش تعداد بازرسى هاى سازمان ملل از تاسيسات هسته اى متمايل شود. هدف غائى ايران برخوردارى از يک برنامه هسته اى نه چندان دلخواه آمريکا، اما با تاييد سازمان ملل است.

دو قدرت ممکن است که در مورد دو موضوع ديگر يعنى عراق و ساختار امنيتى در خليج فارس اشتراک نظر بيشترى داشته باشند. اولويت مهم در سياست خارجى ايران، برقرارى ثبات است، نه صدور انقلاب. وجود يک دولت شيعى با همراهى گروه هاى فرقه اى وابسته به آن، اهداف ايران و آمريکا را توامان تامين مى کند. رفتار تهران در توافق اخير پيرامون عقب نشينى نيروهاى آمريکايى از عراق، حکايت از تمايل اين کشور براى همکارى در این کشور است. در رفتارى مشابه ممکن است که ايران حضور محدود آمريکا در خليج فارس را پذيرا شود. رهبران ايران با وجود لحن متخاصم خود به اين نتيجه رسيده اند که افزايش محبوبیت در ميان همسايگانشان به جاى توسل به طرق نظامى، تنها از طريق ديپلماسى امکان پذير است. بنابراين توافقی که طى مذاکره حاصل شود، حتى اگر تعهد آمريکا به جدى گرفتن نگرانى هاى ايران را در پى داشته باشد، در نهايت موجب تسهيل در توسعه قدرت ايران در منطقه خليج فارس خواهد شد.

با وجودى که ايران تاکيد مى کند که آينده لبنان و نزاع فلسطينى اسرائيلى بايد بخشى از گفت و گوهاى احتماليش با آمريکا باشد، اما به نظر مى رسد که عملکرد اين کشور در نهايت موجب نااميدى مخالفين چنين موضعى در آمريکا شود. اين کشور احتمالا ممکن است تا حدى از حمايت هاى جدى خود از حماس عقب نشينى کند. اما ماهيت روابط ايران و حماس و برخى از ملاحظات ديگر ممکن است که اين کشور را در مورد ترغيب حماس به مشارکت سودمند در سياست هاى فلسطين، متمايل سازد. اين خليج فارس و نه کشورهاى عربى است که هميشه اولویت اول در سياست خارجى ايران بوده است.

در حالى که قدرت تهران در منطقه افزايش پيدا مى کند، اين کشور ممکن است که سياست هاى معتدل ترى را در مورد نواحى و سرزمين هاى دورتر از خود اتخاذ کند. جمهورى اسلامى ايران، هرگز اسرائيل را به رسميت نشناخته است، اما بعيد به نظر مى رسد که تا حدی در حمايت از آرمان فلسطينى ها تعادل ایجاد کند.

حزب الله يکى ديگر از چالش ها در مذاکرات احتمالى ايران با آمريکا خواهد بود. ايران هميشه حزب الله را مهمترين جنبش مقاومت در تاريخ خاورميانه دانسته و بعيد به نظر مى رسد که با خلع سلاح اين جنبش موافقت کند. در واقع تهران تلاش خواهد کرد تا از گفت و گو به منظور اعمال فشار به آمريکا براى پذيرش موقعيت حزب الله به عنوان يکى از نيروهاى موثر در لبنان بهره بگيرد.

ايران با اعتماد به نفس کامل و نگاهى بلند پروازانه پشت میز گفت و گو با آمريکا قرار خواهد گرفت. دیپلماسی آمریکا نیز این خواهد بود که از همگرایی ایران با نظم منطقه ای در جهت تحدید ادعاهای تهران و تغییر در فعالیت های هدف مند آن بهره گیرد. در حالی که دو طرف تلاش می کنند تا از احتمال رویارویی دیپلماتیک جلوگیری کنند؛ به نظر می رسد که واشنگتن متمایل به پذیرش قیومیت تهران در منطقه نیست.

این واقعیت که ایران تمایل دارد با آمریکا به گفت و گو بنشیند، بیانگر این است که آمریکا همچنان یک قدرت در مقابل تجدید حیات و افزایش نفوذ این کشور محسوب می شود. اما واشنگتن به دنبال این است که از فرصت مذاکره در جهت منافع خود بهره ببرد.

منبع: واشنگتن پست

نظر شما :