وسوسه معامله بزرگ

۱۵ تیر ۱۳۸۷ | ۱۶:۲۹ کد : ۲۲۲۱ سرخط اخبار
واکنش روزنامه ليبراسيون به مقاله علی اکبر ولایتی در اين روزنامه
وسوسه معامله بزرگ
به نظر می‌رسد ايران بار دیگر کاربرد واژه « تفاهم » را کشف کرده است؛ واژه‌ای که در سه سال گذشته از دایره واژگان این کشور حذف شده بود. « می‌توان برای [رفع] نگرانی‌های مشترک ایران و دیگر کشورها به تفاهمى دست یافت »؛ این بخشی از مقاله‌ای است که علی‌اکبر ولایتی امروز در لیبراسیون منتشر کرده است.
 
او یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های جمهوری اسلامی است که فعالیت‌هایش وزنی موثر به پیش‌درآمد اخیر در حل پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران داده است. پس از تصدی وزارت خارجه به مدت قریب 17 سال، این چهره نظام [ جمهوری اسلامی ] اکنون مشاور دیپلماتیک آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب است که در راس نهاد مذهبی و نهاد جمهوری نظام [ ایران ] قرار دارد.
 
« تصمیم نهایی » نکته اول [ در باب تحولاتی که مقاله آقای ولایتی نشانگر آن‌هاست ] این که « رهبر انقلاب در هیچ مساله‌ای جز مسائل بسیار مهم مداخله نمی‌کند »، اما « اگر مساله استراتژیک حساسی در میان باشد » بنا بر قانون اساسی « تصمیم‌گیری نهایی » درباره آن به رهبر محول شده است و « در حوزه عملکرد قانون اساسى است که می‌توان خط سیر دیپلماسی ایران را پیش‌بینی‌کرد. »
 
«صلح جهانی» نکته دوم این که از این پس طرف صحبت قدرت‌های جهانی، رهبرى انقلاب است، کسی که بر اساس این اصل، و با عقیده راسخ به آن عمل می‌کند که «صلح جهانی با به رسمیت شناختن حق حاکمیت کشورها و احترام به مرزهای بین‌المللی تحقق پیدا می‌کند.»
 
این [موضع] نشان می‌دهد که بر خلاف ديگران، ایران نمی‌خواهد « اسرائیل را از نقشه جهان پاک کند »، زیرا چنانکه علی‌اکبر ولایتی نیز می‌نویسد، تهران معتقد است که « تعیین سرنوشت سياسى حق همه مردم اصلى [فلسطین] است که امروز در اين منطقه حضور دارند، انتخابى که اگر همه اعم از مسلمان، يهودى و مسيحى در آن آزادانه مشارکت کنند، نتيجه اش مورد احترام و پذيرش خواهد بود. »
 
به بیان دیگر، اگر روزی فلسطینی‌ها در یک رای‌گیری، با قرارداد صلحی مبنی بر همزیستی دو کشور موافقت کنند، ایران از آن حمایت می‌کند. این همان چیزی است که رییس‌جمهور پیشین ایران و شخصیت اصلاح‌طلب، محمد خاتمی می‌گفت و همان چیزی است که از زمان انتخاب رییس‌جمهور فعلی در سال 2005 دیگر از تهران شنیده نشده است.
 
با این مقاله در واقع ایران از سه سال شعارگويى دست برداشته است. ایران دیگر نمی‌خواهد کشوری را نابود کند بلکه می‌خواهد به گسترش ارزش‌های « گفت و گو » و نشان دادن « حسن‌نیت » بپردازد.
 
« تفاهم » دلیل این موضع به صراحت اعلام شده است. علی‌اکبر ولایتی توضیح می‌دهد که ایران می‌خواهد «متحد و پایدار» باقی بماند و به این مساله اشاره می‌کند که «ايران به شريکى موثر در امنيت منطقه‌اى و جهانى تبدیل شده است» که در واقع جرج بوش [رییس‌جمهور ایالات متحده] نیز با انتصاب دولتی شیعی در بغداد بر این مساله صحه گذاشته است.
 
تهران هرگز چنین خطری را نخواهد پذیرفت که تمام این دستاوردها را از دست بدهد. ایران اگر بخواهد آنچنان که ولایتی در نتیجه‌گیری مقاله‌اش می‌نویسد «تکنولوژی و دانش هسته‌اى صلح آميز کنونى را به عنوان ميراث براى آيندگان حفظ کند» باید به «راه‌حلی برای پایان دادن به دغدغه‌های مشترک دست پیدا کند» که در چارچوب معاهده عدم تکثیر [سلاح‌های هسته‌ای] و «در قالب مشارکت جمعى، [ایران] از حقوق خود برخوردار» شود.
 
شاید کماکان با تامل بر این مساله بدبین‌ترین افراد چنین نتیجه‌گیری کنند که ایران در پی چیزی نیست جز این که زمان به دست آورد، که به خاطر این حسن نیت نشان می‌دهد که بتواند پیش از آن که حمله هوایی امریکا یا اسرائیل تاسیسات هسته‌ای این کشور را تخریب کند، خود را به بمب هسته‌ای تجهیز کند.
 
این نظریه محتمل است اما کلماتی که خشم مخاطب را برمی‌انگیزند این جا [در مقاله ولایتی] دیگر بیان نشده‌اند. نگرانی‌های دیگر البته خود را نمایان ساخته‌اند. موقعیت‌ها و فرصت‌ها متحول می‌شوند و کاملاً قابل تصور است که ایران، چهار ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری امریکا بخواهد میل حقیقی خود را به این تبادل سیاسی نمایان کند که در مقابل تضمین درباره فعالیت‌های هسته‌ای، نقش منطقه‌ای این کشور از سوی امریکا به رسمیت شناخته شود، و به این ترتیب ایالات متحده را به معامله‌ای بزرگ وسوسه مى کند.
 
بنابر این دلایل محکمی وجود دارد که به این موقعیت پیش‌آمده برای گشایش اوضاع بتوان اعتماد کرد و ایمان داشت و این که دولت‌های غربی نباید این مقاله علی‌اکبر ولایتی و دیگر مطالبی را که او از ماه‌ها پیش اعلام کرده بود، نادیده بگیرند. وقتی که دستی به سوی شما دراز می‌شود، در ازای گرفتن آن دست چیزی از دست نخواهید داد.

نظر شما :