ماجرا چیست؟
پشت پرده عدم تشکیل دولت در لبنان
نویسنده: مجتبی محمودی، کارشناس ارشد روابط بین الملل و پژوهشگر مسائل حوزه غرب آسیا
دیپلماسی ایرانی: لبنان دارای یکی ازنامتجانس ترین بافت های قومی – جمعیتی در جهان است. امروزه در لبنان هجده طایفه و قومیت رسمی وجود دارد، قومیت گرایی هسته اولیه بی ثباتی در لبنان محسوب می شود. ساختار نظام سیاسی طایفه ای لبنان و نظام اقتصادی غیر تولیدی آن از بدو تاسیس این کشور به ویژه با شکل گیری توافق طائف پس از پایان جنگ داخلی، خود ذاتاً بحران ساز بوده و از نظر غالب تحلیلگران قادر به اداره سیاسی و اقتصادی این کشور نبوده است. در این سیستم پست های مهم دولتی نه بر اساس شایستگی بلکه براساس طایفه گرایی تقسیم می شود لذا پس از توافق طائف، قدرت به صورت جزئی تر در بین قومیت ها و بر مبنای مذهب توزیع شد، به صورتی که حتی امروز نیز برای اغلب سیاسیون لبنانی منافع حزبی و طایفه ای بر منافع ملی ارجحیت دارد و تا منافع احزاب متبوع آنها تامین نشود، نمایندگان احزاب حاضر به پذیرش هیچ ساختاری و دولتی نیستند.
پس از انفجار بندر بیروت در مرداد 1399 که تیر خلاصی بر پیکر هیات دولت به ریاست حسان دیاب بود، سعد الحریری که خود در شروع اعتراضات داخلی لبنان مجبور به استعفاء شده بود، مجدداً مامور تشکیل دولت لبنان شد و حال به رغم گذشت چهار ماه از مکلف شدن وی به تشکیل دولت، هنوز دولتی در لبنان تشکیل نشده است و سیاسیون لبنان مکرراً در اظهارات خود اعلام می کنند که تشکیل دولت نیاز به توافق تمامی احزاب دارد، همزمان رسانه های لبنانی هم از ارائه چند فهرست از هیات دولت از طرف حریری به میشل عون رئیس جمهور لبنان خبر داده اند که البته میشل عون آنها را رد کرده است. تعویق چند ماهه سعد حریری برای تشکیل دولت، در دوران ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا را می توان در راستای وقت کشی وی برای پایان دولت ترامپ و روی کار آمدن جو بایدن ارزیابی کرد، هر چند که سعد الحریری معتقد است با روی کار آمدن جو بایدن از فشارهای بین المللی روی لبنان کاسته خواهد شد چرا که از منظر وی لبنان در اولویت های سیاست خارجی جو بایدن نیست، اما همچنان شاهدیم که در عمل اتفاقی خاصی نیفتاده و سیاست آمریکا در قبال لبنان تقریباً به شکل سابق ادامه یافته است.
امروز فضای داخلی لبنان کاملا مبهم است که این خود نشان از باز نشدن گره کور تشکیل دولت در این کشور است، و جالب است که اغلب سیاسیون لبنان نیز معتقدند که این بحران به برای مدتی طولانی ادامه خواهد داشت و نباید فعلاً امیدی به پایان این بحران داشت.
با بررسی وضعیت فعلی لبنان، می توان عدم تشکیل دولت لبنان و استمرار بی ثباتی در این کشور را در دو بعد داخلی و خارجی، مطرح و بررسی کرد.
بعد داخلی که معطوف می شود به مشکلات شخصی سعد الحریری، نخست وزیر مکلف با میشل عون، رئیس جمهوری لبنان که تفاوت نگاه آنها در تشکیل دولت این موضوع را دو چندان کرده است. اختلافات در خصوص تشکیل دولت معطوف به چگونگی تعیین وزراء و چرخش و سهمیه احزاب از وزارت خانه هاست. بصورتی که سعد الحریری خواستار تشکیل دولت تکنوکرات (متخصص) با حداکثر هجده وزیر است اما میشل عون به دلیل حفظ بافت سیاسی لبنان، خواستار ارتقاء تعداد وزراء به بیست وزیر است، بخش دیگر اختلاف بین سعد الحریری و میشل عون رئیس جمهور لبنان این است که الحریری به دنبال تشکیل دولت طبق خواست خود است، میشل عون اظهار داشته سعد الحریری به دنبال تعیین وزراء بدون مشورت با اوست و حتی در فهرست های اعلامی، وزراء مسیحی را هم خود انتخاب کرده است. سعد الحریری پیش از این اسامی 18 وزیر را که همگی در ضدیت با جریان مقاومت هستند را به میشل عون ارائه کرده بود که البته میشل عون این گزینه ها را رد کرد.
حال با انتشار فیلمی از گفت وگوی میشل عون با حسان دیاب، نخست وزیر دولت پیشبرد امور، که در آن سعد الحریری را متهم به دروغ گویی و اعلام می کند هیچ تشکیل دولتی در کار نیست، این اختلافات تشدید شده است. این درحالی است که تمامی احزاب داخلی لبنان در تلاشند تا در دولت آتی حضور فعالی داشته باشند اما در عین حال مسئولیت بحران کنونی لبنان هم متوجه آنها نشود. با توجه به قانون اساسی لبنان میتوان پیش بینی کرد که در نهایت سعد الحریری مجبور به گرفتن نظر میشل عون در خصوص تعیین وزراء می شود.
در بعد منطقه ای و بین المللی، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، از جمله عربستان و امارات خواستار حذف حزب الله از ساختار سیاسی لبنان هستند، در حالی که تمامی بازیگران خارجی عرصه لبنان به این اذعان دارند که بدون همراهی و حمایت حزب الله، عملا در لبنان کاری از پیش نخواهد رفت، سیاستمدارن واقع گرای لبنانی، حزب الله را بخشی از جامعه و نیروی سیاسی لبنان می دانند که بدون آن حل مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی لبنان ممکن نخواهد بود. با به وجود آمدن بحران اقتصادی لبنان، تحریم های آمریکا علیه اشخاص و مقامات لبنانی به بهانه ارتباط با حزب الله این بحران را تعمیق بخشید، در کنار تحریم های آمریکایی علیه اشخاص و موسسات لبنانی، عدم کمک کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس و همچنین مشروط شدن کمک های بین المللی به انجام اصلاحات در لبنان، بحران اقتصادی این کشور را دو چندان کرد که منجر به بروز اعتراضات داخلی لبنان شد.
فرانسه بر اساس منافع خود، بعد از انفجار بندر بیروت بر نقش آفرینی فعال برای حل بحران سیاسی و اقتصادی لبنان سعی داشت، اما می توان گفت بازیگر اصلی در عرصه سیاسی آمریکا، دورتی شیا سفیر آمریکا در بیروت است که می توان او را فرمانده میدانی آمریکا در لبنان دانست. در یک اظهار نظر مداخله جویانه او اعلام کرد که آمریکا اجازه نخواهد داد وزرای وابسته به حزب الله در ترکیب کابینه دولت لبنان حضور داشته باشند.
در این بین با توجه به وضعیت و ساختار سیاسی لبنان که هر یک از احزاب در تحت حمایت کشور خارجی قرار دارند، خروج لبنان از بن بست سیاسی و اقتصادی به وجود آمده بدون تسهیل کنندگان منطقه ای و بین المللی امکان پذیر نخواهد بود.
در پایان باید به این نکته توجه داشت که شرایط لبنان در حال حاضر به دلیل مشکلات سیاسی و اقتصادی به مرحله خطرناکی وارد شده است و در صورت عدم هماهنگی قوای سیاسی این کشور در تشکیل کابینه دولت، میتوان انتظار داشت که عرصه داخلی لبنان، وارد تقابل فیزیکی بین گروه های مختلف شود.
نظر شما :