کوفی عنان خواستار اعمال محدودیت شد
شبکه های اجتماعی، دشمنان دموکراسی
کوفی عنان
دیپلماسی ایرانی: اینترنت و شبکه اجتماعی روزگاری به خاطر ایجاد فرصت های تازه برای گسترش دموکراسی و آزادی مورد ستایش قرار گرفتند. توئیتر، فیس بوک و دیگر شبکه های اجتماعی به راستی نقشی کلیدی در خیزش مردمی در جهان عرب در سال 2011 و اوکراین در سال 2013 -2014 ایفا کردند. در دوره هایی برش توئیتر از شمشیر برنده تر بوده است.
اما نظام ها خیلی زود به سرکوب آزادی اینترنت دست زدند. آنها از دنیای جدید و متهور دیجیتال هراس داشتند چرا که این دنیا خارج از دسترسی ساختار امنیتی آنالوگ آنها بود. معلوم شد هراس آنها بی اساس بوده است. در وقت لازم، اغلب خیزش ها که توسط شبکه های اجتماعی ممکن شده بودند در یافتن رهبری کارآمد ناکام ماندند و ساختار سنتی سیاسی و سازمان های نظامی دست بالا را حفظ کردند.
در حقیقت، این نظام ها دست به کار شدند و شبکه های اجتماعی را به خدمت اهداف خود در آوردند. همه ما از ادعاها مبنی بر استفاده مخفیانه روسیه از شبکه اجتماعی برای تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات اوکراین، فرانسه، آلمان و از همه مشهورتر ایالات متحده با خبر هستیم. فیس بوک تخمین زده است که مطالبی که محتوای شان در روسیه تولید می شود، شامل پست ها و تبلیغات در دسترس 126 میلیون آمریکایی، حدود 40 درصد جمعیت این کشور قرار دارد.
ما باید اتهامات قبلی روسیه علیه نقش غرب در برانگیختن "انقلاب های رنگین" در اوکراین و گرجستان را به خاطر بیاوریم. به نظر اینترنت و شبکه اجتماعی میدان نبرد دیگری برای دستکاری مخفیانه افکار عمومی پدید آورده است.
اگر حتی پیشرفته ترین کشورها در حوزه فن آوری قادر به صیانت از تمامیت روند انتخابات نیستند، پس کشورهایی که از پیشرفت کمتری برخوردار بوده اند با چالش های بیشتری مواجه هستند. به دیگر بیان، این تهدید جهانی است. در زمانه ای که همین حالا نیز اعتمادها نازل است، در غیاب حقایق و اطلاعات، صرف احتمال دستکاری افکار عمومی به تئوری توطئه دامن می زند و باور به دموکراسی و انتخابات را زیر سوال می برد.
"اتاق پژواک" ایدئولوژیک شبکه های اجتماعی تعصبات ذاتی مردم را تشدید می کند و فرصت ها برای مباحثه سالم را از بین می برد. آثار این امر در دنیای واقعی پدیدار می شود، چرا که دو قطبی سیاسی را تشدید و توانایی رهبران برای برقراری سازش، به مثابه بنیان ثبات دموکراتیک را فرسوده می کند. به طریق مشابه، نفرت پراکنی، جذب تروریست و اذیت و آزار نژادی و جنسی که خانه امنی در اینترنت یافته اند می تواند به خشونت در دنیای حقیقی منجر شود.
اما به دشواری می توان گفت که شبکه های اجتماعی نخستین انقلاب ارتباطی در به چالش کشیدن نظام های سیاسی هستند. مطبوعات چاپی، رادیو و تلویزیون همگی در زمانه خود انقلابی بودند. اما حتی در لیبرال ترین دموکراسی ها نیز به تدریج تنظیم شدند. اینک ما باید به این فکر کنیم که چطور شبکه های اجتماعی را ملزم به رعایت همان قوانین شفافیت، پاسخگویی و مالیات پردازی به عنوان رسانه های متعارف کنیم.
در ایالات متحده گروهی از سناتورها لایحه " قانون تبلیغات صادقانه" را تنظیم کرده اند که قوانین مرتبط با مطبوعات، رادیو و تلویزیون را به شبکه های اجتماعی تعمیم می دهد. آنها امیدوار هستند پیش از انتخابات میان دوره ای سال 2018 این لایحه تصویب شود. در آلمان یک قانون جدید، کمپانی های شبکه اجتماعی را ملزم کرده است یا در طی 24 ساعت اخبار جعلی و محتوای نفرت پراکنی را حذف کنند و یا با جریمه ای تا سقف 50 میلیون یورو مواجه شوند.
با وجود آنکه این ابزارها سودمند است اما مطمئن نیستم قوانین ملی برای عادی کردن فعالیت های سیاسی آنلاین کافی باشند. بسیاری از کشورهای فقیر قادر نیستند دست به چنین مقاومتی بزنند و اعمال جبر در نقاط دیگر دشوار است چرا که بیشتر اطلاعات در خارج از این کشورها تولید و مدیریت می شود.
بخواهیم یا نخواهیم استانداردهای بین المللی ضرورت دارد، باید مراقب باشیم که در حین مقابله با افراط، حقوق بنیادین آزادی بیان را به خطر نیندازیم. در واقع جوامع باز نباید شدت عمل به خرج دهند، مبادا آزادی های حیاتی که بنیان مشروعیت آنها است نادیده گرفته گیرند.
اما نمی توانیم هم دست روی دست بگذاریم. تعداد معدودی آدم در "سیلیکون ولی" و جاهای دیگر سرنوشت ما را در دست خود گرفته اند، اما اگر آنها را وارد مشارکت کنیم می توانیم ناکارآمدی های سیستم کنونی را بررسی کنیم.
تکنولوژی راکد نمی ماند، دموکراسی هم همین طور. باید به سرعت دست به اقدام بزنیم، چرا که پیشروی های دیجیتال می تواند آغاز سرازیری با شیب تند باشد که به دنیای "اورولی" تحت کنترل "برادر بزرگ تر" (استعاره اورول از حکومت در رمان 1984) بینجامد که طی آن میلیون ها حس گر در گوشی های هوشمند و دیگر وسایل ما اطلاعات را جمع آوری و ما را در برابر بازیچه شدن آسیب پذیر می کند.
منبع : پراجکت سیندیکت / ترجمه سامان صفرزائی
انتشار اولیه: چهارشنبه 2 اسفند 1396 / انتشار مجدد: چهارشنبه 16 اسفند 1396
نظر شما :