گفتوگو با حمیدرضا ترقی، معاون بینالملل حزب موتلفه اسلامی:
برجام ثابت کرد فناوری هستهای ایران صلحآمیز است
دیپلماسی ایرانی-کورش چهاردوری: 62 ساله است و معاون بین الملل حزب مؤتلفه اسلامی. گرچه حمیدرضا ترقی، برجام را همچون حسن روحانی «آفتاب تابان» نمی خواند اما به برخی از دستاوردهای برجام اذعان می کند. در این میان، ترقی انتقادات تندی را نیز علیه دولت مطرح می کند که جای اعتنا دارد. خبرنگار «دیپلماسی ایرانی» در ساختمان مرکزی کمیته امداد امام خمینی با حمیدرضا ترقی به گفتگو نشست که در ادامه خواهید خواند:
منتقدان دولت یازدهم بر این باورند که تمرکز دولت آقای روحانی بر حل مساله هسته ای، نه تنها ضرورتی نداشت، بلکه نتیجه بدست آمده هم، قابل توجه نیست. از نظر شما، اگر برجام نبود، چه می شد؟
اگر برجام نبود، قطعا استکبار جهانی عمده فشار خود را همچنان روی بحث های حقوق بشر و مبارزه با تروریسم متمرکز می کرد و تغییری در سیاست استفاده از اهرم فشار اقتصادی علیه جمهوری اسلامی پدید نمی آمد. منتهی در آن شرایط ما امتیازی به غربی ها نداده بودیم و فناوری هسته ای ما همچنان به فعالیت خود ادامه می داد. تنها ممکن بود که قدری در مساله حفظ امنیت سایت های هسته ای خود دچار مشکلاتی شویم. اما به مرور می توانستیم در یک فرصت زمانی مناسب، ضریب امنیتی این مراکز را بالا ببریم تا دشمنان نتوانند به آن ها آسیبی بزنند.
اشاره شما به حملات سایبری نظیر ویروس استاکس نت است؟
بله، هم ویروس و هم خرابکاری های دیگری که ممکن بود در داخل صورت بگیرد و منافقین عملیات هایی را انجام دهند که طبیعتا این موارد، نیازمند افزایش ضریب ایمنی آن مراکز است. اگر برجام نبود، موجب می شد که دانشمندان هسته ای ما برای استکبار جهانی علنی نشوند تا زمینه ترور آن ها فراهم شود. قطعا این امتیازات را به غربی ها نمی دادیم.
اما آقایان روحانی و ظریف، بارها تاکید کردند که هیچ لیستی از اسامی دانشمندان هسته ای به طرف مقابل داده نشده است. ضمن اینکه، این مورد جزو خط قرمزهایی بود که مقام معظم رهبری تعیین کرده بودند.
دانشمندان هسته ای ما به بهانه های گوناگون در محافل مختلف فنی شرکت کردند و در آنجا، جاسوسی هایی نسبت به شناسایی آن ها صورت گرفته است. حتی در خاطرات شهدای هسته ای ما، این موارد آمده است و قابل انکار نیست. بنابراین اینگونه نیست که اطلاعات این دانشمندان در اختیار غربی ها نباشد. خصوصا بازدیدهای مکرری که عوامل بازرسی آژانس آمده اند، عکسبرداری کردند و با افراد صحبت کردند، زمینه را برای شناسایی دانشمندان ما فراهم کرده است. اگر ما چنین اجازه گسترده ای برای بازرسی نمی دادیم، قطعا این میزان شناسایی هم صورت نمی گرفت. اما در مجموع به نظر می رسد که امتیازاتی که ما دادیم، بیش از آن چیزی است که گرفتیم.
دولت تاکید دارد که با تصمیم مقام معظم رهبری مذاکره کرده است. وقتی ما با عزم حاکمیتی مذاکرات را به پیش بردیم، به این معناست که تمایل داریم تا مساله هسته ای حل شود. فکر می کنید دولت چه راه دیگری جز این داشت؟
نفس مذاکره برای حل مساله هسته ای مورد تایید نظام بوده و مجوز آن هم در دولت قبل صادر شده و استراتژی مذاکرات هم در قالب نرمش قهرمانانه توسط مقام معظم رهبری تبیین شده و چارچوب مذاکرات و اصول آن توسط رهبری، تحت عنوان دیپلماسی انقلابی و ابعاد نرمش قهرمانانه و تعیین خطوط قرمزی که در مذاکرات باید رعایت شود، همه مشخص شده است. آنچه که رهبری تبیین و مطرح کردند، اصول کلی این مذاکرات بوده اما آنچه که عمل شده، در آن چارچوب نبوده است. یعنی تمام آن چارچوب و خطوط قرمز رعایت نشده است. دیپلماسی انقلابی که مورد نظر رهبری بود، کاملا رعایت نشده است. طبیعتا محصول و نتیجه مذاکرات، با آن چیزی که مقام معظم رهبری می خواستند، کاملا متفاوت است. اینکه کلان یک پروژه ای مورد تایید رهبری باشد، دلیل بر آن نیست که نسبت به جزییات هم همین قضاوت را داشته باشیم. جزییات به توانمندی و کارآمدی تیم مذاکره کننده در به نتیجه رساندن اهداف بر می گردد. آنچه که مسلم است، تیم مذاکره کننده از یک عقبه فنی، سیاسی، امنیتی و تخصصی مناسب برای به نتیجه رساندن این مذاکرات برخوردار نبوده و به همین دلیل، نتوانسته بسیاری از اهداف این مذاکره را محقق کند.
با همه امتیازاتی که به قول شما به طرف مقابل داده شده، برجام دستاوردی هم برای ما داشته است؟
البته نمی توان گفت که برجام هیچ دستاوردی نداشته است. دو یا سه سال است که ما استکبار جهانی را درگیر فضای برجام کرده ایم و از ورود آن ها به برنامه ها و پروژه های دیگری که علیه جمهوری اسلامی داشته، ممانعت کرده ایم که گام مهمی است که برداشته شده است. اینکه برای دوستان ما در عرصه بین المللی اثبات شده که فناوری هسته ای ما صلح آمیز است و هیچ جهت گیری نظامی ندارد، گام مهم دیگری است که در این زمینه برداشته شده است. دوستانی مثل چین و روسیه، در ابتدا اطمینانی از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ما نداشتند اما امروز به جهت راستی آزمایی که صورت گرفته، کاملا آن ها را اقناع کرده است که حرکت ما، حرکت درستی بوده و تضادی با قوانین بین المللی نداشته است. آن ها مطمئن شدند که زیاده خواهی های آمریکا عامل شرایطی بود که علیه جمهوری اسلامی ایجاد شد. همراهی این دوستان در مقابله با تحریم ها و همراستایی در جهت گیری سیاست های منطقه ای، حاکی از آن است که این باور در دوستان ما بوجود آمده است. نکته دیگر این است که اختلافی میان آمریکا و اروپا، در خصوص همراهی با ایران و ارتباط و تعامل با کشورمان بوجود آمده و انسجام قبلی تقریبا شکسته شده است. این ها از نقاط مثبت برجام است. در مقابل، یکسری نقاط منفی و مشکل نیز وجود دارد که به عملکرد دولت در این زمینه بر می گردد که می توانست بهتر باشد.
دولت معتقد است که برجام، دستاوردهای اقتصادی هم برای ما داشته است. نمونه آن افزایش تولید و صادرات نفت است. امضای قرارداد با بویینگ و ایرباس جزو نمونه های دیگری است که از آن ها به عنوان دستاوردهای برجام یاد می شود. شما تا چه اندازه معتقد هستید که برجام در سرمایه گذاری های خارجی و رشد اقتصادی ما موثر باشد؟
اگر ما رشد اقتصادی مطلوب در چشم انداز بیست ساله آینده کشور را که توسط مقام معظم رهبری ترسیم شده، متمرکز در نفت می دانستیم، این حرف کاملا درست بود. درحالی که آنچه در چشم انداز مورد تاکید قرار گرفته، اتفاقا کاهش فروش نفت خام است. روند قبلی، ما را به سمتی می برد که نفت خام خود را ذخیره می کردیم و به راحتی آن را بدون ارزش افزوده به بازار عرضه نمی کردیم. آن روند می توانست ما را به سمتی ببرد که کارخانجات پتروشیمی ما افزایش پیدا کند. تبدیل ماده خام نفتی به ارزش افزوده و مشتقات نفت، می توانست در کشور گسترش پیدا کند و نفتی که امروز به قیمت بشکه ای 45 دلار می فروشیم، می توانست به دست کم 450 دلار فروخته شود که دنیا به آن هم نیاز داشت. بنابراین اگر ما به برنامه و چشم انداز نگاه کنیم، این افزایش تولید و صادرات، رشد نیست بلکه خام فروشی است و به ضرر کشور است. اگرچه به ظاهر، افزایش فروش نفت در عرصه جهانی است و مانع این مساله را برطرف کرده است. لذا همان طور که حضرت امام هم اصولا تحریم و قطع رابطه با آمریکا را، یک نعمت برای جمهوری اسلامی می دانستند که باید از این فرصت برای خودکفایی استفاده شود، از این نگاه، مواردی که شما اشاره کردید، رشد اقتصادی تلقی نمی شود. بلکه آن میزان از وابستگی به نفت که قبلا سعی کرده بودیم کاهش دهیم، دوباره ما را به نفت وابسته می کند. به لحاظ اقتصادی، گرچه بعضی از این گام ها برداشته شده، چه در رابطه با افزایش فروش نفت و چه در رابطه با بیمه کشتیرانی که ما را قادر ساخت همه ذخایر نفتی خود روی دریا را به فروش برسانیم اما یک واقعیت را نباید نادیده گرفت و آن اینکه، غربی ها همزمان با رفع محدودیت و تحریم نفتی ایران، با تقبل ضررهای بسیار سنگین توسط عربستان و کشورهای تولیدکننده نفت همسو با آمریکا، قیمت نفت را به نصف رساندند. بنابراین، اینجا هم ما بشکه ای 50 دلار نسبت به گذشته ضرر می کنیم. درحالی که اگر وضعیت گذشته ادامه داشت، قیمت نفت ما بالای 120 دلار بود. این ها قیمت نفت را به 50 دلار رسانده اند و ما امروز، هم خام فروشی می کنیم، هم به نصف قیمت قبل می فروشیم که ضرر آن، بسیار بیشتر از نفعی است که تصور می رفت. از این نظر، نمی توانیم بگوییم که موفقیتی برای برجام تلقی می شود.
کاهش بهای نفت، ارتباطی به دولت ندارد!
بله اما این سیاست استکبار است. آمریکایی ها به حساب خودشان، امتیازی به ما دادند که ممانعت از فروش نفت را برداشته اند اما برای اینکه فروش نفت نتواند تاثیری بر رشد اقتصادی ما داشته باشد، قیمت نفت را پایین آوردند. این توطئه استکبار جهانی بوده است، لذا دولت نباید به افزایش فروش نفت بها دهد.
نفت 35 دلار بود و با توافقاتی که در اوپک صورت گرفت، توانستند تولید و صادرات کشورهای عضو اوپک و حتی روسیه را کاهش دهند. دولت این توافق را دستاورد دیگری در حوزه نفتی تلقی می کند.
این حرف ظاهرفریبی است اما واقعیت که این نیست. ضرری که کشورهای منطقه و عضو اوپک تحمل می کردند، تا کجا می توانست ادامه داشته باشد؟ وقتی عربستان به 100 میلیارد دلار کسری بودجه رسیده، چقدر دیگر می تواند تحمل کند؟ آن هم کشوری که در سال، حدودا 50 میلیارد دلار صرف تجاوزات خود به یمن و جاهای دیگر می کند. این کشورها تحمل زیادی ندارند. تصور می کردند که ظرف چند سال می توانند تاثیر خود را بر ایران بگذارند. اما وقتی دیدند که ایران محکم بر مواضع خود ایستاده، طبیعتا نمی توانستند بیش از این تحمل کنند. آنچه در اوپک بدست آ مده، درست است که تلاش جمهوری اسلامی بوده است، اما خواسته طرف مقابل نبوده است. آن ها هم ناچار بودند که چنین شرایطی را بپذیرند و قیمت را به 50 دلار برسانند. در زمان رژیم گذشته، شاه فرمولی را برای افزایش نرخ بنزین عملی کرد. بنزین لیتری 2.5 ریال بود. هویدا قیمت را به 10 ریال افزایش داد. مردم اعتراض کردند که چرا قیمت بنزین گران شده است. شاه دخالت کرد و گفت نه حرف هویدا و نه قیمت قبلی؛ 5 ریال! همه گفتند که کار شاه خوب بوده است و سعی کردند از او تقدیر کنند. درحالی که این یک نقشه بود که هویدا قیمت را به 10 ریال برساند تا بعد مردم به 5 ریال راضی شوند. الان هم آن ها ما را از 100 دلار رسانده اند به 35 دلار تا ما به 50 دلار راضی شویم و بگوییم کار خیلی خوبی شده است. این تعریف، ساده اندیشانه است.
ایراداتی که شما به دولت در زمینه برجام می گیرید، دقیقا شامل چه مواردی است؟
اشکالی که ما در موضوع برجام به دولت فعلی گرفتیم، این بود که چرا بیش از حد به آمریکا اعتماد کرد و در اثر این حد از اعتماد بی دلیل به آمریکا، امید بسیار بالایی در مردم برای برجام بوجود آورد. تا آن حد که مردم تصور کنند که آب خوردن، بیکاری، حل مشکلات معیشتی و اقتصادیشان در گرو برجام است. این میزان ارزش قائل شدن برای برجام، کار غلطی بود. ایراد بعدی این است که چرا توجیه غلطی کرده که اگر برجام نبود، جنگ می شد. آمریکا یا غرب کجا چنین عرضه ای داشته که به ما تجاوز نظامی کنند که حالا برجام مانع این مساله شده است؟! اینکه ما مردم را از جنگ بترسانیم تا بیایند و به برجام تن دهند، اشکالی بود که ما به دولت می گرفتیم. از سوی دیگر، دولت اجازه نفوذ عوامل بیگانه به تیم مذاکره کننده را داد و عواملی به این تیم نفوذ کردند که توانستند متون مذاکرات و برجام را به گونه ای تنظیم کنند که آمریکایی ها امروز بتوانند از آن برای نقض و بدعهدی های خود استفاده کنند. ایراد بعدی این است که دولت برای دستیابی به این توافق عجله کرد. دولت می توانست بدون عجله، با تانی و دقت به نحوی این توافق را تنظیم کند که ما چنین مشکلاتی را بعد از برجام نداشته باشیم که هم دست به گریبان این دولت باشد و هم دولت آینده دچار بدعهدی های آمریکا و عدم اجرای تعهدات آن ها شود. یک سری از خطوط قرمز در برجام رعایت نشد. 9 توصیه ای که مقام معظم رهبری در نامه به رییس جمهور درباره برجام نوشته بودند، رعایت نشده است. تمام شروطی که مجلس در اجرای برجام تصویب کرد، رعایت نشده است. حتی در رابطه با برجام های دو و سه، دولت زمینه سازی های را انجام می دهد که آن ها را انجام دهد.
اشاره کردید که دولت اجازه داد عوامل خارجی به تیم مذاکره نفوذ کنند. دقیقا چه کسانی و از کجا به تیم مذاکره کننده نفوذ کردند و چه اطلاعاتی گرفتند؟
مدتی قبل، دستگاه قضایی و اطلاعاتی کشور، افرادی که هم تابعیت دوگانه داشتند و هم مشخص شد که در تیم مذاکرات به عنوان فعالین اقتصادی فعالیت می کردند، در تیم مذاکره نفوذ کردند و خطوطی را به این تیم دادند برای پذیرش خواسته های طرف مقابل که امروز ما را دچار مشکل کرده است. مثلا تیم مذاکره کننده ما نفهمیدند که مفهوم U-turn چیست. درحالی که همین مشاورین اقتصادی به تیم مذاکره کننده ما قبولاندند که عبور منابع مالی خارجی خود را از طریق U-turn بپذیریم. به ظاهر پولشویی می شود اما در باطن، جلوی ورود هرگونه دلار به ایران را می گیرند. این دست مسائل ناشی از مشاوره های اقتصادی غلطی است که به تیم مذاکره کننده داده شده و ظرف این مدت بعد از برجام، دولت هنوز نتوانسته یک دلار وارد کشور کند. به این خاطر که همه پول ها باید از کانال U-turn بگذرند. متاسفانه تمامی پول ها در خارج مانده و دولت به بهانه اینکه این پول ها در آینده برای بانک مرکزی است، اسکناس چاپ و خرج می کند. این موارد آثار اقتصادی نامطلوبی دارد که برای دولت آینده فاجعه است. یعنی هر دولتی در آینده روی کار بیاید و بخواهد روی این پول هایی که از قبل هزینه شده، برنامه ریزی کند، دچار مشکل بسیار جدی خواهد شد.
فکر می کنید که اگر دولتی غیر از آقای روحانی روی کار بیاید، ممکن است که به بهانه نقض برجام، اجرای آن را متوقف کند؟
به لحاظ ضوابط و معیارها و شاخص هایی که در برجام پیش بینی شده، ما دلایل متقنی برای نقض برجام توسط آمریکا داریم که تمدید تحریم هایی که بعد از برجام علیه ایران صورت گرفته، نمونه آن است. می توانیم همین موارد را از طریق کمیسیونی که پیش بینی شده، به عنوان نقض برجام پیگیری کنیم. دولت آینده باید این مسیر را طبق مفاد برجام دنبال کند. چنانچه بتواند در آن کمیسیون اثبات کند که طرف ما آن اصول را رعایت نکرده و برجام نقض شده، به طور طبیعی طبق برجام، این توافق لغو خواهد شد. اما اگر نتواند به لحاظ حقوقی اثبات کند، باید همین روند را ادامه دهد و به دنبال اسناد و مدارک بیشتر و کافی برای اثبات این مساله باشد. راهی غیر از متن برجام و تعهداتی که دادیم، از طرف ما وجود ندارد. دولت آینده باید شروطی را که مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار دادند، اجرایی کند. همچنین قانون مجلس را در مورد برجام اجرا کند. مانع اجرای برجام دو و سه شود. شورای نظارتی که برای بررسی روند برجام تشکیل شده، باید به طور منظم و مرتب پیشرفت برجام را رصد کند و با بدعهدی ها و تخلفات طرف مقابل برخورد کند. همچنان که ما تا امروز به تعهدات بین المللی خود پایبند بودیم، زیر تعهد و توافق نخواهیم زد. چون سیاست نظام جمهوری اسلامی، پایبندی به این تعهدات است. اما اینکه بیشتر از حدی که از ما خواستند، خودشیرینی کرده و عقب نشینی کنیم، پذیرفته نیست. اینکه به ما حق دادند 300 کیلو اورانیوم غنی شده داشته باشیم، اما ما ذخایر خود را به 200 کیلو برسانیم، پذیرفته نیست. در باقی مواردی که مقام معظم رهبری تاکید کردند که باید بدون توجه به زیاده خواهی های آمریکا، فعالیت های هسته ای و مسائل تحقیقاتی ادامه پیدا کند، دوباره باید شکل بگیرد و مهندسینی که از سایت های ما اخراج شده اند، باید برای ادامه کار خود بازگردند و حرکت ما در چارچوب فعالیت هسته ای صلح آمیز باید ادامه پیدا کند.
با تمامی این مواردی که شما اشاره کردید، از زمانی که توافق اولیه میان ایران و شش قدرت جهانی به دست آمد، ما شاهد بودیم که اسرائیلی ها، جمهوری خواهان آمریکایی و سعودی ها، به شدت نگران شدند و اسرائیلی ها معتقدند که ایران بعد از برجام قدرتمندتر شده و نفوذ منطقه ای خود را بیشتر کرده است. شما چرا اینطور فکر می کنید که با برجام ایران ضعیف تر شد، درحالی که طرف مقابل ما اذعان می کند که ایران بعد از برجام قوی تر شده است؟
نظام و مقام معظم رهبری اجازه نمی دهند برجام برای ما، بر اساس برنامه ریزی های آمریکا، اسرائیل، انگلیس و غیره، همچنان به عنوان یک تهدید باقی بماند. شما به نقشه هایی که آن ها با برجام طراحی کرده بودند و حرف هایی که درباره برجام زده بودند نگاه کنید. مثل حرف های اوباما و کری، در توجیه و استدلال موفقیت آمریکا در این رابطه، می بینید که آن ها چه برداشتی داشتند. آن ها می گفتند که ما ایران را در رابطه با رسیدن به بمب اتمی، یک سال به عقب برگرداندیم، مانع ساخت بمب اتم توسط ایران شدیم که ما اساسا دنبال ساخت آن نبودیم. در رابطه با اقتصاد چه مشکلاتی برای ایران بوجود آوردند و فشار فلج کننده اقتصادی علیه ما پدید آوردند. همه این ها را به عنوان دلایل موفقیت خودشان در برجام مطرح کردند. پس تا آن مرحله، هم صهیونیست ها خوشحال بودند، هم کشورهای منطقه همراه با آمریکا، خوشحال بودند که ضربه سنگینی به ایران وارد شده است. اما بعد از اینکه برجام اعلام شد و ما به سمت اجرا رفتیم، آن ها متوجه شدند که رهبری ایران، از آن تهدیدی که آن ها برای جمهوری اسلامی تدارک دیده بودند، فرصتی برای نفوذ بیشتر خود در منطقه ساخته است. باقی اقداماتی که صورت گرفته، در افزایش نفوذ جمهوری اسلامی، موثرتر شدن نقش جمهوری اسلامی در حل و فصل مسائل منطقه ای و افزایش هژمونی جمهوری اسلامی، تماما با مدیریت مقام معظم رهبری اجرا می شود و ربطی به دولت ندارد. ما نمی توانیم عملکرد حزب الله را که به عنوان بازوی جمهوری اسلامی عمل کرده در این نوع موفقیت ها نادیده بگیریم. نمی توانیم همراهی روسیه در این رابطه را نادیده بگیریم. نمی توانیم نقشی که جمهوری اسلامی و سپاه قدس در رابطه با سوریه داشته را نادیده بگیریم و بگوییم که این ها به برجام مربوط می شود. هیچ ربطی به برجام ندارد. این ها موفقیت هایی است که بخاطر مدیریت کلان رهبری بدست آمده و این، انتظاری نبود که آن ها داشتند. آن ها تصور می کردند که ما را از نظر اقتصادی فلج کردند، از نظر منطقه ای محدود کردند، از نظر داخلی ما را دچار مشکل و اختلاف کردند و رابطه ما را با کشورهای عربی منطقه کاملا به هم زدند. درحالی که بعضی از این خواسته ها محقق شده و برخی از آن ها تحقق پیدا نکرد، آن هم بخاطر تدبیر مقام معظم رهبری. عصبانیت آن ها از این است که اهدافی که آن ها داشتند تحقق پیدا نکرد. امیدوار هستیم که انشالله دولت آینده، دولتی انقلابی، با دیپلماسی انقلابی، با شجاعت و شهامت در برابر زیاده خواهی های استکبار جهانی و با هوشیاری و بیداری کامل نسبت به توطئه هایی که دشمن علیه ما طراحی می کند، روی کار آید و بتواند نه تنها حقوق ملت ما را تامین کند، بلکه بتواند عزت از دست رفته پاسپورت ایرانی را که در اثر برجام آسیب دیده، برگرداند و مردم و نخبگان ایرانی، سربلند و سرفراز بتوانند بدرخشند.
انتشار اولیه: شنبه 9 اردیبهشت 1396 / انتشار مجدد: شنبه 16 اردیبهشت 1396
نظر شما :