اتحادی که میتواند استراتژیک باشد
ائتلاف با روسیه: آغاز مسیر جدید سیاست خارجی ایران؟
نویسنده: محسن شریعتی نیا، استادیار دانشگاه شهید بهشتی
دیپلماسی ایرانی: 25 مرداد 95 روز مهمی در تاریخ سیاست خارجی ایران خواهد بود، زیرا برای نخستین بار در سه دهه اخیر این کشور گام عملی مهمی به سوی "ائتلاف" با یک قدرت بزرگ برداشت. از آنجا که این رفتار استراتژیک نوپدید می تواند بر موقعیت ایران در سیاست بین الملل تاثیرات مهمی برجای بگذارد، نیازمند تبیین است. ائتلاف از منظر این مقاله به مذاکره و توافق گروهی از تصمیم گیران بر سر اقدام هماهنگ برای نیل به هدفی مشترک اطلاق می شود. بر مبنای این تعریف، ایران و روسیه آگاهانه به اقدامی جمعی شکل داده اند که از همکاری های موقتی فراتر است و می توان بر آن نام ائتلاف گذاشت. اگر بپذیریم که ائتلافی شکل گرفته، پرسش مهم آن است که چگونه می توان با تکیه بر ادبیات روابط بین الملل آن را مفهوم بندی کرد و آثار محتمل آن بر منافع ملی ایران را تبیین نمود؟ مقاله حاضر می کوشد به صورتی مقدماتی این ائتلاف و آثار آن را را در قالب سه مفهوم بندی رقیب مورد بحث قرار دهد
١-ائتلاف منفعت محور
واقع گرایان در تعریف و مفهوم بندی ائتلاف بر سایر نظریه پردازان فضل تقدم دارند، زیرا از جنگ های پلوپونزی تاکنون در این باب اندیشیده اند. در برداشتی ساده، این نظریه پردازان منافع مشترک را نقطه عزیمت تحلیل خود از شکل گیری ائتلاف قرار می دهند و معتقدند که اشتراک در منافع میان دولتها که مقابله با تهدید را نیز در بر می گیرد به ائتلاف شکل می دهد و با تضعیف و از میان رفتن این اشتراکات، ائتلاف ها نیز تضعیف شده یا از بین می روند. به دیگر سخن ائتلاف ها پدیده هایی موقتی اند.
از این منظر، بنیان ائتلاف ایران و روسیه حفظ نظام سیاسی مستقر در سوریه و از بین بردن داعش است و تا زمانی که این اشتراک تداوم داشته باشد، ائتلاف نیز تداوم خواهد یافت. از دیگر سو اگر سیاست های هر یک از دو کشور نسبت به این دو موضوع تغییر کند، یا این که جنگ داخلی سوریه به سود نظام سیاسی این کشور حل و فصل شود ائتلاف دچار فروپاشی خواهد شد.
٢-ائتلاف نهادینه
در مقابل سنت واقع گرایانه روابط بین الملل که تأکید را بر ائتلاف کشورها بر پایه منافع قرار می دهد، برخی دیگر از نظریه پردازان برای تبیین و توضیح ائتلاف میان دولت ها، تأکید را بر فرایندها، رژیم ها و نهادها می گذارند. از این منظر، ائتلاف ها پدیده های موقتی نیستند که در پی وجود منافع مشترک شکل گیرند و با از بین رفتن اشتراک، دچار فروپاشی گردند، بلکه ائتلاف ها اساساً به الگوهای جدیدی از همکاری دولت ها شکل می دهند و منافع آنان را بازتعریف می کنند. بنابراین از این منظر ائتلاف هم به لحاظ تعریف و هم به لحاظ دامنه تأثیرگذاری آن، متفاوت از تبیین واقع گرایان تلقی می شود.
این مفهوم بندی از ائتلاف، نکات قابل تاملی در مورد آینده ائتلاف ایران و روسیه به ما می گوید. این که با نهادینه شدن این ائتلاف اساسا الگوی جدید از همکاری ایران و روسیه شکل می گیرد که منافع آنان را حداقل در خاورمیانه بازتعریف می کند. گرچه هنوز برای قضاوت در مورد چنین دامنه و تاثیر احتمالی این ائتلاف نوپا بسیار زود است، اما امکان نهادینه شدن ائتلاف با روسیه و پیامدهای آن از منظر منافع ملی ایران پرسش های مهمی را پیش روی اندیشمندان و سیاستگذاران ایرانی قرار می دهد. به دیگر سخن باید در مورد فرایندها، نهادها و رژیم های احتمالی که در منطقه در پیامد این ائتلاف شکل خواهند گرفت اندیشید و آثار آنان بر منافع ملی را به دقت مورد بحث و بررسی قرار داد.
٣-ائتلاف هویت محور
از منظر نظریات هویت محور ، ائتلاف ها نه بر مبنای منافع مشترک بلکه بر مبنای هویت مشترک شکل می گیرند. در این چارچوب کشورهایی در پهنه بین المللی دست به ائتلاف می زنند که از ذهنیت های مشابهی درباره موضوعات کلیدی برخوردار باشند. تفاوت اساسی این رویکرد با دو رویکرد فوق الذکر، در آن است که ایده های سیاسی را زیربنای شکل گیری یک ائتلاف می داند. از منظر قائلین به ائتلاف های هویت محور، دولت هایی که از نظام های سیاسی مشابهی برخوردارند، به طور طبیعی مؤتلفین یکدیگر به شمار می آیند. به عنوان مثال، دولت های لیبرال دموکراتیک، با شکل دهی به ناتو، ائتلافی پایدار را بر مبنای هویت مشترک پدید آورده اند، ائتلافی که حتی پس از پایان جنگ سرد و از میان رفتن شوروی به عنوان مهمترین منبع تهدید، همچنان تداوم یافته است. در واقع از این منظر، ایده ها به منافع شکل می دهند و بنابراین نقش اساسی در کنش همکاری جویانه دولت ها در قالب ائتلاف، ایفا می کنند. نظریات هویت محور ائتلاف به درک این که شرکای یک ائتلاف چگونه به یکدیگر می پیوندند، هزینه های اقدام جمعی و توزیع دستاوردهای نسبی چگونه صورت می گیرد، و نهایتاً، چگونه ائتلاف ها با وجود از میان رفتن انگیزه اولیه شکل گیری آنها، همچنان پایدار می مانند، پاسخ نمی دهند.
روشن است که نظام های سیاسی ایران و روسیه تفاوت های عمیقی با یکدیگر دارند، اما ذهنیت های مشترک در سیاست خارجی دو کشور قابل توجه است. هر دو کشور نگاهی ژئوپولتیک محور به سیاست بین الملل دارند و عمیقا در مورد بقا و انسجام سرزمینی احساس ناامنی می کنند. افزون بر این تصورات آنان از منابع تهدید نیز شباهت های مهمی به یکدیگر دارد. بنابراین "ذهنیت های مشترک" که در این نظریات مورد تاکید قرار دارد می تواند در شکل دهی به یک مفهوم بندی رقیب از کنش جدید سیاست خارجی ایران موثر باشد، اما همان گونه که اشاره شد در مورد توزیع هزینه ها و دستاوردهای اقدام جمعی دو کشور و شرایط پایدار ماندن یا از بین رفتن آن چندان توضیحی نمی دهد.
همان گونه که اشاره شد، این مقاله کوتاه یک ایده مقدماتی در مورد مفهوم بندی کنش استراتژیک جدید ایران ارائه می کند. اما تبیین آثار احتمالی این رخداد استراتژیک بر منافع ملی نیازمند بحث های محققانه بویژه از سوی روس شناسان ایرانی است. به دیگر سخن شکل دهی به ائتلافی هر چند حداقلی با روسیه را می توان مهمترین کنش سیاست خارجی ایران در دوره پسابرجام دانست. تاثیرات این کنش می تواند از فرود تعدادی جنگنده بسیار فراتر رود و بر رفتار استراتژیک ایران، موقعیت منطقه ای و بین المللی آن و منافع ملی کشور آثار تعیین کننده ای برجای بگذارد. کافی است به دامنه و عمق تاثیراتی که ائتلاف با سوریه در سه دهه اخیر بر سیاست خارجی کشور داشته است دقت کنیم. طرح این ادعا که ائتلاف با سوریه در سه دهه اخیر بیش از هر کنش استراتژیک دیگری بر سیاست منطقه ای ایران تاثیر گذاشته سخنی به گزافه نیست. ائتلاف با روسیه می تواند پیامدهای عمیق تر و وسیع تری داشته باشد. از همین رو کوشش اندیشمندان ایرانی برای ارائه مفهوم بندی های دقیق از این ائتلاف و تبیین پیامدهای محتمل آن بر موقعیت و منافع ملی کشور را می توان ضرورتی استراتژیک محسوب داشت. به دیگر سخن باید از تبیین های کهنه ای که پیوسته از اعتماد یا عدم اعتماد سخن می رانند فراتر رفت و طرحی نو درانداخت، طرحی که جز از مسیر مناظره و مباحثه پارادایم های رقیب در این حوزه نمی تواند سربرآورد.
انتشار اولیه: چهارشنبه 27 مرداد 1395 / انتشار مجدد: سه شنبه 9 شهریور 1395
نظر شما :