هفدهمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
ایران با زیرکی به اهدافش رسید
دیپلماسی ایرانی: برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در این جا قسمت هفدهم آن را می خوانید: مقام سابق در دولت امریکا که درباره عملیات صلح خاورمیانه و دیگر پرونده ها بسیار کار کرده است، صحبت هایش را با مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل آغاز کرد و گفت: «توجه به این قضیه در وهله های اخیر به شدت کاهش یافته است. شاید بعضی ها فکر کنند که رئیس جمهور اوباما تلاش نمی کند که این موضوع را در آخرین سال دوران ریاست جمهوری اش دنبال کند تا جانشینش در کاخ سفید دچار مشکل نشود، به ویژه که اگر هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات ها که تقریبا نامزد رسمی این حزب شده بیش از همه شانس رسیدن به سمت ریاست جمهوری را داشته باشد. در این جا بگویم که رقابت های مقدماتی ریاست جمهوری امریکا که ترامپ و حزب جمهوریخواه در آن هستند، چندان آسان نیست. به اعتقاد من نتیجه انتخابات امریکا الآن هر چه باشد، مهم و نگران کننده است. قابل تصور نیست که ترامپ که توانسته رای میلیون ها نماینده را به سوی خود جذب کند، رئیس جمهوری آینده امریکا شود. به هر حال فعلا می دانیم که نامزد حزب دموکرات هیلاری کلینتون خواهد بود. شاید بعد از پایان انتخابات آینده در ماه نوامبر و بعد از این که مشخص شد که چه کسی رئیس جمهور بعدی شد، تا حد فاصل آغاز دوران قانونی رئیس جمهوری بعد در سال آینده (2017)، اوباما برای موضوع فلسطین – اسرائیل کاری کرد. شاید هدفش کمک به جانشینش باشد تا بتواند آسان تر با این مشکل بزرگ کنار بیاید یا حداقل مشکلات و سختی هایش کمتر شود. شاید موضوع را در شورای امنیت مطرح کند تا به طور جدی تصمیمی درباره آن گرفته شود و قطعنامه ای درباره آن صادر شود، هر چند اگر این اقدام چندان جدی نباشد.»
بعد درباره ایران صحبت کرد و گفت: «ایران بسیار زیرک است. توانست چیزی را که فعلا در اختیار ندارد را حفظ کند و به یک کشور هسته ای پیشرفته تبدیل شود، این مساله را اسرائیل خوب می داند و سازمان امنیت آن و همچنین سازمان امنیت امریکا نیز از آن باخبرند. در عین حال ایران توانست تحریم ها را لغو کند و به جامعه جهانی بازگردد.»
بعد پرسید: «آیا به نظرت یک برنامه ایرانیِ آماده شده وجود دارد؟ اگر هست آن چیست؟» جواب دادم: «به اعتقاد بسیاری در جهان عرب و جهان اسلام ایران دو طرح یکی ملی (فارسی) و دیگری مذهبی (شیعی) را دنبال می کند. هدف اول آن احیای امپراطوری بزرگ ایران است.»
پرسید: «دلیلت برای این ادعا چیست؟» جواب دادم: «همیشه هر پروژه ای یک طرح اجرایی هم دارد. این طرح در ابتدا مطرح شد اما چیزی درباره آن اعلام نشد، فقط یک صفت اسلامی فراگیر به آن دادند. این طرح عملی شد و به دستاوردهای بسیاری مهمی رسید و اگر بعضی حوادث پیش نمی آمدند، ایران به پیشرفت های قابل توجهی دست می یافت. در این طرح ایران توانست بر عراق و سوریه و لبنان و غزه (در قضیه فلسطینی) تسلط کامل یابد و به یک قدرت بزرگ منطقه ای که تا قلب جهان عرب و خاورمیانه نفوذ دارد، تبدیل شود. توانست به مرزهای اسرائیل برسد و سراسر عراق به استثنای کردستان را تبدیل به متحدی برای خود کند یا به گونه ای روابط بسیار نزدیک با دولت های آنها برقرار کند. این روابط بعد از عقب نشینی امریکا از عراق در دور اول ریاست جمهوری اوباما، بسیار نزدیک تر شد. درباره سوریه، طرح ایران کاملا زیر چتر حضور بشار اسد، رئیس جمهوری و حکومت سوریه دنبال می شود. لبنان نیز با وجود تقسیم بندی سیاسی مردمی (طایفه ای و مذهبی) به دلیل حضور موفق حزب الله تحت کنترل کامل ایران است. حزب الله بعد از آن که توانست اراضی لبنان را از اشغالگر اسرائیلی آزاد کند تبدیل به قدرتی عظیم در لبنان شد که توانایی های نظامی بسیار عظیمی نیز دارد.»
نظر داد: «اما جهان اسلام، اکثرا سنی مذهب است. 86 درصد مسلمانان جهان سنی هستند. چگونه کشوری مثل ایران که شیعه است و جمعیتش بین 80 تا 90 میلیون نفر است در مقابل جمعیت اهل تسنن که نزدیک به یک میلیارد و 400 میلیون نفر است، توانست به دستاوردهای بزرگی که به آن اشاره کردی، برسد؟» جواب دادم: «برای این که پرچم فلسطین را برافراشت. اعراب در پس گرفتن فلسطین از اسرائیل شکست خوردند. و همچنین نتوانستند مانع از اشغال هر آن چه از فلسطین بعد از سال 1967 مانده بود بشوند و نتوانستند زمین های اشغالی را پس بگیرند تا کشور فلسطینی به وجود آید. وقتی که امام خمینی انقلاب خود را در سال 1979 آغاز کرد و موفق شد جمهوری اسلامی را در ایران پایه ریزی کند، دیپلمات های اسرائیلی را از ایران بیرون کرد و سفارت اسرائیل را مصادر کرد و به یاسر عرفات، بزرگترین رهبر فلسطینی ها داد که او نیز در آن جا سفارت فلسطین را دایر کرد. ایران با این کار توانست احساسات مردم عرب و مسلمانان جهان را با تمامی تنوعات مذهبی و سیاسی شان با خود همراه کند. همچنین توانست حزب الله را زیر نظر خود در لبنان تاسیس کند و تمامی نیازهای دینی و سیاسی و مادی و تسلیحاتی و آموزشی آن را برآورده کند و این حزب نیز توانست به کمک این امکانات به خوبی دو بار اسرائیل را شکست دهد. یک بار در سال 2000 که آن را وادار کرد از اکثر سرزمین های اشغالی خارج شود و دیگری در سال 2006 که نگذاشت اسرائیل به اهداف جنگی خود برسد و کاری کرد لبنان 33 روز در برابر ارتش اسرائیلی مقاومت کند. به این ترتیب توانست یک رابطه اتحادی ایجاد کند، همچنین به حمایت از حماس فلسطینی و بعد از آن جهاد اسلامی برخواست. این اقدامات سبب شد تا حمایت مسلمانان که "ملی گرایانشان" همیشه در برابر اسرائیل شکست خورده اند را به دست آورد. ایران همچنین در رشد مسلمانان با تمامی تنوعاتشان موثر بوده است.»
نظر شما :