اسقف کلیسای انگلیکن بغداد:
داعش عراق را از مسیحیت خالی کرد
دیپلماسی ایرانی: کنون اندرو وایت، اسقف کلیسای سن جورج، تنها کلیسای انگلیکن در بغداد است که بیش از آن که خود را مسیحی بداند، انسان دوست می داند. او می گوید که فراتر از ادیان انسان ها را دوست دارد و تفاوتی میان آنها نمی بیند. او در رشته الهیات مسیحی درس خوانده اما دین یهودیت و اسلام را نیز عمیقا می شناسد. در توافق اسکندریه که علمای دینی سه گانه مسیحیت، یهودیت و اسلام را گرد هم آورد، نقشی سازنده داشت، نشستی که با هدف ایجاد محبت و صلح در ضمیر انسانی ادیان ابراهیمی برگزار شد. وی مصاحبه زیر را با پایگاه خبری تحلیلی ایلاف انجام داده که از زبان انگلیسی به عربی ترجمه شده است. در ادامه متن مصاحبه را می خوانید:
شما در تاریخ 1964 از خانواده ای هندی به دنیا آمدید؟
بله، پدر و مادرم هندی بودند، اما در بریتانیا بزرگ شدم.
ناگهان زنی را از بالای منبری که در حال سخنرانی بودی، دیدی و از او خوشت آمد و تصمیم گرفتی که همان جا او را خواستگاری کنی. به این ترتیب ظرف چند هفته ازدواج کردی. ازدواجی بر آمده از همان نگاه اول.
همان نگاه اول برایم کافی بود که بروم و او را خواستگاری کنم و با او ازدواج کنم. به نظرم تصمیم حکیمانه ای گرفتم.
در شهر کنت در خانواده ای معتقد بزرگ شدی. الهیات را در کمبریج خواندی و سپس یهودیت را در دانشگاه عبری در بیت المقدس.
بعد از این که مسیحیت را خواندم، دوست داشتم با اسلام و یهودیت آشنا شوم. برای همین مدتی را در اسرائیل در دانشگاه عبری و جاهای دیگر گذراندم تا با یهودیت آشنا شدم، بعد در بغداد بودم که با اسلام آشنا شدم.
در سال 1998 در کلیسای جامع کاونتری بودی که به نمایندگی این کلیسا در خاورمیانه منصوب شدی، برای همین توانستی نقش میانجی برای آزادی "جاوید الغصین" فلسطینی، رئیس مجموعه قرطبه را ایفا کنی. معروف است که شما نقش مهمی در بحران گروگان گیری در کلیسای مهد در بیت لحم در سال 2002 داشته ای.
قصه چندان ساده ای نبود. من در آن موقع نماینده سازمان ملل بودم، و باید هم از این سازمان برای کمکی که به ما کرد تشکر کنم، همچنین از بعضی از شیوخ خلیج ]فارس[.
شما موسسه کمک و آشتی در خاورمیانه را در سال 2005 زیر نظر کلیسای کاونتری تشکیل دادی؟
این پیشنهاد کلیسای کاونتری بود و دو مساله نقش مهمی در آن داشت: آشتی و کمک.
شما به همراه خاخام میشل مالکیوم نقش مهمی در توافق اسکندریه که در آن علمای ادیان ابراهیمی سه گانه اسلام و مسیحیت و یهودیت در یک جا گرد هم آمدند، داشتید. علاوه بر آن نقش رهبری سیاسی را ایفا کردی تا آن توافق تاریخی امضا شود.
توافق اسکندریه توانست بذر محبت و صلح را در میان ادیان سه گانه بکارد، همچنین میان سیاستمداران بزرگی که به دنبال جلوگیری از خونریزی بودند.
شما اسقف کلیسای سنت جورج در بغداد نیز بودی، تنها کلیسای انگلیکن در عراق که از حمایت جهانی برخوردار است و همچنان دولت های بریتانیا و امریکا از آن حمایت می کنند؟
این کلیسا خدمات بسیاری به عراقی ها به ویژه در زمینه مسکن و درمان های پزشکی گوناگون و مواد غذایی کرد. همچنین خدمات بسیاری نیز به مسیحیان عراق کرد.
شما روابط بسیار خوبی با حکومت صدام حسین داشتید، به ویژه دیدارهای شما با طارق عزیز، وزیر امور خارجه حکومت او مشهور است؟
طارق عزیز دوست صمیمی من بود و همیشه همدیگر را می دیدیم. به رهبران عراق پیشنهادهایی می دادم و پیشنهادهای آنها را نیز به رهبران امریکا و بریتانیا می رساندم. من با جنگ علیه عراق در سال 2003 مخالف بودم، همچنین من پیشنهاد دادم که ریاست حکومت عراق در آن وقت به طارق عزیز انتقال یابد.
پاسخ صدام به این پیشنهادی که جرات بسیاری می خواست تا مطرح شود، چه بود؟
جواب روشنی نداد.
شما همچنین روابط بسیار خوبی در زمان حکومت سابق با رهبران مسلمان شیعه و سنی و همچنین بعضی سیاستمداران آنها داشتی. و توانسته بودی ارتباطی میان این روابطت با بریتانیایی ها و امریکایی ها ایجاد کنی.
دیدارهای من همیشه با آنها به شکل قوی ای ادامه داشت، منظورم در همان دوران حکومت سابق است، و این روابط به قوت خود در حکومت جدید نیز باقی ماند.
شما با خاخام میشل مالکیوم، کنفرانسی را در قبرس درباره عراق برگزار کردید که در آن رهبران ادیان سه گانه: اسلام (اعم از سنی و شیعه)، مسیحی ها و یهودی ها شرکت داشتند، در آن رهبران اسلامی شیعی و سنی و همچنین مسیحی عراق شرکت کردند. همچنین رهبران یهودی و سیاسی اسرائیل نیز به آن نشست آمدند. توافقی میان آنها به دست آمد، اما در عالم واقع هیچ نتیجه ملموسی مشاهده نشد.
نتایج آن نیاز به زمان طولانی دارد شاید لازم باشد نسل ها عوض شوند.
بعضی ها معتقدند که شما افرادی که متهم به فسادهای کلان بودند را به عنوان رهبری دینی و سیاسی با حمایت امریکا و بریتانیا مطرح کردی؟
بله، بعدا کشف کردیم که بعضی از آنها متهم به فسادهای کلانی هستند.
بعد از این که بصره خراب شد و قدرت خود را در همه جا و در تمامی سطوح گسترش دادند؟
این طبیعت زندگی است.
اما روابط شما با آنها همچنان به قوت خود باقی است، حتی بعضی از آنها عضو هیئت امنای مجموعه شما هستند؟
خیلی آسان نمی توان آنها را تغییر داد، باعث واکنش آنها می شود. چه کسانی را می توانیم جایگزین آنها کنیم و مطمئن باشیم که پاک دست هستند؟
به نظر می رسد که وضعیت مسیحیان در عراق خوب نیست، خیلی از آنها مهاجرت کردند، به ویژه بعد از جنایت هایی که داعش مرتکب شد؟
بله الآن دو سوم مسیحی ها عراق را ترک کردند، به دلیل جنایت و ظلم و مهاجرت اجباری، از جمله به دلیل کارها و جنایت هایی که داعش مرتکب شد، قبلا تعداد مسیحیان عراق یک میلیون و 800 هزار نفر بود در حالی که الآن تعدادشان یک سوم این رقم هم نیست.
شما کتاب های بسیاری را به رشته تحریر در آورده ای از جمله: ایمان زیر آتش، رنج کودکان، ای پدر ما را بیامرز، عراق به دنبال امید، داستان من تا الآن، عراق مردم و وعده، با وجود این که این کتاب ها کوچک هستند، اما موارد بسیاری در آنها تکرار شده است، البته در هیچ کدام زیبایی و صلح از قلم نیفتاده است.
من از ابتدا بر اساس صلح و آشتی تربیت شدم و برای رسیدن به آن مبارزه می کنم.
روابط شما با اسرائیل بسیار قوی است، در آن جا درس خواندید و بیشتر وقت خود را در آن جا گذراندید، همیشه از آن تعریف کرده اید، می گویید که تنها کشور دموکراتیک در منطقه است، در حالی که یک بار هم نشنیدیم که از آن انتقاد کنید.
من در اسرائیل زندگی کردم و چیزهای بسیاری در آن جا یاد گرفتم، معتقدم که مسیحی ها قبلا یهودی بودند، و تلاش می کنم توهمی که مسیحی ها علیه آنها دارند را تصحیح کنم تا بتوانم بذر محبت را در میان آنها بکارم.
شما جوایز بسیاری را تا کنون به دست آورده اید: صلح نوبل، جایزه ادیان از دولت بریتانیا، شجاعت مدنی بین المللی، نشان جورج قدیس، نشان شوالیه بین المللی، آزادی حقیقی ایالات متحده امریکا، سازندگان صلح در جایزه کار، نشانه بین المللی شوالیه تمبلر، ویکیلیو از دانشگاه تورنتو، فرانک آن، یلبرفورس ویلیام، شورای بین المللی استرنبرگ، جایزه مشترک ایمان، مرکز تفاهم بین ادیان، مرکز تفاهم بین ادیان تانینباوم، مرکز ادیان ابراهیمی وولف، صلح کمبریج، جمعیت آنگلو – اسرائیل و غیره. بعد از همه اینها دنبال چه هستید؟
دوست دارم به صلح برسم، و می خواهم داعش و شبکه های تروریستی امثال آن نابود شوند و از بین بروند.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
این است که وقتی بغداد به صلح و آرامش تاریخی خود رسید، دوباره در آن جا زندگی کنم.
ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
انتشار اولیه: چهارشنبه 5 خرداد 1395 / انتشار مجدد: سه شنبه 18 خرداد 1395
نظر شما :