نگاه کنونی روسیه به ایران، تاکتیکی و ابزاری نیست
در طول تاریخ، روابط ایران و روسیه همواره از فراز و فرودهای متعددی برخودار بوده و در هر دوره، به اقتضای شرایط بین المللی، منطقه ای و داخلی هر یک از این دو کشور، این روابط شکل متفاوتی به خود گرفته است. وضعیت کنونی روابط تهران و مسکو در پرتو تحولات جدید رخ داده در این سه سطح، موضوعی است که تحلیل آن می تواند به تأمین هرچه بیشتر و بهتر منافع ملی یاری برساند.
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که وقایع تروریستی در مناطق مختلف جهان، افکار عمومی بین المللی را بیش از هر زمان دیگری متوجه اهمیت مبارزه با تروریسم و به تبع آن، اهمیت ایران و روسیه در این عرصه کرده و همچنین در دوره ای که با حصول توافق هسته ای، انتظار آغاز عصری جدید در روابط خارجی ایران با کشورهای مختلف، از جمله روسیه می رود، با دکتر مهدی سنایی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه درباره این شرایط نوین و ماهیت کنونی روابط ایران و روسیه به گفت و گو نشستیم.
در نخستین نگاه، با توجه به اینکه در سطح کلان بین المللی، وقایع تروریستی اخیر پاریس شرایطی را به وجود آورده که کشورهای غربی، به ویژه فرانسه، درخواست هایی برای گسترش دامنه ائتلاف بین المللی مبارزه با تروریسم و از جمله گنجاندن ایران در آن مطرح کرده اند، این سؤال مطرح می شود که این درخواست ها، تا چه حد به معنای پذیرش نقش روسیه در مبارزه با تروریسم، به ویژه در سوریه است و آیا این روند جدید می تواند به تغییری بنیادین در روابط روسیه با غرب منجر شود و یا صرفاً امری موقتی است؟
سنایی در پاسخ به این سؤال، ابتدا به سه محور اساسی مرتبط با نقش غرب در مبارزه با تروریسم اشاره کرده و سپس، به ارزیابی شرایط جدید پرداخت. محور نخست از دید وی، توجه به این نکته است که حضور غرب در خاورمیانه، اساساً و از ابتدا یک حضور ناخوانده بوده و در واقع، کشورهای غربی خود را به عرصه تحولات این منطقه تحمیل کرده اند. محور دوم آنکه غرب همواره در رویکرد خود نسبت به موضوع تروریسم، استانداردهای دوگانه داشته و به گونه ای واقعی، موثر و با رویکردی واحد، به مبارزه با تروریسم نپرداخته است. سومین محور نیز که در ارتباط با موارد قبلی به شمار می رود، گسترش دامنه ترور و تروریسم با وجود حملات هوایی غرب طی دو سال گذشته است.
به عقیده وی، در چنین شرایطی، گسترده تر شدن دامنه تهدیدات گروه تروریستی داعش و سپس وقوع انفجارهای تروریستی پاریس، ناگهان غرب را متوجه ضعف های موجود در رویکردهای خود کرد. همزمان، فهم بهتر غرب از رویکرد ایران و روسیه در منطقه خاورمیانه و مشاهده عملی مبارزه این دو کشور با تروریسم، سبب بازنگری آن ها در رویکردهای ائتلاف سازی خود شده است. اما درباره اینکه این تغییر نگرش دائمی است یا موقتی، صرفاً می توان امیدوار بود که این رویکرد پایدار بوده و ماهیت موقت و مقطعی نداشته باشد.
پس از این مقدمه، به طرح این سؤال رسیدیم که منافع خاص روسیه در سوریه چیست و این منافع تا چه حد با منافع ایران همخوانی دارد؟ در این میان، به رویکردی متفاوت اشاره کردیم که از سوی برخی منابع غربی مطرح می شود، مبنی بر اینکه حضور روسیه در سوریه، چندان هم برای غرب و همچنین رژیم اسرائیل بد نیست، زیرا از یک سو، این حضور به بهای کاهش نفوذ ایران در سوریه انجام می گیرد و از سوی دیگر، روسیه می تواند گروه های ضد صهیونیستی، به ویژه حزب الله را مهار کرده و ثبات را برای رژیم اسرائیل به همراه بیاورد.
اما به عقیده سفیر ایران در مسکو، این تحلیل، یک تحلیل بدبینانه و ناصحیح است. به عقیده وی، روابط ایران و روسیه در موضوع سوریه ـ بر خلاف آنچه برخی مطرح می کنند ـ روابطی مبتنی بر همکاری تاکتیکی نیست؛ بلکه ماهیتی استراتژیک دارد و این ماهیت استراتژیک، ناشی از نوع نگاه مستقل این دو کشور به مسائل منطقه است. به عبارت دیگر، این نگاه مستقل به مسائل منطقه، از جمله مسأله سوریه، نوعی همکاری استراتژیک را میان دو کشور در موضوع سوریه رقم زده است.
در ادامه، به این موضوع پرداختیم که آیا فضای جدید به وجود آمده در موضوع مبارزه بین المللی با تروریسم و چشم انداز مشارکت روسیه و ایران از یک سو و حصول توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 که فضای جدیدی را در روابط خارجی ایران به وجود آورده، سبب خواهد شد که روسیه ایران را به چشم یک «شریک برابر» و «متحد» در موضوع مبارزه با تروریسم ببیند و یا صرفاً نگاهی تاکتیکی و ابزاری به این موضوع دارد. این دغدغه بیش از هر چیز از آنجا به وجود می آید که به عقیده برخی، در موضوعاتی همچون تحویل سامانه موشکی «اس 300» به ایران، مسکو روابط خود را با تهران بر اساس نوع روابط با غرب تنظیم کرده و به عبارت دیگر، اوج و فرود روابط روسیه با غرب، بر دوری و نزدیکی این کشور با ایران تأثیر گذاشته است.
سنایی در پاسخ به این سؤال، استدلال کرد اوضاع کنونی، با آن چه در سال های پیش از این شاهد بودیم، متفاوت است و این تفاوت نیز خود برآمده از دو تحول مهم بوده است: نخست اینکه ایران به یک بازیگر مستقل منطقه ای تبدیل شده و غرب نیز ناچار به پذیرش این واقعیت شده است. دوم آنکه روابط ایران و روسیه طی دو سال اخیر، بیش از پیش بر یک اساس و چارچوب مستقل تنظیم شده است؛ بنابراین، می توان گفت که روابط ایران و روسیه وارد دوره پایداری شده و روندها و مختصاتی در آن بروز کرده که می تواند آغازگر توازن و پایداری در این روابط باشد.
سفیر ایران تصریح کرد نگاه دولت یازدهم به روابط با شرق به طور کلی و روسیه به طور مشخص، نگاهی مثبت است و به همین دلیل، شاهدیم که در دو سال اخیر، اقدامات متعددی در جهت تحکیم و تثبیت روابط، هم در سطح منطقه ای و هم دوجانبه انجام گرفته است. به این ترتیب، اصولاً ایران اجازه نخواهد داد که از این روابط، استفاده مقطعی و ابزاری بشود و ساز و کارهایی نیز در این زمینه تدبیر شده که می توان در مقطعی مناسب، درباره جزئیات این ساز و کارها نیز به بحث پرداخت.
در نهایت با توجه به در پیش بودن اجلاس سازمان کشورهای صادرکننده گاز در تهران و برنامه سفر رئیس جمهور روسیه به ایران برای شرکت در این اجلاس، این را از سفیر ایران در مسکو پرسیدیم که مهمترین دستور کار سفر پوتین به تهران چیست و این روابط صرفاً جنبه چندجانبه و مرتبط با اجلاس مذکور را دارد و یا جنبه های مربوط به روابط دوجانبه نیز در آن برجسته است؟
به گفته سنایی، در سفر پوتین به تهران هم موضوعات دوجانبه در دستور کار قرار خواهد داشت و هم موضوعات چندجانبه. به عبارت دیگر، این سفر تنها به شرکت در اجلاس مذکور محدود نخواهد شد و قرار است ملاقات هایی میان پوتین و مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران نیز انجام گیرد که در آن ها، شماری از اسناد و توافقات میان طرفین به امضا خواهد رسید. به عقیده وی، این امر نشان از گسترش جدی روابط ایران و روسیه در همه عرصه ها و در بالاترین سطوح دارد.
نظر شما :