عراقچی در دیدار با هیات نمایندگان اتاق بازرگانی،صنایع و معادن تهران بیان کرد
جزئیات دستاوردهای هسته ای و اقتصادی توافقنامه ژنو
دیپلماسی ایرانی - حامد شفیعی : سید عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای ایران در جلسه هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران که صبح امروز برگزار شد محور سخنان خود را بر اقدامات عملی توافق نامه ژنو در گام نخست و همچنین تشریح اقدامات طرفین برای رسیدن به گام نهایی یا راه حل جامع قرار داد. متن کامل سخنان این مقام ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای در این نشست به شرح زیر است:
توافق ژنو به عنوان برنامه اقدام مشترک، با کشورهای 1+5 نهایی شده است. بر اساس برنامه اقدام مشترک، هدف مشترکی وجود دارد که به صورت گام به گام به سوی آن حرکت می کنیم. در همان گام نخست درخصوص این هدف تصمیم گرفته و مشخصات گام آخر را تعریف کردیم. هدف مشترکی که قرار است در راستای تحقق آن گم برداریم ، هدفی است که در آن جمهوری اسلامی ایران برنامه صلح آمیز هسته ای از جمله غنی سازی را که مورد تاکید ما است، در خاک خود ادامه داده و همه تحریم ها هم برداشته می شود. بر اساس این هدف مشترک طرف های ما هم _ 1+5 _ اطمینان حاصل می کنند که هیچ برنامه تسلیحاتی در کار نیست. هدف آنها حصول اطمینان از عدم وجود سلاح هسته ای است و ما مواقفت کردیم که در راستای تحقق این هدف گام برداریم. روشن است که ما به دنبال سلاح هسته ای نبوده و این گونه سلاح ها را ضد انسانی، ضد بشری و از آن مهمتر ضد اسلامی می دانیم. فتوای صریح مقام معظم رهبری مبنی بر حرام بودن هر گونه تولید، نگهداری و استفاده از این سلاح ها وجود دارد. در محاسبات امنیتی و دکترین های امنیتی ما هم تسلیحات هسته ای جایگاهی ندارد. بنابراین ما از اینکه اطمینان دهیم که هیچ برنامه سلاح در ایران وجود ندارد، مشکلی نداریم و در این راستا حاضریم حرکت کنیم.. مسیر حرکت مادر راستای تحقق این هدف ، گام به گام است و در این مسیر اعتمادسازی می کنیم. یعنی آن اعتمادی را که طرح مقابل می خواهد، هیچ سلاح هسته ای در کار نیست، ایجاد می کنیم. طرف مقابل هم گام به گام تحریم ها را بر داشته و به این شکل اعتماد ما را جلب می کند. بر اساس توافق در گام اول طی یک دوره شش ماهه مجموعه اقداماتی را ما و مجموعه اقداماتی را نیز آنها انجام می دهند.
صحبت در توافق ژنو این بود که برای شروع گام اول ، آگاهی از ویژگی های گام آخرضروری است . از این رو مشخصات گام آخر هم در توافق ژنو روشن شده که چند مشخصه دارد. مثلا مشخصه اولش این است که گام نهایی یا راه حل جامع، دوره زمانی دارد. اگر قرار باشد برای اعتمادسازی محدودیت هایی برای برنامه هسته ای خودمان بپذیریم، هیچ چیزی را تا ابد نمی پذیریم. این از مشخصات گام آخر است. در گام آخر برنامه غنی سازی ایران وجود خواهد داشت که به صراحت بیان شده است. البته با محدودیت هایی که توضیح می دهم چرا و چگونه. ولی به هر حال از اکنون مشخص است که نه تنها الان غنی سازی را ادامه می دهیم، بلکه در گام نهایی هم وقتی به یک راه حل جامع برسیم، غنی سازی وجود خواهد داشت و این بزرگترین دستاورد ما در توافق ژنو بوده که بعد از ده سال تحریم و فشار به خواسته خودمان که تداوم غنی سازی بوده، رسیدیم.
بارها گفته ام و با افتخار می گویم و به آن معتقدم که این اراده جمهوری اسلامی ایران و مردم بوده که بر اراده کشورهای 1+5 و همه کشورهای غربی و همه آنها که می گفتند ایران باید غنی سازی را تعلیق کند که مذاکره کنیم، غالب شد. به خاطر دارید که در 6 قطعنامه شورای امنیت آمده ایران باید غنی سازی را تعلیق کند. زمانی هم شرط مذاکره، تعلیق بود. می گفتند اول باید تعلیق و قطعنامه ها را اجرا کنید تا ما با شما گفت و گو کنیم. حالا این مسیر را طی کرده و به نقطه ای رسیدیم که آنها قبول می کنند غنی سازی ما ادامه پیدا کند. از مشخصه های گام نهایی یک برنامه غنی سازی خواهد بود. یعنی تضمین می دهند که غنی سازی وجود دارد. از مشخصه های دیگر گام نهایی این است که هیچ تحریمی در آن وجود نداشته و همه تحریم ها مرتفع می شود. ما از آنها خواستیم که از الان باید بگوید وقتی به راه حل جامع می رسیم تمام تحریم ها، شورای امنیت، یک جانبه، چند جانبه و اروپا و هر تحریمی که مرتبط با موضوع هسته ای است، مرتفع می شود. برخی می گویند چرا تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای، چرا همه تحریم ها نه؟ جوابش روشن است. ما غیر از موضوع هسته ای راجع به موضوع دیگه ای با آنها مذاکره نکردیم و اجازه هم نداشتیم مذاکره کنیم. سه رقم تحریم بر ما اعمال شده: یکی به خاطر مسایل هسته ای، دیگر به خاطر حقوق بشر و دیگری به خاطر ترویست. اینها اتهام هایی است که آنها می زنند و ما آن را قبول نداریم. در بین اینها چون ما راجع به موضوع هسته ای مذاکره می کردیم فقط تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای رفع خواهد شد و تحریم های اصلی که وجود دارد، تحریم های مرتبط با مساله هسته ای است. تحریم های حقوق بشر و تروریست هم میزانش و هم کیفیتش به مراتب پایین تر است.
از مشخصه های گام نهایی این است که نظارت های بیشتری بر برنامه های ایران به منظور مساله اعتمادسازی خواهد بود. به عنوان مثال پروتکل الحاقی باید در آن گام تصویب شود. البته منوط به نظر مجلس است. ما این مساله را به انها هم تذکر داده ایم که ما از طرف مجلس نمی توانیم قولی بدهیم، مجلس اگر تشخیص داد، پروتکل الحاقی را تصویب می کند. ما در ژنو هم راجع به گام اول و با جزییات و هم راجع به گام آخر ولی با کلیات توافق کردیم. کار بسیار سنگین و پیچیده ای را برای شروع مذاکرات مربوط به گام نهایی در پیش داریم و این روند از دو – سه هفته دیگر شروع خواهد شد. در آن مذاکرات تکلیف همه چیز مشخص می شود. ما به یک راه حلی می رسیم که همه جزئیات در آن روشن است. یک دوره زمانی وجود خواهد داشت که نمی دانم چند سال مورد توافق نهایی قرار خواهد گرفت . به طور حتم آنها دنبال سال های بیشتر هستند و ما دنبال سال های کمتر. به هر حال باید به یک تعداد سال معقولی رسید که در این دوره زمانی غنی سازی اگر ادامه دارد، با یک محدودیت هایی باشد. تکلیف همه موضوعات در گام نهایی روشن خواهد شد: از جمله اینکه تحریم ها در چه جدول زمانی رفع شود. قطعا در آن دوره چند ساله برای رفع تحریم ها جدول زمانی خواهد بود.
در گام اول مانع از هزینه تراشی های اضافی شدیم
این کلیت ماجراست. گام اول در 30 دی ماه یا 20 ژانویه اجرایی شد. در گام اول که از چند روز پیش اجرای آن شروع شده است ، دو اتفاق می افتد. همه جزییاتی نوشته شده را می توان در دو اتفاق کلی خلاصه کرد. اتفاق اول این است که هر دو طرف توافق کردیم در همان جایی که هستیم، بایستیم و جلوتر از آن نرویم. یعنی آنها قبول می کنند، تحریم ها را از آن چیزی که اکنون است، بیشتر نکنند. آنها در این گام متعهد شدند که در تحریم های چه یک جانبه، چند جانبه و شورای امنیت، تحریم جدیدتری را اعمال نخواهند کرد. در مقابل ما هم توافق می کنیم که برنامه هسته ای را گسترش کمی بیشتر از این ندهیم. گسترش کیفی می تواند داشته باشد، زیرا تحقیق و توسعه ما ادامه خواهد داشت. ولی از نظر کمی توافق می کنیم که برنامه ما جلوتر از این نرود. این بدان معنا است که ما سانتریفیوژهای جدیدی را نصب و مراکز غنی سازی جدیدتری را تاسیس نکنیم. هر چه که هست، در همین وضع موجود می ماند. هیچ چیزی برچیده نمی شود. اخیرا آمریکایی ها از کلمه dismantle استفاده می کنند، اما هیچ چیزی برچیده و متوقف نمی شود، الا یک چیز . هرچیز در همان حالتی که هست به کار خودش ادامه می دهد. نه اینکه در همان حالت می ماند، در همان حالت که هست به کار خودش ادامه می دهد، اما گسترش پیدا نمی کند. غنی سازی ما ادامه پیدا می کند. همه سانتریفیوژهایی که کار می کنند به کار خود ادامه خواهند داد. آنهایی که با گاز کار می کند و آنها که بدون گاز است به همان شکل بوده و گسترش کمی پیدا نمی کند. البته این حکمتی دارد که از نظر ما، در صنعت هسته ای و در قسمت حساس آن که چرخه سوخت است به آنچه که می خواستیم، رسیده بودیم. دست ما از این جهت پر بود.
شما بهتر می دانید که هر صنعتی شامل دانش، مواد، نیروی انسانی و تجهیزات و تاسیسات می شود. از ابتدا تا انتهای دانش چرخه سوخت را به دست آورده ایم و فناوری آن را می دانیم. از ابتدا که ماده اورانیوم خام از معدن خارج می شود تا مسیری که طی می کند و به رآکتور تزریق می شود، سپس تبدیل به کیک زرد و بعد از آن به UF6 و سپس غنی شده و در نهایت به قرص سوخت و میله سوخت تبدیل می شود. ما به تمام این دانش دست پیدا کرده و هم تجهیزات آن را نصب و هم مواد لازم را تولید کردیم. اکنون اورانیوم با غنای 5/3 درصد بیش از 7 تن و 20 درصد تقریبا نزدیک به 450 کیلو برای سوخت رآکتور تهران که 20 درصد مصرف می کند را تولید کردیم و تا سال های آینده نیز نیاز ما تامین شده و نیروی انسانی هم که به بهترین شکل تربیت شده است که مجبور شدند به صورت فیزیکی انها را حذف کنند. ما به آن چه می خواستیم رسیده بودیم. وقت وقت مذاکره و معامله بود. وقتی دست شما پر باشد طبیعی است که باید از این به بعد جلوی هزینه های اضافی را بگیرید.
مهار روند تنگ تر شدن حلقه صادرات و فروش نفت
اتفاق دوم که از نظر اجرایی و عملیاتی کمی مهم تر است، این است که هر دو طرف قبول می کنیم نه تنها جلوتر نرویم، بلکه مقداری هم به عقب بر گردیم. آن کاری که به نوعی تلقی توقف یا عقب گرد می شود، غنی سازی 20 درصد است. غنی سازی 20 درصد را تعلیق می کنیم و بیش از این نیز انجام نمی دهیم. مواد 20 درصد تولید نمی کنیم و آن موادی هم که تا کنون تولید شده یا تبدیل به اکسید می شود، یعنی به سمت سوخت می رود یا دوباره تبدیل به ماده اولیه یعنی 5/3 خواهد شد. این دو کاری است که انجام می دهیم که به نوعی توقف یا بازگذشت به حساب می آید. در مورد این هم توضیح وجود دارد. اینکه به اندازه نیاز غنی سازی 20 درصد را برای تزریق به رآکتور تهران و همچنین تامین نیاز آن برای سال های آینده انجام داده ایم. 450 کیلو تولید شده که 250 کیلوی آن را قبل از توافق ژنو خودمان تبدیل به سوخت کرده بودیم. از 200 کیلوی باقی مانده نیز 100 کیلوی آن را به سوخت تبدیل می کنیم و 100 کیلوی باقی مانده را به ماده اولیه که همان 5/3 درصد است باز می گردانیم. در مقابل آنها چه کاری انجام می دهند؟ 8-9 مورد وجود دارد که آنها انجام می دهند و به نوعی rollback یا بازگشت به عقب در تحریم ها است. کار اولی که انجام می دهند، توقف آن قانونی است که می گوید فروش نفت ایران هر 6 ماه باید 20 درصد کاهش پیدا کند. این قانون را آمریکایی ها ناعادلانه وضع کردند ، ولی به هر حال به خریداران نفت ما تحمیل شده و خریداران نفت ما هم ملزم به اجرای آن بودند، چرا که اگر اجرا نمی کردند با تحریم های آمریکا نسبت به شرکت هایشان مواجه می شدند. فروش نفت ایران که از تقریبا 2 میلیون بشکه الان به یک میلیون بشکه رسیده است به دلیل همین قانون است. البته با توضیحات جانبی که وجود دارد. به هر حال خریداران نفت را ما مجبور کردند هر 6 ماه 20 درصد کاهش دهند. کار اول توقف این قانون است. بیش از این به خریداران نفت ما فشار نمی آورند که خرید نفت ایران را کاهش دهند. اگر این بود، از اول ژانویه برای شش ماهه اول 2014 که قراردادهای نفتی بسته می شود، الزاما 20 درصد کمتر از 6 ماهه دوم 2013 بسته می شد. پس فروش نفت ما در سطح فعلی حفظ می شود. حال این سطح فعلی هر چیزی که هست مثلا حدود یک میلیون بشکه.
دوم صادرات پتروشیمی ما آزاد می شود. برخی مدعی هستند که واردات پتروشیمی تحریم نبوده و اگر کسی با ما همکاری نمی کند به اختیار خودش است. یکی از نتایج توافق ژنو این است که بار و فشار روانی تحریم ها بر جمهوری اسلامی ایران به تدریج برداشته خواهد شد. در طول مذاکرات متوجه شدیم خیلی از تحریم هایی که علیه ما وجود دارد، تحریم روانی است. یعنی تحریم نیست. نه در قانون اروپا و نه آمریکا وجود دارد. ولی در عمل کسی با ما کار نمی کند. به خاطر اینکه سری که درد نمی کند دستمال نبندند. می گویند اگر با ایران کار کنیم، بعد خزانه داری آمریکا ایراد می گیرد. بسیاری از تحریم ها را که مثلا می گفتیم فلان کالا به ایران صادر نمی شد، قوانینشان را نشان می دادند که نه آمریکا و نه اروپا هیچ قانونی نداشتند که این کالا به ایران نیاید یا فلان خدمات به ایران داده نشود. عملا این انجام نمی شد. این موانع به تدریج رفع می شود و بخش تجاری و خصوصی ما باید دست به کار شده و راه گشایی کند و بار روانی را هرچه زودتر بردارد تا کارها تسهیل شود. اما صادرات تجهیزات پتروشیمی به ایران کماکان تحریم است. اما بقیه خدمات مرتبط با صادرات پتروشیمی که در متن توافقنامه به عنوان Associated services شامل بیمه، حمل و نقل و انتقالات مالی، تحریم هایش برداشته می شود. اطلاعی که ما از دوستانمان در وزارت نفت دریافت کردیم، عمده صادرات پتروشیمی کشور توسط بخش خصوصی انجام می شود. حدودی که به ما گفته شده حدود 8 میلیارد دلار در سال صادرات پتروشیمی داریم که نزدیک به 6 میلیارد دلار آن توسط بخش خصوصی انجام می شود و تا 20 میلیارد جا دارد. ظاهرا زمانی تا 17 میلیارد دلار صادرات داشتیم. بنابراین یکی از حوزه های بسیار خوب است و بخش خصوصی در آن می تواند نقش عمده ای را برای بازگشت ارز به کشور ایفا کند. صحبتی را با آقای نهاوندیان داشتیم در خصوص اینکه ارز بازگشتی چگونه در اختیار بانک ها و دولت با قیمت های مناسب قرار گیرد که این نگرانی برای صادرکنندگان وجود نداشته باشد. به نظر می رسد تمهیداتی را اندیشیده اند و حتی آقای نهاوندیان می گفتند که دستورات آن را نیز داده اند.
پس از آن صادرات و واردات طلا و فلزات گرانبهاست که تحریم ها بر آن ها برداشته می شود. امکان صادرات و واردات آن به اضافه خدمات مربوطه یعنی حمل و نقل، بیمه و خدمات بانکی میسر می شود. مورد بعدی، تحریم خودرو است که برداشته می شود. تحریمی که علیه ایران بوده، تحریمی بوده که آمریکایی ها گذاشته بودند. تحریم اجزا و قطعاتی است که در ایران مونتاز و اسمبل شود. اینکه شرکتی مانند تویوتا در ژاپن تصمیم گرفته باشد که به ایران خودرو صادر نکند، تصمیم خود آن شرکت است. قانونی که آمریکایی ها گذاشته و شرکت ها ملزم به اجرای آن بودند، این است که حق ندارند، قطعات یدکی یا اجزا و قطعاتی که در ایران اسمبل بشود، به ایران صادر کنند، به اصطلاح CKD. ولی فضای روانی حاصل این موجب شده بود که هیچ چیزی صادر نکنند. برداشته شدن این تحریم ها یک فرصت هایی را برای کارخانجات ایران خودرو و سایپا و صنعت خودرو سازی و اشتغالی ایجاد می کند. نکته ای که وجود دارد، این است که پرداخت ها از پول نفت ما نمی تواند باشد؛ مگر در کشورهایی که ما پول نفت در آنجا داریم. یعنی اگر با خریداران نفت ما وارد تجارت خودرو شویم، می توانیم از درآمدهای نفتی برای صادرات خودرو یا قطعات آن به ایران استفاده کرد. مانند کره و ژاپن. بر نفت ما دو تحریم را تحمل می کند: نخست تحریم خرید نفت که کشورها باید هر 6 ماه 20 درصد خریدشان را کاهش دهند و دیگری هم تحریم بر روی پول نفت. یعنی همان خریدی که انجام می دهند نمی توانند پولش را به ما منتقل کنند. می توانند کالا به ایران صادر کنند اما پرداخت پول ممکن نیست. یا اگر شما در جای دیگری جنسی می خرید، نمی توانید پول نفت را به آن کشور حواله کنید. بنابراین در صنایع خودرو کشورهایی که خریدار نفت ما هستند، از خودشان اگر خرید خودرو صورت بگیرد، از درآمدهای نفتی می تواند پرداخت شود. اما از جایی که فروش نفت نداریم مانند فرانسه اگر بخواهد انجام شود، از درآمدهای دیگری باید صورت گیرد.
تحریم بعدی که برداشته می شود، مسایل مالی و بانکی است که به نظرم اهمیت فوق العاده زیادی دارد. می دانید که اینها مدعی بودند که بر اقلام بشر دوستانه شامل مواد غذایی، دارویی و تجهیزات پزشکی تحریم وجود ندارد. درعرف بین المللی به عنوان اقلام بشر دوستانه یاد می شوند. معتقدند که هیچ تحریمی در این باره وجود ندارد و هیچ قانونی را نگذاشتند و ایران می توانسته این اقلام را خریداری کند اما درعمل این کار انجام نمی شود. یعنی بسیاری از بانک و شرکت ها این کار را انجام نمی دانند. ال سی ها باز نمی شد، حال از هر ترسی بوده این را انجام نمی دادند. کمبودهای غذایی و دارویی نیز به این دلیل بود. برای اینکه این امر صورت گیرد یک کانال بانکی _ banking channel _ را مشخص یا ایجاد (Establish ) خواهند کرد، که دولت های غربی، آمریکا و اروپا، تضمین ها و مصونیت لازم را به این کانال بانکی می دهند که با ایران می توانند با این اقلامی که در توافق ژنو بیان شده، کار کنند و تراکنش های مالی را انجام دهند و نگرانی وجود نداشته باشد. اکنون از طریق بانک هایی در ژاپن، کره و سوییس این کانال بانکی در حال فعال شدن است . البته هنوز به طور کامل انجام نشده و بانک مرکزی باید ترتیبات آن را انجام دهد که همه خریدهای بشردوستانه یا به عبارت بهتر، مواد غذایی، دارویی و تجهیزات پزشکی از این کانال صورت بگیرد.
واردات در سال از مواد غذایی، دارویی حدود 18 میلیارد دلار است که دوستان ما در دولت گفتند که از طرق این کانال همه از محل درآمدهای نفتی صورت گیرد. یعنی در شش ماه آینده، حدود 9 میلیارد دلار دولت می تواند از طریق خودش یا بخش خصوصی خرید اقلام غذایی، دارویی و تجهیزات پزشکی را انجام دهد و پولش را از محل درآمدهای نفتی خودش پرداخت کند. سقفی هم ندارد. یعنی اگر دولت تصمیم بگیرد به جای 9 میلیارد دلار در 6 ماه 15 میلیارد دلار هم وارد کند که ذخایر خودش را پر کند یا کار دیگری انجام دهد، از این جهت سقفی وجود ندارد. البته وزارت صنعت، بانک مرکزی و جاهای دیگر که زودتر این کانال را فعال کنند و ببینیم که این کانال درست کار می کند یا نه و هرکجایش ایراد دارد، مرتفع کنیم.چون خود غربی هم احتمال می دادند و ما هم احتمال می دادیم که در ابتدای کار دست اندازهایی وجود داشته باشد. مسیرهایی که چند سال به طور کامل بسته شده بود، باز کردنش زمان می برد. باید اطمینان داده شود. ممکن است برخی از بانک ها توجیه نباشند، باید توجیه شوند، باید دستور العمل ها را بگیرند، که این ممکن است اوایل کار مقداری با دست اندازهایی مواجه شود. ما به دوستانمان در وزارت صنعت، کشاورزی و بهداشت توصیه کردیم که زودتر این روند را فعال کنند، زودتر ال سی ها را باز کنند و سفارشات را انجام دهند تا این کانال هر چه سریعتر بر روی غلتک بیافتند و این کار انجام شود و دولت از نظر تامین مواد غذایی و دارویی بتواند به یک آرامشی برسد و مجبور نباشد، مابقی پول های خودش را در جاهای دیگر صرف این امور کند. قرار است از این کانال بانکی استفاده دیگری صورت بگیرد. یکی اینکه هزینه درمان در خارج از کشور است که این را باید وزارت بهداشت و درمان مکانیزم و فرمولی برای آن در نظر بگیرد که منتظریم دوستانمان در این وزارتخانه کار را انجام دهند. ایرانیانی که به خارج از کشور برای درمان می روند، هزینه درمان آنها می تواند از محل درآمدهای غیرنفتی توسط دولت، پرداخت شود. شهریه دانشجویان در خارج از کشور نیز تا سقف 400 میلیون دلار در 6 ماه می تواند پرداخت شود. همه اینها به نوعی باز کردن دست دولت در استفاده از ارزهای خود در کانال هایی که دارد، است و همینطور سهمیه ایران به سازمان های بین المللی که رقم چندانی نیست ولی از طریق این کانال می تواند پرداخت شود.
معنی و مفهوم این است که در 6 ماه آینده خریدهای مواد غذایی، دارویی، تجهیزات پزشکی، هزینه درمان و شهریه دانشجویی تا 400 میلیون دلار که در جمع حدود 10 میلیارد دلار، قابل دسترسی و قابل حصول برای دولت می شود. فقط سازمان های دولتی هستند که باید با مدیت خود از این فرصت کمال استفاده را بکنند. در کنار این ها کار دیگری هم صورت می گیرد و آنکه 2/4 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ما آزاد می شود. این 2/4 در این سیستم نیست و به طور کامل به حساب بانک مرکزی منتقل می شود و بانک مرکزی مجاز است هر کاری که می خواهد با این پول انجام دهد. غیر از اقلام تحریمی مانند نظامی و اینگونه موارد. این پول به عنوان Free Money در اختیار بانک مرکزی قرار می گیرد. حتی می تواند به صورت Cash به داخل کشور برگرداند. می تواند به صورت یورو نه دلار یا ارزهای دیگر به داخل کشور بیاورد. تحریم نقدی بر روی دلار وجود دارد. این 2/4 میلیارد دلار در 8 نوبت پرداخت می شود. ما هم در مقابل آن قسمتی از مواد 20 درصد را که قرار است یا اکسید یا برگردانیم در نوبت های متوالی انجام دهیم. چون اصل توازن و تعادل در تعهدات طرفین مهم بوده است. وقتی که آنها گفتند همه پول را یکجا نمی توانند بدهند ما هم گفتیم که مواد را یکجا نمی توانیم تبدیل کنیم. برای این هم مذاکراتی صورت گرفت تا به یک فرمول متعادلی برسیم. شاید دوستان تعجب کنند چرا 8 قسط؟ چرا بعضی ها 550 و برخی 450 میلیون دلار که این ناشی از این فرمول است. مهم این است که اکسید کردن مواد را در 6 ماه انجام می دهیم، ماهی 15 کیلو و غنی سازی را در طی سه ماه انجام می دهیم هر سه هفته یک سیلندر و آنها هم در مقابل 6 قسط 550 میلیون دلار و دو قسط 450 میلیون دلار در این سه ماه پرداخت می کنند. تلاش ما این بود که یک تعادلی میان تعهدات دو طرف برقرار شود. اولین قسط هم اول فوریه به مبلغ 550 میلیون دلار به حساب بانک مرکزی واریز می شود، قسط دوم 15 فوریه به مبلغ 450 میلیون دلار و قسط بعدی هم 7 مارس، 550 میلیون دلار و همینطور جلو می رود. نکته این است که قبل از عید یعنی تا 15 اسفند، یک میلیارد و 550 میلیون دلار پول به حساب دولت می آید. شب عید دولت پول دارد.
اقدام آخری که اروپایی ها انجام دادند، آستانه یا میزان معاملات مالی مجاز بدون مجوز با ایران است. در اروپا اگر آن تجارتی که می خواستید با ایران انجام دهید، تا زیر 100 هزار یورو احتیاجی به مجوز نبود و بانک ها می توانستند انجام دهند و اگرچه بانک های بزرگ همان را هم انجام نمی دادند و از طریق بانک های کوچک انجام می شد. اکنون این میزان مجاز را تا 10 برابر اضافه کردند یعنی تا یک میلیون یورو در اروپا اگر کسی بخواهد تجارت با ایران انجام دهد، احتیاجی به گرفتن مجوز ندارد و این کار را تسهیل می کند به خصوص اقلام خردی که با ایران و اروپا تا زیر یک میلیون یورو احتیاجی به هیچگونه به کسب مجوز ندارد، بنابراین با یک سرعت بیشتری انجام می شود که به رونق تجارت در این حوزه کمک می کند. کارهایی هم که نوشته شده به جلو نمی رویم به صورت دقیق نوشته شده که باعث سوتفاهم و سوتفسیر نشود. اگر قرار است در آینده کاری را انجام ندهیم، مشخص شده است. برخی ایراد می گیرند که چرا دقیق نوشته شده، اتفاقا این حسن قضیه است که جلوی تفسیر و تاویل در آینده را می گیرد. مثلا در اراک سه مورد از تجهیزات اصلی نباید نصب و سوخت آن هم نباید تولید شود، اما ساختمان سازی می تواند انجام شود. با این توصیفی که گفته شد آنچه که در گام اول اتفاق می افتد، به نظر بنده ساختار برنامه هسته ای به صورت کامل حفظ می شود. یعنی همه چیز سرجایش است. فقط 20 درصد ما متوقف می شود. بازگشت به مرحله 20 درصد یک ساعت کار می برد. اتصالاتی که قطع می شود، دوباره در یک ساعت یا کمتر از یک روز وصل می شود. هیچ چیزی در برنامه ما جمع نشده است. با وجود همه سرو صداهایی که می کنند همه چیز سرجایش بوده و همه کارها انجام می شود. برخلاف ادعاهایی که آقای اوباما و دیگران می کنند ساختار تحریم ها حفظ نمی شود. ساختار تحریم ها شکاف های عمیقی در آن وارد می شود و این مواردی که برداشته می شود، برای دولت راهگشا است.
حدود 14- 15 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی دولت طی 6 ماه آینده قابل حصول می شود و اگر در 6 ماه آینده، حساب کنیم یک میلیون بشکه در روز متوسط 100 دلار در 6ماه 18 میلیارد دلار می شود که این این رقم درآمدهای نفتی دولت، حدود 14 -15 میلیارد دلار قابل حصول خواهد بود. آقای اوباما که می گویند 5 درصد تحریم ها را برداشتیم و برخی هم در داخل باور می کنند، تبلیغات است. چیزی که در عمل اتفاق می افتد روشن است. ساختار تحریم های حفظ نخواهد شد. به خصوص بعد روانی که از همه مهمتر است، برداشته می شود. هم در داخل کشور هم بالاخره آرامش و احساس اطمینانی نسبت به اقتصاد و تثبیت ارز پیش می آید که کمک به رونق اقتصادی می کند. آنهایی که می خواستند با ما کار کنند و نگرانی از این داشتند که بحث هسته ای به کجا می انجامد، الان اطمینان حاصل یا آرامش را پیدا می کنند که بحران هسته ای به نقطه اوج خودش رسید و الان به پایین بر می گردد. بنابراین اطمینانی که ایجاد می کند، فشارهای را کم می کند و آنهایی که می خواستند با ما کار کنند بر می گردند. این مسائل به یکباره اتفاق نمی افتند. باید به تلطیف این فضای روانی کمک کنیم. آرامش بیشتری را برقرار کنیم و کمک کنیم که سرمایه گذاران به کشور برگردند . به عنوان مثال در نخستین گام به زودی هیات حدود 120 نفر فرانسوی به ایران خواهد آمد. در همه کشورهای غربی این تمایل را می بینیم. اینگونه نیست که از همین فردا تمام تجارت های ما شروع شود اما اعتمادسازی و اطمینان ایجاد کردن طول می کشد. یک شبه می توان همه چیز را خراب کرد اما ساختن دوباره کار می برد.
این گرایش و علاقه را در طرف های تجاری غربی و شرقی خودمان می بینیم. شرقی ها بیشتر به این دلیل که می خواهند بازارهای خود را حفظ کنند و غربی ها هم با احتیاط بیشتری بر می گردند. ژاپنی ها بیمه نفت کش را برگردادند. این دستاوردها به تدریج آثار خودش را نشان خواهد داد. این بدان معنی نیست که ما خیالمان راحت باشد. بلکه آن طرف هم هنوز به کارشکنی های خود ادامه خواهد داد. آقای کوهن معاون خزانه داری آمریکا به منطقه سفر خواهد کرد که تهدید کنند حق ندارید تجارت کنید. سعی می کنند این فضای روانی را کماکان نگه دارند و تهدیدات و تحریم ها را برقرار نگه دارند ولی به هر حال شکاف ها ایجاد شده و مسیر به سمت آرامش در کار اقتصادی با ایران پیش خواهد رفت. اگر ادامه مسیر را به همین شکل بتوانیم ادامه دهیم ، قطعا تلاش ها به نتیجه خواهد رسید.
به جاست این گلایه را مطرح کنم که بعد از توافق ژنو مانند هر واقعه سیاسی دیگری که دو طرف ماجرا شروع می کنند به ایجاد جنگ روانی و جنگ رسانه ای برای اینکه برد خودشان را بیشتر کنند، در این جنگ رسانه های طرف مقابل ما بهتر از ما عمل کرد. خیلی طبیعی است که بعد از هر توافق، دعوا یا مصالحه ای دو طرف شروع می کنند به این ادعا که من بردم یا بیشتر امتیاز گرفتم و... این کار را بعد از توافق ژنو آمریکایی ها شروع کردند و ما هم در بسیاری از جاها حرف آنها را قبول کردیم.غافل از آنکه این یک حیله رسانه ای و یک فضای روانی است که می خواهند امتیازهایی را که به ایران دادند توجیه کنند. بزرگترین امتیازی که آنها دادند و دستاورد ما بود، بحث غنی سازی است . سیاست غنی سازی صفر شکست خورده است . شش قطعنامه می گوید ایران باید غنی سازی را تعلیق کند و آنها قبول کردند این را کنار بگذارند و ایران غنی سازی اش را ادامه دهد.دستاوردهای ما در این توافقنامه بسیار پررنگ بود متنها آن طرف با کلام خودش سعی می کند این قسمت را کمرنگ و قسمت های مربوط به خودش را پررنگ کند و در داخل هم برخی ها در دام رسانه های آنها گرفتار شدند که باید این مساله را مهار کنیم.
نظر شما :