توافق ژنو مقدمه نوزائی در سیاست خارجی است
حرکت ایران در مسیر تنش صفر
نصرت الله تاجیک کارشناس مسائل سیاست خارجی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی با اشاره به توافقنامه ژنو 3 تاکید می کند که طراحی و اتخاذ راهبردی نظیر میل به سمت تنش صفر در صحنه داخلی و خارجی نه تنها با همسایگان بلکه با قدرتهای فرا منطقه ای در دوره زمانی مشخص از اهم وظایف وزارت امور خارجه است
دیپلماسی ایرانی : سرخوردگی آمریکا از بهم زدن ژئوپلیتیک منطقه که باعث وقوع مجموعه تحولاتی در دو سه سال اخیر در منطقه شده و دلسردی از همپیمانان منطقه ائی که مسبب اصلی گسترش تروریسم در منطقه است و کنار گذاشتن سیاست نادیده گرفتن ایران در صحنه خاورمیانه میتواند زمینه مساعدی برای نقش سازنده ایران در تحولات منطقه ائی را فراهم کند. از طرف دیگر تقویت و تداوم رویکرد مثبت و واقع گرایانه ایران و غرب به رهبری آمریکا به تعامل در صحنه بین المللی در صورت مدیریت صحنه به روند جدیدی از تعاملات در صحنه جهانی ختم خواهد شد که نقش مسئولانه ایران در تحولات منطقه ائی بر خلاف شرایط کنونی که میرفت تا منطقه را به کام جنگی خانمانسوز بکشاند، باعث برگشتن صلح و آرامش به منطقه گردد. اگرچه در اصل در معادلات جاری و حاکم بر روابط بین المللی و نظام کنونی بین الملل اولویت با استفاده از قدرت نرم است که حذف عنصر زور در روابط انسانهاست ولی آمریکا و ائتلاف غرب به راحتی در سیاست خارجی خود بدون منعی از قدرت سخت و نرم توامان استفاده کرده که نمونه اشغال افغانستان، عراق، لیبی و بهم زدن صحنه خارمیانه توسط مداخله نظامی در سوریه و مصر مثال بارز این گونه رفتار است. سلطه گری و یکجانبه گرائی آمریکا در جهان، حمایت مطلق از رژیم صهیونیستی و وصل کردن سرنوشت این رژیم به امنیت ملی آمریکا، عدم اهتمام در احقاق حقوق حقه مردم فلسطین، تلاش در جهت مدیریت خیزش مردمی و آزادی خواهانه در خاورمیانه و شمال آفریقا، برقراری امنیت انرژی در خلیج فارس توسط راه حلهای نظامی و دخالت در تحولات آسیای مرکزی و قفقاز و در یک کلام بهم زدن ژئوپلیتیک منطقه از جمله مشکلاتی است که آمریکا در جهان بوجود اورده است.
در چنین شرایطی که دنیا با التهاب روبروست، خشونت در منطقه رواج یافته و درداخل کشور مردم به تغییر روند دولت گذشته رای داده اند سیاست خارجی جدید دولت یازدهم میتواند با واقع بینی و استفاده از اهرمهای قدرت و پتانسیلهای نهفته در سیاست خارجی کشور به طراحی راهبردهای جدید دست بزند. اصولا" کارکرد اصلی سیاست خارجی که در حقیقت ادامه سیاست داخلی است اتخاذ مواضع راهبردی برای ایجاد قدرت بیشتر کشور است. بنابراین یکی از مهمترین وظایف مدیران کنونی سیاست خارجی آن است که ضمن اجرای راهبردهای طراحی شده، تهدیدات را به نفع آنها خنثی و موقعیتی جدید برای راهبرد بعدی بسازند. در این صورت برد راهبردی در روند جدید تعاملات بین المللی که باعث غافلگیری حتی غرب شده است با ایران خواهد بود که توانسته است به عنوان قدرتی نو ظهور در صحنه جهانی از فرو رفتن منطقه در گرداب توسعه و گسترش خشونت جلوگیری کند.
توافق ژنو 3 به شرط داشتن راهبردی صحیح در سیاست خارجی توسط ایران می تواند مقدمه برای ورود به دوران نوزائی سیاست خارجی کشور باشد. طراحی و اتخاذ راهبردی نظیر میل به سمت تنش صفر در صحنه داخلی و خارجی نه تنها با همسایگان بلکه با قدرتهای فرا منطقه ائی در دوره زمانی مشخص از اهم وظایف وزارت امور خارجه است. سر و سامان دادن به مسائل داخلی و از همه مهمتر تقویت همبستگی داخلی، ایجاد امنیت و ثبات واقعی و عمیق از طریق مشارکت بالای مردمی در صحنه تحولات سیاسی- اجتماعی و نهایتا" تبیین ابعاد توسعه موزون و درون زای کشور در پرتو تقویت نهادهای مدنی به منظور روندی جدیدی از نحوه جدید مدیریت تغییرات و تقویت مواضع خارجی کشور نیز در این راستا قرار میگیرند. جمهوری اسلامی ایران باید براساس تجربیات انباشته شده در طی این مدت سی و چهار سال، حجم و قدرت خود، انعطاف پذیری راهبردی، پذیرش قواعد منطقی و یا روند علمی علت- معلولی سیاست خارجی و فهم جریان هائی که در حوزه روابط بین الملل ساری و جاری هستند به دور از شعار زدگی اهداف متنوعی را در پرتو این راهبرد مشخص، شفاف و اعلام شده دنبال کند.
در زمینه مسئله هسته ائی برای نیل به تفاهم و مصالحه نهائی بین ایران و آمریکا، دو طرف نیازمند اراده و راهبرد مشخص و شفاف هستند. روش شناسی و ترسیم سناریوهای گوناگون در مذاکرات جاری بخوبی نشان از عدم وجود اراده، شفافیت در اهداف و صداقت طرف آمریکائی است. نه تمام مشکلات غرب و در راس آن آمریکا با ایران مسئله هسته ائی است و نه آنها به راحتی دست از این راهی که قدم گذاشته اند بر خواهند داشت و سیاست خارجی راهی پر سنگلاخ و صعب العبور را باید در چند سال اینده طی کند. لذا باید با یک سیاست دو سویه استفاده از اهرمهای قدرت و اضافه نکردن به تنشهای موجود بر اساس اجماع ملی و استفاده از تمامی ظرفیتهای کشور به توان سیاست خارجی بیفزائیم تا این راه پر فراز و نشیب را راحتتر طی کند. آنچه که در بیانیه اخیر یکصد و نه نفر دیپلمات ایرانی به آن اشاره رفته درخواست برای بازگشت سیاست خارجی به جایگاه اصلی خود یعنی تعقل و دور اندیشی و دوری از اقداماتی می باشد که باعث خدشه دار شدن استقلال و لطمه خوردن منافع ملی کشور شود.
نظر شما :