«اوباما»، «بوش» میشود؟!
فاکس نیوز طی گزارشی در خصوص تردیدهای اوباما در حمله نظامی به سوریه این سوال را مطرح می کند که «آیا اوباما می تواند بدون تبدیل شدن به یک متقلب یا یک ریاکار علیه سوریه اقدام کند؟»
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فاکس نیوز، مشکل سوریه، محور اصلی دکترین اوباما را تهدید می کند. زیر سوال بردن جورج بوش به دلیل نادیده گرفتن احکام شورای امنیت سازمان ملل در حمله به عراق بارها از سوی اوباما مطرح شده است.
با توجه به اینکه رهبران روسیه آشکارا اعلام کرده اند صدور مجوز شورای امنیت برای استفاده از نیروی نظامی علیه سوریه در قالب یک قطعنامه را تصویب نخواهند کرد، این سوال مطرح می شود که رئیس جمهوری آمریکا چطور می تواند بدون تبدیل شدن به فردی متقلب و ریاکار علیه سوریه اقدام کند؟ پاسخ این است: وی نمی تواند.
در مسئله لیبی، قطعنامه شورای امنیت آنقدر عام و کلی بود که آمریکا و متحدانش می توانستند مدعی تصویب اقدام نظامی و برکناری معمر قذافی از قدرت شوند. شورای امنیت در 17 مارس سال 2011 قطعنامه ای را به تصویب رساند که بر اساس آن کشورهای عضو اجازه داشتند به صورت ملی یا از طریق سازمان ها یا ترتیبات منطقه ای تمام اقدامات لازم برای محافظت از غیرنظامیان در لیبی را اجرایی کنند. روس ها این اشتباه را دو بار تکرار نمی کنند.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه روز دوشنبه گفت که «استفاده از نیروی نظامی بدون تصویب شورای امنیت سازمان ملل نقض آشکار قوانین بین الملل است.» وتوی روسیه و چین تاکنون سه بار قطعنامه های ضدسوری سازمان ملل که یکی از آنها از سوی سوزان رایس، سفیر سابق سازمان ملل «بسیار معتدل» ارزیابی شده بود و حتی تحریم هایی را نیز اعمال نمی کرد را بی اثر کرده است. اگر فرانسه، انگلیس یا آمریکا بار دیگر در جهت تصویب قطعنامه ای دیگر تلاش کنند باید منتظر چهارمین «نه» باشند.
این امر باعث سرگردانی باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا می شود. زمانیکه بوش پسر، رئیس جمهور سابق آمریکا از شورای امنیت خواست هجدهمین قطعنامه علیه عراق را به تصویب برساند، این شورا را نهادی برای کسب مشروعیت می دانست. شکست وی در کسب مهر تایید این شورا، تمام فرصت های وی برای متقاعد کردن دیگران که یک قطعنامه از گام نخست هم ضرورت نداشته را از بین برد.
این شرایط دشوار برای اوباما که به وفور اعلام کرده سازمان ملل مرکز جهان وی است، چندین برابر وخیم است. اوباما روز جمعه نیز در گفتگو با سی ان ان گفت: «اگر آمریکا در سوریه مداخله کند و بدون رضایت سازمان ملل و بدون مدارک آشکار به این کشور حمله کند، سوالاتی در مورد اینکه آیا قوانین بین الملل از این اقدام حمایت خواهند کرد یا خیر مطرح می شود.»
باراک اوباما در سپتامبر سال 2009 اعلا کرد: «ما بار دیگر با سازمان ملل تعامل کرده ایم. ما به دنبال عصر تازه ای از تعامل با جهان بوده ایم.» وی با اشاره به اینکه فصل جدیدی از همکاری های بین المللی را آغاز می کند، وعده داد که «ما با سازمان ملل کار خواهیم کرد. خلاصه اینکه، گالیور وارد سازمان ملل شد و خواست که دست و پایش را ببندند.
در تئوری مشکل سوریه دقیقا در صدر موضوعات سازمان ملل قرار دارد. بر اساس منشور سازمان ملل، هدف اولیه این سازمان حفظ صلح و امنیت جهانی است. حفاظت از حقوق مردم یک کشور به دلایل بسیاری، به مسئله صلح و امنیت بین المللی در سوریه تبدیل شده است. یک میلیون و 800 هزار پناهجو در لبنان، اردن، ترکیه و عراق، جنگ هایی در لبنان با نیروهای حزب الله و درگیری نیروهای خارجی در سوریه تنها چند مورد از این دلایل هستند.
مسئله سوریه تنها در مورد نجات سوری ها از دست سوری ها نیست. در واقع این مسئله به شاخک های حساس بین المللی ایران به عنوان خیرخواه اسد مربوط می شود.
با این حال در این مورد هم اوباما یکی دیگر از آشفته کاری های سازمان مللی خود را بروز داد. سوزان رایس در ماه ژوئن به خبرنگارانی که مقابل درب سازمان ملل تجمع کرده بودند گفته که آمریکا به همراه روسیه قادر بوده به یک فصل مشترک و نتایج خوبی برای خنثی سازی حضور ایران دست یابند. وتوی روسیه در این مرحله، خط داستانی دستاوردهای سازمان مللی آمریکا را چند تکه خواهد کرد.
بنابراین حقوق دانان دولت به تکاپو افتاده اند که برای اقدامات آتی، یک وجهه قانونی به وجود آورند. تا کنون رئیس جمهوری آمریکا با حقوق بشر سبک خود، با وجود کشته شدن 100 هزار نفر در سوریه هیچ اقدامی برای مداخله نظامی نداشته است. حال چرا کشته شدن 355 نفری که نه با شکنجه، سربریدن، خشونت جنسی یا دیگر دلایل پنهان و آشکار که با تسلیحات شیمیایی جان باخته اند، باید معادلات را تغییر دهد؟
آنچه بر سختی کار این حقوق دانان می افزاید، سخنرانی مشهور سال 2002 باراک اوباما است که وی طی آن به مداخله در عراق علیرغم این واقعیت که صدام حسین مردی ظالم است، «نه» گفت. وی شخصی بی رحم بود که برای حفظ قدرت مردمش را قصابی می کرد و تا آن زمان هزارن تن از شهروندان خود را با گاز سارین و گاز خردل به قتل رسانده بود. بنابراین چه مسئله ای باعث تفاوت حملات و اقدامات بشار اسد می شود؟
این احتمال وجود دارد که کارآگاهان قانونی ایده «مسئولیت حفاظت از مردم» را مطرح کنند یا به اقدام ناتو در کوزوو استناد کنند که سیاستی که می توان در تعریفی دقیق تر آن را «سازمان ملل به جهنم» خواند.
نظر شما :