ضرر تاخیر غرامت جنگی از عراق
نعمت احمدی*
شرق: جنگ ایران و عراق در31 شهریور سال 1359 به وقوع پیوست. در همین روز دبیرکل سازمان ملل – خاویرپرز دکیویار با نمایندگان ایران و عراق در سازمان ملل به گفتوگو نشست، روز اول مهر سال 1359 دبیرکل براساس ماده 99 منشور ملل از شورای امنیت خواست که با توجه به گستردگی جبهه نبرد و احتمال افزایش دشمنی و گسترش آن در کل منطقه تشکیل جلسه دهد، شورای امنیت اولین موضعگیری خود را در سوم مهر سال 1359 اعلام داشت و موضوع در شورا مطرح و نخستین قطعنامه به شماره 479 را تصویب کرد، قطعنامهای که به ضرر ایران بود. برابر این قطعنامه نیروها در همان محلی که بودند متوقف میماندند حال اینکه عراق با هجوم گسترده به داخل خاک ایران بخشهایی از کشور را اشغال کرده بود و به همین اعتبار ایران به دلیل حضور نیروهای عراقی در خاک ایران از پذیرش قطعنامه با شرایط ذکرشده خودداری کرد. قطعنامههای دیگری تحت شمارههای 514 -522 – 540 - 582 و 588 به تصویب رسیده و سرانجام قطعنامه 598 تصویب شد، سه سال پس از صدور قطعنامه 598 در تاریخ 18 آذر سال 1370 خاویرپرز دکیویار دبیرکل وقت سازمان ملل در گزارش رسمی خود به شورای امنیت، ضمن به رسمیت شناختن حقوق ایران، عراق را آغازگر حمله به ایران معرفی کرد، بند شش قطعنامه مهمترین فراز قطعنامه 598 بود که شورای امنیت به دبیرکل مجوز بررسی موضوع تعیین آغازگر جنگ را محول کرد. برای ورود به مدخل بحث بهتر است بخشی از گزارش دبیرکل به شورای امنیت را از گزارش دبیرکل عینا نقل کنم. درباره پاراگراف شش عناصری از مواضع طرفین پیرامون این پارگراف (آغازگر جنگ) برای من مشخص بود، با این وجود من از دولتهای ایران و عراق در نامههایی مشابه به تاریخ 14 اوت 1991 خواستم تا در جامعترین شکل ممکن جزییات مواضع خود را درباره این پاراگراف به من تسلیم کنند، در همان زمان به منظور دستیابی به کاملترین درک از این موضوع، تصمیم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادی از کارشناسان مستقل مشورت کنم. براساس پاسخهای 26 اوت 1991 عراق و 15 سپتامبر1991 ایران که تسلیم من شد، مشورتهایی با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوطه مندرج در اسناد رسمی سازمان از زمان شروع مخاصمه و نیز اطلاعاتی که از کارشناسان مستقل به دست آمده است، اکنون با علم که درباره پاراگراف شش قطعنامه 598 به شورای امنیت گزارش میدهم... ملاحظه میشود. دبیرکل در گزارش مبسوط خود همه جوانب را در نظر گرفته، پاسخهای رسمی ایران و پاسخهای رسمی عراق را توأم با نظر کارشناسان مستقل دریافت داشته است و با تکیه بر جو آن روز جهان که همه علیه ایران، بسیج شده بودند سرانجام نظر رسمی خود را درخصوص بند شش قطعنامه 598 به شرح زیر اعلام داشت. مسلم است که جنگ بین ایران و عراق که سالیان دراز به طول انجامید شروعش نقض حقوق بینالملل بود و موارد نقض حقوق بینالملل موجب مسوولیت برای مخاصمه است که موضوع اصلی پاراگراف شش است، آن بخش از موارد نقض مقررات بینالملل که در چارچوب پاراگراف شش باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، استفاده غیرقانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضی یک کشور عضو است. مسلما در طول جنگ موارد عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بینالمللی انسانی وجود داشته است. دبیرکل سازمان ملل با صراحت عراق را به
– استفاده غیرقانونی از زور – و به تبع آن – عدم احترام به تمامیت ارضی کشور - و مهمتر از همه - نقض حقوق بینالمللی انسانی – محکوم میکند و در ادامه گزارش خود نسبت به گزارشهای عراق در پاسخ درخواستهای سازمان ملل و شورای امنیت میگوید: پاسخ عراق به نامه 14 اوت 1991 من پاسخی محتوایی نیست، از این رو من ناچارم به توضیحاتی که فعلا توسط عراق ارایه شده است تکیه کنم، این یک واقعیت است که توضیحات عراق برای جامعه بینالملل قابل قبول و کافی نیست. مغایر این رویداد برجستهای که تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم این گزارش بدان اشاره کردم همانا – حمله 22 سپتامبر 1980 (31 شهریور 1359) علیه ایران است که براساس منشور ملل متحد، اصول و قوانین شناخته شده بینالمللی یا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسوولیت مخاصم است. ملاحظه میشود با چه صراحتی دبیرکل سازمان ملل از اصول و قوانین شناخته شده بینالمللی – اصول اخلاقی یاد میکند که – موجب مسوولیت مخاصمه – است – در ادامه گزارش دبیرکل سازمان ملل از موارد نقص مانند – استفاده از تسلیحات شیمیایی – حملات به مناطق غیرنظامی – بدرفتاری با اسرای جنگی – یاد کرده است و در یک مورد خاص برابر سند شماره 20134 اعلام میدارد... در یک مورد من موظف بودم با تاسف عمیق این یافته کارشناسان را نقد کنم که سلاحهای شیمیایی علیه غیرنظامیان ایرانی در منطقهای در نزدیکی یک مرکز شهری عادی از هرگونه حفاظت – در برابر این حملات به کار رفته است، شورا ناخشنودی خود را از این مساله و محکومیت آن را در قطعنامه 620 مصوبه 26 اوت 1988 اعلام کرد... روز 18 آذر سال 1370 یکی از مقاطع حساس در تاریخ ایران است که سرانجام بعد از 10 سال از آغاز جنگی که همگان بر متجاوز بودن عراق اذعان داشتند مهمترین نهاد بینالمللی یعنی شورای امنیت سازمان ملل و دبیرکل سازمان ملل بر حقانیت ایران، مظلومیت مردم و متجاوز بودن عراق صحه گذاشت، روزی که عراق رسما به متجاوز بودن متهم شد. حال پرسش این است چرا ایران از همان آغاز، یعنی از فردای 18 آذر سال 1370 با تکیه بر گزارش دبیرکل سازمان ملل و خصوصا بند شش قطعنامه 598 و ثانیا مفاد قطعنامه 620 شورای امنیت درصدد مطالبه غرامت جنگی برنیامد، عراق علاوه بر حمله و تجاوز به ایران به کویت نیز حمله برد و کویت را اشغال کرد، آمریکا به کمک همپیمانان خود به عراق حمله کرد و کویت را از اشغال خارج کرد اما کویت به سازمان ملل رجوع کرد و غرامت جنگی را دریافت داشت.
نگارنده در پروندهای دخالت داشتم که چند بازرگان ایرانی که کالای تجاری آنان در زمان حمله عراق به کویت در بندر کویت موجود بود و در زمان اشغال از بین رفته یا توسط عراق به آن کشور فرستاده شده بود اما بر اثر دستورالعملی که مستند به دستور شورای امنیت سازمان ملل درخصوص پرداخت غرامت به تجار، کل غرامت خود را دریافت داشتند و حتی بیش از آنچه که فکر میکردند از غرامت سود بردند حال اینکه میدانیم در زمان حمله عراق به ایران گمرک خرمشهر و آبادان مملو از مالالتجاره ایرانیان بود خصوصا خرمشهر که به تاراج رفت و چه تعداد تاجر ایرانی به ورشکستگی رسیدند. آنچه که در بالا گفته شد واقعیتی است از جریان جنگ تحمیلی و اعلام رسمی متجاوز بودن عراق، ظاهرا حسن نقویحسینی نماینده ورامین و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از طرح الزام دولت برای دریافت غرامت جنگی از عراق به صورت جدی توسط نمایندگان سخن به میان آورده و در مورد میزان غرامت درخواستی اعلام داشت... میزان غرامت دریافتی از عراق به صورت کامل توسط مراجع بینالمللی تعیین شده و باید دستگاه دیپلماسی اقدامات لازم را جهت احقاق حق ملت ایران را انجام دهد. هرچند بر نگارنده پوشیده است و تاکنون از عدد غرامت که توسط مراجع بینالمللی تعیین شده باشد اطلاعی ندارم اما چند روز قبل، خانم عالیه نصیف نماینده مجلس عراق از فهرست عراق آزاد در مصاحبه با روزنامه – الدستور – خطاب به نوریالمالکی نخستوزیر عراق از عدد 36میلیارددلاری درخواست غرامت توسط ایران یاد کرده و گفته است... کشورش در سال 1982 (دو سال بعد از آغاز جنگ با ایران) با ارایه درخواستی به سازمان ملل متحد، خواستار پایان جنگ شد، اما تهران نپذیرفت، این نماینده زن مجلس عراق با استناد به اقدام آن زمان حکومت صدام حسین که از آن به عنوان – صلحخواهی صدام – یاد کرده است از دولت نوریالمالکی نخستوزیر عراق خواسته است تا از دولت ایران مطالبه غرامت کند زیرا صدام حسین در سال 1982 درخواست توقف جنگ را مطرح کرده است، اما این نماینده نگفته است که در همین تاریخ بخشهای وسیعی از ایران تحت اشغال دولت متجاوز عراق بود و ادعای اینکه... درخواست ایران از عراق در پرداخت غرامت 36میلیاردی مخالف قوانین بینالملل و کاملا مردود است و ایران تا شش سال بعد از این تاریخ جنگ را ادامه داده و باید غرامت جنگی به عراق بپردازد... خیال باطلی بیش نیست، موضوعی که در گزارش رسمی دبیرکل سازمان ملل به وضوح آمده است، نمیدانم درخواست غرامت 36میلیاردی ایران صحیح است یا نه؟ اگر صحت دارد براساس کدام معیار و مبنا هشت سال جنگ تحمیلی با آن همه خسارت و با تکیه بر گزارش دبیرکل سازمان ملل خسارتی 36میلیاردی داشته حال اینکه به کرات خسارت بیش از هزارمیلیاردی از زبان مسوولان شنیدهایم، موضوع مطالبه خسارت از عراق به هر حال باید یک روز مطرح شود و طبیعی است باتاخیر در درخواست غرامت، زمزمههای شومی از این دست را از عراقیان خواهیم شنید.
*حقوق دان
شرق: جنگ ایران و عراق در31 شهریور سال 1359 به وقوع پیوست. در همین روز دبیرکل سازمان ملل – خاویرپرز دکیویار با نمایندگان ایران و عراق در سازمان ملل به گفتوگو نشست، روز اول مهر سال 1359 دبیرکل براساس ماده 99 منشور ملل از شورای امنیت خواست که با توجه به گستردگی جبهه نبرد و احتمال افزایش دشمنی و گسترش آن در کل منطقه تشکیل جلسه دهد، شورای امنیت اولین موضعگیری خود را در سوم مهر سال 1359 اعلام داشت و موضوع در شورا مطرح و نخستین قطعنامه به شماره 479 را تصویب کرد، قطعنامهای که به ضرر ایران بود. برابر این قطعنامه نیروها در همان محلی که بودند متوقف میماندند حال اینکه عراق با هجوم گسترده به داخل خاک ایران بخشهایی از کشور را اشغال کرده بود و به همین اعتبار ایران به دلیل حضور نیروهای عراقی در خاک ایران از پذیرش قطعنامه با شرایط ذکرشده خودداری کرد. قطعنامههای دیگری تحت شمارههای 514 -522 – 540 - 582 و 588 به تصویب رسیده و سرانجام قطعنامه 598 تصویب شد، سه سال پس از صدور قطعنامه 598 در تاریخ 18 آذر سال 1370 خاویرپرز دکیویار دبیرکل وقت سازمان ملل در گزارش رسمی خود به شورای امنیت، ضمن به رسمیت شناختن حقوق ایران، عراق را آغازگر حمله به ایران معرفی کرد، بند شش قطعنامه مهمترین فراز قطعنامه 598 بود که شورای امنیت به دبیرکل مجوز بررسی موضوع تعیین آغازگر جنگ را محول کرد. برای ورود به مدخل بحث بهتر است بخشی از گزارش دبیرکل به شورای امنیت را از گزارش دبیرکل عینا نقل کنم. درباره پاراگراف شش عناصری از مواضع طرفین پیرامون این پارگراف (آغازگر جنگ) برای من مشخص بود، با این وجود من از دولتهای ایران و عراق در نامههایی مشابه به تاریخ 14 اوت 1991 خواستم تا در جامعترین شکل ممکن جزییات مواضع خود را درباره این پاراگراف به من تسلیم کنند، در همان زمان به منظور دستیابی به کاملترین درک از این موضوع، تصمیم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادی از کارشناسان مستقل مشورت کنم. براساس پاسخهای 26 اوت 1991 عراق و 15 سپتامبر1991 ایران که تسلیم من شد، مشورتهایی با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوطه مندرج در اسناد رسمی سازمان از زمان شروع مخاصمه و نیز اطلاعاتی که از کارشناسان مستقل به دست آمده است، اکنون با علم که درباره پاراگراف شش قطعنامه 598 به شورای امنیت گزارش میدهم... ملاحظه میشود. دبیرکل در گزارش مبسوط خود همه جوانب را در نظر گرفته، پاسخهای رسمی ایران و پاسخهای رسمی عراق را توأم با نظر کارشناسان مستقل دریافت داشته است و با تکیه بر جو آن روز جهان که همه علیه ایران، بسیج شده بودند سرانجام نظر رسمی خود را درخصوص بند شش قطعنامه 598 به شرح زیر اعلام داشت. مسلم است که جنگ بین ایران و عراق که سالیان دراز به طول انجامید شروعش نقض حقوق بینالملل بود و موارد نقض حقوق بینالملل موجب مسوولیت برای مخاصمه است که موضوع اصلی پاراگراف شش است، آن بخش از موارد نقض مقررات بینالملل که در چارچوب پاراگراف شش باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، استفاده غیرقانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضی یک کشور عضو است. مسلما در طول جنگ موارد عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بینالمللی انسانی وجود داشته است. دبیرکل سازمان ملل با صراحت عراق را به
– استفاده غیرقانونی از زور – و به تبع آن – عدم احترام به تمامیت ارضی کشور - و مهمتر از همه - نقض حقوق بینالمللی انسانی – محکوم میکند و در ادامه گزارش خود نسبت به گزارشهای عراق در پاسخ درخواستهای سازمان ملل و شورای امنیت میگوید: پاسخ عراق به نامه 14 اوت 1991 من پاسخی محتوایی نیست، از این رو من ناچارم به توضیحاتی که فعلا توسط عراق ارایه شده است تکیه کنم، این یک واقعیت است که توضیحات عراق برای جامعه بینالملل قابل قبول و کافی نیست. مغایر این رویداد برجستهای که تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم این گزارش بدان اشاره کردم همانا – حمله 22 سپتامبر 1980 (31 شهریور 1359) علیه ایران است که براساس منشور ملل متحد، اصول و قوانین شناخته شده بینالمللی یا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسوولیت مخاصم است. ملاحظه میشود با چه صراحتی دبیرکل سازمان ملل از اصول و قوانین شناخته شده بینالمللی – اصول اخلاقی یاد میکند که – موجب مسوولیت مخاصمه – است – در ادامه گزارش دبیرکل سازمان ملل از موارد نقص مانند – استفاده از تسلیحات شیمیایی – حملات به مناطق غیرنظامی – بدرفتاری با اسرای جنگی – یاد کرده است و در یک مورد خاص برابر سند شماره 20134 اعلام میدارد... در یک مورد من موظف بودم با تاسف عمیق این یافته کارشناسان را نقد کنم که سلاحهای شیمیایی علیه غیرنظامیان ایرانی در منطقهای در نزدیکی یک مرکز شهری عادی از هرگونه حفاظت – در برابر این حملات به کار رفته است، شورا ناخشنودی خود را از این مساله و محکومیت آن را در قطعنامه 620 مصوبه 26 اوت 1988 اعلام کرد... روز 18 آذر سال 1370 یکی از مقاطع حساس در تاریخ ایران است که سرانجام بعد از 10 سال از آغاز جنگی که همگان بر متجاوز بودن عراق اذعان داشتند مهمترین نهاد بینالمللی یعنی شورای امنیت سازمان ملل و دبیرکل سازمان ملل بر حقانیت ایران، مظلومیت مردم و متجاوز بودن عراق صحه گذاشت، روزی که عراق رسما به متجاوز بودن متهم شد. حال پرسش این است چرا ایران از همان آغاز، یعنی از فردای 18 آذر سال 1370 با تکیه بر گزارش دبیرکل سازمان ملل و خصوصا بند شش قطعنامه 598 و ثانیا مفاد قطعنامه 620 شورای امنیت درصدد مطالبه غرامت جنگی برنیامد، عراق علاوه بر حمله و تجاوز به ایران به کویت نیز حمله برد و کویت را اشغال کرد، آمریکا به کمک همپیمانان خود به عراق حمله کرد و کویت را از اشغال خارج کرد اما کویت به سازمان ملل رجوع کرد و غرامت جنگی را دریافت داشت.
نگارنده در پروندهای دخالت داشتم که چند بازرگان ایرانی که کالای تجاری آنان در زمان حمله عراق به کویت در بندر کویت موجود بود و در زمان اشغال از بین رفته یا توسط عراق به آن کشور فرستاده شده بود اما بر اثر دستورالعملی که مستند به دستور شورای امنیت سازمان ملل درخصوص پرداخت غرامت به تجار، کل غرامت خود را دریافت داشتند و حتی بیش از آنچه که فکر میکردند از غرامت سود بردند حال اینکه میدانیم در زمان حمله عراق به ایران گمرک خرمشهر و آبادان مملو از مالالتجاره ایرانیان بود خصوصا خرمشهر که به تاراج رفت و چه تعداد تاجر ایرانی به ورشکستگی رسیدند. آنچه که در بالا گفته شد واقعیتی است از جریان جنگ تحمیلی و اعلام رسمی متجاوز بودن عراق، ظاهرا حسن نقویحسینی نماینده ورامین و سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از طرح الزام دولت برای دریافت غرامت جنگی از عراق به صورت جدی توسط نمایندگان سخن به میان آورده و در مورد میزان غرامت درخواستی اعلام داشت... میزان غرامت دریافتی از عراق به صورت کامل توسط مراجع بینالمللی تعیین شده و باید دستگاه دیپلماسی اقدامات لازم را جهت احقاق حق ملت ایران را انجام دهد. هرچند بر نگارنده پوشیده است و تاکنون از عدد غرامت که توسط مراجع بینالمللی تعیین شده باشد اطلاعی ندارم اما چند روز قبل، خانم عالیه نصیف نماینده مجلس عراق از فهرست عراق آزاد در مصاحبه با روزنامه – الدستور – خطاب به نوریالمالکی نخستوزیر عراق از عدد 36میلیارددلاری درخواست غرامت توسط ایران یاد کرده و گفته است... کشورش در سال 1982 (دو سال بعد از آغاز جنگ با ایران) با ارایه درخواستی به سازمان ملل متحد، خواستار پایان جنگ شد، اما تهران نپذیرفت، این نماینده زن مجلس عراق با استناد به اقدام آن زمان حکومت صدام حسین که از آن به عنوان – صلحخواهی صدام – یاد کرده است از دولت نوریالمالکی نخستوزیر عراق خواسته است تا از دولت ایران مطالبه غرامت کند زیرا صدام حسین در سال 1982 درخواست توقف جنگ را مطرح کرده است، اما این نماینده نگفته است که در همین تاریخ بخشهای وسیعی از ایران تحت اشغال دولت متجاوز عراق بود و ادعای اینکه... درخواست ایران از عراق در پرداخت غرامت 36میلیاردی مخالف قوانین بینالملل و کاملا مردود است و ایران تا شش سال بعد از این تاریخ جنگ را ادامه داده و باید غرامت جنگی به عراق بپردازد... خیال باطلی بیش نیست، موضوعی که در گزارش رسمی دبیرکل سازمان ملل به وضوح آمده است، نمیدانم درخواست غرامت 36میلیاردی ایران صحیح است یا نه؟ اگر صحت دارد براساس کدام معیار و مبنا هشت سال جنگ تحمیلی با آن همه خسارت و با تکیه بر گزارش دبیرکل سازمان ملل خسارتی 36میلیاردی داشته حال اینکه به کرات خسارت بیش از هزارمیلیاردی از زبان مسوولان شنیدهایم، موضوع مطالبه خسارت از عراق به هر حال باید یک روز مطرح شود و طبیعی است باتاخیر در درخواست غرامت، زمزمههای شومی از این دست را از عراقیان خواهیم شنید.
*حقوق دان
نظر شما :