در سایه تحولات اخیر در روابط تهران - باکو

با جمهوری آذربایجان چه کنیم؟

۰۵ اسفند ۱۳۹۰ | ۲۲:۱۵ کد : ۱۸۹۸۳۰۸ اخبار اصلی
دکتر بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل قفقاز در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی معتقد است که در جمهوری آذربایجان دوایر لائیکی حضور دارند که تمایل ندارند دو کشور رابطه دوستانه ای داشته باشند.
با جمهوری آذربایجان چه کنیم؟
 دیپلماسی ایرانی: جمهوری آذربایجان در سیاست های اعلامی خود هیچ گاه نمی خواهد روابط خود با ایران را تیره کند. همیشه اعلام می کند که ایران کشور دوست و همسایه است. این نگاه از طرف ایران نیز دنبال می شود، آقای احمدی نژاد نیز بارها اعلام کرده است که جمهوری آذربایجان کشور دوست و برادر ما است و ایران همیشه در کنار جمهوری آذربایجان ایستاده است. موضع رسمی ایران یعنی سیاست اعلامی و اعمالی مبتنی بر این است که جمهوری آذربایجان کشور همسایه است و ما باید روابط خود را توسعه دهیم، ظرفیت های خالی در روابط دو کشور زیاد است و به ظرفیت مورد نظر مقامات دو کشور نرسیده ایم. علاوه بر این ایران همواره اعلام کرده است که از تمامیت ارضی آذربایجان دفاع می کند. ایران در سازمان های بین المللی همواره قره باغ را جزئی از خاک آذربایجان دانسته است.

اما در آذربایجان یک سیاست اعمالی هم هست که ممکن است این سیاست اعمالی تحت نفوذ برخی از دوایر که علاقمند نیستند با ایران رابطه داشته باشند، که عمدتا لائیک ها را شامل می شوند، خواستار تنش در روابط ایران و آذربایجان هستند. چون آن ها می توانند از این فضا استفاده کنند و نفوذ ایران را در این کشور کم کنند. هر گاه جمهوری اسلامی قدرت می گیرد و می تواند نفوذ خود را در ناحیه قفقاز گسترش دهد، این ها از ترس این که ممکن است این مسئله بر شرایط داخلی جامعه آذربایجان تاثیر گذارد، عکس العمل نشان می دهند. از این منظر است که گاه گاه روابط تنش آلود می شود.

لازم است در این میان به این نکته اشاره کنم که در برخی موارد ما در آن جا یک نوع نگاه دگرگونه ای داریم که شاید برای آن ها شائبه دخالت ایجاد کند. مثلا در مورد مذهب شیعه؛ ایران اعلام می کند که جمهوری آذربایجان دومین کشور شیعه جهان هست و به همین دلیل ایران علاقمند است که نفوذ خود را در آن جا افزایش دهد. در حالی که در ایران دین و سیاست با هم آمیخته است ولی در آذربایجان جداست. بنابراین زمانی که یکی از علمای اعلام فتوایی در مورد جمهوری آذربایجان که شیعه هستند می دهد، طبیعی است که برداشت آن ها این است که این به معنی دخالت در امور داخلی آن کشور محسوب می شود.

ما می توانیم از این ظرفیت ها به گونه ای دیگر استفاده کنیم. ضرورتی ندارد که در این طور مسائل به این شکل برخورد کنیم که آن ها هم شیعه هستند و باید از ما تبعیت کنند. میتوان روابط فرهنگی و سیاسی را به شکل دیگری دنبال کرد. مثلا در آن جا اداره مسلمانان قفقاز به ریاست شیخ الاسلام پاشازاده صورت می گیرد. در ایران گفته می شود که ایشان متمایل به آن چه در مسائل اسلامی مورد نظر ما است، از جمله حجاب (وقتی ورود افراد محجبه به دانشگاه و مدارس را ممنوع می کنند) اعلام موضع نمی کند. در این صورت تضاد فکری و عقیدتی پیش می آید و این باعث مشکل می شود.

وقتی می گوییم که روابط ایران و جمهوری آذربایجان می تواند رابطه دوستانه ای باشد و می توانیم به خوبی از آن استفاده کنیم، برخی واکنش ها نسبت به وقایع می تواند روابط را تخریب کند. مانند آن چه در حال حاضر اتفاق افتاده و یا در مورد صدا و سیما؛ بعضی از برنامه هایی که برای جمهوری آذربایجان پخش می شود باعث می شود که برای آن ها این برداشت را ایجاد کند که این نوعی دخالت در امور داخلی است. اگر به اصول روابط بین الملل نگاه کنیم می بینیم که دولت ها در داخل مرزهای خود حاکمیت دارند و ما نمی توانیم برای آن ها تعیین تکلیف کنیم. بنابراین چرا باید برای آن ها تصمیم بگیریم یا تعیین تکلیف کنیم؟ یک مورد آن این بود که آقای فیروزآبادی، الهام علی اف را ارشاد کرده بود. این با واکنش سختی از سوی جمهوری آذربایجان مواجه شد.

اما به نظر من جمهوری آذربایجان ظرفیت های زیادی برای همکاری دارد. ایران و آذربایجان وجوه اشتراک زیادی برای نزدیکی به یکدیگر دارند. ما باید وجوه اشتراک زیاد را پیدا کنیم و بر آن ها تاکید کنیم و وجوه تفرقه را کنار بگذاریم. جمهوری آذربایجان برای ایران عمق استراتژیک می آورد. در صورتی که اگر این روابط تنش آلود شود، در مرزی نزدیک به هفتصد کیلومتر با مشکل مواجه می شویم. هنوز که هنوز است ما از تبعات جنگ قره باغ و اشغال سرزمین قره باغ توسط ارمنستان رنج می بریم. به طور مثال مرز میان ایران و ارمنستان حدود چهل کیلومتر بوده که الان هشتاد کیلومتر به این مرز اضافه شده که منطقه اشغالی قره باغ است. به دلیل این مشکل، ایران نمی تواند در رودخانه مشترکی اقدامی انجام دهد. این عدم النفع یا ضرری است که ایران به دلیل این سرزمینی اشغالی از آن رنج می برد.

 

امکانات میانجیگری

ترکیه این پتانسیل را دارد که در حل و فصل این تنش نقش بازی کند. ترکیه هم به ایران نزدیک است و هم کشوری مسلمان است و هم عضو اکو است، آذربایجان هم از ترکیه حرف شنوی دارد. این کشور می تواند مشارکت زیادی در رفع تنش داشته باشد. در شرایط کنونی ترکیه این ظرفیت را دارد و می تواند میانچی گری کند. اما لازمه این کار این است که هر دو طرف با هم گفتگو کنند. گفتگو می تواند بسیاری از مسائل را حل کند. این گونه که مسائل دامن زده می شود، مشکلات را پیچیده تر می کند و دوایری که خیرخواه روابط ایران و آذربایجان نیستند، بیشتر سوء استفاده می کنند. در حالی که مجامع علمی و آکادمیک جمهوری آذربایجان به این روابط بسیار علاقمند هستند.

ایران و آذربایجان در منطقه ای قرار دارند که زمینه های زیادی برای همکاری دارند. دو کشور می توانند در زمینه دریای خزر، کنوانسیون محیط زیست دریای خزر یا کشتیرانی در دریای خزر، یا کریدور راه آهن شمال ـ جنوب، در حوزه همکاری های اکو و یا سازمان کنفرانس اسلامی، همکاری داشته باشند. این در حالی است که اگر روابط تنش آلود شود، تمام سرمایه گذاری در این زمنیه ها از دست خواهد رفت. گزینش روش های تنش آلود سبب می شود که روابط بیش از پیش تخریب شود. طبعی است که این کشور با آمریکا و اسرائیل رابطه دارد، این مسئله می تواند برای ایران مشکل ساز شود. البته جمهوری آذربایحان به لحاظ قدرت نظامی و اقتصادی کشوری کوچک است و برای ایران تهدیدی ایجاد نمی کند. این وهن ایران است که برخی می گویند چون آذربایجان با اسرائیل همکاری می کند، تهدیدی برای ایران است. آذربایجان قدرت آسیب رساندن به ایران را ندارد.

بنابراین ایران می تواند از موضع قدرت با آذربایجان کنار بیاید. نه این که عقاید خود را به آذربایجان تحمیل کند، بلکه راهکار پیدا کند. ضمنا هر نوع دخالت در امور مذهبی و دینی در جمهوری آذربایجان، دو کشور را از هم دور می کند.

 

منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 12

 

( ۱ )

نظر شما :