ایران در قفقاز به تعریف اولویتها نیاز دارد
محمد فرهاد کلینی در ابتدای بحث در این خصوص میگوید: ارتباط ایران با آسیای مرکزی و قفقار را اگر بخواهیم در چند عبارت خلاصه کنیم باید به حافظه نزدیک تاریخ ایران مراجعه کنیم. جنس ژئوپلیتیک در قفقاز و آسیای مرکزی را باید از هم جدا بدانیم. برای شناخت ارزش جغرافیایی این منطقه، باید ارزش تاریخی آن را برای ایران لحاظ کنیم. قفقاز را به یک معنا میتوان پاره تن ایران دانست. این جمله به معنای ادعای مالکیت بر این منطقه نیست. جایگاهی که قفقاز به عنوان پلی استراتژیک میان خزر و دریای سیاه دارد. مجموعه ای که پلی مابین شرق و غرب است. زمانی که به تاریخ مراجعه میکنیم میبینیم که در جنگ جهانی دوم به ایران لقب پل پیروزی داده شد و دلیل آن هم انتقال عدوات به شمال بود که بخشی از آن از همین حوزه قفقاز بود.
حسن بهشتی پور در پاسخ به سوالی در خصوص احتمال ایجاد بلوک رسمی میان ایران و قفقاز یا کشورهای آسیای میانه میگوید: ما در حال حاضر در ایران باید به این پرسش پاسخ دهیم که ما به قفقاز چه نیازی داریم؟ آیا ما از روی لاعلاجی میتوانیم در آسیای میانه و قفقاز اتحادیه ای تشکیل دهیم؟ این نگاه از پایه و اساس اشتباه است. چرا که نگاه ما به این منطقه برای افزایش نفوذ و یارگیری جدید نیست. نیاز ما به برقراری رابطه با قفقاز نیازی واقعی و طبیعی و بر اساس اقتدار است. ما با قفقاز میراثی مشترک داریم که باید در خصوص آن توضیحات داده شود. امنیت ایران بر امنیت قفقاز تاثیر گذار است و این سرنوشت مشترک ما را به هم نزدیک میکند. منافع مشترک هم سومین پایه ای است که لزوم ارتباط گیری با قفقاز را توجیه میکند. ما برای استفاده از این فرصت طلایی باید استراتژی واحدی داشته باشیم. ما در قفقاز به تعریف اولویتها نیاز داریم.
وی با انتقاد از احتمال ادغام حوزه خاورمیانه با آسیای میانه در دستگاه دیپلماسی ایران میگوید: ما در این حوزه به کارشناسان فن نیاز داریم. در این حوزه سفرهای مسئولین راهگشا نیست بلکه شاه کلید تعریف استراتژی مدون برای این منطقه است. ایران باید امکانات و موانع خود را در این منطقه تعریف کند.
نظر شما :