اتفاقات مصر کمر اسرائیل را شکست
اسرائیل بعد از انقلابهای کشورهای عربی و قیامهای مردمیاین کشورها به ویژه بعد از اتفاقات مصر در بدترین شرایط قرار گرفته است. در اردن هم تحرکات گسترده ای آغاز شده است ولی هنوز تحت کنترل است. خروج نیروهای نظامی از عراق تا آخر سال میلادی نیز عامل دیگری است که باعث نگرانی اسرائیلیها شده است. در مقابل قدرت و قوت جمهوری اسلامی ایران در این مرحله منجر به نگرانی بیشتر آنها هم شده است.
اسرائیلیها بسیار تلاش کردند که از طریق تحریمها و یا تهدیدها ایران را کنترل کنند. اما برعکس خواست آنها پیش رفته است. به این معنی که جمهوری اسلامی ایران روز به روز از نظر هسته ای پیشرفته کرده است، از نظر توانمندیهای نظامی روز به روز قدرتمند تر شده و حتی از نظر ثبات سیاسی و اجتماعی هم پیشرفت کرده است.
این تحولات باعث شد که رژیم صهیونیستی مضطرب شود. امضای قرار داد صلح میان گروههای فلسطینی در قاهره و هماهنگی فتح و حماس با امضای این قرارداد، مصیبت بزرگی را برای رژیم صهیونیستی به وجود آورده است. رژیم صهیونیستی با کمک حسنی مبارک در سالهای گذشته سودهای فراوانی را از اختلافات میان فلسطینیها کسب کرده بود. در حال حاضر حسنی مبارکی در مصر وجود ندارد. عربستان سعودی گرفتار بحرین و یمن است و امریکاییها هم با مشکلات عدیده ای روبه رو هستند؛ مشکلات اقتصادی در داخل امریکا هنوز حل نشده و در خارج هم امریکا هنوز درگیر جنگ عراق و افغانستان است.
رژیم صهیونیستی در این شرایط احساس تنهایی کرده است، لذا هر چند وقت یک بار سعی میکند با انجام مانورهای تبلیغاتی و نظامی تلاش کند تا نشان دهد هنوز زنده، قوی و هماهنگ است.
بنابراین به نظر میرسد خبرهایی از تحرکات نظامی اسرائیلیها منتشر شود تا به افکار عمومی این مسئله را القا کند که اسرائیل مشکلی ندارد و قدرتمند است و آماده هر گونه تحولی است. لذا این خبرها و مانورهای تبلیغاتی نشان دهنده ضعف بزرگ رژیم صهیونیستی و نگرانی این رژیم از تحولات منطقه است.
به نظر شما ممکن است اسرائیل تلاش کند از تنشی که میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به وجود آمده استفاده کند و محور عربی اسرائیلی علیه ایران شکل دهد؟
بعید میدانم. البته اسرائیلیها تلاش میکنند که چنین کاری انجام دهند اما نه عربها جرات چنین کاری را دارند و نه خود صهیونیستها. به این دلیل که در حال حاضر همه رژیمهایی که تمایل دارند با اسرائیل همکاری داشته باشند، در داخل ضعیف و متزلزل اند. تنها کشوری که در حال حاضر توانایی چنین کاری را دارد، عربستان سعودی است که شرایط خاصی دارد و شرایط داخلی و منطقه ای به این کشور اجازه چنین اقدامینمیدهد.
لذا من فکر میکنم تنها کاری که رژیم صهیونیستی میتواند انجام دهد، مانورهای تبلیغاتی است تا ابراز کند که در حال آماده باش است. در روزهای آینده اسرائیلیها قصد دارند که یک مانور هسته ای هم در داخل اسرائیل انجام دهند. این اقدام نشان میدهد که رژیم صهیونیستی قصد دارد هم برای افکار عمومی داخلی اطمینان ایجاد کند و هم نشان دهد برای کشورهای منطقه مانند ایران و هم چنین گروههای مقاومت مانند حزب الله و حماس خطر جدی و بالقوه ای از سوی رژیم صهیونیستی وجود دارد.
البته همه اینها به سیاستهای آینده امریکا بستگی دارد. امریکا ظاهرا در حال حاضر بحث رژیم صهیونیستی را در آرشیو قرار داده است. به این دلیل که در شرایط کنونی آن قدر گرفتاری برای امریکا در منطقه ایجاد شده است که این کشور را در موضع گیری دچار سردرگمیکرده و نمیداند چه برخوردهایی کند، چه برداشتهایی داشته باشد و چه سیاستهایی را در حال حاضر پیگیری کند. مسائل مصر واقعا کمر امریکا و اسرائیل را شکست.
تحولات مصر بسیار بر روی آینده رژیم صهیونیستی و حتی سیاستهای امریکا تاثیر گذار بود. مصریها در حال حاضر به سمت جمهوری اسلامی ایران گرایش پیدا کردند. رفت و آمدها شروع شده، موضع گیریها اطمینان بخش به نظر میرسد و این یک مشکل جدی برای اسرائیلیها ایجاد خواهد کرد. مشکل اساسی که در حال حاضر اسرائیلیها دارند، همین آشتی میان فلسطینیها است که به نظر میرسد تیر خلاص به قدرت اسرائیل در منطقه خواهد بود.
به نظر شما تنها افکار عمومی جهان عرب مانع شکل گیری محور عربی اسرائیلی علیه ایران است؟
علاوه بر این که افکار عمومی چنین اجازه ای را به حکام عرب نخواهد داد که محوری ضد ایرانی را با همکاری صهیونیستها تشکیل دهند، خود کشورهای عربی نیز چنین توانی را ندارند. یعنی حکام عرب مخصوصا بعد از اتفاقات مصر نمیتوانند امتیازی را که صهیونیستها میخواهند به آنها بدهند. رژیم مبارک با وجود آن که آن همه به رژیم صهیونیستی امتیاز داده بودند اما بعد از هیجده روز سرنگون شد و نه امریکا توانست به او کمک کند و نه اسرائیل. لذا به نظر من تجربه مصر عبرت بزرگی برای دیگران است.
کشورهای حاشیه خلیج فارس در گذشته پیمانهایی با رژیم صدام حسین منعقد کردند و دیدند که نتایج بسیار بدی برای آنها، چه کویتیها و چه سعودیها در پی داشت. لذا پیمان اسرائیلی عربی در شرایط کنونی حاصل نمیشود. چرا که بعد از افشای اسناد ویکی لیکس چیزی در جهان پنهان نخواهد ماند.
تنها راهی که برای عربها باقی میماند، تحریک صهیونیستها و امریکاییها علیه جمهوری اسلامی ایران است.
این تحریک تا چه اندازه میتواند برای صهیونیستها این انگیزه را ایجاد کند تا به اقدام نظامی علیه ایران دست بزنند؟
مگر این که اسرائیلیها به بن بست کامل برسند که به چنین حماقتی دست بزنند. والا اسرائیلیها هم تلاش خواهند کرد که نسبت به تحریک امریکاییها و اروپاییها علیه ایران فعال شوند. والا این که راسا بخواهد اقدام کنند بسیار بعید به نظر میرسد. به این دلیل که جمهوری اسلامی ایران کاملا در راستای بازدارندگی و پاسخ احتمالی به چنین حماقتی آمادگی کامل دارد. امکانات نظامی ، برگههای منطقه ای و توانمندیهای اعلام نشده باعث میشود که صهیونیستها بدانند در صورت هرگونه تجاوزی علیه ایران با چه پاسخی رو به رو خواهند بود. لذا در مجموع به نظر من هدف اسرائیلیها در این مرحله تنها جنگ روانی و مانورهای تبلیغاتی و دادن برخی خبرهای دروغین و بزرگ برای ترساندن دشمنان است.
نظر شما :