با توجه به تحولات خاورمیانه در تل آویو صورت گرفت
اختلاف نظر بر سر گزینه نظامی علیه ایران
با وجود اینکه ایران این ادعا را رد میکند اما در عین حال هر از چندی موضوع نابودی اسرائیل و حتی حذف آن از نقشه جغرافیا را مطرح میکند. محمود احمدی نژاد در نخستین ماههای تصدی پست ریاستجمهوری ایران در مقر سازمان ملل به نابودی اسرائیل و انتقال یحودیان به منطقهای در اروپا اشاره کرد.
در مقابل برخی مقامات تل آویو نیز از هدف قرار دادن تاسیسات هستهای ایران سخن گفته و تعدادی نیز برآورد کردند جمهوری اسلامی در آیندهای نزدیک به سلاح هستهای دست مییابد و به همین دلیل باید هرچه سریعتر علیه این پیشرفت در ایران اقدام کرد. این جنگ لفظی در طول سالیان متمادی همواره ادامه داشته است و با وجود وسعت رسانهای و جنجالهای تبلیغاتی کمتر زمینه اجرایی برای آن ایجاد شده است. در واقع دو طرف ترجیح میدهند پیش از گزینه نظامی و تحمل ریسکهای قابل توجه آن از دیگر تواناییهای خود در مقابله با یکدیگر استفاده کنند.
آنچه در 3 دهه اخیر آشکار بوده، نفوذ ایران در خاورمیانه و نزدیکی اسرائیل از طریق گروهایی نظیر حزبالله است که دشمنی آنها با اسرائیل کاملا آشکار است. برخی تحلیلگران بر این باورند مادامی که ایران بر لبنان و فلسطین نفوذ داشته باشد، احتمال حمله به اسرائیل کمرنگتر است و با توجه به منافع همکاری ایران، لبنان و فلسطین برای هر یک از طرفها به نظر نمیرسد که این همکاری دست کم در آیندهای نزدیک در معرض تهدید قرار گیرد.
در مقابل اسرائیل نیز با شناخت تهدید بالقوه همکاری ایران با حزبالله میکوشد تا کمتر اقداماتی در جهت تحریک تهران به عمل آورد. از سوی دیگر شرایط جاری در خاورمیانه نیز محاسبات را به طور چشمگیری دستخوش تغیر کرده است. در خاورمیانه جدید، تل آویو به شدت سرگرم تخمین ریسکها و دستاوردهای روی کار آمدن دولتهای نوظهور است و از سویی دیگر تا تدوین یک چشمانداز تازه در روابط با کشورهای دستخوش تغیر شده خاورمیانه راه درازی دارد.
اوضاع سوریه همسایگی اسرائیل همچنان مبهم است و این در حالی است که در دوران بشار اسد ایران به طور ملموسی نفوذ خود را در این کشور گسترش داده است. همچنین حزبالله و حماس به سوی آشتی پیش میروند و برخی گمانهزنیها اوضاع آینده فلسطین را با ثباتتر تصویر میکند و چنین فاکتورهایی لزوم محافظهکاری بیشتر را برای اسرائیل خاطرنشان میکند. به طور مثال پس از مدتها سکوت نسبی، گزارش اخیر در خصوص آرایش نظامی جنگندههای اسرائیلی در پایگاههای آمریکا در عراق مقامات تلآویو را به واکنش واداشت.
از زمان آغاز موج خیزشهای مردمی در خاورمیانه در زمستان گذشته، ایران و اسرائیل کمتر به ادامه جنگ لفظی که به طور سنتی ادامه داشته، تمایل نشان دادند و حتی اقدام جمهوری اسلامی برای عبور دادن ناوگان دریایی از کانال سوئز نیز نتوانست مانند گذشته حساسیت تلآویو را برانگیخته کند. به موازات آغاز موج انقلابها در خاورمیانه، ناوگان دریایی ایران برای نخستین بار طی 3 دهه گذشته از کانال سوئز که از اهمیت استراتژیک برای اسرائیل برخوردار است، عبور کرد.
اما حساسیت و غیر قابل پیش بینی بودن اوضاع در خاورمیانه به اندازه ای بود که تلآویو تنها به موضعگیری محافظهکارانه در این خصوص بسنده کرد و مقامات تنها به ذکر این نکته که تحرکات جمهوری اسلامی را زیر نظر داریم، اکتفا کردند. 3 ماه پس از این اقدام در شرایطی که فضای حاکم بر خاورمیانه به شدت در شرف تکوین و دگردیسی است، گزارشی در شبکه خبری پرس تی وی منتشر شد که از افزایش تعداد جنگندههای اسرائیلی در عراق خبر میداد.
پس از ویروس استاکس نت با هدف آسیب زدن به فعالیتهای هستهای ایران که مقامات تهران تلاویو را مسئول انتشار آن معرفی کردند، گزارش پرس تی وی تازهترین اتهام علیه اسرائیل محسوب میشود. البته به دنبال انتشار این گزارش در هفته گذشته، مقامات بغداد، پنتاگون و اسرائیل آن را تکذیب کرده و تاکید کردند چنین گزارشی صحت ندارد.
اما با گذشت یک هفته از این جار و جنجال رسانه ای، برخی مقامات در اسرائیل از ریسکهای نشای از حمله احتمالی به ایران سخن میگویند. ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل که اندیشههایش در تعارض آشکار با شماری از مقامات تلآویو از جمله بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این کشور قرار دارد، در مصاحبه با روزنامه هاآرتص مدعی شد، تهران حتی در صورت دستیابی به سلاح هستهای، اسرائیل را هدف قرار نخواهد داد.
این در حالی است که مشاوران حامی نتانیاهو با اشاره به ریسک ناشی از دستیابی ایران به سلاح هستهای در هدف قرار دادن اسرائیل، اهمیت روی میز نگاهداشتن گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی را خاطرنشان میکنند. از سوی دیگر مئیر داگان رئیس سابق موساد نیز در اظهاراتی حمله به ایران را احمقانه توصیف کرد. وی که به تازگی از سمت ریاست سازمان جاسوسی اسرائیل کنار رفته ، گفت: حمله به تاسیسات هستهای قانونی ایران طبق قوانین بینالمللی غیر قانونی است.
داگان در ادامه با اشاره به حمله اسرائیل در سال 1981 به نیروگاه هسته ای اوسیراک عراق یادآور شد که شرایط مشابهی در مورد ایران وجود ندارد چرا که تاسیسات هستهای در نقاط متعددی در خاک ایران واقع شدهاند. رئیس سابق موساد در عین حال با اشاره به روابط نزدیک ایران با حزبالله، حماس و سوری یادآور شد که در صورت اقدام نظامی اسرائیل، تهران میتواند علاوه بر عملیات نظامی از دوستان منطقهای خود شامل حماس و حزبالله نیز استفاده کند و در این صورت احتمال پیوستن سوریه به جبهه جنگ علیه اسرائیل نیز وجود خواهد داشت.
هرچند داگان هم اکنون در فهرست مقامات رسمی اسرائیل قرار ندارد اما بیان دیدگاهش در خصوص احتمال حمله به ایران به صورت علنی، وجود برخی اختلافات در استراتژی اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی را به تصویر میکشد. اختلافاتی که به طور حتم شرایط کنونی خاورمیانه و بر هم خورد توازن قدرت در منطقه نقش بسزایی در دامن زدن به آنها داشته اند.
این در حالی است که موضوع اعراب برخاسته از انقلاب های منطقهای در قبال فعالیت های هسته ای ایران نیز تا در موضع گیریهای آتی تل آویو نقش خواهد داشت. همسایگان عرب و سنی مذهب ایران در حوزه خلیج فارس تا کنون موضعی به شدت محافظه کارانه در قبال فعالیت های هسته ای ایران داشته اند و میتوان گفت با وجود فشار ایالات متحده بر دوستان عرب خود، این کشورها هیچگاه به طور علنی علیه فعالیتهای هستهای ایران موضع گیری نکردهاند.
اما به نظر میرسد به موازات برقراری ثبات در خاورمیانه و تدوین سند سیاست خارجی آنها در قبال سایر کشورها از جمله ایران، شفافیت بیشتری در قبال فعالیتهای هستهای ایران از جانب اعراب ایجاد شود. در این صورت اسرائیل نیز میتواند با توجه به فاکتورهای جدید، گزینههای روی میز در مورد ایران را تحت بررسی دوباره قرار دهد.
نظر شما :