درسی براى جمهورى خواهان
هر چند اغلب ما آمريکايىها عادت داريم فرانسوىها را مسخره کنيم و دربارهشان لطيفه تعريف کنيم، اما واقعيت اين است که در پيروزى نيکولا سارکوزى (يکى از اعضاى حزب حاکم فرانسه طى 12 سال گذشته) در انتخابات اخير فرانسه، درسهاى زيادى براى حزب جمهورىخواه آمريکا نهفته است.
ژاک شيراک، پيش از اين دو دوره به سمت رياستجمهورى فرانسه انتخاب شده بود و در ميان مردم فرانسه به هيچوجه محبوب نبود. تا پيش از برگزارى انتخابات، مردم از دولت شيراک خسته شده بودند و همه نياز به يک تغيير اساسى را نياز مىکردند.
اما حزب اپوزوسيون، يعنى حزب سوسياليست فرانسه، به هيچوجه نتوانست از اين اشتياق مردم به تغيير بهرهبردارى کند. آنها سگولن رويال، کانديدايى که انتظارات فراوانى را ميان مردم برانگيخته بود، به عنوان نامزد رياستجمهورى معرفى کردند؛ اما در نهايت خانم رويال به نمادى از وضعيت موجودى، و نه نمادى از تغيير و تحول، تبديل شد. او به واقع خود را متعهد به حفظ تمامى سياستها و بوروکراسىهايى کرده بود که موجب ايجاد بيکارى و سرخوردگى مردم شده بود.
در وضعيت معمول، با يک حزب محافظهکار که مدتى طولانى اداره کشور را بر عهده داشته و به هيچ وجه هم محبوب نيست، انتظار مىرود که احزاب چپگرا با فاصلهاى قابل توجه در انتخابات پيروز شوند. اما نيکولا سارکوزى، نامزد حزب محافظهکار حاکم، به آسانى برنده انتخابات رياستجمهورى فرانسه شد، چرا که او يک رهبر سياسى پرجنبوجوش و سياستمدارى متفاوت با سياستمداران پيشين فرانسه محسوب مىشد. هر چند او يکى از اعضاى دولت شيراک بود، اما آمادگى اين را داشت که براى اعتقادات خود بجنگد و در عين حال مسير معمول سياستمداران فرانسوى را با رفتن به دانشگاههاى سطح بالا و راهيابى به جامعه نخبگان سياسى نپيموده بود.
آقاى سارکوزى درست مخالف چيزى بود که مردم از سياستمداران فرانسوى در ذهن داشتند. او از والدينى مجارستانى که از نظام کمونيستى اروپاى شرقى فرار کرده بودند، در فرانسه متولد شد. به اين ترتيب او نخستين رئيسجمهور فرانسه است که از نسل اول مهاجران محسوب مىشود. حتى نام و سبک و حال و هواى او نيز چندان فرانسوى نيست. او رهبرى سرسخت و مبارزهجو است که از چيزهايى حرف مىزند که چندان با ساختار فرانسوى سازگارى ندارد.
نيکولا سارکوزى در مبارزات انتخاباتى خود اعلام کرد که مردم فرانسه بايد ساعات بيشترى کار کنند و براى اين که به آنها انگيزه دهد، گفت ساعات اضافهکارشان مشمول ماليات نخواهد شد. او همچنين خواهان کاهش مالياتها شد تا بخش خصوصى را تشويق به سرمايهگذارى و ايجاد کار کند. سارکوزى همچنين با لحنى منتقدانه، از لزوم احترام و پايبندى به قانون سخن گفت که نقشى محورى در هر جامعه متمدنى دارد.
تمام اينها در کشورى اتفاق مىافتاد که تا چند سال پيش از قانون اجبارى 35 ساعت کار در هفته (و نه بيشتر) به خود مىباليد و در آن ساليانه 15 هزار دستگاه خودرو توسط اوباش به آتش کشيده مىشود و اين از نظر نخبگان، تنها نوعى «بيان ميل براى ايجاد شکاف در نظم مستقر جامعه» است. با اين حال، بخش اعظمى از مردم فرانسه به اين باور رسيده بودند که بدون ايجاد تغييراتى اساسى که سارکوزى نماينده آن بود، کشورشان تا چند سال ديگر در باتلاق رکود اقتصادى و هرج و مرج فرو مىرود.
اما حزب اپوزوسيون دولت حاکم در انتخابات فرانسه، درست مانند حزب دمکرات آمريکا، در دام تعهدات خود به يک دولت حجيم، بوروکراسىهاى دست و پا گير، مالياتهاى بالا و ارزشهاى اجتماعىاى که مردم به آنها باور ندارند، افتاده بود. هر بار که مردم فرانسه سگولن رويال و سياستهايى را که نمايندهشان بود جدى گرفتند، او قافيه را باخت. او قادر نبود به مردم فرانسه ثابت کند که سياستهاى دستچپى سوسياليستها پاسخگوى مشکلات آنها خواهد بود.
نتايج انتخابات فرانسه هر چند مطابق پيشبينىها و نظرسنجىها بود، اما از يک نظر شگفتانگيز بود: سارکوزى، يکى از اعضاى حزب دست راستى و محافظهکار حاکم، خود را به نماد و تجسم تغيير تبديل کرده بود.
و اين چيزى است که حزب جمهورىخواه آمريکا بايد توجه ويژهاى به آن داشته باشد: در انتخابات فرانسه، راى به تغيير به معناى راى به همان حزبى بود که دوازده سال حکومت را در دست داشت (و البته نه همان فردى که رئيسجمهور بود) و راى به حزب اپوزوسيون، به معناى راى به حفظ وضع موجود بود.
اگر جمهورىخواهان آمريکا اميدى به پيروزى در انتخابات سال 2008 دارند، بهتر است کانديدايى پيدا کنند که آمادگى ايجاد تغييراتى اساسى، گستاخانه و نظاممند را در واشنگتن داشته باشد. آنها بايد همچنان مردم را متقاعد کنند که نامزد حزب دمکرات، به احتمال زياد به کارگزار وضعيت موجود تبديل خواهد شد: همان بوروکراسىها، همان سياستهاى اجتماعى، همان مالياتهاى بالا و همان ضعفى که چهره آمريکا را در سراسر جهان مخدوش کرده است.
تنها با چنين برنامه تبليغاتىاى است که جمهورىخواهان شانس قابل قبولى براى جلب آراى مردم آمريکا در جهت تغييراتى دارند که منجر به آيندهاى امنتر، بهتر و شکوفاتر خواهد شد؛ تغييراتى که نامزد حزب جمهورىخواه نماينده آن خواهد بود.
نظر شما :