سوریه را از ایران جدا کنید!

۱۳ دی ۱۳۸۹ | ۲۱:۳۹ کد : ۱۱۶۱۶ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: علاء الاسوانی
يادداشتى از اميد ملکى، تحليل‌گر مسائل بين‌الملل در باب افشای درخواست ویژه اعراب از آمریکا در ویکی‌لیکس
سوریه را از ایران جدا کنید!
در سرزمین های اعراب این فقط «نفت» نیست که از چاهها فَوَران می کند، «برج عاج نشینی دولت ها» و «وابستگی حداقلی آنها به ملت‌ها» نیز در طول سالیان و در سایه این «استخراج» است که شکاف ملت – دولت عمیق تر کرده است و هم زمان که دولت ها را بر صدر نشانده است، ملت ها را بر قعر رانده است. ملت هایی که «عربیت» مهمترین عامل همبستگیِ درون مرزی و برون مرزی میان آنان است، چنان که «خودی و غیرخودی» در نزد اعراب، ترجمه دقیقی از «عرب و غیرعرب» شده و «همبستگی عربی» را به دوای انبوه مشکلات جامعه عرب بدل نموده است که در راس اش مساله «اعراب و اسرائیل» قرار دارد.
گفتگوهای انجام شده میان رهبران اعراب با رژیم اسرائیل، با واسطه و بی واسطه، به دهه های میانی قرن بیستم بر می گردد. زمانی که هنوز صهیونیزم جنبشی بود که رو به ارتقا داشت اولین مذاکرات با بریتانیا، امپراتوری عثمانی، بعد خانواده هاشمی (خانواده شریف مکه، حسین بن عون و فرزندانش، عبدالله پادشاه اردن و ملک فیصل پادشاه عراق) و بعدها در مصر ملک فواد و ملک فاروق صورت گرفت این روند تا اوایل دهه 1950 ادامه داشت.
انقلاب افسران آزاد که در مصر رخ داد سال 1952 بود. هر چند به ظاهر جمال عبدالناصر به دلایل متعددی نمی توانست با اسرائیل وارد گفتگو شود اما اسنادی وجود دارد که از مذاکراتی سری میان اعضای دولت او با اسرائیلیان خبر می دهد. در ادامه و در دوران «انور سادات» این مذاکرات شکل رسمی تری هم به خود گرفت و اتهامات مهمی را از سوی جامعه عرب روانه قاهره کرد تا جایی که بسیاری در دست گرفتن ابتکار مذاکرات توسط مصر را عامل فروپاشی «همبستگی جهان عرب» در مقابل اسرائیل دانستند و از این منظر مذاکرات «صلح اسلو» را با بیش ترین انتقادات مواجه کردند.
 اما طولی نکشید که سران عرب برای بازسازیِ همبستگی که از دست رفته اش می خواندند، دست به دامان دولت های «غیر عرب» شدند و از آنها خواستند تا با ایجاد زمینه های وحدت عربی هم مشکل اعراب و اسرائیل را حل کنند و هم «ایران» را در انزوا قرار دهند، عملیاتی که عبارت رمز آن «قطع ارتباط ایران و سوریه» به هر قیمتی و بازگرداندن سوریه به «مام اعراب» است و مهم ترین بازیگران آن اسرائیل و ایالات متحده در منطقه هستند. بازخوانی اسناد ویکی لیکس توانایی این را دارد که بخش مهمی از این سناریو را آشکار کند.
در فوریه 2010 شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر، با سناتور کری و هیات همراه در «کاخ وعبا» محل اقامت امیر قطر ملاقات می کند و امیر قطر جلسه را با این نکته آغاز می کند که صندلی های «راحتی» که هیات آمریکایی روی آن نشسته اند، ساخت سوریه است! (سند Tuesday, 23 February 2010, 10:47) اما رئیس کمیته روابط خارجی سنا با نظر امیر قطر موافقت چندانی ندارد، سناتور کری می گوید که در طول تجربه طولانی او درباره منطقه، این امر هیچ گاه برای افراد غیرعادی نبوده که دست به اقداماتی بزنند که در نقطه مقابل منافع دمشق قرار داشته باشد. یاسر عرفات که از یک زندگی تروریستی در تونس آمده بود، برای امضای موافقت نامه ای با اسرائیل به کاخ سفید آمد. تغییر عرفات مثالی است برای اینکه نشان دهد چگونه بازیگران منطقه برای پیشبرد صلح منطقه ای نیازمند «ریسک کردن» هستند. سناتور کری به بحث راجع به سوریه برمی گردد و می گوید فراهم کردن سلاح برای حزب الله توسط سوریه و بستن چشم هایش بر ارتقا تسلیحات در لبنان، نشان دهنده ریسک کردن [سوریه] برای دست یابی به صلح نیست. اما امیر قطر می گوید هرگونه پیشرفت در صلح منطقه بستگی به میزان حضور ایالات متحده دارد و این امر مداخله ایالات متحده را در مورد شکاف میان اسرائیل و سوریه ضروری می سازد. (سند Tuesday, 23 February 2010, 10:47)
به علاوه امیر قطر می گوید ایالات متحده بايد از میانجیگری ترکیه میان اسرائیل و سوریه حمایت کند. این نکته مهمی است که ایالات متحده باید به اسرائیل نشان دهد که حل مساله بلندی های جولان برای ایالات متحده بسیار مهم است. امیر قطر در دیدار خود با سناتور جان کری در فوریه [2010] از آمریکا خواست که هر چه از دستش بر می آید را برای یافتن راه حلی برای پایان دادن مناقشه میان اسرائیل و فلسطین به کار بندد. وی گفت که بهترین راه برای شروع، جانب داری از مواضع سوری ها است. اکنون زمان کمک به سوریه فرا رسیده است. دولت سوریه می تواند به تندروهای عرب در گرفتن تصمیم های سریع کمک کند اما این در صورتی موفق می شود که ایالات متحده، که مداخله اش ضروری است، به سوریه اراده خود را برای حمایت از بازگشت اش به بلندی های جولان و میانجیگری های ترکیه میان اسرائیل و سوریه نشان دهد. (سند Tuesday, 23 February 2010, 10:47) اما اسرائیل با افزایش نقش ترکیه به هیچ وجه موافق نبوده است.
سفارت ایالات متحده در تل اویو گزارش می دهد: دولت اسرائیل از موضع گیری های جدید ترکیه نسبت به ایران و سوریه و دورتر شدن این کشور از اسرائیل نگران است. ترکیه حامی حماس در غزه است و برای تبدیل کردن خود به قدرت اول منطقه موضع گیری هایش را هر روز اسلامی تر می کند. دولت اسرائیل بر این عقیده است که ارتش ترکیه توانایی خود را برای تاثیرگزاری بر تصمیم گیری های دولت و موضع گیری های راهبردی اش از دست داده است. (سند Wednesday, 18 November 2009, 14:30)
اما [ایهود] اولمرت [نخست وزیر] و زیپی لِونی [وزیر خارجه] بر این باورند که گفتگوها با سوریه می تواند «تله ای» باشد که دمشق از آن برای پایان دادن به فشارهای بین المللی که به او وارد می شود استفاده کرده و همچنین برای بازبودن دستش در لبنان بهره می برد. این در حالی است که آنها [دولت اسرائیل] از روابط خود برای زیر آب زدن روند مذاکرات سوریه بهره می برند چرا که آنان بر این اعتقادند که هیچ مذاکره ای مادامی که سوریه از حمایت خود از تروریست ها و همچنین قدم هایی عملی برای آزادی زندانیان اسرائیلی که توسط حماس و حزب الله دستگیر شده اند بر ندارد، وجود نخواهد داشت. در این مورد داگان، رئیس موساد، با اولمرت و لونی هم داستان است، آنها همه به دنبال مهار سوریه هستند. (سند Monday, 08 January 2007, 16:38)
دیپلمات های آمریکایی می گویند : این در حالی است که مقاماتی در اسرائیل هستند که خواهان دادن نقش به سوریه در مذاکرات هستند، یکی از انها «گیلاد» است. در جلسه ای با مقامات آمریکایی گیلاد[رئیس بخش سیاسی-نظامی وزارت دفاع اسرائیل] گفته است که روابط میان سوریه و ایران «ازدواجی مصلحتی» است که انعقاد موافقت نامه صلح [سوریه] با اسرائیل و تشویق های ایالات متحده می تواند موجبات جدایی آنها را فراهم کند. (سند Thursday, 18 June 2009, 08:4)
در مذاکرات میان جان کری و شیخ حمد بن خلیفه ،رئیس هیات آمریکایی بازگرداندن ابومازن به میز مذاکرات را راه حل وارد کردن سوریه می داند. سناتور کری می گوید اگر ما بتوانیم ابومازن را به میز مذاکره بازگردانیم می توانیم راجع به مسائل مرزی از جمله مرزهای سوریه و اسرائیل گفتگو کنیم. ابومازن در حال حاضر به اندازه کافی قدرت ندارد که بتواند با اسرائیل به توافقات ضروری برسد چرا که مردم فلسطین از او می خواهند که با توجه به توقف توافقات و گزارش گلدستون بر «سلاح های خود تکیه زنند». رئیس هیات آمریکایی همچنین اضافه می کند که نتانیاهو به دنبال توافق و اقدام برای بازگرداندن بلندی های جولان به عنوان فرمولی برای صلح است. سناتور کری به امیر قطر می گوید که او می داند که قطر می تواند به ایالات متحده کمک کند اما پرسیده است ما چگونه می توانیم با کسانی که از خشونت دفاع می کنند طرف شویم. امیر می گوید جواب کوتاه [من] همکاری با سوریه است به معنای وارد کردن فشار برای بازگرداندن بلندی های جولان به سوریه. شیخ حمد گفته است که بازگرداندن جولان فقط برای سوریه مهم نیست بلکه برای حزب الله و ایران نیز اهمیت دارد. ایالات متحده باید به خاطر داشته باشد که [خالد] مشعل، رهبر حماس در غزه، به این نتیجه رسیده است که توافقات اوسلو برای عرفات بد بوده است [و باعث شده تا] او پشتیبانی مردمش را از دست بدهد و در حالی از دنیا رفت که در محاصره اسرانیل زندگی می کرد.
 سوریه می تواند به مشعل و سایرین برای اتخاذ تصمیمی دشوار کمک کند اما این تنها در صورتی است که ایالات متحده گفت و گو درباره بلندی های جولان را به رسمیت بشناسد. (سند Tuesday, 23 February 2010, 10:47)
مقامات تاثیرگزار در رژیم اسرائیل موافقت چندانی با ابومازن ندارند و در جای جای گزارش های دیپلماتهای آمریکایی به این نکته اشاره می کنند: داگان [رئیس موساد] گفته است از سال 1994 تا کنون [2007] ،6 میلیارد دلار برای تشکیلات خودگردان فلسطین سرمایه گزاری شده است اما چه نتیجه ای جز وارد نمودن چند نفر به فهرست 500 نفری فورچون داشته است؟ [هر ساله مجله بین المللی فورچون آمار 500 نفر فرد تاثیر گزار در جهان را منتشر می کند]. داگان می گوید با اینکه من به «سلام فیاض» اعتقاد دارم [این را هم باید بگویم که] نخست وزیر فلسطین فاقد جایگاه قدرت است. با اینکه فتح به عنوان یک حزب باید برای رسیدن به اعتبار منطقه ای خودش را بازسازی کند اما آنها یک بار دیگر به سمت «محافظ پیر» [ابومازن] چرخیده اند. نظر شخصی داگان، برخلاف سیاست رسمی دولت اسرائیل، این است که بعد از بیش از یک دهه تلاش برای رسیدن به موافقت های نهایی با فلسطینیان، «هیچ چیزی به دست نیامده است».
 فقط عملیات های ارتش اسرائیل علیه حماس و حزب الله باعث شده تا از گسترش کنترل آنها به فراتر از مزرهای غزه جلوگیری به عمل آید و هیچ گاه نتوانسته از اقدامات فتح در یک ماه گذشته جلوگیری نماید. [اقداماتی که امکان ] پیوستن [محمود] عباس را به پسر ثروتمند و مرموز قطری اش فراهم کرده است. (سند Thursday, 26 July 2007, 13:52).
امیر قطر نه تنها با بازگرداندن ابومازن بر سر میز مذاکره موافق است بلکه از آمادگی حماس برای پذیرش مرزهای 1967 خبر می دهد. شیخ حمد تاکید می کند: ابو مازن نیازمند پشتیبانی اعراب [برای رسیدن به صلح] است و حماس هم مطمئنا مزرهای 1967 را به رسمیت خواهد شناخت اما آن را به طور عمومی اعلام نخواهد کرد چرا که در این صورت پشتیبانی عمومی فلسطینیان را از دست خواهد داد. سناتور کری از امیر قطر می پرسد آیا حماس با توجه به شرایطی که در غزه وجود دارد تحت فشار قرار دارد؟ که شیخ حمد این گونه پاسخ می دهد که حماس نیازمند پشتیبانی ایران است. او اضافه می کند که بزرگترین سوء برداشت در منطقه این است که سوری ها، به عنوان میزبان حماس در دمشق، به این دلیل رو به سوی ایران دارند که ایران را دوست دارند. این برداشتی غلط است. [آنها باید بدانند] سوری ها به سمت کسانی می روند که از آنها نگریزند.
مصر نیز موضعی مشابه قطر دارد هرچند قطر آنها را صرفا دلال رابطه می داند که برای نگه داشتن جایگاه خود در منطقه می خواهند به هر قیمتی در مذاکرات باقی بمانند. دیپلمات های آمریکایی از قاهره گزارش می دهند: [عمر] سلیمان (رئیس سازمان اطلاعاتی مصر) فاش کرده است که تشکیلات خودگردان فلسطین اماده امضای یک موافقت نامه است اما تشکیل دولت به زمانی بین 1 تا 3 سال نیاز دارد. این تا زمانی است که حماس در محاصره سیاسی قرار داشته و توان لازم را برای توقف توافقات اسرائیل و فلسطین ندارد. از یک طرف سلیمان اشاره اش به ماندن حماس در باریکه غزه و کنترل این منطقه در مدتی بیش از یک سال کرده است و از طرف دیگر او به سناتور وُینویچ گقته است اگر مذاکرات به سرعت پیش برود حماس ناچار به رها کردن قدرت در غزه ظرف 3 تا 4 ماه است. به نظر سلیمان نقطه پایان برای حماس جایی است که آنها مجبور به انتخاب میان باقی ماندن به عنوان جنبش مقاومت و یا پیوستن به روند سیاسی باشند.
آنها نمی توانند هر دو اینها را با هم داشته باشند. سلیمان تاکید می کند که دولت مصر خواستار آموزش و پشتیبانی نیروهای امنیتی فلسطین است و ملزومات این آموزش ها را نیز فراهم کرده و فقط منتظر جواب ژنرال کِیت دِیتون، هماهنگ کننده امنیتی آمریکا است. او ادامه می دهد که دولت مصر فشار را بر حماس ادامه می دهد اما همچنان روابط خود را در سطح پایینی با حماس نگه می دارد. مصر خواستار انزوای حماس و متوقف شدن حملات راکتی [گردانهای عزالدین] قسام است. هنگامی که آنها متوقف شدند، دولت مصر از اسرائیل خواهد خواست تا آتش بس را با آتش بس جواب بدهد. (سند Wednesday, 02 January 2008, 18:07) اما هدف مصر، بر اساس آنچه امیر قطر می گوید، باقی ماندن در بازی و حفظ رابطه اش با ایالات متحده است، [رابطه ای] که بر اساس دلالی برای صلح منطقه شکل گرفته است و در ادامه شیخ حمد پیشنهاد می کند کمیته کوچک دوجانبه ای میان ایالات متحده و قطر برای بحث درباره چگونگی پیشبرد صلح منطقه تشکیل شود. قطر می تواند حماس را تکان دهد چرا که قطر در سیاست های داخلی آنها مداخله ای ندارد. [اما] این بدان معنا نیست که قطر در ایدئولوژی حماس نقشی دارد و یا با آن موافق است. (سند Tuesday, 23 February 2010, 10:47)
دیپلمات های امریکایی به شدت نگران مراکز متعدد تصمیم گیری در رژیم اسرائیل هستند و بخش عمده گزارش هایی که از تل آویو فرستاده اند به این موضوع اختصاص دارد. آنها می گویند: عملیات رام الله که دستور انجام آن توسط فرمانده نیروی دفاع اسرائیل [موسوم به] IDF   [بازوی نظامی نیروهای امنیتی اسرائیل] در نوار غزه و بدون اطلاع وزارت دفاع اسرائیل صادر شده بود، حاکی از نقصان هماهنگی میان نیروهای نظامی اسرائیل و مقامات محلی اش است. هنگامی که این مسائل در کنار راهبرد اسرائیل برای مذاکره با فلسطین قرار داده می شود اینگونه به نظر می رسد که ارتش در اسرائیل با نیروهای محلی هیچ ارتباطی با هم نداشته و هیچ گاه همدیگر را نمی بینند. [در چنین شرایطی] مشاور سیاسی «لِونی» تایید کرده است که «لِونی» مشغول مذاکره جداگانه خود با فلسطینیان است هر چند این مذاکرات در مرحله اولیه است. لونی به سناتور «کری» و «داد» گفت که شک دارد که با وجود ابومازن بتوان به موافقت نهایی رسید.
بنابراین تکیه [ما] باید بر سر تغییراتی در فتح باشد که بتواند منجر به غلبه بر حماس در قطب هایش باشد. مقامات وزارت امور خارجه اسرائیل به ما [دیپلماتهای آمریکایی] گفته اند که تمرکز «لِونی» بر منزوی نمودن حماس قرار دارد. وی و مقامات عالی رتبه تحت مدیریت اش دائما در حال تکرار نگرانی های خود از عدم جدیت برخی دولت های اروپایی هستند. این همه در حالی است که «لونی» صریحا هشدار داده که علی رغم اولمرت او نه کوچکترین ترسی از «گزارش کمیسیون وینوگارد» دارد و نه اتهامات فساد مالی مانند اولمرت به او وارد شده است. (سند Monday, 08 January 2007, 16:38)
علاء الاسوانی

نویسنده خبر


نظر شما :