قوی سیاه فرود می‌آید

۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ | ۱۶:۰۷ کد : ۴۵۲۳ سرخط اخبار
در بحران جهانی اقتصاد، قوی سیاه به سمبلی برای غیرممکن‌هایی که ممکن می‌شوند تبدیل شده‌است و جهان را وارونه کرده‌است. یادداشتی از یوشکا فیشر،‌وزیر امور خارجه سابق آلمان
قوی سیاه فرود می‌آید

در بحران جهانی اقتصاد، قوی سیاه به سمبلی برای غیرممکن‌هایی که  ممکن می‌شوند تبدیل شده‌است و جهان را وارونه کرده‌است. امسال درحالی که یک قوی سیاه در دامن پرورانده‌ایم باید انتظار افزایش تعداد آنها را نیز داشته باشیم.

به عنوان مثال، ماه نوامبر بیستمین سالگرد فروپاشی دیوار برلین است. شب 9 نوامبر سال 1989، به عنوان آغازی برای پایان امپراتوری اتحاد جماهیر شوروی و در عین حال جهان دوقطبی در تاریخ ثبت شده‌است که برای 5 دهه اروپا و آلمان را از یکدیگر جدا کرده‌بود. یکسال پیش از وقوع این حادثه برخی از احتمال وقوع آن سخن گفته بودند. این اتفاق افتاد و جهان یک‌شبه تغییر کرد.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جهان دوقطبی، نظام سرمایه‌داری غربی با رهبری تنها یک قدرت جهانی، یعنی امریکا پیروز شد و این کشور توانست سلطنت خود را در امور سیاسی و حتی اقتصاد جهانی گسترش دهد و هیچ چیز و هیچ کس نتوانست در مقابل این پیروزی قدعلم کند...تا روز 15 سپتامبر سال 2008، روزی که برادران لیمن اعلام ورشکستگی کردند و سیستم مالی جهان رو به افول گذاشت.

درحالی که جهان پریشان تلاش می‌کند تا از این بحران اقتصادی که گریبانش را گرفته با کمترین ضرر بیرون بیاید، دومین قوی سیاه وارد صحنه می‌شود: قویی به نام بحران تغییرات آب و هوایی.

به نظر می‌رسد که این بخشی از طبیعت انسان‌ها است که به طور عمدی بحران‌های بزرگ را منکر می‌شوند یا آن را کم اهمیت جلوه می‌دهد. امروز از دو جمله "غیر ممکن است" و یا اینکه "به این بدی نیز نخواهد بود" استفاده می‌کنیم تا از شدت این بحران‌ها بکاهیم.

و ما از حوادث گذشته درس نمی‌گیریم تا زمانی که این قوی سیاه دوباره به صحنه زندگی بازگشت بتوانیم با آن مقابله کنیم. با وجود آنکه نسل امروز دو بحران غیر منتظره را در 20 سال گذشته تجربه کرده‌است، در مقابل بحران آب و هوایی جهان همچنان سکوت اختیار می‌کند.

اما در واقع با ارتباط دادن بحران آب‌و‌هوا و بحران اقتصادی می‌توانیم راه حلی برای هردوی مشکلات امروز جهان پیدا کنیم. راه حل مقابله با بحران آب‌و‌هوایی کاملا مشخص است. پول و تکنولوژی لازم برای مقابله با چنین بحرانی آماده‌است، حتی اگر چنین نباشد دسترسی به آنها چندان مشکل نیست و می‌توانیم به راحتی به آنها برسیم. خلأیی که وجود دارد در دیدگاه استراتژیک و عملکرد قاطعانه سیاستمداران اصلی جهان است.

در خصوص بحران اقتصادی هم، کمک‌های مالی و انگیزش لازم در چارچوب کمک‌های دلاری، یوروو، ین و یوآن برای مقابله با این بحران در نظر گرفته شده‌است. اما تا زمانی که ریشه‌های اصلی این بحران بی‌گناه اعلام شوند این کمک‌ها تنها در حد پنهان کردن شکست و برقراری یک ثبات نسبی موثر واقع می‌شوند. اصلاح واقعی اقتصاد تنها پس از جنگ جهانی دوم و جنگ سردی طولانی اتفاق افتاد و این خبر بسیار بدی است.

امروز جهان به جای آنکه بخواهد به جنگ دیگری برای مقابله و اصلاح اقتصاد تکیه کند باید علیه بحران آب‌و‌هوایی وارد جنگ شود، چراکه جهانی‌سازی ادامه دارد و این روند به طور فزاینده‌ای آب‌و‌هوای جهان را تهدید می‌کند.

در سال 1992، بیش از 2 میلیارد نفر در روی کره زمین زندگی می‌کردند. امروز تعداد انسان‌ها به 6.7 میلیارد نفر رسیده‌است و پیش‌بینی می‌شود که تا سال 2050، 9 میلیارد نفر ساکن کره زمین باشند. تمام اینها با وجود جهانی‌سازی و تکنولوژی‌های ارتباطی خواهان استاندارهای مشترکی از زندگی هستند که همین امر سبب تخریب بیش از حد اکوسیستم جهانی می‌شود.

دیگر اینکه از زغال‌سنگ و یا انرژی هسته‌ای استفاده کنیم مطرح نیست: بدون تغییر در تبدیل انرژی‌ها نمی‌توانیم پاسخی به نیازهای انرژی جهانی بدهیم. البته از خطراتی مانند یک چرنویل جدید می‌گذریم.

این مسیر جهان را به کجا خواهد کشاند؟ امروز چین، برنامه‌های جاه‌طلبانه انرژی هسته‌ای خود را گسترش می‌دهد.

قوی سیاه بحران آب‌و‌هوایی آماده فرود آمدن است. برای مبارزه با بحران آب‌و‌هوا تنها نیازمند یک انقلاب سبز در اقتصاد جهانی- پروژه اصلی قرن بیست و یکم- هستیم.

تنها کشورهای صنعتی اروپایی، امریکایی و ژاپن می‌توانند به توسعه این مسئله بپردازند. اما برای این انقلاب سبز باید بیش از پول خرج کردن کارانجام داد، باید قوانین و استانداردها را در نظارت سیاسی و تکنولوژی‌های جدید و تولیدات و بازارهای جدید پیاده کرد. این به معنای فرصت‌های اقتصادی جدید است.

امسال، قرارداد آب‌و‌هوایی جدیدی در کوپنهاگ مورد مذاکره قرار می‌گیرد تا جایگزین پیمان کیوتو شود. این آخرین فرصت موثر برای مقابله با فرودآمدن قوی سیاه است. اما باید این مسئله را درک کنیم که کوپنهاگ همچنین شانس بزرگی برای زنده کردن دوباره اقتصاد جهانی است.

تمام قدرت‌های قرن بیست و یکم باید موفقیت در کوپنهاگ را بخشی از مسئولیت جهانی خود بدانند. در این موقعیت، برخلاف اجلاس جی 20 در لندن باید درست انجام وظیفه کنند، تا هم بتوانند از آب و هوا محافظت کنند و هم بتوانند اقتصاد جهانی را جانی دوباره ببخشند.


نظر شما :