خاورميانه چند قطبى اوباما و نقش ايران
بوش در دوران زمامدارى خود سياست "خاورميانه بزرگ" را برگزيد. اين رويکرد هنگامى که بوش در سال 2004 راهى اجلاس سران جي8 بود، متولد شد. به عقيده برخى اين اصطلاح براى بخشى از جهان که کسى در آن خيلى به خنديدن علاقه اى ندارد، بسيار مضحک به نظر مى رسيد. اين در حالى است که براى سايرين چنين اصطلاحى هرگز به معناى کاهش کنترل آمريکا بر منطقه به صورت مستقيم و يا حتى از طريق اسرائيل نبود.
اکنون در حالى که 100 روز از زمان موجوديت دولت اوباما گذشته است. اين دولت از طرحى کاملا متفاوت براى خاورميانه پرده برداشته است: منطقه اى چند قطبى که قدرت در آن ميان چند بازيگر تقسيم شده و به توازن در آمده باشد. اين رويکرد در واقع بازتابى است از موازنه جهانى که دولت جديد آمريکا در نتيجه زياده خواهى هاى اقتصادى و نظامى دولت هاى پيشين با آن مواجه است.
حرکت به سوى خاورميانه چند قطبى براى جورج ميچل، نماينده ويژه آمريکا به خاورميانه که سفرهاى متعددى را به اين منطقه دارد، چندان اهميت نداشته و فرعى به نظر مى رسد. اين در حالى است که رويکرد مذکور در استراتژى هسته اى هوشمند اوباما بسيار حياتى است. استراتژى که به موضوع برقرارى رابطه با ايران در سياست جهان بدون سلاح هسته اى دولت آمريکا، موقعيت ويژه اى مى دهد.
ضرورى است که به دو جنبه اين استراتژى اشاره اى داشته باشيم. اولين جنبه اين استراتژى معناى ضمنى آن است که بر اساس آن – و بنابر سخنرانى اوباما در پراگ – معاهده عدم تکثير هسته اى توسط کشورهايى که توانايى حمايت از اين معاهده را دارند، نقض شده است.
اين انتظار وجود داشت 5 عضو دائمى شوراى امنيت سازمان ملل که حق وتو دارند پس از امضاى قرارداد NPT در سال 1970 زراتخانه هاى هسته اى خود را از بين ببرند. آنها دست به چنين اقدامى نزدند. اين موضوع باعث شد که بهانه به دست 183 امضا کننده ديگر قرارداد مذکور بيفتد و اين کشورها در سايه 5 عضو دائم شوراى امنيت تلاش هايى را براى دستيابى به تسليحات هسته اى آغاز کنند.
دستيابى به هدف کاهش تسليحات هسته اى آمريکا و روسيه يکى ديگر از جنبه هاى استراتژى اوباما است. اگر چنين هدفى تحقق پيدا کند، در اين صورت ساير کشورهايى که NPT را امضا نکرده اند، بايد به جمع امضا کنندگان اين قرارداد وارد شوند. در خاورميانه هند، اسرائيل و پاکستان کشورهايى هستند که امضاى خود را پاى اين قرارداد ندارند. گفته مى شود که هند و پاکستان هر يک در حدود 35 سلاح هسته اى دارند. همچنين برآورد شده است که اسرائيل نيز در انبارهاى تسليحاتى خود چيزى بين 100 تا 400 سلاح هسته اى را نگهدارى مى کند.
دو عضو از 5 عضو شوراى امنيت متعهد به کاهش تسليحات هسته اى خود شده اند. اين دو عضو از ايران خواسته اند که فعاليت هاى هسته اى خود را متوقف سازد. بدين ترتيب تصميم آمريکا به منظور گفت و گوى مستقيم با ايران در قالب مذاکرات 1+5 مى تواند معنا داشته باشد. اين استراتژى آمريکا در عين حال به نظر مى رسد که حامل پيام هايى روشنى به چين، انگليس و فرانسه نيز هست که روزى آنها هم بايد فعاليت هاى هسته اى خود را کنار بگذارند.
توجه ايران به اوباما چندان با ملاطفت همراه نبود. رسانه ها در اين کشور بر رد پيام نوروزى رئيس جمهور آمريکا به زبان فارسى متمرکز شدند. برخى گزارش ها حاکى است که از پيام اوباما تنها چند روز پس از آن که تحريم هاى آمريکا عليه ايران تمديد شد، پرده برداشته شد.
با اين حال تلاش هاى نه چندان دوستانه اما مهم آمريکا به منظور حضور در گفت وگوهاى 1+5، از سوى رهبرى ايران مورد استقبال قرار گرفت.
در طرح خاورميانه چند قطبى اوباما، ايران به عنوان قدرتى که داراى نگرانى هاى امنيتى قابل قبولى است، قلمداد مى شود. ناظران آگاه به ابزار تمايل ايران و آمريکا براى گفت وگو معتقدند که اين دو کشور به دنبال مناسباتى راهبردى هستند و نه تاکتيکي.
بر اساس گزارش ها تلاش در جهت اين رابطه استراتژيک در واشنگتن به جاى وزارت خارجه آمريکا، توسط شوراى امنيت ملى اين کشور مديريت مى شود. اين موضوع بيشتر موجب به حاشيه رانده شدن دنيس راس طرفدار عقايد بازهاى آمريکا مى شود که انتصاب وى به عنوان مشاور هيلارى کلينتون انتقادهاى بسيارى را در خاورميانه برانگيخت. با وجود برخى گزارش هاى متناقض، راس هنوز تلاش هاى مهمى را در مورد برقرارى رابطه آمريکا و ايران به انجام نرسانده است. گفته مى شود که هر توصيه اى از سوى وى در شوراى امنيت ملى آمريکا طرح شده و مورد بررسى قرار مى گيرد.
علاوه بر ايران، سفر اوباما به ترکيه نيز به نوعى بيانگر رويکرد خاورميانه چند قطبى او است. او نه تنها ترکيه را هم پيمان مهم آمريکان ناميد، بلکه آن را به عنوان کشور که توانسته است کثرت گرايى را در داخل و خارج مديريت کند، ستود و اين رويکرد را مدلى براى کل منطقه دانست.
در حالى که سوريه به تدريج از روابط سرد با آمريکا فاصله مى گيرد، به نظر مى رسد که هم پيمانان سنتى آمريکا نظير مصر و اسرائيل به طور فزاينده اى از رويکرد خاورميانه جديد کنار گذاشته مى شوند. اما بزرگترين تهديد عليه فضاى چند قطبى در خاورميانه در واقع از سوى اسرائيل وجود دارد که توان بازدارندگى بلامنازع خود به ويژه در دستيابى يک جانبه به توان هسته اى را حفظ کرده است.
دولت نتانياهو مانند اسلافش گفته است که از تبديل شدن ايران به قدرت هسته اى جلوگيرى مى کند. تهديدهاى اسرائيل خيلى هم بى اساس و پوچ نيستد. اين رژيم در سال 1981 راکتور اوسيراک عراق را که توسط فرانسويان ساخته شده بود، درهم کوبيد.
تاکنون آمريکا افسار اسرائيل را به محکمى در اختيار داشته است، اما اسرائيل تمايل زيادى دارد که افسار را پاره کند و اقدامى صورت دهد. چند سايت هسته اى ايران در شهرهاى بزرگ اين کشور نظير اصفهان و تهران واقع شده اند که به هولناکى هر نوع حمله اى از سوى اسرائيل و همچنين واکنش عظيم ايران خواهند افزود.
بزرگترين چالش اوباما همراه ساختن اسرائيل با سياست خاورميانه چند قطبى است. تاکنون او بسيار محتاطانه حرکت کرده است. اين روش براى جلوگيرى از به شماره افتادن بمب ساعتى در منطقه اقدام به جايى است. اما به هر حال او در حرکت است.
ناديا حجاب، يکى از اعضاى ارشد موسسه مطالعات فلسطين در واشنگتن است.
نظر شما :