حالا داعش و کردها در یک جبهه قرار می گیرند
تنفر از همه پرسی کردستان
نویسنده: حازم صاغیه
دیپلماسی ایرانی: همه پرسی کردها دنیا را لرزاند و جهان را علیه کردها متحد کرد. در اسپانیا، دولت مادرید، که مستقیما درگیر موضوع است، تحرکات خود را علیه همه پرسی کاتالونیا آغاز کرده است. اما در عراق همه دنیا خود را طرف همه پرسی می بیند. بعضی ها اعتراض کردند، بعضی ها محکوم کردند و بعضی ها هم به تهدید مستقیم پناه بردند.
می توان هر کدام از طرف ها را از دریچه دید خودش درک کرد. اما وقتی که همه را با هم در نظر بگیریم روشن می شود که تغییر وجهه خاورمیانه همچنان مردود است. چنین رویکردی هنوز تغییر نکرده بنابراین خاورمیانه باز هم شاهد فتنه های خونین خواهد بود و کشتار و جنگ های داخلی و مشکلات اجتماعی با اشکال مختلف همچنان ادامه خواهد داشت.
کسانی که «نقشه سایکس – پیکو» را رد می کردند الآن به آن بند کرده اند. کسانی که اصولا از «حق تعیین سرنوشت» استقبال می کردند الآن با محافظه کاری با آن برخورد می کنند. صداهای اهل تسنن در عراق از «عروبیت» ابراز تنفر می کند و صداهای شیعی بر سر قدرت منازعه دارد.
انتقادهای بسیاری متوجه رهبران کرد عراقی است، برای نوع حکومتی که نیت دارند ایجاد کنند. حساسیت زمانی بیشتر می شود که آنها خواستند همه پرسی را به کرکوک نیز بکشانند. اما کردهای عراق، اساسا، به گونه ای رفتار کردند که گویی می خواهند مرده ای که از مرگ سیر شده است و همه از بوی بد تعفنش سیر شده ایم را به خاک بسپارند. در حالی که دیگران بر حفظ پیکر آن اصرار دارند و هر بار آن را می شویند بدون این که موفق شوند بوی تعفن آن را پاک کنند.
این میت موقر در درون کشورهایی که در آن واقع شده است هم خریدار ندارد، برای این که با این واقعیت ها مواجه است: با حق تعیین سرنوشت آن مخالفند، هیچ فکر واحد روشنی ندارد، و حتی یک جمله مفید نمی تواند بگوید. در حالی که حرفی که در برابر آن است، روشن، واضح و صریح است: «وحدت عراق. اسرائیل دوم. شکست تروریسم.»
دولت عراق که بیشتر از هر کسی با این مساله برخورد مستقیم دارد، به شدت ضعیف تصور می شد اما اکنون قوی تر از آن چیزی است که تصور می شد. اما در مقابل، رهبران اقلیم کردستان تنها کسانی هستند که برای تفکر سیاسی جدید خود بازاریابی می کنند: کشوری غیرقومی که شامل همه کردهای ساکن در اقلیم کردستان شود، و کردهای غیر ساکن در اقلیم را شامل نمی شود. این تنها فکری است که شاید در سال های اخیر از آنها شنیده باشیم که تلاش می کنند بعضی ها المان های جدید منطقه را نیز به آن بیفزایند، در حالی که با این دیدگاه کشورها تجزیه می شوند و همه نوع از روابط داخلی متعفن می شود. در حالی که یکی از اهداف این تفکر اطمینان دادن به کشورهای جهان برای این است که بگویند می توان با کردها زندگی کرد، این موضوع چیزی از اصل و نصب این تفکر نمی کاهد. این فکر بالاتر از هر چیزی است، احساس سیاسی بیشتری می دهد که افکار تازه ای را می طلبد. برای همین هم هست که همه یک صدا علیه همه پرسی کردستان هستند، در نتیجه علیه تشکیل کشور مستقل کردی اند، این مساله همه را یادآور اجماعی می کند که قرار است در منطقه شکل بگیرد: اجماع علیه داعش. این در وهله اول غریب به نظر می رسد، چرا که کردها و داعش در عراق و همچنین در سوریه دشمن هم هستند. چیزی از این قبیل را پیش از این نیز در بحران های سوریه دیده بودیم. سوری ها به کردها می گفتند: با داعش بجنگید و ساکت باشید. حالا گویی کسانی که با هم اجماع دارند، هم علیه کردها هستند و هم علیه داعش، گویی هر دو را به یک اندازه تهدید می بینند. آنها به این اشاره می کنند که باید هر گونه تفکر دست اندرکاران خاورمیانه و جهان را که به دنبال تجزیه هستند، مهار کرد. همچنین باید هر گونه تصوری برای منطقه و آینده آن که بخواهد مختصر به اوضاع و پیچیدگی های نظری «مبارزه با تروریسم» باشد را از بین برد و آن را حداقل چیزی می دانند که دشمنان و رقبا بر سر آن توافق کرده اند، کما این که دشمنی ها و رقابت های خود را نیز مخفی کرده اند. از سوی دیگر نمی خواهند اجازه دهند که پرونده های اجتماعی و سیاسی سازمان یافته دیگری گشوده شود که خروجی سیاسی آن چیزی باشد که اکنون در آن گرفتار شده ایم. به عبارت دیگر: منطق موجود مبتنی بر جنگ و زد و بندهای سیاسی است. یعنی همان چیزی که کردهای عراق در پیش گرفته اند و تلاش دارند مبتنی بر آن پرونده های حساس خود را بگشایند.
آن چه دردناک است این است که اسرائیل تنها طرف رسمی ای است که همه پرسی کردستان را تایید می کند. از این دردناک تر، اسرائیل تنها طرفی است که که مانع حل مشکل فلسطینی ها است و در حالی که خود اصل مشکل است تصور می کند می تواند به همسایگانش پیشنهاد حل مشکل بدهد. قطعا اسرائیل با تصور نفاق و دورویی این گونه رفتار می کند. در عین حال اسرائیل از این هم می ترسد که موضع دوستانه اش در قبل کردها و استقبال کردها از آنها، باعث شود تا عرب ها آنها را به هم دستی و توطئه علیه کشورهای منطقه متهم کنند، اتهامی که از قبل نیز نسبت به روابط دو جانبه کردها با اسرائیلی ها از سوی عرب ها زده می شد. بنابراین طبیعی است که عرب ها و ترک ها و ایرانی ها با تعجب با صدای بلند بپرسند: چرا کردها از ما بدشان می آید و اسرائیل را دوست دارند؟
منبع: الحیات / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
نظر شما :