با سردتر شدن روابط آمریکا و روسیه
آیا پوتین در برابر ترامپ عقبنشینی میکند؟
نویسنده: افشار سلیمانی، سفیر پیشین ایران در باکو و تحلیلگر مسائل منطقه ای و بین المللی
دیپلماسی ایرانی: با اظهارات مثبتی که دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین در جریان رقابت ها و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نسبت به یکدیگر داشتند، برخی تصور می کردند پس از شروع ریاست جمهوری دونالد ترامپ، روابط دو کاخ کرملین و سفید در مسیر بهبود و تعمیق قرار خواهد گرفت. هرچند که ضرورت های موجود در روابط واشنگتن- مسکو شک و تردید زیادی برای تحقق چنین پیش بینی به ذهن متبادر می ساخت اما پس از ورود ترامپ به کاخ سفید و بازتاب منفی دخالت روسیه در فرایند انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نفع وی، رهبران دو کشور نه تنها فرصتی برای ذوب کردن یخ های باقی مانده از دوره باراک اوباما نیافتند بلکه بیشترین وقتشان را مصروف چالش های پدید آمده از این موضوع کرده و در یک فوتبال سیاسی شروع به گل زنی به دروازه های یکدیگر کردند.
پس از رد و بدل شدن تصویب تحریم های جدید از سوی کنگره آمریکا علیه روسیه و اخراج چند دیپلمات آمریکایی توسط روسیه از این کشور، با بستن سرکنسولگری روسیه در سانفرانسیسکو و بازرسی آن پس از تخلیه، گل دیگری توسط واشنگتن به دروازه مسکو شلیک شد، این درحالی بود که با توافق اخیر ترامپ و پوتین در حاشیه اجلاس گروه بیست در هامبورگ آلمان مبنی بر توافق بر روی آتش بس در مناطقی در سوریه، تصور افزایش احتمال بهبود مناسبات دو کشور مجددا تقویت شده بود. حوادث اخیر مسیر تحولات را به گونه دیگری رقم زد تا منجر به بروز سردی بیشتری در روابط این دوکشور گردد. با این حال سیال بودن تحولات و ضرورت های موجود در روابط آمریکا و روسیه و متفاوت و متوازن نبودن توان و ابزارهای قدرت دو کشور و دیکته شدن تصمیمات کلان براساس منافع، مانع از آن می شود که این مناسبات به سوی تخریب و تعطیلی سوق پیدا کند.
از همین رهگذر اعلام موافقت پوتین با حضور صلح بانان سازمان ملل متحد در شرق اوکراین، در صورت به سرانجام رسیدن می تواند بعنوان گامی در راستای عدم مقابله به مثل مسکو با واشنگتن پس از تعطیلی اجباری مراکز دیپلماتیک روسیه در سانفرانسیسکو، واشنگتن و نیویورک محسوب شود.
با توجه به تاثیر رویکرد اروپا در مواضع و رفتارهای آمریکا، می توان به ایفای نقش کاتالیزوری اروپا در بهبود روابط آمریکا و روسیه نیز نیم نگاهی افکند و موضع آلمان در رابطه با تصمیم اخیر پوتین را که تغییری در سیاست های روسیه ارزیابی کرده، به عنوان فاکتوری موثر در جهت ایجاد آرامش در فضای ملتهب کنونی ارزیابی نمود.
گفتنی است پوتین در ساعات پایانی ۱۴ شهریورماه، در جریان کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای چینی خود پیشنهادی به شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر اعزام شماری از صلح بانان سازمان ملل، با جنگ افزارهای سبک، به شرق اوکراین؛ منطقه بحران زده ای که محل درگیری ها میان نیروهای دولتی اوکراین و جدایی طلبان هوادار روسیه است، ارایه کرد و ساعتی بعد، وزارت خارجه آلمان از این موضع و طرح ارائه شده استقبال کرد. زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان، گفت اظهارات پوتین «شگفتی آور» بود ولی او «از دریافت این پیام اولیه، بسیار خوشحال» شده است. گابریل افزود توافق برای اعزام کلاه آبی های سازمان ملل، که پیش تر روسیه با آن مخالفت کرده بود، موضوع خوشحال کننده ای است؛ «مهم تر از آن، این است که پیشنهاد اعزام ماموران ملل متحد به شرق اوکراین، نشان دهنده تغییراتی در سیاست های روسیه است و ما فرصت ناشی از آن را نباید تباه کنیم.»
اوکراین در واکنش به این پیشنهاد پوتین، هیات دیپلماتیک خود در مقر سازمان ملل را برای رایزنی و گفت وگو با شورای امنیت مامور کرده و گفته «آماده همکاری ها در این زمینه» است.
قرار است پترو پوروشنکو، رئیس جمهوری اوکراین، در جریان سخنرانی خود در ۲۰ سپتامبر در نشست سران ملل متحد در نیویورک، به این موضوع اشاره کند. با این همه اعزام کلاه آبی ها با مخالفت هایی نیز در اوکراین روبه رو شده است. ایرنا هراشچنکو، نایب رئیس پارلمان اوکراین ضمن ابراز مخالفت، با اشاره به نبرد ها در شرق اوکراین گفت «خط نبرد به خاطر خشونت های روسیه است که شکل گرفته است». این نماینده ارشد پارلمان اوکراین افزود صلح بانان باید در سراسر اوکراین مستقر شوند و نه فقط در منطقه ای که در حال حاضر کنترل آن در دست نیروهای دولتی اوکراین است. این گفته ها بیان نگرانی های اوکراین در این مورد است که حضور صلح بانان در خط حائل میان طرف های درگیر، به تقویت جدایی طلبان در بخش های تحت کنترل خود می انجامد و به روسیه برای ارسال نیرو و جنگ افزار به جدایی طلبان روس تبار اوکراین که از سوی مسکو حمایت می شوند دست بازتری می دهد.
لازم به ذکراست که اوایل مرداد ماه، برلین، پاریس مسکو و کی یف بر سر شماری از «اقدامات فوری» برای ایجاد آتش بس در شرق اوکراین در پیوند با تعهدات مربوط به مذاکرات مینسک در بهمن ۱۳۹۳ توافق کرده بودند.
اعلام موافقت مسکو با حضور صلح بانان سازمان ملل در مناطق حائل جدایی طلبان و ارتش اوکراین در شرق این کشور درحالی صورت می گیرد که ظرف سه ماه اخیر مایک پنس معاون ترامپ در سفرهای خود به اوکراین، لهستان، جمهوری های بالتیک (لیتوانی، لتونی استونی) و گرجستان بر ضرورت حمایت آمریکا از این کشور ها و متحدان اروپایی این کشور در برابر روسیه تاکید کرده بود.
کلام آخر
در شرایطی که واشنگتن و مسکو بر سر مسائل مهمی چون سلاح های هسته ای، گسترش ناتو به سوی شرق و پیرامون روسیه، سوریه، اوکراین، ایران، کره شمالی، دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تحریم های روسیه توسط آمریکا با یکدیگر اختلافات زیادی دارند، تمایل مسکو به حضور صلح بانان بین المللی در اوکراین، می تواند گامی واقع بینانه برای همکاری با جامعه جهانی و بازگشت آرامش و ثبات به اوکراین گردد، هرچند که اگر چنین رویکردی از سوی مسکو در رابطه با قفقاز جنوبی و مولداوی صورت نگیرد نمی تواند منجر به برقراری صلح و امنیت در منطقه گردد، هرچند احتمال همکاری روسیه با آمریکا در سوریه افزایش یافته است که درصورت فراگیر شدن با حضور سایر بازیگران صحنه سوریه می تواند منجر به دفع کامل داعش و تروریسم از این کشور گردد.
اگر پوتین این تصور را که روسیه می تواند نقش شوروی را ایفا کند یا اینکه یک شبه شوروی می تواند راه اندازی نماید و بازی های شبه جنگ سردی می تواند از خود نشان دهد را به کناری بگذارد و واقعیت را بپذیرد که دوران دوقطبی و جنگ سردی پایان یافته و روسیه هم شوروی نیست، با اقدامات ایجابی و دوری از تلاش های سلبی و بحران زایی می تواند سیاست خارجی روسیه را در مسیر واقع بینانه تری قرار دهد و از هزینه های گزاف بکاهد و سود روابط خارجی را افزایش دهد البته مشروط به آنکه اجازه نفس کشیدن به دموکراسی را در داخل فدراسیون روسیه به ملت این کشور بدهد.
مسکو درحال حاضر با همه کارت هایش دربرابر واشنگتن و غرب بازی می کند، اما فقط هزینه هایش را افزایش می دهد و استمرار این شرایط با توجه به کاهش قیمت نفت، کاهش ارزش واحد پول ملی، افزایش فقر در روسیه، کاهش سرمایه گذاری خارجی، افزایش نارضایتی های داخلی، مشکلات ناشی از بحران امنیتی قفقاز شمالی و... برای این کشور و شخص پوتین مشکلات زیادی ایجاد خواهد کرد. روسیه با این اوضاع نخواهد توانست در آینده همه هزینه ها را از محل فروش تسلیحات و معادن و نفت و گاز و انرژی هسته ای تامین کند و با توجه به مشکلاتی که در مسیر توسعه همه جانبه بویژه در عرصه سرمایه گذاری و تکنولوژی های بر تر دارد از جهان پیشرفته عقب خواهد ماند.
لذا پوتین با چراغ سبزی که برای رفع بحران اوکراین از طریق حضور صلح بانان بین المللی نشان داده است شاید بتوان آن را اقدامی برای عقب نشینی مسکو در برابر غرب با هدف فرار از زیر تیغ تیز تحریم ها (و اعتراف به اینکه درصورت همه جانبه شدن این تحریم ها روسیه با مصائب زیادی در داخل و خارج مواجه خواهد شد)، تلقی کرد.
سخن پایانی اینکه برای بازیگری موثر و جهانی، همه مولفه های ثابت و متغیر قدرت ملی باید به میزان زیادی فراهم باشد و در کنار موقعیت ژئوپولیتیک، دیپلماسی، جمعیت، معادن و قدرت نظامی، توان اقتصادی بیشترین سهم را دراین راستا به خود اختصاص می دهد و روسیه امروز به موازات محدودیت های دموکراتیک با ضعف اقتصادی مواجه است بگونه ای که کل بودجه یکسال این کشور فقط با بودجه نظامی آمریکا برابری می کند و در دیگر عنصرهای اقتصادی از آمریکا عقب تر است و امیدی هم به اتحاد با چین و استفاده از کارت هایی چون کره شمالی و ایران و کشورهای پیرامونش نیست، چرا که چین در پی اقتصاد و تکنولوژی و جلو زدن از آمریکا می دود و هیچ قصد برخورد نظامی با هیچ کشوری را هم ندارد مگر اینکه در معرض تهدید جدی قرار گیرد. بازی با کارت های دیگر هم صرفا هزینه های روسیه را افزایش می دهد و روند تضعیفش را فرسایشی می کند و دستاوردی جدید برای این کشور نخواهد داشت، البته این بدان معنی نیست که آمریکا در عرصه جهانی فعال مایشاست و همه مقدرات جهان در ید قدرت اوست، چرا که در جهان متکثر و بی نظمی تک چند قطبی و وابستگی متقابل موجود همه کشور ها براساس میزان بهرمندی از پارامترهای اقتدار ملی که پیشتر به اختصار برشمردم ایفای نقش می کنند و بر همین اساس میزان سهم ها متفاوت است و همه کشور ها من جمله قدرت های بزرگ با چالش هایی در درون و برون مواجهند که مجبور به مدیریت آن ها می باشند.
نظر شما :