سناریویی پیچیده در انتظار منطقه خلیج فارس
ترکیه تهدید قطر را تهدید به خود می داند
دیپلماسی ایرانی: رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه فرصتی تاریخی پیدا کرده تا پای ارتش ترکیه را به سرزمین های عربی با حضور در پایگاه نظامی خود در قلب خلیج فارس باز کند. به این ترتیب او خود را یک گام به احیای رویای کشور عثمانی که همچنان به آن فکر می کند، نزدیک می بیند. اشتباه است اگر کسی فکر کند او این رویا را فراموش کرده است. او با همین هدف هزاران سرباز ترک را به دوحه فرستاده تا در بزرگترین عملیات نظامی که شامل ده ها هزار سرباز می شود، شرکت کنند.
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مطالبات خود را به امیر قطر ارائه دادند، و عجیب این که کسی که این مطالبات را رد کرد اردوغان بود نه شیخ تمیم، به عبارت دیگر ترکیه خود را در برابر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس می بیند که فکر می کند دامنه این رویارویی می تواند به عملیات نظامی کشیده شود.
این که نیروهای ترکیه ای و ایرانی، آن طور که گفته می شود، به دوحه گسیل شده اند مخاطرات بسیاری را به دنبال دارد که می تواند جنگی در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را شعله ور کند که عواقب آن می تواند فاجعه آمیز باشد که حداقل آن قطع صادرات نفت به بازارهای جهانی و آغاز سقوط آزاد اقتصاد جهانی خواهد بود.
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بر این باور بودند که آن چه برای قطر اتفاق افتاده یک قضیه داخلی عربی میان برادران عرب است که می توان آن را در داخل خانه عربی حل کرد اما امیر قطر به سمتی رفت که گویی رویارویی نظامی در کار است که هیچ کس حد و مرز آن را نمی داند، برای همین به سراغ ترکیه رفت، ترکیه ای که عضو فعال پیمان ناتو است، از آن جا که معاهدات و پایبندی های نظامی در درون ناتو وجود دارد ممکن است این رویارویی به خطرناک ترین مرحله ممکن برساند تا آن جا که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با کشورهای اروپایی در بیفتند.
مواضعی که الآن شاهدیم مخاطرات بسیاری در بر دارد، اگر قطر مطالبات کشورهای عربی را رد کند (که رد کرده است) این سوال مطرح می شود که: بعد از کمکی که حاکم قطر از ترکیه و ایران با تمام تناقاضات دینی و سیاسی ای که مسبب جنگ سنی و شیعه شده، گرفته است چه خواهد شد؟
به هر حال الآن ترکیه این فرصت را به دست آورده تا در قلب کشورهای عربی حوزه خلیج فارس گام بگذارد. در این میان آن چه عجیب و سوال برانگیز است، مواضع دولت امریکاست که خود پایگاه نظامی در دوحه دارد. به عبارت دیگر در برابر ما ارتش ها و نیروهای کشورهای مختلفی وجود دارد و شکی نیست که هر کدام منافع خود را دارد. در این میان طرف دیگری هم هست که اوضاع را از دور و نزدیک رصد می کند، آن هم اسرائیل است. با این معادله پیچیده، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چه باید بکنند در حالی که هر کدام از طرف ها محاسبات و منافع خود را دارند؟ در این میان تناقضات و حساسیت هایی در مواضع میان امریکا و ایران، اسرائیل و ایران و ترکیه و ایران وجود دارد، آیا این تناقضات و حساسیت ها کار را به جایی خواهد رساند که چیزی شبیه سوریه و عراق و لیبی و یمن تکرار شود؟ آیا امیر قطر واقعا قصد دارد به یک رویارویی فاجعه بار رو بیاورد؟
منبع: الاهرام / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
انتشار اولیه: دوشنبه 19 تیر 1396 / انتشار مجدد: شنبه 31 تیر 1396
نظر شما :