مردی که در میانه خطوط راه می رفت
میراث هاشمی رفسنجانی
نویسنده: فریده فرهی
دیپلماسی ایرانی: اکبر هاشمی رفسنجانی، مردی که یکی از «ستون های نظام» شناخته می شد یکشنبه هفته گذشته با یک حمله قلبی ناگهانی درگذشت. او میراثی پیچیده و چندوجهی از نظمی خاص (و نهادهای مرتبط) به جا گذاشت که بیش از هر کس دیگری در ایجاد آن مسئول بود. رفسنجانی بسیاری از نهاد های جدید ایجاد شده توسط جمهوری اسلامی را در سال 1979 شکل داد از دفتر رهبری تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام (که تقریبا از آغاز کار تا روز مرگش ریاست آن را برعهده داشت). رسانه های فارسی زبان نشان می دهند که بسیاری از ایرانیان در شوک هستند و نگران این که در آینده چه پیش خواهد آمد. این واکنش همان قدر که بازتابی از تقش حیاتی هاشمی رفسنجانی در تاسیس و ثبات جمهوری اسلامی است نشان دهنده دورانی آشفته در محیطی است که ایران در آن به سر می برد.
در زمان های مختلف رفسنجانی در برابر انتقادات سختی از همه جناح های سیاسی ایران قرار گرفت. گویی همه چیز او بد بود. خانواده ای فاسد و منبع واقعی فتنه در جمهوری اسلامی تنها تعداد کمی از توهین هایی بود که به او می شد. با این حال مرگی این چنین آرام برای یک سیاستمدار نسبتا محبوب در این منطقه از دنیا، پدیده نادری است. نحوه مرگ او همان چیزی بود که در کلماتش گفته بود. پس از «آگاهی ای که مردم در دو انتخابات گذشته کشور نشان دادند» او گفت که «حالا می توانم در آرامش بمیرم.» او در جوار قبر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دفن شد. رهبر ایران، آیت الله خامنه ای در دانشگاه تهران و در حضور جمعیتی قابل ملاحضه نماز او را خواند.
مقامات تهران از شرکت بالای دو میلیون نفردر این مراسم صحبت کردند تقریبا به اندازه رایی که او در سال 2016 برای کسب کرسی شماره یک در مجلس خبرگان از آن خود کرد. در واکنش به شعارهای رسمی بلندگوها، مردم شعارهای دیگری سرمی دادند تا علی مطهری، نائب رئیس مجلس در توییتی اعلام کند که شعارهایی که از صفوف مردم شنیده می شد نشان داد که باید موضوع حصر خانگی به زودی حل شود.
دودلی تلویزیون
تلویزیون دولتی ایران در ابتدا نمی دانست چه باید بکند. رفسنجانی پس از انتخابات سال 2009 و آخرین خطبه نماز جمعه اش به ندرت در تلویزیون ظاهر شد. او در آن خطبه خواستار رفع نگرانی و ابراز هم دردی با خانواده های آسیب دیده شد و از صدا وسیما خواست تا مناظره ای بی طرفانه را برگزار کند.
پاسخ صداوسیما در نامه تسلیت مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای آمد. «با از دست دادن هاشمی، می دانم که هیچ شخصیتی دیگری نیست که با او چنین تجربه مشترک و طولانی در بالا و پایین های این دوره تاریخی داشته باشم.» با اذعان وجود اختلاف نظر، آیت الله خامنه ای همه را مطمئن کرد که حتی «باوجود وسوسه های شیاطین که به طور سخت و جدی تلاش کردند تا در سال های اخیر از این اختلاف نظر استفاده کنند، هرگز محبت شخصی عمیق بین این دو نفر از بین نرفته است.» وبسایت شخصی رهبری در پیامی عکسی از رهبر در کنار هاشمی رفسنجانی قرار داد و نوشت «59 سال همکاری و همدلی».
سازمان صدا و سیما پیام را دریافت کرد. هاشمی رفسنجانی به تلویزیون بازگشت و حتی احمد خاتمی امام جمعه تهران، مراسم دفن رفسنجانی را مناسبتی برای نشان دادن وحدت به جهان نامید. مطمئنا گریه های ایرانی ها برای از دست دادن ناگهانی رفسنجانی نشان دهنده عشق و احترامی است که برای این فرد داشتند.
مردی در میانه
اما خروج هاشمی رفسنجانی از صحنه سیاسی عادی نیست. او بدون شک میراثی پیچیده باقی گذاشته است که برای دهه های پیش رو احتمال آشفتگی در آن وجود دارد. او نه تنها فردی مصلح از بالا به پایین، برای برنامه اقتصادی و توسعه در دوران مبهم بازسازی پس از جنگ بود بلکه با نفوذترین فردی بود که دوران خشونت آمیز جمهوری اسلامی را کنترل می کرد. با این حال در دوره جدید با بیرون ماندن رفسنجانی از قدرت اجرایی، او کسی بود که انتقادات شدید طبقه متوسط شهری را در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در مورد سختگیری های مختلف، می شنید. وی بارها به اشتباهات اذعان کرد و در تریبون های عمومی از وضعیت کشور انتقاد کرد و بارها مایل به سرمایه گذاری در انتخابات سیاسی بود با وجود این که مورد پذیرش قرار نگرفت و حتی یک بار در بررسی صلاحیت رد شد. این چیزی است که او در سال 2013 و در هنگام ورود به انتخابات ریاست جمهوری گفت: «پس از سال ها مسئولیت بر اساس انتخابات و انتصابات، من خود را شاید برای آخرین بار در برابر رای مردم شریف ایران می گذارم تا میزان صحت یا نادرستی مواضع من در ترازوی عمومی قرار بگیرد.» شورای نگهبان اما صلاحیت او را تایید نکرد تا حسن روحانی که از نظر سیاسی مواضعی نزدیک با او داشت پس از محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری برسد.
چرا و چگونه تمام این تغییرات در این سال ها اتفاق افتاده است. من در حال حاضر بینش خاصی در این مورد ندارم. اما نکته ای کاملا قانع کننده وجود دارد که محمد جواد کاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی کوتاه عنوان کرده است: «مهم، موثر اما دوست نداشتنی.» به گفتی کاشی اگرچه هاشمی رفسنجانی چهره های مختلفی برای مردم ایران نمایش داده است اما روش او یکسان باقی ماند. او بارها و بارها علیه افراط در هر دو طیف سیاسی هشدار داد. او فردی میانه رو بود. سیاست های او برخلاف آن چه برخی ادعا می کنند یک ایدئولوژی خاص سیاسی و متمایل به «مدل چینی» نبود و تا حد زیادی با توجه به زمینه های سیاسی شکل می گرفت. نصحیت مورد علاقه او که به هر کسی ارائه می داد اجتناب از افراط بود. وزیر بهداشت فعلی، سید حسن هاشمی که رفسنجانی را تنها چند ساعت قبل از حمله قلبی دید، اعلام کرد که آرزوی قلبی رئیس جمهور سابق جلوگیری از تضاد سیاسی و درگیری بود که از نظر رفسنجانی سم مرگ بار علیه پیشرفت و استقلال کشور است.
بنابراین در طول زندگی سیاسی حرفه ای خود، هاشمی رفسنجانی به جای ایستادن در این سو یا آن سوی خط، از همه خواست تا در وسط بایستند و هم زیستی و در جوار هم بودن را نه تنها در سیاست داخلی بلکه در سیاست خارجی ایران خواستار بود.
منبع: لوب لاگ/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :