یهودی سرگردان

سخنان نتانیاهو در کنگره آمریکا زیاد جالب و شگفت انگیز نبود.  تنها چیزی که در این سخنرانی مهم بود سرپا ایستادن های متعدد نمایندگان کنگره برای کف زدن به منظور تشویق نتانیاهو بود که بیشتر به سود اسرائیل تمام شد تا ایالات متحده. چرا که نشان می داد آمریکایی ها تا چه حد متاثر از اسرائیل هستند ومنتخبین مردم آمریکا؛ چه اشتیاقی برای دست دادن با نخست وزیر اسرائیل دارند .

من مایلم مواردی را در حاشیه این سخنرانی مورد توجه قرار دهیم .

مشخص است که ایران به سطحی از اهمیت رسیده است که امروز موجب اختلاف نظر عمیق در روابط آمریکا و اسرائیل گردیده و کنگره وقت قانونی خود را که برای حل و فصل امور داخلی و سیاست خارجی آمریکا باید تنظیم شود در اختیار نتانیاهو قرار می دهد و عملا مقام رئیس جمهوری ایالات متحده را نادیده می گیرد و نخست وزیر بیگانه ای به منتخب مردم آمریکا ترجیح داده می شود .

تمام صحبت های نتانیاهو بر روی ایران و قدرت تهران متمرکز بود

من معتقدم اسرائیل دچار چالش های روحی در روابط بین الملل گردیده واکنون می خواهد مشکلات امنیت ملی خود را به دست آمریکا حل کند.

چیزی که کاملا در لابلای حرف های نتانیاهو مشخص بود اعتراف به موقعیت مقتدرانه ای بود که ایران دارد و باعث ترس و وحشت در اسرائیل شده است .

از سویی به نظر می رسد برخلاف بسیاری از تصورات اسرائیل در حال حاضر موافق حمله نظامی به ایران هم نیست و ضمن رد جایگزینی برخورد نظامی به دنبال اعمال تحریم های شدیدتر است و برای همین ما می توانیم منتظر باشیم که کنگره آمریکا به جای اصرار بر اعزام تفنگداران و نیروهای نظامی به رویارویی با ایران بر روی گزینه تشدید تحریم ها تمرکز کند. این دقیقا همان چیزی است که از جهاتی می تواند منجر به جنگ  شود چرا که ایران هرنوع تحریم و تشدید آن را رد می کند و مذاکرات را ترک خواهد کرد و اگر به این شکل پیش برود و در نظر هم داشه باشیم که جنگ کوتاه و غافلگیرکننده و کاملا موثر با ایران هدف استراتژیک اسرائیل است که آن را در قالب تحریم پنهان می کند و در عین حال پیش می برد باید گفت سیاست اسرائیل آمریکا را به دنبال خود خواهد کشید .

تاکید نتانیاهو بر ضرورت تغییر رفتار ایران وتبدیل شدن به یک ایران عادی در واقع تاکید بر حذف دانش و تجهیزات و قدرتی است که به ایران امکان داده تا به عنوان یک کشور نیرومند در خاورمیانه و مطرح بر معادلات منطقه ای خود را نشان دهد .

 تمام هدف اسرائیل کاستن از قدرت ایران است

عملکرد ایران در منطقه باعث شده تا اسرائیل برخلاف دهه های طولانی قبل که قدرت برتر شناخته می شد و تمامی جامعه عربی منطقه آن را جدی می گرفتند زیر سایه ایران قرار گیرد و سیاست ایران در نفی اسرائیل وارد اعتقادات فکری و عملی مردم بومی و حتی دولتمردان شود و اکنون مردم فلسطین دانش، جرات و ابتکار شلیک موشک به عمق اسرائیل را پیدا کرده اند که بدون حضور و وجود ایران این مسئله غیرممکن بود.

بزرگترین نگرانی اسرائیل به چالش کشیده شدن مرزهای امن آن است

 توانایی های ایران همیشه روبه رشد بوده است. ایران کشوری است که افسانه تانک های مرکاوا را از بین برده و شکست ناپذیری لشکرهای آن را سال ها است فاقد معنا ساخته است .

اسرائیل مطمئن است که می تواند مانع از هسته ای شدن دیگر کشورهای این منطقه شود چرا که مکانیزم های نظارتی و بازدارنده لازم را دارد و حتی ترکیه نیز با برنامه های هسته ای خود ترس خاصی در اسرائیل ایجاد نمی کند ولی ایران شرایط خاصی دارد.

بزرگترین دلیل پر ابهت بودن ایران برای اسرائیل در استقلال مناسبی است که در بسیاری ازحوزه ها نسبت به دیگر کشورها دارد.

علاوه بر آن ایران به دلیل شرایط جغرافیای سیاسی خود و موقعیت های صرف جغرافیایی اش، منطق و استدلال لازم را برای توجیه داشتن تسلیحات بازدارنده ای مانند رده های مختلفی از سیستم های موشکی دارد.

ایران در ابعاد مختلفی برای اسرائیل یک خطرجدی تلقی می شود و اکنون بخش زیادی از مصائب سیاسی و امنیتی اسرائیل ناشی از ایران است .

حضور ایران اکنون در یمن، عراق، لبنان و سوریه کاملا پررنگ بوده و یمنی ها از الگوهای ایرانی تبعیت می کنند و هم اکنون بسیاری از جنگ های حساس عراق علیه نیروهای داعش را ایران رهبری می کند و تاثیرپذیری عراقی ها از ایران در این نبردها بسیار بالا گزارش می شود و در سوریه نیز اصولا اقتدار ملی سوریه با حضور ایران حفظ شده است و در لبنان نیز عملا ایران مهره اول در مقابله با اسرائیل محسوب می شود .برای همین اسرائیل دلایل کافی برای دشمنی با ایران را دارد و این همان شکلی است که ایران در قبال اسرائیل در اختیار دارد و قوی تر و موثرتر از تل آویو عمل می کند .

آن چه در کنگره آمریکا گذشت تلاشی برای خارج شدن از سایه ایران بر منطقه است .

در هدف های استراتژیک، آمریکا و اسرائیل هیچگونه اختلاف راهبردی با یکدیگر ندارند ولی در شیوه ها این دو با هم کمی متفاوت عمل می کنند. حداقل در مورد ایران چنین بوده است .

ایران تنها موردی بوده که تاکنون توانسته به طور جدی بین مقامات آمریکایی و اسرائیلی فاصله ایجاد کند. البته قبلا هم در دوره کلینتون و بوش پدر موارد مشابهی اتفاق افتاده بود ولی هیچ وقت کنگره راسا و بدون هماهنگی با کاخ سفید درسیاست خارجی مستقیما وارد عمل نشده بود .

به نظرم این رفتار کنگره پیش از آنکه ازیک ایده جمهوری خواهانه ناشی بوده باشد، یک رفتار اسرائیلی و با مدیریت اسرائیلی بوده است و نتانیاهو میخواهد در مذاکرات هسته ای موازنه قوایی بین خود و اوباما ایجاد کند و حتی کفه موازنه را به سود خود تغییر دهد.

باید این نکته را نیز به سخنانم اضافه کنم که حرف هایی که نتانیاهو در کنگره زد لزوما به معنای استمرار مداوم آن در سیاست خارجی تل آویو نخواهد بود چرا که امکان سقوط وی از قدرت در چند هفته آینده وجود دارد و اگر چنین امری صورت گیرد گرچه در اهداف استراتژیک اسرائیل تغییری به وجود نخواهد آمد ولی امکان هماهنگی بیشتر آن با دولت آمریکا در مذاکرات هسته ای تقویت خواهد شد و این همان چیزی است که کاخ سفید به دنبال آن است .

نویسنده: سعید داور