مردم ادامهدهنده راه دیکتاتور سابق را انتخاب کردند
پیروزی ضد انقلاب در انتخابات تونس
دیپلماسی ایرانی: پیروزی "محمد الباجی قائد السبسی" رئیس 88 ساله حزب سکولار " ندا تونس" در دومین مرحله انتخابات ریاست جمهوری تونس را نمی توان یک پدیده معمول سیاسی یا یک رویداد عادی دانست. البته چهره ظاهری این پیروزی بدون در نظر گرفتن معادلات راهبردی و بسیار پیچیده موجود در ورای آن، نمی تواند غیرمعمول و غیرمنتظره بودن این نتیجه و همچنین اهمیت این دوره از انتخابات ریاست جمهوری تونس را منعکس کند. زیرا ظاهر ماجرا، حاکی از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در کشور کوچکی واقع در جنوب مدیترانه است که تنها حدود ده میلیون نفر جمعیت دارد؛ یعنی جمعیتی به اندازه یک هشتم جمعیت ایران، آن هم در کشوری که مساحت آن به اندازه یک دهم مساحت ایران است و هیچ ویژگی برجسته اقتصادی یا سیاسی ندارد.
تعداد شرکت کنندگان در این مرحله از انتخابات، سه میلیون و یکصد وهشتاد هزار نفر (حدود 60 درصد واجدین شرایط) و تعداد رای دهندگان به "محمد الباجی قائد السبسی" یک میلیون و هفتصد و سی هزار یعنی 55 درصد آراء بوده است. این جمعیت یک میلیون و هفتصد و سی هزار نفره، همان کسانی هستند که با آراء خود این پیروزی غیرمعمول و این رویداد خبرساز را در روند تحولات تونس رقم زده اند؛ رویدادی که در لایه های زیرین خود، گویای بسیاری ازواقعیت هاست و بدین خاطر، تحلیل های مختلف و برداشت های متناقض را در پی دارد.
برای نشان دادن اهمیت این دوره از انتخابات ریاست جمهوری تونس و اثبات این ادعا که نتیجه حاصل از آن، غیرمعمول و غیرمنتظره است، باید به امر توجه کرد که این انتخابات، نخستین انتخابات ریاست جمهوری بعد از برکناری "زین العابدین بن علی" دیکتاتور تونس در چهار سال پیش است (24 دیماه 1389 مطابق با 14 ژانویه 2011) و بنا به قاعده، نتیجه آن می تواند بیانگر چگونگی تداوم حرکت مردم تونس برای تحقق تحولات سیاسی مورد نظرشان باشد. مردم تونس چهار سال پیش در چنین روزهایی، مصرانه بر فروپاشی رژیم "بن علی" تاکید داشتند و همه دوستان و یاران وی در دستگاه حکومتی آن روز تونس را نیز در پیدایش مجموعه عظیمی از مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مقصر می دانستند، اما در این انتخابات، به فردی رای داده اند که نه تنها یکی از مهره های اصلی آن رژیم است، بلکه از گفتن این جمله که "ادامه دهنده راه بن علی" خواهد بود، هیچ ابایی ندارد. پیداست که این رفتار انتخاباتی مردم تونس و نتیجه حاصل از آن، در مجموعه انقلاب ها و خیزش هایی که تاکنون در جهان رخ داده، بی نظیر است یا لااقل بسیار غیرمعمول و غیرعادی به نظر می رسد؛ چنانکه حتی در برخی از نوشته ها، "پیروزی ضد انقلاب بر انقلاب" تعبیر شده یا از آن در قالب الفاظ سیاسی، به عنوان "انتخاب راه سوم" یاد شده است.
البته اهمیت این مرحله از انتخابات ریاست جمهوری تونس، از مقایسه میان موقعیت کنونی دو جناح سکولار و اسلام گرای این کشور نیز سرچشمه می گیرد. به ویژه آنکه، برخی از رسانه های عربی و غربی، پیروزی حزب سکولار "ندا تونس" را به معنی شکست جناح اسلام گرا و توقف جریان اسلامگرایی در این کشور دانسته اند. این درحالی است که جناح اسلام گرای تونس که در"حزب النهضه" به رهبری "راشد الغنوشی" تجسم می یابد، هیچ نامزدی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری معرفی نکرده و در خصوص دو نامزد اصلی حاضر در صحنه انتخابات نیز اعلام بی طرفی کرده است. در واقع برخلاف قضاوت برخی از تحلیلگران، انتخابات ریاست جمهوری تونس، مسابقه و مصافی نه میان اسلام گرایان و سکولارها، بلکه در داخل جریان سکولار و میان احزاب چپ گرا و لیبرال (غربگرا) بوده است. دراین مرحله از انتخابات "منصف المرزوقی" ازحزب چپگرای "کنگره برای جمهوری" و "قائد السبسی" از حزب سکولار ندا به نمایندگی از مجموعه ای از احزاب و گروه های عمدتا غربگرا شرکت داشتند و شانس هر یک از دو جناح را که هیچ یک اسلام گرا نبودند به آزمایش گذاشتند. با این حال انتخابات این دوره ریاست جمهوری تونس، اهمیت دیگری هم دارد و آن ناشی از تاثیری است که بر تداوم روند تحولات و خیزش های مردمی همسایگان این کشور در شمال آفریقا بر جا می گذارد و با توجه به نتیجه حاصله، تصوراتی منفی مبنی بر شکست به اصطلاح بهار عربی و به پایان رسیدن جریان ضد استبدادی و حرکت های تحول خواهانه را تقویت می کند.
به هر ترتیب، در میان انبوه پرسش هایی که درباره روند کنونی تحولات تونس مطرح است، پرسش ها در خصوص نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور از تازه ترین و مهمترین پرسش ها به شمار می رود؛ پرسش هایی ازاین دست که به چه علت " قائد السبسی" با ویژگی هایی که به آن اشاره شد، توانسته است، پیروز این انتخابات باشد؟ یا به عبارت دیگر مردم تونس به چه علت یا بنا به چه دلایلی با قرار گرفتن این فرد در سمت ریاست جمهوری این کشور موافقت کرده اند؟
چنانچه برای پاسخ به این نوع پرسش ها، از دیدگاه های مختلف به روند برگزاری انتخابات در تونس و همچنین تحولات چهار سال گذشته این کشور بنگریم و از زوایایی متفاوت، ابعاد متعدد این پدیده را مورد بررسی قرار دهیم، به فرضیاتی دست خواهیم یافت که هریک به نوعی پاسخی به این پرسش ها خواهند بود و ابعادی از مسئله را آشکار خواهند کرد:
پاسخ یا فرضیه اول: ساده ترین فرضیه برای تشریح علل پیروزی "قائد السبسی" مبتنی بر چگونگی تبلیغات انتخاباتی وی و شیوه های مبارزاتی است که حزب "ندا تونس" در انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی قبل از آن، در پیش گرفته و بدین وسیله توانسته است آرای لازم برای احراز مقام ریاست جمهوری را کسب کند. "قائد السبسی" در عرصه تبلیغات انتخاباتی اش اینگونه وانمود می کرد که وی و حزب تحت رهبری اش تنها طرفداران تونس مدرن و پیشرفته هستند؛ چنانکه ضمن متهم کردن دیگر احزاب به سوق دادن تونس به دوران ظلمت، تاکید می کرد که "ندا تونس" در پی توسعه سیاسی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است و می خواهد کشور را در ردیف کشورهای پیشرفته جهان قرار دهد". وی همچنین با شعار ضرورت تشکیل "دولتی شکوهمند" در صحنه انتخابات ریاست جمهوری ظاهر شد.
پاسخ یا فرضیه دوم: فرضیه دوم در تشریح علل پیروزی" قائد السبسی"، به عملکرد رقیب وی"منصف مرزوقی" در دوران ریاست جمهوری اش باز می گردد. "منصف مرزوقی" در آذرماه 1390، ازطرف پارلمان قانون اساسی (اولین پارلمان بعد از برکناری بن علی) به ریاست جمهوری موقت دوران انتقالی انتخاب شد و در مدت سه سال گذشته که یکی از دشوارترین دوران های تاریخ معاصر تونس بود زمام امور را به عهده داشت. دورانی که بنا به قاعده انقلاب ها، مشکلات ناشی از فرار سرمایه ها از یک طرف و ناامنی های ناشی از فروپاشیدن نهادهای امنیتی و انتظامی سابق (متعلق به رژیم دیکتاتوری) از سوی دیگر، نارضایتی ها را افزایش می دهد و این در حالی است که به طور معمول دراین مرحله، توقعات و مطالبات مردم به علت فروپاشی رژیم قبلی و آغاز فصلی جدید در کشور، به شدت افزایش می یابد. البته در خصوص تونس به علت اتکای بیش از اندازه این کشور به درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری و امتناع گردشگران غربی از سفر به این کشور در سال های بعد از فرار بن علی، مشکلات اقتصادی به صورت گسترده تری افزایش پیدا کرد و به حساب منصف مرزوقی از حزب چپگرای "کنگره برای جمهوری" و همچنین به حساب حزب اسلام گرای" النهضه" که بیشترین کرسی های پارلمان قانون اساسی و بیشترین پست های کابینه را در اختیار داشت، گذاشته شد.
پاسخ یا فرضیه سوم: تاثیر مخرب تحرکات گروه های تکفیری بر فضای عمومی تونس، یکی دیگر از فرضیاتی است که برای تشریح علل پیروزی "قائد السبسی" و شکست "منصف مرزوقی" بکار می رود. به ویژه آن که این گروه ها دامنه فعالیت خود را در دوران بعد از بن علی و طی سه سال گذشته گسترش دادند و این تصور را ایجاد کردند که مقامات جدید تونس و احزاب انقلابی، زمینه چنین تحرکاتی را فراهم کرده اند و در صورت روی کارآمدن عناصری از رژیم سابق، امکان فعالیت این گروه های افراطی نیز از میان خواهد رفت. البته باید اذعان کرد که دراین باره همچون موارد قبلی، تبلیغات پرحجم غربی به کمک سکولارهای غربگرای تونسی آمد و با توسل به حوادث مصر و لیبی و نسبت دادن برخی از اقدامات خرابکارانه به اسلام گرایان تونسی، زمینه های اعاده حیثیت عناصر رژیم سابق را فراهم کرد.
پاسخ یا فرضیه چهارم: فرضیه چهارم براین امر متکی است که خودداری حزب النهضه از معرفی فردی به عنوان نامزد انتخاباتی، صحنه انتخابات ریاست جمهوری را از حضور رقیبی جدی برای "قائد السبسی" محروم کرد؛ به خصوص که این حزب اسلام گرا با وجود موفقیت های چشمگیرش در انتخابات پارلمان قانون اساسی، از هر اظهار نظری نیز در خصوص دو نامزد مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری امتناع کرد و بدین ترتیب فضای مساعدی برای قائد السبسی و حزب ندا تونس فراهم کرد.
انتشار اولیه: چهارشنبه 3 دی 1393 / انتشار مجدد: چهارشنبه 10 دی 1393
نظر شما :