در سایه اختلاف با عربستان و نزدیکی به انتخابات داخلی

اردوغان ترمز مانورهای دیپلماتیک را خواهد کشید

۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ | ۱۵:۴۷ کد : ۱۹۳۲۷۶۳ گفتگو خاورمیانه
سیامک کاکایی کارشناس مسایل ترکیه در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به اختلاف های میان ریاض و آنکارا بر سر اخوان تاکید می کند که ترکیه در دو سال گذشته یک نوع بازگشت در سیاست خارجی نسبت به سال های قبل داشته است و نتوانسته در ارتباط با مسایل سوریه، عراق و مصر سیاست پیشتازانه خود را به پیش ببرد
اردوغان ترمز مانورهای دیپلماتیک را خواهد کشید

دیپلماسی ایرانی:تحولات مصر پس از فروپاشی حاکمیت حسنی مبارک در سال 2011 میلادی، مولود تغییر بسیاری از معادله های سیاسی در منطقه شده است. اخوان المسلمین که سالها سرکوب سیاسی در دوران مبارک  را تجربه کرده بود به یکباره از خاکستر انقلاب سر بیرون آورده و به راس هرم قدرت در سرزمین فراعنه رسید. قدرت چندان به محمد مرسی و جریان اخوان وفا نکرد و معترضان به حکومت اخوان دست در دست ارتش و ژنرال السیسی توانستند باز اخوان را به کنج عزلتی پرتاب کنند. انچه در مصر بر سر اخوان آمد به مرزهای این کشور محدود نشده و در کسری از ثانیه معادلات میان دیگر کشورهای موافق و مخالف این جریان را هم دستخوش تغییرات اساسی کرد. عربستان و ترکیه دو کشوری بودند که هرکدام به سبب نگاه متفاوت به اخوان  در این خصوص با چالش های جدی روبه رو شدند. در خصوص سیاست های آنکارا و ریاض در قبال اخوان و میزان تاثیرگذاری ان بر روابط دوجانبه این دو کشور با سیامک کاکایی کارشناس مسایل ترکیه، گفت و گوی کوتاهی داشتیم که در زیر می خوانید:

منابع آگاه ترکیه به روزنامه العرب اطلاع دادند که رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه خطی رسانه ای برای به لرزه انداختن ثبات عربستان و امارات در پاسخ به سقوط حکومت اخوان المسلمین در مصر طراحی کرده است. این در پاسخ به اقدامات عربستان و امارات مبنی بر حذف اخوان صورت گرفته است. رابطه ترکیه و عربستان به نحوی است که عربستان کمک های میلیون دلاری به وسیله سرمایه گذاری در ترکیه داشته است. آیا ترکیه ظرفیت ورود به یک چالش جدید بر سر مساله اخوان با عربستان را دارد ؟

مسایل و تحولات مصر در چند سال اخیر یعنی از زمانی که این کشور آبستن و دستخوش انقلاب مردمی که منجر به تغییر نظام سیاسی در مصر شد، رویکرد سیاست خارجی ترکیه را تحت تاثیر خودش قرار داد. موضوعی که در بخشی از خاورمیانه و بیشتر مورد توجه قرار گرفت، این بود که ترکیه خود را در یک وضعیتی جدید می دید. یعنی در سال های پیش از آن ترکیه در قامت یک کشور فعال نقش فعال منطقه ای برآمده و در بین کشورهای عربی هم جایگاه ویژه ای پیدا کرده بود. بنابراین ترکیه با بروز شدن تحولات در کشورهای خاورمیانه در شرایط جدیدی قرار گرفت. به همین دلیل نوع نگاه ترکیه به تحولاتی چون مصر و سپس دگرگونی سیاسی در این کشور، ارایه الگو و مدل سیاسی به این کشور بود.به همین دلیل است که اردغان در زمره محدود رهبران سیاسی جهانی بود که به مصر رفت، موضع گیری کرد و حکومت جدید مصر را هم به رسمیت شناخته و مورد حمایت قرار داد و ارتباط قوی بین ترکیه و محمد مرسی رییس جمهوری مخلوع پدید آمد. این مساله سبب شد که بسیاری از نگرش همسان حزب عدالت و توسعه و اخوان المسلمین مصر صحبت کنند. این نگرش در مواضع چهره هایی چون مرسی و اردوغان به چشم می خورد. چناچه رفت و آمد، حضور مرسی در کنگره چهارم حزب عدالت و توسعه نشان داد که نگاه ترکیه به مصر بعد از تحولات یک نگاه ساختاری در راستای تغییر و ارایه  الگوی سیاسی به این کشور بود به همین دلیل هنگامی که نارضایتی ها علیه مرسی بالا گرفت و سپس ارتش در یک کودتا مرسی را برکنار کرد، تقابلی جدی در مواضع ترکیه نسبت به مصر در مقایسه با برخی از بازیگران منطقه ای و بین المللی مانند عربستان، امارات و آمریکا پیش آمد. یعنی نگاه ترکیه به بقا و بازگشت مرسی به قدرت بود و نگاه کشوری چون عربستان و امارات تغییر وضع موجود در مصر و حمایت از تغییر حکومت و برکناری اخوان المسلمین بود. به همین دلیل در وضعیت جدید، یعنی دست کم چندین ماه گذشته حتی در نوع نگرش ترکیه و عربستان و تقابل های رسانه ای در ارتباط با مصر تغییراتی حاصل شده و هنوز هم از منظر مسئولان سیاسی حکومت دولت ترکیه پذیرش برای تغییرات بعد از برکناری مرسی ایجاد نشده است. با این حال دو مساله در ارتباط موضع کشوری چون ترکیه و عربستان در ارتباط با تحولات مصر قابل تحلیل است. با وجود اینکه عربستان و ترکیه در سال های گذشته سیاستی همسان در ارتباط با تحولات منطقه ای پیگیری کردند و حتی از نظر ایدئولوژی مذهبی هم به یکدیگر نزدیک بودند، اما در ایدئولوژی و نگرش سیاسی آنها به تحولات منطقه ای تفاوت اساسی مشاهده شده است. بدان معنا که عربستان تلاش می کند خط مش و ایدئولوژی خود را به منظور پیش برد شکلی از سیاست های حمایتگرایانه برای همسو سازی کشورها با خودش و در مقبال ترکیه هم به منظور ورود جریان دموکراسی طلبانه در ارتباط با منطقه پیگیری کند. به همین خاطر با توجه به نزدیکی اخوان المسلمین مصر به ترکیه و دوری عربستان از اخوان المسلمین مصر، این نقطه و گره تقابل ترکیه و عربستان بوده و به عرصه رسانه ها نیز کشیده شده است. اما با وجود تقابل ایدئولوژی اما در عرصه همکاری های اقتصادی اگرچه ممکن است پیشرفت چندانی در یک سال اخیر حاصل نشده باشد، اما ترکیه و عربستان ارتباط قوی دارند. سرمایه گذاران و سرمایه های عربستان در ترکیه فعال بوده و این دو موضوع از هم تفکیک شده است. هرچند در نگرش های مذهبی، در عرصه خاورمیانه همسو باشند. این مانند نگاهی است که نسبت به سوریه وجود دارد؛ اما در ایدئولوژی سیاسی در تقابل با یکدیگر قرار دارند.

نوع نگاه به اخوان چه پیامدهایی را می تواند برای هر دو طرف داشته باشد؟

اگرچه در مواضع ترکیه و عربستان نسبت به تحولات عراق، سوریه و کشورهای دیگر نوعی تفاهم یا نگرشی مشترک وجود داشته و دارد، اما تقابلی که در ارتباط با مصر اشاره شد، به نظر می رسد می تواند دو پیامد داشته باشد: اولین پیامد تاثیر بر ناهمگون بودن نگرش ایدئولوژی آنها در عرصه منطقه ای نسبت به شرایط مشابه و آنجایی که بار ایدئولوژیکی دارد. دوم پیامد آن به عنوان بازیگر منطقه ای و تفاهم عمده حتی در عرصه سیاسی بین عربستان و ترکیه در سطح خاورمیانه.

از سویی دیگر مساله اخوان به چالش میان قطر وعربستان نیز تبدیل شده است. یکی از این چالش ها حمایت های رسانه های قطری از اخوان و تبلیغات علیه عربستان است. در همین حال رسانه های ترکیه ای نیز به حمایت از قطر و رسانه های این کشور پرداخته و مطالب ضد مواضع عربستان را انتشار می دهند. آیا رابطه ترکیه و قطر در زمینه حمایت از اخوان  ممکن است به توافق ریاض که میان قطر و عربستان صورت گرفته، ضربه وارد کند؟

در ارتباط با  نگاه و نگرش ترکیه، عربستان و قطر، سه موضوع کلیدی وجود دارد: 1- ثروت، 2- نگرش سیاسی متفاوت و 3 – ایدئولوژی مذهبی. در عرصه ثروت، به دلیل آنکه ترکیه نیازمند سرمایه عرب هم در داخل ترکیه، در بانک ها و در مشارکت های اقتصادی پیمانکاران ترک است، در بسیاری از موارد، نوعی سیاست مماشاتی از سوی خود نسبت به ایدئولوژی سیاسی حاکم بر کشوری مانند عربستان سعودی نشان می دهد. دوم ترکیه خود معتقد است دموکراسی پیشرفته منطقه خاورمیانه از آن این کشور است و حتی در بحث ارایه الگوی سیاسی در ارتباط با مصر دستخوش تغییر شد. درواقع این نقطه تقابلی بین نگاه ترکیه و عربستان و سپس کمتر قطر است. به دلیل آنکه سیستم سیاسی در عربستان سعودی در تعارض با نگاه و رفتار سیاسی ترکیه در منطقه است. نظام مورثی و سلطنتی با  تحولات و اصلاحات دگرگونی سیاسی، سازگار نیست؛ در حالی که نگاه ترکیه به ارایه الگو و مدل دموکراسی نوین منطقه ای است. البته قطر در یک وضعیت بینابین است. قطر ثروت لازم را دارد، با آنکه یک کشور کوچک منطقه به لحاظ جغرافیایی است، اما به دلیل ثروت و نوعی جسارت سیاسی در تلاش است خود را به عنوان بازیگر موثر در خاورمیانه و خلیج فارس مطرح کند. به همین دلیل دست کم در یک دهه گذشته مقام های قطری با تحولات رسانه ای و سیاسی پیشروانه حرکت می کنند و اگر چه نظام سیاسی آنها موروثی و سلطنتی است اما تفاوت ماهوی با عربستان سعودی به لحاظ نگرشی دارند. در این عرصه ممکن است سازگاری بین نگاه قطر و ترکیه وجود داشته باشد، اگرچه در ایدئولوژی سیاسی با هم بسیار متفاوت هستند. سوم مساله ایدئولوژی مذهبی است. یعنی زمانی که در منطقه خاورمیانه به سمت نوعی شکاف مذهبی در حرکت بوده و تقابل با اندیشه شیعه گری و هلال شیعه و برآمدن نهضت علوی گری در منطقه صورت گرفته، می تواند نقطه مشترکی بین ترکیه، عربستان و سپس قطر_ البته قطر کشور مذهبی نیست_ به وجود بیاورد. یعنی نگاه آنها در این زمینه مشترک است و به همین دلیل شاید آنها به یک بلوک بندی مذهبی برای ایجاد حصار در قبال تفکر اسلامی دیگر یا تفکر های دیگر اسلامی عمل کنند. برای همین سلسله تحولات منطقه ای و رویکردهای ایدئولوژیکی سیاسی، مذهبی ترکیه، عربستان و قطر و به خصوص ترکیه و عربستان در ارتباط با مسایل مختلف منطقه بعضا آشتی جویانه و متخاصم گونه است. یعنی یک نوع پارادوکس.

اردوغان در داخل با چالش سیاسی مواجه است. او به دلیل مخالفت و برخورد با جماعت گولن تحت فشارنیروهای داخلی است. در همین حال آل سعود جایگاه خوبی در جامعه ترکیه ندارد. از این رو اردغان سعی دارد با به چالش کشیدن رفتارهای عربستان تا حدودی از بار فشارها کم کرده و توازنی را برقرار و از آن برای انتخابات آینده بهره ببرد. تا چه میزان چنین چیزی برای اردغان امکان پذیر است؟

ترکیه در دو سال گذشته یک نوع بازگشت در سیاست خارجی نسبت به سال های قبل داشته است. به دلیل اینکه در ارتباط با مسایل سوریه، عراق و مصر نتوانسته سیاست پیشتازانه اش را به پیش ببرد. از این رو بازگشتی داشته و در مقاطعی در یک سال گذشته با نزدیک کردن نگاهش به ایران سعی کرده، روابطش را ترمیم کند. اما هنوز در تقابل منطقه ای این مساله وجود دارد. درشرایطی که ترکیه در مسیر انتخابات قرار دارد، کمتر به نظر می رسد که اردغان به سمت ایجاد تنش های سیاست خارجی حرکت کند. بازخورد این مساله می تواند در داخل به نوعی ایجاد چالش یا مخالفان را برای به چالش کشاندن سیاست خارجی فعال تر کند. به همین دلیل تا حدود زیادی نگاه اردغان به داخل معطوف بوده است. تحولات و تغییراتی که در در ارتباط با اجماع سیاسی و ملی برای پیشبرد برنامه های خود و مخالفان، چه مخالفان سیاسی نظیر حرکت ملی یا احزاب دیگر، چه مخالفان ایدئولوژیکی مانند جماعت فتح الله گولن که به تقابل برخاسته اند و ادامه خواهند داد. اما ادامه روند تحولات در ترکیه تحت تاثیر نوع چینش یا نگاهی است که حزب عدالت و توسعه برای آینده ترکیه پیش می برد. در این بین آینده سیاسی اردغان هم می تواند تاثیر گذار باشد. 


انتشار اولیه: جمعه 26 اردیبهشت 1393/ باز انتشار: سه شنبه 30 اردیبهشت 1393

کلید واژه ها: ترکیه سیامک کاکایی


نظر شما :