علی بابان، رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه عراق:
با این وضعیت کشور به زودی ورشکست میشویم
دیپلماسی ایرانی: این دولت محترم ما را به کجا می برد؟ جواب این سوال در هر شکل آن به آینده و اقتصاد عراق باز می گردد. بعد از آن همه هشدارها و مخاطراتی که بر کشور رفت و به هیچ عنوان نمی توان آنها را نادیده گرفت پیش بینی می شود امسال 50 میلیارد دلار کسری بودجه داشته باشیم. انتظار می رود که دولت نتواند هیچ کدام از طرح های خود را در طول سال های آینده انجام دهد. ارزش یابی های نهادهای متخصص غربی حاکی از آن است که کشور ظرف سه یا چهار سال آینده ورشکست خواهد شد.
قطعا نیازی به چنین ارزیابی هایی نداریم، می دانیم که در کشورمان چه می گذرد و این ارزیابی ها همگی قابل پیش بینی است. اگر بنا باشد اوضاع به همین منوال فعلی ادامه یابد با ساده ترین محاسبات اقتصادی نیز در می یابیم که وضعیتی بهتر از وضعیت فعلی در انتظار ما نیست.
این اتفاق در حالی در کشور ما رخ می دهد که کشور در اوج درآمدهای نفتی است و با افزایش میانگین تولیدات نفتی در سایه رکوردهای جدید این سوال بیش از پیش مطرح می شود که با گذشت 10 سال از وضعیت فعلی این همه ثروت های نفتی کجا می رود؟ وانگهی در حالی که جمعیت عراق می رود تا به 50 میلیون نفر برسد و ذخایر آبی دجله و فرات روز به روز بیشتر کاهش می یابد و مشکلات زیست محیطی دائما افزایش می یابند و اوضاع تولید در کشور روز به روز بدتر می شود، آن گاه می خواهیم چه کنیم؟ آیا دولت می تواند به تولیدات نفتی سرسام آور فعلی اکتفا کند و از طریق آن نیاز میلیون ها نفر از کارمندان و بازنشستگان خود را در سایه نبود تولید حقیقی تامین کند؟
حال و روز عراق در سایه نبود امکانات کافی برای ساخت بیمارستان ها، مدارس، دانشگاه ها، تامین سلاح مورد نیاز ارتش برای دفاع از امنیت داخلی، ایجاد سامانه های آب رسانی، ایجاد شبکه های بهداشت و خدمات اساسی چه خواهد شد؟ دولت هزینه تامین مالی این بخش ها را ندارد برای این که هر آن چه در می آورد را خرج بودجه های عمومی یعنی حقوق ها و مزایای کارمندان می کند.
عراق کشوری است که بر روی درآمدهای کلان نفتی زندگی می کند و مردمان آن به تولیدات نفتی اعتماد دارند و دولت هر آن چه در می آورد را به مردم به شکل حقوق کارمندان و بازنشستگان می دهد و عملا چیزی تولید نمی شود. ما تنها کشوری در دنیا هستیم که این همه ثروت داریم اما شهرهای ما سیستم فاضلاب ندارند، راه های مرتب و آسفالته نداریم و خدمات پیشرفته ای ارائه نمی شود. شهروند عراقی تقریبا آب و برق مجانی دریافت می کند در حالی که به اندازه کافی برق ندارد و آب تمیز در اختیارش قرار نمی گیرد، چنین چیزی در دنیا بی نظیر است.
از ناحیه قانونی و رسمی خدمات پزشکی و آموزشی رایگان در اختیار شهروندان عراقی قرار می گیرد اما شهروند عراقی به هیچ وجه نوع مناسبی از این خدمات را در اختیار ندارد و این تفاوت دیگری است که عراق با کشورهای دنیا دارد.
هر چیزی تقریبا به طور رایگان به عراقی ها می رسد اما در واقعیت هیچ چیز باارزشی در اختیارش نیست و حتی همین مقدار ناچیز نیز مورد تهدید است و در صورت ادامه سیاست های فعلی امکان دارد همان اندازه کم هم قطع شود.
به هر حال همه آقایان سیاستمداران در این روزهای انتخاباتی شعارهای رنگارنگ سر می دهند و برای مردم غزل سرایی می کنند و به مردم درباره مزایای این دولت عریض و طویل ارزشمند می گویند، مردم هم بیشتر می خواهند و البته با توجه به محرومیت ها و نیازهای آنها حق هر شهروند عراقی است که بیش از این بخواهد در حالی که هیچ کس در میانه راه از کسی نمی پرسد: به کجا می رویم؟
اشکال بزرگی که وجود دارد این است که کسی جرات نمی کند در برابر افکار عمومی بایستد یا به نوعی به مردم نزدیک شود و بگوید که در کشور چه می گذرد، کسی نیست بگوید کشوری که نزدیک به یک چهارم مردم آن زیر خط فقر زندگی می کنند به کدام سمت و سو می رود و ای شهروندان واقعا حد نهایی خواسته های شما چیست؟
قطعا هیچ کس نمی خواهد وجهه اش تخریب شود و متهم شود که می خواهد امتیازات مردم را بگیرد در حالی که مردم همین را هم غنیمت می دانند. هیچ کس نمی خواهد بگوید حتی محض رضای خدا اوضاع کشور به چه شکلی است در حالی که این خود همه چیز است.
قابل توجه سیاستمدارانی که می گفتند باید ثروت میان مردم توزیع شود، حتی یکی از فراکسیون های سیاسی این موضوع را عنوان طرح ملی خود کرد، قطعا چنین طرح هایی برای مردم بسیار جذاب هستند، اما اگر بخواهیم در این زمینه با آنها صحبت کنیم و بخواهیم منطقی تفسیر کنیم باید بگوییم: دولت از ایجاد زمینه های اقتصادی لازم برای ارائه خدمات به شکل صحیح آن ناتوان است و اگر بنا باشد اوضاع به همین منوال ادامه یابد و شهروندان بخواهند به طور مستقیم پول دریافت کنند و درآمدهای نفتی به این شکل میان آنها توزیع شود با این توجیه که ما باید نیازهای آنها را برآورده کنیم، باید بگویم کشور ورشکست خواهد شد. لطفا بگویید که به این ترتیب چه کسی می خواهد بیمارستان بسازد؟ چه کسی می تواند شبکه های بهداشتی ایجاد کند؟ چه کسی می تواند برای دفاع از کشور سلاح بخرد؟ و سوال مهم تر این که چه کسی می تواند سنگ بنای تولید را در بخش های کشاورزی و صنایع که باعث اشتغال زایی می شوند، بگذارد؟
عده ای می گویند این کارها را به بخش خصوصی می دهیم، بخش خصوصی همه این کارها را می کند و به جای دولت همه این زیرساخت ها را بنا می کند.
بر اساس واقعیت ها، خیلی ساده بگویم، با توجه به تجربه های کشورهای جهان سوم تا زمانی که دولتی فعال و قدرتمند و پاسخگو و شایسته بر سر کار نباشد بخش خصوصی هیچ کاری نخواهد کرد و حتی کارهای سنتی خود را نیز به سختی انجام خواهد داد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/11
انتشار اولیه:پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393/ باز انتشار: سه شنبه 16 اردیبهشت 1393
نظر شما :