بیست و هشتمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
این دولت دشمن صلح است
دیپلماسی ایرانی: امسال سومین سالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، نویسنده و روزنامه نگار مشهور لبنانی را که ماحصل سفر هر ساله وی به امریکا است، با هماهنگی او ترجمه و منتشر می کند. یادداشت هایی که در پی دیدارهای او با مقام های امریکایی در واشنگتن و نمایندگی های جامعه جهانی در نیویورک نوشته شده اند و به دلیل به روز بودن آنها اهمیت خاصی دارند. همانند همیشه نعوم نامی از مصاحبه کننده نمی آورد اگر چه سمت او را ذکر می کند، و به رویه همیشگی اش مصاحبه اش بیش از آن که مصاحبه باشد، گفت وگو و بحثی خواندنی است.
نعوم در مقدمه امسال یادداشت های خود آورده است: در طول 15 سال شاید هم بیشتری که هر سال در ماه مارس به واشنگتن سفر می کنم و نزدیک به پنج هفته ای را که هر سال در آن جا می گذرانم، به اداره های مختلف امریکایی و مراکز پژوهشی متنوع و صاحب نامی که ارتباطات بسیاری با سیاست خارجی و داخلی امریکا دارند، سر زده ام. امسال نیز به عادت هر ساله نزد همه آنها رفتم و به نیویورک که بعضی ها به آن لقب جهان داده اند، نیز سر زدم. با مقام های عالی رتبه نهادهای بین المللی چه اعضای سازمان ملل، چه دیپلمات های کشورهای مختلف و چه پژوهشگران مشهور مراکز پژوهشی فعال در ایالات متحده نیز دیدار کردم و همانند همیشه با برخی از چهره های ذی نفوذ در نهادهای امریکایی و حتی صهیونیستی هم دیدار کردم و به گفت وگو نشستم. در سلسله جدید از یادداشت هایم درباره شرق و غرب جهان عرب و همچنین تحولات خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین ایران اسلامی و ترکیه به طور مفصل خواهید خواند. البته افغانستان و پاکستان و کشوری که به تازگی تهدیدی برای امنیت ملی امریکا شده، یعنی کره شمالی نیز از قلم نینداخته ام. درگیری های فلسطینی – اسرائیلی را نیز فراموش نکرده ام.
در زیر بیست و هشتمین بخش از سلسله نوشته های جدید سرکیس نعوم را می خوانید:
با یکی از مقام های عالی رتبه متنفذ در سازمان یهودیان امریکایی درباره ایران و گفت وگوهای ایران و امریکا و نیاز غرب به مبارزه با تروریسم تکفیری سنی صحبت کردم، درباره ایران جواب نداد و از کنار آن گذشت، سپس گفت: «الجزایر منفجر می شود، سوریه فرو می پاشد و شاید هم ناآرامی هایش تا لبنان و اردن و عراق کشیده شود. لیبی با ثبات نمی ماند و شاید تونس هم چنین شود. اما درباره فرایند صلح به ویژه مذاکرات فلسطینی – اسرائیلی نیز باید بگویم الآن وقتش نیست.»
بعد از آن به سراغ پژوهشگر یهودی امریکایی و موسس مرکز مطالعات خارج از واشنگتن و منتقد نتانیاهو و راست اسرائیلی و کسی که به طور جدی به فکر تشکیل دو کشور مستقل است، رفتم. در ابتدای دیدارمان پرسیدم آیا اوباما به طور جدی بر روی حل منازعات فلسطینی – اسرائیلی کار می کند؟ جواب داد: «در اسرائیل اوبامای دوم یعنی اوبامایی که دور دوم ریاست جمهوری اش را آغاز کرد عموما در این رابطه صحبت کرد. در دور اول ریاست جمهوری اش کاری زیادی در این زمینه نکرد برای این که مشکلات و قضایای داخلی بسیاری داشت و می خواست به آنها برسد و تلاش می کرد تا آن مشکلات را رفع کند. همچنین مشکلات خارجی بسیاری دارد که بسیار حساس و خطرناک هستند و نیاز به دقت فراوان دارد. برای همین او نمی توانست هم زمان هم قضایای داخلی را رسیدگی کند و هم به مشکلات واقعا خطرناک خارجی بپردازد. جان کری، وزیر امور خارجه اش در زمانی که هنوز رسما این سمت را به دست نگرفته بود و به طور غیر رسمی وزیر امور خارجه بود، در سخنرانی ای در موسسه "میدل ایست پروجکت" درباره این موضوع صحبت کرد و اعتقاد خود را بر ضرورت حل منازعات مذکور در سطح عالی و با ضرورت کار جدی بیان داشت. وقتی که به طور رسمی وزیر امور خارجه شد به رئیس جمهور اوباما گفت که مایل است برای حل منازعات فلسطینی – اسرائیلی تلاش کند. اوباما به او گفت: «اگر می توانی کاری کنی و موفق شوی و واقعا اقدامی جدی در جهت حل مشکلات انجام دهی، اقدام کن. اما به حساب و مسئولیت خودت (On your own) من خودم را درگیر آن نمی کنم. اگر بعد از همه تلاش هایت فهمیدی که می توانی کاری جدی و امیدوارکننده ای انجام دهی و می توانی از خلال آن به پیشرفت حقیقی بر سر حل منازعات فلسطینی – اسرائیلی برسی، نزد من بیا و خبرم کن. به وقتش آماده ام که با تو کار کنم و کمکت کنم.»
این پژوهشگر امریکایی یهودی در ادامه افزود: «مهمتر از هر چیز در آمادگی اوبامای دوم این است که او همیشه می پرسد که نتانیاهو و دولت جدیدش بعد از انتخابات مجلس اخیر و بعد از سفر اوباما به اسرائیل تا کجا آمادگی همکاری دارند. به نظر من نتانیاهو درباره تشکیل دو دولت صحبت می کند اما اعتقادی به آن ندارد و کاری هم برای آن نمی کند و حتی در مقابل آن سنگ اندازی می کند و به شهرک سازی ها ادامه می دهد. همچنین به نظر من نگاه به خارج دولتش نیز منطبق بر حقیقت نیست. این دولت بدتر از دولت قبلی است. حزب تندرو یا هر حزبی که در شهرک های یهودی نشین باشد اعتقاد ندارد که سرزمین فلسطینی اشغال شده است و باید به صاحبانش بازگردانده شود و کشور فلسطینی به روی آن تشکیل شود. او می گوید این جا زمین اسرائیل است چگونه بپذیریم درباره آزادی آن از اشغال یا اشغال زمین هایمان صحبت کنیم و بگوییم که ضرورت دارد تا از آن خارج شویم تا کشوری فلسطینی به روی آن تشکیل شود، برای همین اعضایی در حزب مذکور وزارت خانه هایی را به دست گرفته اند که با این شهرک ها و اسکان در آنها ارتباط دارند و برای آن تسهیلات ایجاد می کنند. در کنست کمیسیون نمایندگان همانند کمیسیون مالی شهرک سازی ها را تسهیل می کنند. وزیر دفاع دولت او لیکودی تندرو است. به لیونی مسئولیت عملیات صلح را دادند اما نمی تواند دستاوردی عملا در این زمینه داشته باشد برای این که مشاور نتانیاهو در این کار (مولخو) بسیار تندرو است و خودش همه چیز در همه چیز است. لیونی همچنین نمی تواند در جهت فلسطینی ها برای تحریک فرایند صلح قبل از آن که توصیه ای از نتانیاهو بگیرد کاری کند، نمی تواند قبل از آن که موافقت او را بگیرد در آن جهت کاری از پیش ببرد. فضای راستی حاکم است. چپ ها ضعیف هستند یا تقریبا موجود نیستند. در چنین فضایی فکر می کنی اوباما چه کار می تواند بکند؟
نظر شما :