ایران، ابزار فرافکنی اعراب در خلیج فارس
دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری کشورمان امریکا و اسرائیل را متهم کرد که به دنبال تخریب روابط ایران با جهان عرب هستند و میخواهند فتنه ایرانی – عربی راه بیندازند. اظهارات احمدینژاد در واکنش به وقایع اخیر خاورمیانه که به افزایش تنش میان ایران و اعراب منجر شده، بیان شده است. اما ظاهرا کشورهای عربی به ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس چنین نگاهی ندارند. کشورهای عربی این حوزه که عموما سنی مذهبند و در کشورهایی مثل عربستان و امارات متحده عربی نگاههایشان به افراط کشیده میشود و بحث را حتی بیربط شیعه و سنی میکنند، به نظر میرسد فارغ از دیدگاه ایران موضع میگیرند.
یادداشتی که در روزنامه عرب تایمز، منتشر شده دلیلی بر این ادعاست. در این یادداشت که نگاه پانعربیستی و ضد ایرانی در آن کاملا هویدا است، آمده است: محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران در آخرین سخنرانی خود به این حقیقت توجه نکرد که آنچه جامعه عربی را نگران میکند اساسهای فرهنگی متضاد جمهوری اسلامی ایران با اعراب به ویژه در ناحیه خلیج فارس است. در حالی که پیش از آن و قبل از آن که ایران بخواهد به فکر صدور انقلاب اسلامی بیفتد چنین تهدیدی از سوی ایران متوجه کشورهای عربی منطقه نبود، این تهدید پس از انقلاب اسلامی ایران و سقوط شاه در سال 1979 به وجود آمد. ایران خود را در برابر درگیری و تشدید بحرانی که بر سر سنی – شیعی به وجود آمده مسئول میداند، مسئلهای که احمدی نژاد نیز نسبت به آن هشدار میدهد. اگر چه ما نیز با اظهارات علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران موافقیم که گفت استکبار جهانی ما را به سمتی میبرد که رو در روی هم قرار بگیریم. چگونه است کشوری که خود را اولین مدافع بلامنازع مسلمانان جهان میداند و دفاع از مستضعفان در برابر مستکبران جهان را در راس امور خود قرار داده از جریانی خاص علیه دیگران حمایت میکند؟
نویسنده این یادداشت در حالی که فراموش کرده به حقوق اقلیتها در ایران بیش از همه کشورهای عربی منطقه اهمیت داده میشود، به گونهای که مثلا یهودیان در ایران از حق شهروندی برخوردارند و اجازه انجام هر گونه مناسک مذهبی خود را دارند در حالی که در هیچ کدام از کشورهای عربی یهودیان حتی حق حیات ندارند یا مسیحیان در ایران از حقوق شهروندی برخوردارند در حالی که در هیچ کدام از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس چنین حقی برایشان در نظر گرفته نمیشود، مینویسد: چرا به اقلیتهای قومی در ایرانی که ادعای دفاع از حقوق مستکبرین دارد، توجه نمیشود. چرا سنیهای ایران اجازه ندارند آزادانه به مساجد خودشان بروند؟ و چرا ایران در حالی که میبیند کشورهای همسایه تا این اندازه علیهش موضع میگیرند دست از اظهارات تحریکآمیز بر نمیدارد؟! نظام ایران نمیتواند با این مواضع به خود اجازه دهد که منطقه خلیج فارس به جایی تحت سلطه و نفوذ خود تبدیل شود.
نویسنده روزنامه عرب تایمز فراموش کرده است که ظاهرا آنچه حکام آل سعود و آل خلیفه در بحرین انجام میدهند صرفا برای مقابله با خواستههای به حق شیعیان که آنها را از کمترین حقوق شهروندیشان نیز محروم کردهاند، است، یا رفتار خصمانه عربستان با شیعیان که حکام آل سعود اجازه نفس کشیدن به آنها نمیدهند، در نوع خود بینظیر است مینویسد: ظاهرا ایرانیها فراموش کردهاند که در دولتهای کشورهای حاشیه خلیج فارس شیعیان وزیرند، نماینده مجلسند یا سفیر هستند در حالی که در سه دهه اخیر در ایران هیچ سنی به مقام وزارت نرسیده است. آیا میتوان منکر شد که شمار بسیاری از متفکران و اندیشمندان ایرانی سنی هستند و در حال حاضر نیز سنیهای فرهیخته بسیاری در ایران زندگی میکنند؟
نظر شما :