این همه اشتیاق برای چیست؟
دیپلماسی ایرانی: نزدیک به 32 سال است که ایران و مصر روابط تیرهای دارند. اگر چه تلاشهای بسیاری در این زمینه صورت گرفته ولی تمامی این تلاشها نتیجهای در بر نداشتهاند. به ویژه در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری فعلی تلاشهای بسیاری برای برقراری رابطه عادی با مصر انجام شد ولی هیچ کدام به نتیجه نرسید. دیپلماتهای وزارت امور خارجه کشورمان میگویند که هر گاه کار به مرحله نهایی میرسید، ناگهان همه چیز خراب میشد و به خانه اول باز میگشتیم. به اعتقاد آنها شخص حسنی مبارک، رئیس جمهوری سابق مصر و عمر سلیمان، رئیس سازمان امنیت وی بیشترین تاثیر را در این ناکامیها داشتهاند. حتی احمد ماهر، وزیر امور خارجه اسبق مصر نیز در گفتگویی که در تابستان سال گذشته با خبرآن لاین داشت، اذعان کرد که دستهایی در کار است که اجازه نمیدهد روابط ایران و مصر بهبود یابد.
در حال حاضر ظاهرا این دستهایی که آقای ماهر میگفت از کار برکنار شدهاند. نشانههای آن هم روشن است. آقای نبیل العربی، وزیر امور خارجه جدید مصر بر لزوم از سرگیری روابط با ایران تاکید میکند و بر خلاف اظهارات اکثریت رهبران فعلی عرب میگوید، ایران تهدیدی برای مصر نیست. در مصاحبههای مختلف دیپلماتهای مصری نیز بر گسترش روابط با ایران تاکید شده و هر گونه انتقادی در این زمینه قویا رد میشود. اظهاراتی که سخنگوی وزارت امور خارجه مصر و معاونین وزیر امور خارجه مصر با روزنامه الشرق الاوسط داشتند گواهی بر این ادعا است.
در گذشته دولت مصر بر سر رابطه با ایران از سوی اسرائیل و امریکا به شدت تحت فشار بود و حسنی مبارک هم برای رعایت حال واشنگتن و تلاویو که احساس دینی نسبت به آنها میکرد، اجازه نمیداد که روابط با تهران عادی شود. اما در حال حاضر که خبری از آقای مدیون نیست، طبیعی است که دستگاه دیپلماسی مصر تعریفی تازه در روابط خارجی خود داشته باشد. بهویژه این که انقلابی در مصر صورت گرفته و مردم انقلابی این کشور انتظار دارند که در بعد سیاست خارجی نیز شاهد تحولی شگرف باشند. تحولی که بتوان اذعان کرد مصر پس از مبارک با مصر دوران مبارک تفاوت کرده است.
گشایش صفحه جدید
با آغاز دوران انتقالی مصر این احساس در درون دستگاه دیپلماسی ایران به وجود آمد که دوران عناد حسنی مبارک پایان یافته و میتوان در روابط ایران و مصر تحولی ایجاد کرد. به ویژه این که متحدان جمهوری اسلامی ایران در مصر یعنی اخوان المسلمین دور جدیدی از تحرکات تازه سیاسی خود را آغاز کردند و با تبدیل شدن به یک حزب رسمی، مشارکت در تدوین قانون اساسی جدید مصر و آغاز تحرکات دیپلماتیک ثابت کردند که نقش به سزایی اولا در پیروزی انقلاب مصر داشتهاند و ثانیا قرار است نقشی در خور توجه در آینده سیاسی کشورشان داشته باشند. همچنین شاهد بودیم که هنگامی که مقامات اخوان المسلمین از جمله کمال الهبلاوی، سخنگوی اخوان المسلمین و یکی از مقامات ارشد این جنبش به تهران آمدند و با مقامهای ارشد ایران دیدار کردند تا چه اندازه این دیدارها بازتاب داشت و مورد استقبال افکار عمومی مصر قرار گرفت.
سفر مقامات جمهوری اسلامی ایران به مصر نیز رنگ و بوی تازهای به این مناسبات داد که مهمترین آن سفر محمد خزاعی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل بود که هفته گذشته انجام شد. همزمان فعالیتهای دفتر حافظ منافع کشورمان در قاهره نیز به شدت بالا گرفت به گونهای که مجتبی امانی، رئیس آن هفته گذشته در یکی از برنامههای تلویزیونی مصر گفت که ایران در حال بررسی مکانهای مختلف قاهره برای دایر کردن سفارتخانه است. حتی روزنامههای مصری و عربی خبر از تعیین سفیر جدید جمهوری اسلامی ایران در قاهره دادند و گفتند که احتمالا دکتر علی اکبر سیبویه این سمت را عهدهدار خواهد شد. اگر چه این خبر را رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه رد کرد ولی روزنامههای عربی به تکذیب او توجه چندانی نکردند و در روزهای اخیر روزنامههای مختلف عربی از جمله الاهرام، الشرق الاوسط، الحیات و غیره زندگینامه سیبوی را منتشر کرده و اظهار نظر میکردند که سفیر جدید ایران در مصر فرزند یکی از علمای مطرح ایران است.
در حالی که این گونه به نظر میرسید که ایران عجله بسیاری برای تعیین سفیر در مصر دارد و برای افتتاح سفارت در قاهره دست از پا نمیشناسد، وزارت امور خارجه مصر و شماری از دیپلماتها و مقامهای مصری گفتند که در عادیسازی روابط با تهران نباید عجله کرد و باید با عقل و تدبیر و توجه به مصالح ملی مصر به فکر برقراری رابطه با ایران بود. (1)
این عجله برای چیست؟
بسیاری از تحلیلگران کشورمان بر این اعتقادند که نباید برای عادیسازی روابط با مصر تا این اندازه اشتیاق نشان داد و این گونه وانمود کرد که ما به رابطه با مصر نیاز داریم. به اعتقاد آنها هر وقت ایران نسبت به این رابطه اشتیاق نشان داده طرف مصری عقب نشسته و بر ناز و کرشمه خود افزوده است. برخی از دیپلماتهای قدیم وزارت خارجه کشورمان حتی هشدار میدهند که با نشان دادن این همه اشتیاق کاری نکنیم که مصریها دوباره متوهم شوند و در نهایت رابطهای هم برقرار نشود.
حقیقت ماجرا این است که واقعا ایران برای عادیسازی روابط با مصر عجله دارد و معتقد است که تا همین حالا هم برای برقراری رابطه دیر شده است. البته حق با ایران است، به اعتقاد بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی ایران و مشاوران ارشد نظام در حال حاضر بهترین فرصت برای ایجاد رابطه با مصر مهیا شده و نباید این فرصت را به سادگی از دست داد. چرا؟
1- شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد عرصه سیاسی مصر به شدت تحت نظارت امریکاییها است و آنها از طریق سفارتشان و ارتش مصر این کشور را به شدت تحت کنترل خود دارند و چون ایران سفارتخانهای در مصر ندارد از عرصه رقابت با ایالات متحده عقب افتاده و این مسئله میتواند برای ایران در نهایت گران تمام شود.
2- مصر در حال حاضر در دوران گذار خود به سر میبرد. نزدیک به شش ماه دیگر انتخابات پارلمانی مصر برگزار میشود و به فاصله کوتاهی پس از آن انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. تا آن موقع کشور چندان ثبات سیاسی نخواهد داشت و این مسئله امکان چانهزنی را بالا میبرد و این بهترین فرصت را برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی ایران مهیا میکند.
3- هیچ مشخص نیست که شش ماه دیگر در مصر چه خواهد شد. آیا معادلات بازی به گونهای پیش خواهد رفت که تمایل به ایران بیشتر شود یا این که فضا مجددا رو به تیرگی خواهد گذاشت؟ این بیاعتمادی و نگرانی زمانی بیشتر میشود که شاهدیم که تغییرات چندانی در وزارت امور خارجه مصر نسبت به دوران مبارک نشده و هنوز بسیاری از ارکان نظام سابق این کشور بر سر کارند. از این رو هیچ تضمینی وجود ندارد که این افراد مجددا قدرت را در دست نگیرند و اجازه ندهند که روابط با ایران عادی شود.
4- افکار عمومی مصر در حال حاضر متمایل به ایران است. با توجه به آزادی فضای رسانهای که در مصر پس از مبارک به وجود آمده هر آن این احتمال میرود که علیه ایران سندسازی شود و فضای تبلیغاتی چنان علیه ایران برگردد که آن گاه نتوان امیدی به عادی شدن روابط حداقل در آینده نزدیک داشت. به ویژه این که روابط ایران و ایالات متحده نیز بسیار تیره است و امریکاییها نیز با توجه به اهرمهای رسانهای و قدرتی که در مصر دارند، میتوانند هر آن فضا را علیه ایران تغییر دهند.
5- شیطنتهای اسرائیل را نیز نمیتوان نادیده گرفت. اسرائیل در حال حاضر از توان کافی برای فشار به مصر برای جلوگیری از عادیسازی روابط با ایران برخوردار نیست اما چه تضمینی وجود دارد که در این وانفسای سیاسی مصر فردا روزی دستاویز لازم را به دست نیاورد و زمان را از ایران نرباید و در تخریب روابط مصر با ایران سنگ بزرگی نیندازد؟
6- انتخابات مصر نزدیک است و بیشک رقبای ایران از هماکنون سرمایهگذاری بر احزاب سیاسی مصر را آغاز کردهاند. کشورهای عربی نظیر عربستان و کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده از هماکنون به فکر مهرهچینی برای آینده انتخابات مصرند. این روزها ترافیک طولانی از حضور سیاسیون مصری در سفارت امریکا و عربستان در قاهره گزارش میشود. اما ایران هنوز سفارتخانهای ندارد که در آن جا نیز ترافیک حضور سیاسیون مصری را رقم بزند. این مسئله باعث شده تا ایران از رقابتهای حساس سیاسی مصر یک گام نسبت به کشورهای رقیب و اثرگذار عقب بماند. هر چه باشد ایران نیز مایل است در انتخابات آینده مصر برای متحدانش کرسی جمع کند و آنها را به قدرت نزدیک سازد. حداقل میتواند آنها را برای اثرگذاری بر آینده مصر آماده کند.
7- مصر برای ایران نقشی کلیدی در تحولات منطقهای دارد. هممرزی با غزه و اثرگذاری مستقیم این کشور بر تحولات فلسطین باعث شده تا ایران بیش از پیش به فکر عادیسازی روابط با مصر باشد. به ویژه این که هر آن ممکن است اسرائیل جنگی تازه را در منطقه به ویژه در غزه به وجود آورد و عادی شدن روابط ایران و مصر میتواند کمک بسیاری به یاری رسانی ایران به متحدان فلسطینیاش کند. وانگهی مصر جدید قرار است اهتمام بیشتری به امور فلسطینیان داشته باشد و این مسئله میتواند با اثرپذیری ایران بر سیاست خارجی مصر از طریق عادیسازی روابط برای ایران حیاتی باشد.
8- ایران در بحبوحه تنشهای سیاسی با جهان عرب به سر میبرد. طی دو دهه گذشته کمتر سابقه داشته که روابط ایران با کشورهای عربی به ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که در مقابل انقلابهای مردمی خود نه تنها با مشت آهنین ایستادهاند بلکه حمام خون به راه انداختهاند، تا این اندازه تیره شده باشد. روابط ایران با عربستان سعودی، این رقیب دیرینه مصر در عرصه دیپلماسی عربی به بدترین وضعیت خود طی یک دهه گذشته رسیده است. عربستان حتی در دیدار اخیر وزیر امور خارجه مصر از ریاض از ایران گلگی کرده و حتی به نبیل العربی توصیه کرده قاهره در عادیسازی روابط با ایران عجله نکند. (2) ایران تلاش دارد با عادی سازی روابط با مهمترین و اثرگذارترین کشور عربی فرار رو به جلو در رابطه با جامعه عربی داشته باشد و گشایشی تازه در بنبست سیاسی فعلی منطقه ایجاد کند. رابطه با مصر می تواند دستاوردی بزرگ در این زمینه برای ایران به ارمغان آورد.
9- ایران با توجه به تحرکات ضد ایرانی غرب به ویژه بر سر پرونده هستهای به آینده چندان اطمینانی ندارد. بیشک غرب برای ایران نقشهها کشیده است. ایجاد محوریتی میان ایران – ترکیه – مصر میتواند آیندهای متفاوت برای ایران رقم بزند. این محور اگر امروز شکل بگیرد بسیاری بهتر از آن است که فردا به وجود آید.
به این دلایل دهها دلیل دیگر نیز میتوان اضافه کرد. ولی عدهای همچنان میگویند نباید در عادیسازی روابط با مصر بیش از اندازه اشتیاق نشان داد. پیشکسوتان وزارت امور خارجه به یاد دوران تلاشهای ایران میافتند و به یاد میآورند که از محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق تا علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل، روسای فعلی و سابق مجلس شورای اسلامی همگی به قاهره میرفتند و از مقامات ارشد مصری میخواستند که روابط عادی شود و آنها هم که این همه اشتیاق را میدیدند تنها بر ناز خود میافزودند و تن به عادی سازی روابط نمیدادند. در حال حاضر نیز این نگرانی وجود دارد که تلاشهای مضاعف ما در قاهره ایجاد شبهه کرده و این باعث شود مصریها باز هم دست رد بر سینه ما بزنند.
به اعتقاد آنها اولا، این اندازه که مقامهای ما به مصر میروند مقامهای مصری به ایران نمیآیند. ایران از رئیس پارلمان مصر دعوت کرده که به ایران بیاید، او نیز از این دعوت استقبال کرده و انجام آن را ضروری دانسته و گفته است که در اولین فرصت به ایران میآید ولی این اولین فرصت چه وقت است، هنوز مشخص نیست. در حالی که محمد خزاعی و مقامهای مختلف وزارت امور خارجه کشورمان به مصر سفر کردهاند هنوز هیچ کدام از مقامهای مصری به ایران نیامدهاند. مصریهایی که تا کنون به ایران سفر کردهاند رهبران اپوزسیون و مخالفان نظام مبارک بودهاند. در حالی زمزمه سفر قریبالوقوع علیاکبر صالحی به مصر زده میشود که تا کنون نبیل العربی، وزیر خارجه مصر به رغم این که به ایران و عادی سازی روابط تمایل دارد در هیچ جا صحبت از سفر به ایران نزده است. وی در حالی به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس سفر کرده که هنوز صلاح ندیده از خلبان هواپیمایش بخواهد که مسیر هواپیما را به سمت تهران هم کج کند.
در این میان بحث اقتصادی نیز مطرح است. مصر با بحرانهای شدید اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. به ویژه پس از انقلاب مصر که میزان گردشگر خارجی این کشور کاهش یافت و این مسئله کاهش شدید درآمدهای ارزی این کشور را به دنبال داشت. از سویی صادرات گاز این کشور نیز به دلیل بازنگری در سیاستهای صادرات که در زمان حسنی مبارک بیشتر با معیار رعایت حال غربیها به ویژه اسرائیلیها تنظیم شده بود، کاهش یافته که این مسئله باز هم از درآمدهای مصر کاسته است. بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقادند که باید از این ضعف مصر نهایت استفاده را برد و کاری کرد که این کشور به برقراری رابطه با ایران احساس نیاز کند. اگر اشتیاق ما به برقراری رابطه بیش از اشتیاق آنها باشد این احساس کمرنگ خواهد شد.
1- بی بی سی سه شنبه 30 فروردین
2- العربیه سه شنبه 30 فروردین
نظر شما :