کنگو؛ تراژدی و فاجعه انسانی

۲۵ آبان ۱۳۸۷ | ۱۹:۴۹ کد : ۱۱۲۲۵ نگاه ایرانی
کنگو؛ تراژدی و فاجعه انسانی
جهان متاثر از پیروزی دورگه‌ای سیاه‌چرده به‌نام باراک اوباماست؛ اما در نخستین دهه از هزاره‌ی سوم میلادی، جهان متمدن، همچنان ناتوان از پایان‌دادن به فاجعه‌ای است که در «قاره‌ی سیاه» ادامه دارد. تصاویر تراژدی جاری در کنگو، گاه غیرقابل دیدن است؛ فاجعه‌ای تمام و کمال، در حال تداوم است درحالی که پرشمارند ملت‌هایی که نمی‌دانند همنوعان آنان، چگونه جان می‌سپارند؛ آن هم نه فقط از گرسنگی و تشنگی، که با گلوله و ساطور  و در اوج ناامنی و درحال فرار ...
 
جمهوری دموکراتیک کنگو (زئیر سابق) با وسعتی معادل ۳۵۴/۲ میلیون کیلومتر مربع _ که آن را جزء بزرگ‌ترین کشورهای جهان قرار می‌دهد_  و با جمعیتی حدود ۶۰ میلیون نفر، بیش از ده سال است که جنگ و خونریزی و تجاوز غم‌بار و پرهزینه‌ای را تجربه می‌کند.
از سال 1996 و پس از کودتای لوران کابیلا و گریختن مبوتو سه‌سه‌کو از کشور، جنگی در این کشور آفریقایی آغاز شد که تنها تا سال 2002 به جان‌باختن بیش از چهار میلیون انسان و آوارگی چند میلیون نفر دیگر، منجر گردید. با ترور کابیلا در سال 2002 و به‌ پیشنهاد پسر وی، ژوزف کابیلا _ و با مساعدت چند کشور عمده و سازمان ملل_ دولتی ائتلافی (به ریاست ژوزف و معاونت 4 رهبر اصلی مخالف و شورشی) در سال 2003 شکل گرفت؛ قرار شد که این دولت مقدمات برگزاری انتخاباتی را در سال 2006 برای تعیین رییس‌جمهور، فراهم کند.
 
انتخابات ریاست‌جمهوری پس از 40 سال در این کشور برگزار شد. ژوزف کابیلا، رئیس جمهور، و ژان پیر بمبا، یکی از معاونان وی، بیشترین رای را کسب کرده و انتخابات وارد ‌دور دوم گردید. نظامیان حامی دو رقیب برای سه روز، کینشازا، پایتخت را صحنه‌ی درگیری‌های خونین ساختند. وساطت سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای به جنگ موقتا" پایان بخشید. انتخابات خاتمه یافت و کابیلا رییس‌جمهور شد. اما این، پایان کار نبود. اینک شورشیان توتسی_به رهبری ژنرال لوران انکوندا_ به جدالی بس خونین با دولت کنگو برخاسته‌اند.
 
 انکوندا دولت کنگو را متهم می‌کند که از قبایل توتسی در برابر هوتوهای رواندایی محافظت نکرده است. شبه‌نظامیان هوتو _که متهم به قتل عام نیم میلیون توتسی در رواندا هستند_ از رواندا گریخته و اکنون در کنگو به سر می‌برند. دولت کنگو نیز لوران انکوندا را به دست داشتن در جنایات جنگی در جریان منازعات ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ متهم کرده است.
قابل اشاره است که منازعات فعلی ریشه در خصومت‌هایی قومی دارد که از زمان نسل‌کشی رواندا در سال  ۱۹۹۴ و جنگ‌های داخلی بی‌رحمانه در کنگو پدید آمد. در سال  ١٩٩٤ نیم میلیون توتسی کشته و بیش از یک میلیون نفر آواره شدند.
 
دولت کنگو و شورشیان توتسی، آنگولا، زیمبابوه و رواندا را متهم کرده‌اند که نیرو های خود را برای جنگ در کنگو بسیج کرده اند. ضمن این‌که هر دو کشور جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا هر یک دیگری را به نقض تمامیت ارضی خود متهم می‌کند. گفته می شود رییس جمهوری رواندا بر شورشیان توتسی نفوذ بسیاری دارد؛ ادعایی که گزارش صلح بانان سازمان ملل آن را تایید کرده است.
 
برخورد های دولت کنگو و شورشیان منجر به آواره‌شدن صد ها هزار نفر از شهروندان آن کشور شده است؛ قریب ‌به‌اتفاق آنان، اینک در شرایط بسیار اسفناکی زندگی می کنند. باران های سیل آسای استوایی زندگی آنان را مشکل تر ساخته و آوارگان _و کودکان‌شان_ به زیر سرپناه هایی که از برگ درخت موز یا صفحات پلاستیک ساخته شده پناه برده‌اند. بنا بر گزارش‌ها، هزاران کودک با ناامیدی در گرمای طاقت فرسا چشم‌انتظار دریافت آب و آذوقه‌اند. اوضاع کنگو، بی هیچ تردید، فاجعه‌ی انسانی تمام‌عیاری محسوب می‌شود.
 
17 هزار صلح‌بان سازمان ملل متحد در کنگو فعالند؛ این میزان نیرو از تعداد نیروهای حافظ صلح این سازمان در هر کشور دیگری بیشتر است؛ ولی با وجود این، حضور این نیروها _به سبب پراکندگی جغرافیایی و رویارویی با شورشیان در چندین جبهه مختلف_ منجر به پایان‌یافتن ستیز خونین نشده است.
 
رفت‌وآمدهای دیپلماتیک به کنگو نیز ادامه یافته اما این نیز تاکنون نتوانسته مانع از تداوم تراژدی شود. جاندایا فریزر، فرستاده ارشد آمریکا؛ آلن داس، نماینده ارشد سازمان ملل در کنگو، برنار کوشنر، وزیر خارجه فرانسه؛ دیوید میلی‌بند، وزیر خارجه بریتانیا؛ و لوییز میشل، مسئول توسعه و کمک‌های انسان‌دوستانه اتحادیه اروپا، از جمله شاخص‌ترین مقام‌هایی هستند که پیگیر تحقق آتش‌بس و انجام گفت‌وگو و نیل به توافق میان جوزف کابیلا و پل کاگامه، رؤسای جمهوری کنگو و رواندا، بوده‌اند.
 
گمان می‌رود جنگجویان در خاتمه دادن به منازعات سودی اقتصادی نمی‌بینند. چرا که تمامی طرف‌های درگیر، با بهره‌گیری از سرمایه‌ی منابع معدنی متعدد در کنگو، جنگجویان را تأمین مالی می‌کنند. قابل اشاره است که کنگو از معادن غنی سنگها و فلزات کمیاب (از جمله الماس، طلا، کبالت، جیوه، اورانیوم، و مس) برخوردار است.
 
اجلاس فوق‌العاده‌ی رسیدگی به بحران کنگو در نایروبی، پایتخت کنیا (با حضور رهبران 7 کشور آفریقایی  و نیز بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد ) یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که افزون بر پیگیری‌های سازمان ملل و اتحادیه‌ی اروپا، می‌تواند از تداوم فاجعه پیش‌گیری کند.
آفریقا در حاشیه‌ی جهان توسعه‌یافته، درگیر بحران‌ها و مشکلات متعدد و گوناگون و پرشمار، از جنگ‌ها و ستیزهای خون‌بار و گاه دهشتناک نیز رنج می‌برد؛ کنگو اگرچه بدترین نمونه است، اما تنها کشوری نیست که در قاره‌ی سیاه، درگیر چالش‌های خونین است؛ سومالی،سودان، چاد و... این فهرست را مطول‌تر می‌سازند.
 
«منافع مادی» دولت‌ها در روابط بین‌الملل، سایه‌ی سنگین خود را بر مناسبات مسلط ساخته است؛ چنان سیطره‌ای که گاه «انسان» را به‌تمامی از یاد می‌برد. تراژدی و فاجعه‌ی انسانی در کنگو _ و نیز آفریقا و جهان_ تا هنگامی که معادن و منافع مادی و ایدئولوژی‌ بر «انسان» و «حقوق‌بشر» ترجیح داده شود، ادامه دارد.

نظر شما :