ایران محور پیام القاعده در آستانه ۱۱ سپتامبر

معادلات القاعده به سمت ایران تغییر یافته است؟

۲۰ شهریور ۱۳۸۷ | ۱۵:۰۵ کد : ۲۶۵۹ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
ایمن الظواهری مرد شماره دو القاعده در آستانه هفتمین سالگرد واقعه 11 سپتامبر نوار صوتی منتشر کرده که این بار بر خلاف هر سال نه امریکا، نه اسرائیل، نه روسیه و نه اروپا بلکه ایران را هدف شدید حملات خود قرار داده است.
معادلات القاعده به سمت ایران تغییر یافته است؟

ایمن الظواهری مرد شماره دو القاعده در آستانه هفتمین سالگرد واقعه 11 سپتامبر نوار صوتی منتشر  کرده که این بار بر خلاف هر سال نه امریکا، نه اسرائیل، نه روسیه و نه اروپا بلکه ایران را هدف قرار داده و آن را به شدیدترین حالت ممکن مورد حمله قرار داده است.

 

ایمن الظواهری در این نوار صوتی - تصویری که شبکه الجزیره به نسخه­ای از این دست یافته و در شبکه ماهواره­ای خود پخش کرده است، گفته که وسعت جبهه جنگ القاعده که اسامه بن لادن رهبری آن را عهده دارد، بسیار وسیع است و ضمن آن که تمام عرصه­های عربی و اسلامی را شامل می­شود، پیمان ایرانی – صلیبی را هدف قرار داده است.

 

در این نوار صوتی – تصویری ایمن الظواهری ایران را به همکاری با صلبیون برای هدف قرار دادن امت اسلامی متهم کرده است.

 

ظواهری سخنان خود را با یادآوری 11 سپتامبر آغاز کرد و گفت: «امت اسلامی پس از 11 سپتامبر مورد حمله نظامی، فکری و رسانه­ای صلیبیون قرار گرفته که ابزار آن دولتمردان عرب، مسلمانان و دستگاه­های تبلیغاتی آنها و زمینه­ساز آن ایران بوده است.»

 

وی سپس ضمن ایراد اتهام­های صریح و تندی علیه مقام­های ارشد جمهوری اسلامی ایران مدعی شد، این پیمان ایرانی صلیبی بود که حمله امریکا به افغانستان و عراق را آسان کرد.

 

ظواهری سپس سخنان خود را متوجه افغانستان و عراق می­کند و با تهدید خطاب به دولت افغانستان می­گوید: «شما با کشتن ابویزید المصری ]مرد شماره سه القاعده[ خطای بزرگی مرتکب شدید و به زودی با تنگ­تر شدن حلقه محاصره­ و آشکار شدن ضعف­هایتان به سختی تاوان را پس خواهید داد.»

 

او درباره عراق نیز گفت: «وضعیت جهاد در عراق اکنون چندان خوشایند نیست و کاری که صحوه در عراق مرتکب شده خیانت بزرگی است که به زودی متلاشی می­شود.»

 

چندی پیش نیز یک گروهک تروریستی دیگر وابسته به القاعده که در مرز پاکستان- افغانستان فعال است نوار صوتی منتشر کرد که در آن نیز به ایران و حزب الله حملات تندی شده بود.

 

تغییر معادله

 

انتشار این نوار و اظهارات تند ایمن الظواهری، که به اعتقاد بسیاری او رهبری جریان، تنظيم برنامه ها و تصميم‌گيرى نهايى را بر عهده دارد، به خوبی نشان از تغییر معادلات القاعده به ویژه در منطقه دارد. البته نمی­توان گفت، القاعده دیگر تهدیدی برای ایالات متحده امریکا و غرب محسوب نمی­شود و غربی­ها می­توانند با خیال آسوده سر بر بالین بگذارند. خیر، القاعده دشمن قسم خورده غرب است که شاید در برخی مواقع برای رسیدن به مصالحی دست به معامله با آن بزند اما دشمنی اش را هیچ گاه مخفی نمی­کند.

 

اما ظاهرا معادله تازه­ای را برای خود تعریف کرده است. ایران هدف تازه­ای است که ظاهرا نقشه­های تازه­ای نیز برای آن دارد. می­توان حدس زد که القاعده به چه دلیل ایران را در زمره دشمنان خود به شمار آورده و آن را وارد سیبل خود کرده است.

 

دلیل نخست اينکه، ایران در همسایگی القاعده قرار دارد. القاعده در افغانستان، پاکستان و عراق بیتوته کرده و هر سه آنها با ایران هم­مرز هستند. از سوی دیگر القاعده مد‌ت‌ها است که پیروزی چشمگیر عملی بر روی زمین به دست نیاورده است. نفوذ عناصر آن در اروپا و امریکا به شدت کاهش یافته به گونه­ای که از انجام هر گونه عملیاتی عاجز شده است. در روسیه و منطقه قفقاز نیز مشت آهنین مسکو آن چنین خشن و قدرتمند است که دیگر به کوچکترین جنبنده نزدیک به القاعده اجازه نفس کشیدن نمی­دهد. در عراق نیز به شدت ضربه خورده و حملات تروریستی آن بسیار کاهش یافته است. مضافا بر آن متحد استراتژیک خود در آن کشور یعنی حزب بعث را از دست داده و تمام اینها سبب شده که شکست­های سنگینی متوجه آن شود. در افغانستان نیز حملات ناتو و مبارزه­های مسلحانه آنها با القاعده به قدری شدید شده است که تلفات القاعده بسیار بالا رفته که با مرگ ابویزید المصری اوج آسیب­پذیری آن به خوبی نشان داده شد.

 

بنابر این القاعده به دنبال یک راه خروج برای کسب پیروزی می­گردد. نزدیک­ترین جا ایران است. ایرانی که از لحاظ ایدئولوژیک و عقیده تضاد شدیدی با آن دارد. غرب هر چقدر مدعی شود که ایران با القاعده همکاری می­کند، باز نمی­توان تصور کرد روزی ایران و القاعده با یکدیگر از در دوستی در آیند. زیرا ایران کشورى شیعی است که تفکرات وهابی در آن هیچ جایگاهی ندارد و القاعده که در حقیقت وهابی تندرو است در هر حالتی آن را دشمن شماره یک خود می­داند. از همین رو است که القاعده ایران و غرب را در کنار هم می­گذارد و آن را در یک سنگ دشمن اصلی خود معرفی می­کند.

 

دلیل دیگر که به نوعی با دلیل نخست هم مرتبط است، وجود گروهک تروریستی جندالله در ایران است که به گفته رسانه­های ایران به القاعده ملحق شده است. این گروهک تا کنون چندین عملیات تروریستی در ایران انجام داده که ماجرای تاسوکی و ربودن کادر نیروی انتظای نمونه­ای از آنها است. جندالله به تازگی تهدید کرده که قصد دارد دامنه فعالیت­های خود را تا تهران گسترش دهد. حال صدور نوار صوتی ظواهری در آستانه سالگرد 11سپتامبر این نکته را به ذهن می­آورد که القاعده احتمالا نقشه­هایی برای انجام فعالیت­های تروریستی در تهران دارد.

 

دیگر این که فعالیت­های منطقه­ای ایران تماما بر خلاف مواضع القاعده بوده است. ایران میزبان حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان بود و از آن به گرمی استقبال کرد و در عراق نیز بی­محابا از دولت شیعه نوری مالکی حمایت می­کند. در همین حال بر لزوم مبارزه بر تروریسم از نوع القاعده­اش تاکید دارد و در همین راستا در آخرین اقدام بلافاصله پس از انتخاب آصف علی زرداری به سمت ریاست جمهوری پاکستان به وی تبریک گفت. آصف علی زرداری فردی است که زخم عمیقی را به تازگی از القاعده متحمل شده و قسم خورده است با آنان به طور قاطع مبارزه کند. یادداشتی که وی در روزنامه الاتحاد در روز 5 سپتامبر یک روز قبل از انتخابش به سمت ریاست جمهوری پاکستان نوشت و در سایت دیپلماسی ایرانی نیز منتشر شد، دلیلی بر این ادعا است.

 

تهدید القاعده به کام ایران

 

در این میان می­توان گفت، ایران در صورتی که بازی خود را به خوبی انجام دهد، می­تواند نهایت بهره را از اظهارات ایمن الظواهری ببرد. تمام رسانه­های جهان حملات ظواهری به ایران را تیتر نخست صفحات خود کردند. این قبل از آن که تهدیدی برای ایران باشد که هست، منافع بسیاری را برای ایران می­تواند به دنبال داشته باشد.

 

ایران اکنون با خیال آسوده می­تواند، تهدیدهای غرب را که دائما آن را به همکاری با تروریسم متهم می­کند از خود بزداید و با اشاره به اظهارات ظواهری به دنیا بگوید که خود نیز در تیررس تهدیدهای القاعده قرار دارد و حتی تهدیدی که متوجه آن است از دنیای غرب بالاتر است زیرا با قلمرو القاعده در افغانستان، پاکستان و عراق مجاورت مرزی دارد.

 

از سوی دیگر این موضوع می­تواند ایران و غرب را به یکدیگر نزدیک کند. زیرا اکنون ایران و غرب دو دشمن مشترک در منطقه دارند که تمامیت ارضی و امنیت ملی آنها را به طور یکسان تهدید می­کند. این موضوع می­تواند دیدگاه­ها و نظریات ایران و غرب را به یکدیگر نزدیک کند. در این میان این نزدیکی دیدگاه­ها ممکن است ثمرات مثبتی را برای ایران به همراه آورد که از جمله آن همراه شدن غرب با بسیاری از خواسته­های ایران است.

 

در همین حال ایران می­تواند با عزمی جزم­تر به فکر تقویت جایگاه امنیت ملی خود باشد. زیرا در صورتی که با همین بهانه بتواند غرب را با خود همراه سازد، آن گاه پشتوانه قویتری در مقیاس جهانی برای تقویت امنیت ملی خود به همراه خواهد داشت.

 

در این میان حرکت مرموزی نیز به چشم می­خورد. کشورهای عربی هم­زمان با اظهارات ایمن الظواهری حملات تازه­ای را علیه ایران انجام داده­اند. عربستان سعودی علیه ایران موضع گرفته و امارات متحده عربی نیز بر سر جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی جنجال تازه­ای به راه انداخته است. دولت مصر نیز به بهانه­های مختلف مواضع تندی را علیه ایران اتخاذ کرده است. همچنین امارات اعلام کرده، از ترس حمله احتمالی به ایران و این که شاید ایران پس از این اتفاق بخواهد انتقام خود از غرب را از امارات بگیرد، خواستار خرید 7 میلیارد دلاری تجهیزات موشکی پیشرفته از امریکا شده است. در همین حال چند روزی است مطبوعات و رسانه­های عربی حملات سازمان یافته و تندی را علیه ایران آغاز کرده­اند. شبکه العربیه و الجزیره خبرهای دروغی را علیه ایران منتشر می­کنند و روزنامه الشرق الاوسط و الحیات نیز نزدیک به یک هفته است که مقاله­های تندی را علیه ایران منتشر می­کنند. شاید شیوخ عرب و مقام­های مذهبی عربستانی و اماراتی به واسطه اعتقاد شدید به وهابیت و تمایل بسیار به القاعده به دولت­های خود فشار می­آورند که علیه ایران موضع بگیرند.

 

اما با تمام این احوال اکنون فرصت تازه­ای برای ایران به دست آمده که با استفاده از آن و دستاویز قرار دادن اظهارات ایمن الظواهری آن هم در آستانه 11 سپتامبر نهایت استفاده را بکند و آن روی چهره خود را نیز به جهانیان نشان دهد. چهره­ای که نزدیکی منافع به غرب و اشتراک در بسیاری از مصالح لزوم آشکار شدنش را ایجاب می­کند.­

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :