ایران در منطقه به برخوردهای استراتژیک روی آورد
روابط با همسایگان در مرز هشدار
دیپلماسی ایرانی: حضرت امام عموما کمتر به مسائل ریز در سیاست خارجی وارد می شدند. اما یکی از مسائلی که همواره مورد تاکید ایشان بود دوستی با همه دنیا بود. ایشان تاکید می کردند در روابط با کشورهای دیگر جهان باید دشمنی ها کاهش یابد و بر دوستی ها تاکید شود. در این بین ایشان همواره به مسئولین دولت وقت گوشزد می کردند که اولویت اول ایران در سیاست خارجی باید برقراری روابط خوب با همسایگان باشد و اولویت دوم را نیز برقراری روابط پایدار با کشورهای اسلامی می دانستند. تاکید حضرت امام بر روابط با همسایگان از این جهت حائز اهمیت است که هر کشوری که بتواند رابطه خوبی با همسایگان خود برقرار کند هزینه های امنیت ملی خود را کاهش می دهد. همسایه ها به دلیل نزدیکی جغرافیایی و نبود مشکل مسافت هم می توانند در تامین امنیت ملی همدیگر بسیار موثر باشند و هم با تامین دو جانبه نیازها می توانند در ابعاد اقتصادی، فنی و سایر همکاری ها به صورت هم افزایی از مزیت های یکدیگر استفاده کنند و به چارچوب های همکاری های منطقه ای دست یابند. ریشه توجه رهبران مدبر دنیا بر این که رابطه با همسایگان با اهمیت است این است که برقراری روابط استوار با همسایگان می تواند هزینه ها و مشکلات کشور را کاهش دهد. در مقابل در صورتی که روابط با همسایه ای دچار چالش علاوه بر مسائل دیگر می تواند این خطر امنیتی را به وجود آورد که این همسایه به محلی برای فعالیت های دشمنان تبدیل شود. در فرهنگ دینی ما هم "الجار ثم الدار" می تواند اهمیت همسایه و تاکید بر روابط خوب با همسایگان را نشان دهد.
طبیعتا سیاست جمهوری اسلامی نیز همواره بر این اصل استوار بوده است. این به این معنا نیست که در سی سال گذشته در روابط ما با همسایگان هیچ مشکلی وجود نداشته است، اما ما ضمن حفظ منافع و حقوق تغییر ناپذیر خود و دفاع از تمامیت ارضی کشورمامن تمام تلاش خود را به کار گرفته ایم که در رابطه با همسایگان با کوچکترین مشکلی مواجه نشویم. اگر استثنای عراق را کنار بگذاریم می بینیم که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران روابط ایران با کشورهای همسایه هیچ گاه به تنش شدید و تخاصم نینجامیده است.
در مورد عراق نیز واضح است که ایران به دنبال تنش با این کشور نبود بلکه کشورما مورد حمله عراق قرار گرفت. دیدیم زیاده خواهی و رویکرد تهاجمی صدام به ایران محدود نماند و به کویت هم حمله کرد و ماهیت رژیم صدام بیشتر بر همگان آشکار گشت. رژیم دیکتاتور صدام وصله ناچسب و دولت مریض و ناراحتی در منطقه بود که با همه همسایگان خود دچار مشکل بود و طبعا جنگ ایران و عراق را باید در این چارچوب تحلیل کرد. چرا که ما در رابطه با همسایگان نهایت حسن نیت را همواره داشته ایم و تلاش کرده ایم که این روابط مشکل دار نشود.
اما متاسفانه به نظر می رسد در دولت های نهم و دهم ما آن ملاحظات و مسائلی که همیشه در رابطه با همسایگان رعایت می کردیم چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این مسئله به علاوه شرایط کلی منطقه موجب شده که وضعیت روابط ما با همسایه ها به مرز هشدار برسد.
نگاهی کوتاه به اخبار هر روزه رسانه می تواند نشان دهد که ما در روابط خود با همسایگان در وضعیت مطلوبی به سر نمی بریم. روابط ما با همسایگان جنوبی مان (کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس) در بدترین وضعیت در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران قرار دارد و این را از اخبار رسمی و غیر رسمی می توان دریافت. قطعا اعتراض امارات به سفر یک شهروند ایرانی (در هر جایگاهی) به قطعه ای از سرزمین ایران باید با جدیت محکوم شود. اما مسئله اصلی شرایطی است که منجر به چنین اعتراض و موضع گیری می شود. یعنی قطعا به دلیل ضعف دیپلماتیک ما فضایی ایجاد شده است که وقتی سفر رئیس جمهور به ابوموسی صورت می گیرد امارات به همراه دیگر کشورهای همسایه جنوبی به چنین موضع گیری هایی اقدام می کنند.
همسایه شمالی ما یعنی جموری آذربایجان نیز از دیگر همسایگانی است که می توان روابط نامناسب دوجانبه با ایران را به راحتی از لابلای اخبار هر روزه رسانه ها دریافت. احضار مکرر سفرا از سوی دو طرف و اعتراضات دو جانبه نشانه ای از این موضوع است. این در حالی است که آذربایجان از معدود کشورهایی است که دارای اکثریت شیعه است. یعنی جمهوری آذربایجان یکی از کشورهایی است که می تواند در چارچوب روابط خارجی ما اهمیت یابد و قطعا باید توجه دقیقی به این کشور شود. ناگفته نماند که این حق طبیعی ایران است که از فعالیت گروههای تروریستی و دشمنان ایران در آذربایجان گلایه کند ولی ما در این مورد نیز باید ببینیم چه سیاست ها و مواضعی منجر شده که آذربایجان در چنین راهی گام بردارد و به راحتی با کنارگذاشتن ملاحظات سابق چنین تصمیماتی را اتخاذ کند؟
همسایه مهم غربی ایران یعنی ترکیه نیز از جمله همسایگانی است که سرد و پرتنش شدن روابط با این کشور می تواند هشدار آمیز باشد. در زمان دولت میرحسین موسوی یک قرارداد امنیتی بین ایران و ترکیه منعقد شد که تا الان مبنای کار دو طرف برای حل مشکلات بوده است و تا کنون نیز موثر بوده است و هرگونه مسئله ای در مرزها و مسائل امنیتی کنترل کرده است. ولی ما اخیرا خصوصا پس از بالاگرفتن اختلاف نظر ایران و ترکیه در مورد سوریه شاهد موضع گیری های منفی بی سابقه ای بین ایران و ترکیه بوده ایم که در صورت تداوم می تواند بسیار نگران کننده باشد. ترکیه از بسیاری جهات برای ما حائز اهمیت است و ما باید تلاش کنیم که اختلاف نظرها و مشکلات موجود با این کشور را با رویکرد مثبت حل کنیم.
متاسفانه در چند هفته اخیر، اختلاف نظر ایران و دولت افغانستان در مورد پیمان استراتژیک کابل- واشنگن سردی هایی را در روابط دو جانبه ایجاد کرده است. افغانستان از کشورهای همسایه است که ما در چند دهه اخیر به خاطر ناامنی در این کشور بسیار دچار مشکل شده ایم. در این راستا ایران تلاش های زیادی کرده و هزینه های فراوانی را متحمل شده است تا از امنیت در این کشور و مردم افغانستان حمایت کند. منافع ملی ایران اقتضا می کند که افغانستان کشوری امن و آرام باشد تا مسائل و مشکلات این کشور اعم از بحث مواد مخدر و تروریزم به کشور ما سرریز نشود. مرزهای طولانی ما با افغانستان قطعا ایجاب می کند که ما با این کشور بهترین روابط را داشته باشیم و با همکاری دو جانبه از بروز ناامنی و مشکلات امنیتی جلوگیری کنیم. قطعا حق ایران برای اعتراض به نیروهای خارجی در این کشور محفوظ است اما نباید شرایطی را رقم زد که همه تلاش های چند دهه گذشته برای برقراری روابط خوب با افغانستان با بی درایتی از بین برود.
با توجه به وضعیتی که در یکی از دو سال اخیر در روابط ما با همسایگان وجود دارد به عنوان کسی که مسائل سیاست خارجی را رصد می کند واقعا نگران هستم و احساس می کنم روابط ما با همسایه ها به مرز هشداررسیده است. این مسئله ای است که باید به آن رسیدگی کرد و نباید بیش از این مورد بی توجهی قرار گیرد. مخصوصا این که ما در حال حاضر مسائل و مشکلاتی با برخی کشورهای قدرتمند در جامعه جهانی داریم. هرچند ما به دنبال حل آن مشکلات هم هستیم ولی به هر ترتیبی بخواهیم این موضوع را حل کنیم باید با همسایگان بیشتر ارتباط داشته باشیم. در حالی که اگر روابط ایران با همسایگان در سی سال گذشته را بررسی کنیم می بینیم ما الان در بدترین شرایط هستیم. مرتبا مسائل به نقطه ای می رسد که نسبت به یکدیگر هشدار می دهیم و جنگ تبلیغاتی با بعضی کشورها شکل می گیرد. این ها مسائلی است که نمی توان به سادگی از آن گذشت. غربی ها و به خصوص آمریکاییها در تک تک این کشورها پایگاههایی با هدف کنترل یا مقابله با ایران درست کرده اند. در این شرایط ما باید در جهت عکس آن چیزی که برای منافع ملی ایران ضرر دارد حرکت کنیم. من احساس می کنم که توجه لازم را به این مسئله مبذول نمی کنیم. باید به این مسئله فکر کرد که اگر وضعیت از مرز هشدار بگذرد چه خطراتی ممکن است متوجه کشور شود. باید این مسئله را در مجموعه مشکلات کنونی کشور دید. متاسفانه ما در حال حاضر از برخی از مشکلات داخلی هم رنج می بریم که نیاز به درایت در سیاست خارجی را افزون می کند. مسئله تحریم ها وضعیت اقتصادی ما را نیز دچار مسائلی کرده که باید به آن دقت کنیم. در این شرایط اگر از روابط با همسایگان غفلت کنیم و اجازه دهیم برخی مسائل و اختلاف افکنی های غرب این روابط را تیره کند قطعا هزینه های سنگینی برای کشور به همراه خواهد داشت.
سیاست خارجی ما در زمان جنگ با عراق در این مورد می تواند مد نظر ما قرار گیرد. در آن زمان ما با همه مسائل و اختلافاتی که به دلیل جنگ با بسیاری از کشورها داشتیم در روابط با کشورها خصوصا همسایگان مدارا می کردیم تا مطمئن باشیم که در جنگ تحمیلی عراق آنها در کنار عراق نمی ایستند. در شرایطی که دشمنان ایران هر روز کشورمان را تهدید می کنند و ما را تحت فشار قرار داده اند، باید به ایجاد رابطه منطقی و بسیار خوب با همسایگان بیشتر توجه کنیم. باید تلاش کنیم که روابط استراتژیک این کشورها با ایران هر روز برایشان مهم تر شود و منافعشان در گرو روابط با ایران باشد و به این دلیل بیش از پیش ملاحظات ما را رعایت کنند. این مسائل توجه جدی نیاز دارد که متاسفانه در حال حاضر به نظر نمی رسد این توجه مبذول شود./16
نظر شما :