ایران و ترکیه هیچ وقت رقیب هم در منطقه نمیشوند
شما درباره ترکیه تحقیقات تازهای انجام دادهاید؛ درباره ترکیه جدید، دیپلماسی آن و جامعه ترکیه سخنرانیهایی کردهاید. پرسش اول من این است که، ترکیه جدید یعنی ترکیه اردوغانی چه رابطه ای با اتحادیه عرب و جامعه عربی دارد؟ به ویژه این که شاهدیم ترکیه تلاش دارد بر سیاست خارجی کشورهای عربی تاثیر مستقیم بگذارد و همان طور که میدانید تلاش دارد رابطه تجاری آزاد با اعراب به ویژه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس برقرار کند. و همه اینها یعنی اینکه ترکیه نگرش جدیدی را در روابط خارجی خود آغاز کرده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
- من فکر میکنم باید تمرکز بیشتری بر روابط خارجی ترکیه داشته باشیم. من به کشورهای عربی بسیاری سفر کردهام و از نزدیک رفتارهای آنها را بررسی کردهام. آنها رابطه بسیار جالبی در رابطه با ترکیه دارند. کشورهای عربی گمان میکنند که داشتن رابطه با ترکیه برایشان بسیار مفید خواهد بود و گسترش رابطه با کشوری چون ترکیه که یک کشور مسلمان است میتواند در رابطه آنها با اروپا بسیار مهم و اثرگذار باشد. البته من فکر میکنم این دیدگاه دیپلماسی ترکیه مختص به قرن حاضر نیست. المانها و دلایل بسیاری وجود دارد که ایجاب میکند ترکیه و کشورهای عربی روابطی به این گستردگی با یکدیگر داشته باشند.
- آیا شما با دیپلماسی جدید وزیر امور خارجه ترکیه یعنی آقای داوود اوغلو که تلاش دارد تئوری تازهای را در روابط خارجی ترکیه پیاده کند، موافقید؟ آیا واقعا او تلاش دارد نگرش تازهای را در سیاست خارجی ترکیه حاکم کند؟ نگرشی که به احیای امپراطوری عثمانی قدیم تعبیر میشود؟
- من فکر میکنم این ایده بیشتر یک ایده ایدئولوژیک است تا یک ایده حقیقی و واقعی. اگر به ایده امپراطوری عثمانی توجه کنیم میبینیم که چنین دیدگاهی دیگر جنبه واقعگرایانه ندارد. من همچنین گمان نمیکنم دیپلماسی ترکیه بتواند به این سمت حرکت کند. بسیاری از سیاستمداران ترکیه ترجیح میدهند مانند کشورهای همسایه خود تغییر کنند. اما درباره این دیدگاه و ایده باید بگویم این یک ایده قدیمی متعلق به قرن نوزدهم است که نمیتواند برای زمان حال جذاب و مفید باشد و من فکر میکنم برای دوران کنونی بسیار بسیار پیش پا افتاده و غیر قابل قبول باشد. این ایده صرفا یک ایده ایدئولوژیک در حد شعار است و نمیتوان جایگاه عملیای برای آن تصور کرد.
- درباره رقابت ترکیه و ایران در منطقه چه نظری دارید؟ ایران تلاش میکند بر سیاست داخلی و خارجی کشورهای عربی اثر بگذارد و ترکیه نیز تلاش دارد رابطه مشابهی با کشورهای عربی داشته باشد. بسیاری از کارشناسان بر این اعتقادند که ایران و ترکیه با یکدیگر رقابت دارند تا اعراب را بیش از پیش به خود نزدیک و جذب کنند. آیا شما با این دیدگاه آنها موافقید؟
- نه زیاد. من فکر میکنم دو دلیل وجود دارد که میتواند در تضاد با این دیدگاه باشد. نخستین دلیل این است که ایران در میان کشورهای عربی تلاش بسیار دارد تا استثانائاتی قائل شود و آنها را در خود حل کند. همان طور که میدانید ایران در لبنان چنین سیاستی را دنبال میکند، با برخی از گروههای عراقی امروزه چنین رابطهای دارد و همچنین تلاش میکند تاثیراتی منحصر به خود را بر برخی گروههای فلسطینی مثل حماس بگذارد. جهان عرب به این سیاست ایران به دیده شک و تردید مینگرد. آنها بر این باورند که ایران میخواهد ایدئولوژی خود را در میان کشورهای عربی پیاده کند و همچنین تلاش میکند سابقه تاریخی و باستانی خود را در میان اعراب زنده کند.
از این رو من فکر میکنم این دیدگاه با سیاستهای ترکیه کاملا تضاد دارد و در مقابل این میتواند فرصت بهتری را برای ترکیه به وجود آورد. چرا که ترکیه سیاست خود را بر این استوار کرده که سوابق تاریخی دیگر سپری شده و توسعه این دیدگاه دیگر برایش امکانپذیر نیست. علاوه بر آن ما شاهد همفکری برخی کشورهای عربی با ترکیه هستیم که مثلا از لحاظ مذهبی میتواند در مقایسه با ایران ترکیه را به اعراب بیشتر نزدیک کند. منظورم همان دیدگاه شیعه و سنی است. بنابر این من فکر میکنم ایران شانس زیادی برای رقابت با ترکیه ندارد.
از سوی دیگر من گمان نمیکنم که ترکیه هم شانس بهتری داشته باشد. با وجود این که از وضعیت بهتری نسبت به ایران در میان کشورهای عربی برخوردار است؛ اما نقشی که ترکیه میتواند در میان کشورهای عربی بازی و رهبری کند به نظر من چندان واقعگرایانه و مبتنی بر اندیشههای رئالیستی نیست. به نظر من برای ترکیه بیشتر این مهم است که شرایط خود را به گونهای پیش ببرد که بتواند کشورهای عربی و مسلمان را به سمت خود بکشاند تا بتواند مثلا در رابطه با امریکا و غرب نیز پیشروی آنها باشد. این میتواند برای ترکیه امیتاز مهمی محسوب شود. اعراب نفت دارند و ترکیه تکنولوژی و توسط این تکنولوژی توانسته با غرب به خصوص امریکا مرتبط باشد. اعراب به تکنولوژی نیاز دارند. آنها میتوانند از طریق ترکیه به فکر فروش کالاهای خود در اتحادیه اروپا باشند. رابطهای که میان ترکیه و اروپا بسیار عمیق است و میتواند در رابطهاش با کشورهای عربی نیز بسیار موثر باشد.
به نظر من ترکیه اکنون همین دیدگاه را دنبال میکند؛ مثلا ببینید نوع رابطه ترکیه با سوریه، مصر، لبنان و حتی اردن بر همین اساس است. بنابر این من فکر میکنم به همین دلایل دیپلماسی ترکیه در مقایسه با ایران میتواند در میان کشورهای عربی بهتر برای خود جا باز کند. اگر ترکیه بخواهد به فکر رهبری دیپلماسی در میان کشورهای عربی باشد در مقایسه با ایران بسیار راحتتر میتواند عمل کند. چرا که همان طور که گفتم از این لحاظ کشورهایی مثل سوریه، مصر، لبنان و غیره میتوانند رابطه بهتری با ترکیه داشته باشند. این شانس برای ایران کمتر است. از این رو من فکر میکنم این که بگوییم ایران و ترکیه برای نفوذ خود و گرفتن رهبری منطقه با یکدیگر در رقابتند، چندان واقعی نباشد.
- نظر شما درباره اثرگذاری ترکیه بر روی برخی پروندههای منطقهای مثل برنامه هستهای ایران، سیاستهای عراق، مذاکرات اعراب و اسرائیل، مذاکرات سوریه و اسرائیل یا مذاکرات فلسطین و اسرائیل چیست؟
- من فکر میکنم ترکیه در این زمینهها میتواند نقشی اساسی ایفا کند. اما در همین حال نقشش نیز بسیار محدود است. مثلا در رابطه با عراق باید بگویم ترکیه بیشتر تمایل دارد ایران در این پرونده نقشآفرینی کند. برای این که ترکها همیشه با یک چالش بزرگ در عراق مواجه بودهاند. آن چالش هم مربوط به مرزهایشان است. گروههای کردی مثل پ.ک.ک مشکلات بسیار جدی و سختی را برای ترکیه ایجاد کردهاند. از این رو ترجیح میدهند این پرونده را به ایران بسپارند که حساسیتهای کمتری در عراق بر میانگیزد. نفوذ ایران در عراق بسیار بیشتر از نفوذ ترکیه در این کشور است و این میتواند برای ترکیه مفیدتر باشد که مثلا برای خلاصی از شر کردها در مرزهای خود از نفوذ ایران در عراق استفاده کند.
- اما میبینیم در موضوع بمبگذاریهای بغداد که اخیرا انجام شد و تنش سوریه و عراق را در پی داشت، ترکیه بسیار فعال عمل کرد.
- بله من با این حرف شما موافقم. اما اگر بخواهیم درجهبندی کنیم، میبینیم که سیاست ترکیه بیشتر بر این استوار است که هنگامی که تنشی در روابط مثلا سوریه و عراق به وجود میآید، خود را پایدار نگه دارد. یعنی تلاش میکند سیاست خود را به گونهای تغییر دهد که سیاست اصلی خودش چندان دچار تزلزل نشود. ما این رفتار را در رابطه ترکیه با کشورهای عربی نیز میبینیم. حتی میخواهم بگویم سیاست ترکیه با کشورهای غربی مثل آلمان و فرانسه نیز به همین گونه است. چرا که چنین سیاستی درهای تازهای را در عرصه دیپلماسی برای ترکیه میگشاید که میتواند بر اساس آن به منافع خود برسد.
بنابر این مثلا در مورد سوریه از آنجا که این کشور روابط بسیار عمیقی با ایران دارد و همزمان مثلا با برخی گروههای فلسطینی نیز از روابط بسیار نزدیکی برخوردار است، در چنین مواقعی ترکیه تلاش میکند روابط خود را با آنها محدود نگه دارد تا در همین رابطه به منافع خود برسد. ترکیه در سیاست خارجی خود از راههایی استفاده میکند که خود نقشآفرین اصلی نباشد بلکه مکمل سیاست خارجی کشورهای دیگر مثل ایران باشد.
ادامه دارد...
نظر شما :