سه نوع مختلف ملت و دولت در خاورمیانه وجود دارد
پروفسور «یوخن هیپلر» نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر و استاد دانشگاه در علوم سیاسی و امور خاورمیانه مدتی است که در ایران بسر میبرد. دکتر هیپلر برای بررسی اوضاع خاورمیانه و لمس کردن تحولات آن سفرهای متعددی را به منطقه انجام داده است. وی تا کنون چندین بار به کشورهای پاکستان، عراق، لبنان، افغانستان، اردن، مصر، امارات متحده عربی و دیگر کشورهای خاورمیانه سفر کرده است.
ایران آخرین کشوری است که وی به تازگی به آن سفر کرده است. تحلیلگر دیپلماسی ایرانی که در سخنرانی آقای هیپلر در دانشنامه اسلام معاصر حضور داشته، با وی گفت و گویی اختصاصی انجام داده است که بخش اول آن را ملاحظه می کنید.
عکس ها از دیپلماسی ایرانی؛ سهام الدین بورقانی
دیپلماسی ایرانی: دکتر هیپلر اجازه بفرمایید از دموکراسی در خاورمیانه صحبت کنیم. همان طور که مستحضرید و خود هم به آن در صحبتها و سخنرانیهایتان اشاره کردهاید، خاورمیانه از مشکلات بسیاری رنج میبرد. ما در خاورمیانه شاهد مشکلات شدید آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، علمی و بسیاری مشکلات دیگر را هستیم. با وجود این مشکلات و شرایط سخت حاضر آیا به نظر شما رسیدن به دموکراسی ممکن و آسان هست یا گمان میکنید که به هیچ عنوان به این زودیها نمیتوان به دموکراسی رسید چون اوضاع بسیار آشفته است؟
یوخن هیپلر: رسیدن به دموکراسی سخت نیست، گرچه نمیتوان گفت، کمآسانی هم نیست. ببینید در اروپا رسیدن به دموکراسی قرنها طول کشید. آنجا نیز مشکلات بسیار زیادی بود که مردم سالها با آنها درگیر بودند و دست و پنجه نرم کردند. مثلا سه قرن یا حتی دو قرن پیش شما اگر درباره دموکراسی در آلمان صحبت میکردید، شاید کار بسیار اشتباه و خطرناکی به نظر میرسید.
بنا بر این به سرعت نمیتوان به هر چیزی رسید. رسیدن به دموکراسی کار چند ماه و چند سال نیست. من قبول دارم که خاورمیانه مشکلات بسیاری دارد. همان طور که شما هم میدانید درخاورمیانه مشکلات اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، سیاسی و غیره بسیاری وجود دارد. فضای دموکراتیک همان طور که میدانید در جاهایی مانند عراق، افغانستان، فلسطین و غیره با مشکلات بزرگی مواجه است.
فضای سیاسی درونی کشورهای خاورمیانه استبدادی و دیکتاتوری است. در بسیاری از کشورهای منطقه چنین وضعیتی حاکم است. در بسیاری از آنها شیوه استبدادی بسیار گسترده و عجیب و غریب است. همین موضوع خود دلیلی است بر این که خاورمیانه نیازمند دموکراسی است. اگر همه چیز خوب و عالی بود آن موقع این سئوال پیش میآمد که خوب به دنبال چه هستید. طبیعی است که مشکلاتی وجود دارد که مردم خواهان دموکراسی هستند.
یعنی این که درست است که مشکلات بسیار بزرگ هستند ولی این بدان معنا است که وجود این مشکلات بزرگ نیل رسیدن به دموکراسی را ایجاب میکند. من موافقم که مشکلاتی هست اما همچنین وجود همین مشکلات است که باعث میشود ما به فکر چاره باشیم و کاری بکنیم.
دیپلماسی ایرانی: برخی از کارشناسان معتقدند که مردم در برخی از کشورهای خاورمیانه به رسیدن به دموکراسی احساس نیاز نمیکنند. مثلا در کشورهایی مانند امارات متحد عربی، قطر، عمان و غیره مردم چندان به فکر دموکراسی و رسیدن به آن نیستند و از این رو حرکتی هم برای رسیدن به آن انجام نمیدهند . آیا شما با این دیدگاه موافقید؟
یوخن هیپلر: بله. من معتقدم سه گونه متفاوت از دولتها و نظامها در کشورهای منطقه وجود دارند. یک گونه کشورهایی هستند که مردم آن دموکراسی را نیاز خود میدانند و تلاش دارند تا به آن برسند.
بخش دیگر کشورهایی هستند که خواهان دموکراسی هستند اما تحولات جهانی به گونهای است که مانع از رسیدن آنها به دموکراسی میشود. مثلا سیاستهای دیپلماتیک ایالات متحد برای برخی کشورها به گونهای است که روند برقراری دموکراسی را در آنها به تاخیر میاندازد.
سومین کشورها، کشورهای عمدتا اقتصادی و ثروتمندی هستند که عموما از منابع سرشار نفت برخوردارند و چنان بر اقتصاد تسلط دارند که روندهای اجتماعی و سیر زندگی مردم را خود اداره و راهنمایی میکنند. بله اینها کشورهایی هستند که برای رسیدن به دموکراسی با مشکلات فراوانی رو به رو هستند.
در چنین جوامعی، همان طور که خود شما هم میدانید، دولت سخنگوی هر آنچه خود تشخیص میدهد باید باشد است و مردم نقش چندانی ندارند. همان طور که گفتید، مشابه این وضعیت را در میان کشورهای امارات متحده عربی، بحرین، قطر، عمان و همانند آنها میتوان دید. چنین جوامعی چندان به دنبال دموکراسی نیستند و برای رسیدن به آن هم تلاش نمیکنند.
از این رو من معتقدم که جوامعی همانند سوریه، مصر و یمن بسیار با جوامع کشورهای امارات و قطر و بحرین متفاوتند زیرا وضعیت اقتصادی آنها کاملا متفاوت است.
دیپلماسی ایرانی: برخی معتقدند که نفت بزرگترین سد در کشورهای منطقه برای رسیدن به دموکراسی است. نظر شما در این زمینه چیست؟ آیا به نظر شما وجود نفت در برخی کشورها همانند عربستان سعودی و کویت این اجازه را به مردم نمیدهد که به دموکراسی برسند چون ابزار بزرگ نفت وجود دارد؟
یوخن هیپلر: من معتقدم که وضعیت کاملا به گونه دیگری است. به اعتقاد من، در نهایت سه مدل حکومت در خاورمیانه وجود دارد که هر سه مدل مشکل زا هستند. یک، کشورهایی که از اقتصاد نفتی برخوردارند. چنین دولتهایی بواسطه برخورداری از ثروتهای نفتی خود را بینیاز از مردم میدانند. بنا براین دموکراسی برای مردم چنین کشورهایی میتواند یک هدیه باشد که با آغوش باز آن را میپذیرند.
دوم، کشورهایی هستند که وضعیتشان بسیار پر گره و پیچیده است و معمولا نظام حاکم بر آنها متشکل از اعضای یک گروه وابسته به یک جریان است. کشورهایی مانند سوریه و مصر از چنین مشکلی برخوردارند.
در چنین کشورهایی اگر این نظامها بطور ناگهانی حذف شوند مشکلات بسیار بزرگی بوجود میآید. در عین حالی که وجود همین نظامها خود مشکلات متعددی را بوجود آورده است. اینها تلاش میکنند مردم را خود رهبری کنند، سازماندهی کنند و جریان و زندگی مردم را خود هدایت کنند.
پس تا اینجا شما با دو مشکل رو به رو شدید یکی نفت و دیگری نظامهای سازمانی یا گروهی.
ولی مشکل سوم دیگری هم هست. مشکل سوم کشورهایی است که نظامهایشان تزریقی است و از کشورهای دیگر بواسطه قدرتهای خارجی بر کشورشان حاکم شده است. مانند عراق و افغانستان و فلسطین. موقعیت آنها شاید بسیار محکم و قوی باشد اما قدرت آنها بواسطه رابطه و حمایتی است که با خارج برقرار است.
رسیدن به دموکراسی بسیار سختتر از آن چیزی است که تصور میشود. صلح، اصلاحات و حرکت رو به جلو برای رسیدن به دموکراسی مقولههایی است که با مشکلات جدی در کشورهای خاورمیانه رو به رو شده است.
بنا بر این وجود چنین مشکلاتی شاید تا کنون وضعیت را به حد انفجار نرسانده باشد اما وضعیت را بسیار سختتر کرده و روز به روز هم سختتر میشود. من نمیخواهم بگویم که برای رسیدن دموکراسی کدام کار باید انجام شود یا باید چه چیزی را تجویز کرد.
اما میخواهم بگویم که کشورهای مختلف مشکلات مختلفی دارند که نتایج مختلفی را رقم میزنند. ما نمیتوانیم مشکلات آنها را یکسان بدانیم مشکلاتی است که میتواند حتی با کشورهای آمریکای جنوبی نیز متفاوت باشد.
دیپلماسی ایرانی: برخی از کشورها همانند عربستان سعودی به نظر میرسد که از هیچ گروه اپوزسیون برخوردار نیستند که بخواهد با آنها در بیفتد یا سیاستهای آنها را به چالش بکشد. ضربالمثلی وجود دارد که میگوید عربستانیها همیشه مخالف خود را میخرند. به اعتقاد سردمداران عربستانی هر مخالفی ارزشی دارد که میتوان آن را خرید. به نظر شما با وجود چنین موقعیتی مردم باید چه بکنند تا به دموکراسی و خواسته خود برسند؟
یونخن هیپلر: به اعتقاد من وضعیت مردم عربستان سعودی بسیار متفاوت و پیچیدهتر از بسیاری از کشورهای دیگر منطقه است. وضعیت اپوزسیون در عربستان بسیار متفاوت است. در آنجا گروههای سلفی هستند که مخالف دولت هستند اما گمان نمیکنم وجودشان به سود دموکراسی باشد.
همان طور که میدانید در عربستان گروههای شیعه مخالف دولت هستند که در بخشی از عربستان سعودی فعالند. اما آنها از قدرت سیاسی بزرگی برخوردار نیستند و نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
اما باید یک چیزی را هم شما در نظر داشته باشید و به گروههای مخالف نظام عربستان اضافه کنید. آن هم شاهزادههای عربستانی هستند که مخالف دولت عربستان سعودیاند و بسیاری از آنها در خارج به سر میبرند. اما همان طور که من و شما میدانیم، آنها هم کاری از پیش نمیبرند و فعالیتی علیه نظام انجام نمیدهند.
در این میان شما در عربستان سعودی نقش ویژه علما را نیز مشاهده میکنید. آنها کسانی هستند که با خانواده سلطنتی تماس دارند اما از خانواده سلطنتی نیستند. بعضی وقتها دیدهایم که با دولت و نظام همراه میشوند و بعضی اوقات هم سیاستی مغیر با نظام اتخاذ میکنند.
خب من اینها را گفتم تا به اینجا برسم که شما شاهد شاهزادهها، خانوادهها، گروهها و فرقههایی هستید که مخالف دولت و نظام عربستان هستند اما همانند گروههای مخالف در کشورهای دیگر اپوزسیون به حساب نمیآیند.
عربستان کشور قانونمداری نیست تا دولتمردان آن بر اساس یک قانون مدون عمل کنند. اما من احساس میکنم که عربستان سعودی در لایههای میانی نظام خود به مشکلاتی بر خورده است. آنها در حال توسعه هستند اما در بسیاری موارد مواضع علما مشکلاتی را برای توسعهشان ایجاد کرده است. علما تاثیر بسزایی در بسیاری از تصمیمگیریهای دولت عربستان دارند و این خود مشکلی برای آنها به وجود آورده است.
اگر به یاد بیاورید، عربستان سعودی چند سال پیش بسیار ثروتند شده بود و پولهای کلانی از نفت به دست آورده بود و بطور کلی مشکل اقتصادی نداشت. اما اکنون که قیمت جهانی نفت افزایش پیدا کرده عربستان سعودی نیز به مشکلاتی برخورده است. این بدان معنا است که ایجاد محدودیت برای مردم باعث جلوگیری از توسعه میشود. حداقل آن توسعه که در گذشته میشد، اکنون دیگر مشاهده نمیشود.
در حقیقت من معتقدم اگر توسعه جدی صورت نگیرد پیشرفت دموکراتیک چندانی نیز در عربستان شاهد نخواهیم بود. ما باید تغییراتی را در عربستان سعودی ببینیم. ممکن است برخی از این تغییرات خوشایند هم نباشند. مثلا گروههای سلفی که جدیترین مخالفان دولت به حساب میآیند باعث بوجود آوردن دموکراسی نخواهند شد.
دیپلماسی ایرانی: برخی کارشناسان معتقدند که دموکراسی یک سم برای خاورمیانه است. مثلا تاماس فریدمن معتقد است از آنجا که فرهنگ و فهم اجتماعی مردم خاورمیانه رشد نکرده در صورت برقراری دموکراسی و برگزاری انتخابات آنها به گروههای رادیکال و احزاب تندرو رای میدهند. مثلا همان چیزی که در فلسطین در مورد حماس مشاهده شد یا مسئلهای که اکنون در مصر بر سر اخوانالمسلیمن مطرح است. به اعتقاد فریدمن دموکراسی برای چنین جوامعی سم است. زیرا مردم در چنین جوامعی میروند به بدترین افراد رای میدهند. نظر شما در این باره چیست؟
یوخن هیپلر: به نظر من این ایده یک نظر کاملا ضد دموکراتیک است. اگر مردم به پای صندوقهای رای رفتهاند و به کسی یا گروهی رای دادهاند، این موضوع به آنها مربوط است و به من ارتباطی ندارد. ما نمیتوانیم بگوییم چرا مردم چنین چیزی انتخاب کردهاند.
اگر مردم آمریکا به جورج دبلیو بوش رای دادهاند، این به مردم آمریکا مربوط است. از نظر من انتخاب دولت بوش غلط، احمقانه و بسیار وحشتناک بود. اما در عین حال فکر میکنم مردم آمریکا حق دارند به پای صندوق رفته و به هر کس که خود مایلند، رای دهند.
مدتها پیش ما در آلمان دولتی داشتیم که مردم آن را انتخاب کرده بودند اما اصلا از آن راضی نبودیم و حتما هم نباید بار دیگر به چنین دولتی رای دهیم. اما آنچه به من مربوط است و من باید میتوانم درباره آن بگویم....
دیپلماسی ایرانی: حتی اگر چنین دولتی بخواهد به دنیا و مناسبت بینالمللی لطمه بزند و بخواهد آرامش جهانی را تحت تاثیر قرار دهد؟
یوخن هیپلر: بله، بله، فلسطین یک مشکل بزرگ جهانی است. اما مشکل فلسطین در حقیقت موضوع اشغال آن است. حماس با اشغال مخالف است. از این رو من گمان میکنم خیلی مهم است که هنگامی که میخواهیم درباره مشکلات جهان و مثلا مسئله صلح فلسطین صحبت کنیم تمام جوانب آن را ببینیم.
مثلا در مورد فلسطین ما باید موقعیت جهانی را ببینیم، موقعیت فلسطین را بسنجیم، موقعیت اسرائیل را مورد بررسی قرار دهیم و سپس درباره مسائل و محدودیتهای دموکراتیک آن بحث کنیم.
اما اگر بخواهیم از دور به مسئله نگاه کنیم و وقایع درون آن را بررسی نکنیم نمیتوانیم به درک صحیحی برسیم. از این رو باید به داخل هر موقعیتی رفته و مسائل را از درون بررسی کنیم. مثلا در مورد لبنان، ایران و سوریه یک طرف هستند و ایالات متحده و متحدانش در طرف دیگر. این مسئله میدانید که چه صدمات شدیدی به لبنان وارد میآورد. این موضوع بسیار دردناکی است اما وقتی که لبنان را مورد بررسی قرار میدهیم باید این موضوعها را در نظر داشته باشیم.
بنا بر این من فکر میکنم ما باید توجه بیشتری به هسته مشکلات داشته باشیم. اگر نیاز داریم که بهترین راه حل را برای مسئله فلسطین و اسرائیل بیابیم باید سیاست حماس را نیز مد نظر داشته باشیم. حماس از برخی تصمیمها و سیاستهای اتخاذ شده خشنود نیست. حماس هم خواستههایی دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
حماس جزئی از جامعه فلسطینی است. طرفداران حماس ریشه در جامعه فلسطینی دارند. آنها با القاعده بسیار متفاوتند. القاعده برای ابراز مخالفت خود به مردم حمله میکند و مردم را به کشتن میدهد. همان کاری که در عراق و افغانستان کرد. آنها برای نشان دادن مخالفاتشان اقدام به کشتن مردم بیگناه میکنند.
از این رو من فکر میکنم بهترین کار این است که همانطور که اروپا و آمریکا هم گفتهاند حماس را به سمت یک انتخابات جدید سوق دهیم و از مردم بخواهیم مجددا در رای گیری شرکت کنند. به نظر من این یک ایده صحیح و درست است و باید حتما انجام شود. به اعتقاد من اگر هم قرار است حماس از قدرت سیاسی فعلی خود کنار رود بهترین کار برگزاری انتخابات جدید و تقاضا از مردم برای شرکت در انتخابات است. اگر بخواهیم به شیوه فعلی عمل کنیم و حماس را از همه چیز و همه گونه فعالیت سیاسی قطع و عزل کنیم نتایج بدتری بدست میآوریم.
اکنون مردم در کرانه باختری و غزه از وضعیت بسیار بدی رنج میبرند. فقر بالا است، مردم برق ندارند و اوضاع وخیم انسانی هر روز فاجعهآمیزتر میشود. به اعتقاد من آن کاری که آمریکا و اروپاییها انجام دادهاند، اشتباه بسیار بسیار بزرگی بوده است. من با حماس موافق نیستم ولی کارهای آنها نیز به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
دیلماسی ایرانی: نظر شما درباره خاورمیانه بزرگ چیست. آیا با توجه به مشکلاتی که امریکا در خاورمیانه به آن برخورده میتوانیم در آینده شاهد خاورمیانهای متفاوت با وضعیت فعلی باشیم؟
یوخن هیپلر: به نظر من برای بررسی موضوع خاورمیانه بزرگ باید به عقب برگردیم. یعنی به زمان بعد از جنگ سرد. در آن موقع آمریکاییها فکر کردند که با حذف شوروی از گردونه رقابت جهانی میتوانند تغییرات عمدهای را در اروپای غربی، اروپای شرقی و خاورمیانه ایجاد کنند و نگرشها و حکومتهایی مطابق با ایده و نظر خود بوجود آورند. این برنامه آنها بود. اما اکنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
شما میبینید در ایران حکومتی بر سر کار است که کاملا رو در روی ایالات متحد آمریکا قرار دارد. آنها با وجود آن که به عراق حمله کرده و نظام آن را سرنگون کردند وضعیت در آنجا هم باب میلشان نیست.
در افغانستان نیز اوضاع بر همین منوال است. در اروپا و حتی در آمریکا مخالفتها با سیاستهای آمریکا بسیار افزایش یافته و روز به روز هم گستردهتر میشود. در فلسطین هر چه تلاش کردند اوضاع بهتر پیش رود چنین نشده و الآن اوضاع در آن منطقه کاملا متفاوت است. در سال 2006 در لبنان دیدم که آمریکا باوجود حمایتهایی که از مخالفان حزبالله میکرد شکست تلخی خورد.
بنا بر این اگر بخواهیم چنین وضعیتی را بر روی نقشه ببینیم، میبینیم که منطقهای وجود دارد که از افغانستان آغاز شده و شامل ایران، سوریه، عراق، فلسطین، لبنان است و تا فلسطین میرسد. میبینیم که منطقه چندان باب میل امریکاییها نیست. منطقه شاید خشنود باشد از این که به سمت دموکراسی و تبدیل شدن به جامعه دموکراتیک در حرکت است اما باب میل مریکاییها نیست.
از این رو میتوان گفت، طرح خاورمیانه بزرگ اکنون مرده است. نقشه آنها در عراق و افغانستان شکست خورد...
دیپلماسی ایرانی: یعنی شما گمان میکنید که حمله آمریکا به عراق و افغانستان اکنون شکست خورده است؟
یوخن هیپلر: مطمئنا. آمریکا در عراق کاملا شکست خورده است. وقتی نیروهای نظامی آمریکا وارد عراق شدند و آن کشور را اشغال کردند در آن موقع جی گارنر فرمانده نیروهای آمریکایی بود.
وی در بغداد در برابر تقریبا 215 نفر از همکارانش گفت، ما کاملا پیروز شدهایم و ظرف 90 روز آینده به واشنگتن باز میگردیم. ببینید 90 روز. پنتاگون فکر میکرد، به عراق حمله کرده، بغداد را تصرف میکنند، صدام حسین را از قدرت خلع میکنند و هدایت امور را به فردی مثل احمد چلبی میدهند و همه چیز به همین راحتی تمام میشود. این یک ایده کاملا کلی بود.
این طور نشد و این ایده عملی نشد. امریکاییها در عراق ماندند و هنوز هم ماندهاند، بیش از چهار هزار نفر از سربازانشان را از دست دادهاند. حال ما حرفی از صدها هزار کشته و زخمی و آواره عراقی هم نمیزنیم. امریکاییها در عراق موفق نشدند. این هم شیوه رسیدن به دموکراسی نیست. مردم عراق اکنون آب آشامیدنی ندارند. برق ندارند. در بغداد مردم 8 ساعت در روز برق ندارند...
دیپلماسی ایرانی: خوب این مشکلات قبلا هم بود. اینها مشکلاتی است که در زمان صدام هم بوده است؟
یوخن هیپلر: بله، این هم مسئلهای است. صدام حسین یک دیکتاتور مطلق بود. وی فردی بود که کشورش را از تمام دنیا جدا کرد و به انزوای مطلق کشاند. اما ایالات متحد بزرگترین قدرت جهان است. امریکا اکنون بهتر از صدام حسین عمل نکرده است. مسئله اینجاست. انزوایی کوچک که صدام حسین ایجاد کرد باعث نفرت مردم شد. امریکا نیز کاری مشابه کرده است. پس از سالها حضور در عراق امریکا نیز همان شیوه را اتخاذ کرده است. مسئله این جاست. انتقادها دقیقا در همین جاست. امریکا بهتر از صدام عمل نکرده است. در برخی موارد، حتی اگر بر اساس فکر آمریکاییها هم بسنجیم، آنها بدتر از صدام عمل کردهاند...
دیپلماسی ایرانی: یعنی شما با الگو و متد دموکراتیکی که در عراق پیاده شده مخالفید، بله؟
یوخن هیپلر: مطمئنا. دموکراسی توسط مردم یک کشور به دست میآید. من نمیتوانم به ایران بیایم و دموکراسی را با زور به وجود بیاورم. این یک ایده بسیار وحشتناکی است. شما به عنوان یک ایرانی یا عربستانی یا پاکستانی باید بر اساس موقعیت خودتان به دموکراسی برسید. دموکراسی یک هدیه از خارج یا از طرف بیگانگان نیست. مردم باید با آن بر بخورند تا به آن برسند. چیزی است که باید با خواستن از دولت و فشار بر آن بدست آورد. این بسیار مهم است. من معتقد نیستم که نیروی نظامی میتواند دموکراسی با خود به همراه بیاورد.
]ادامه دارد[
نظر شما :