آینده مبهم روند خلع سلاح پ.ک.ک
پژاک و ی.پ.گ در چه مسیری خواهند رفت؟

نویسنده: محمد مهدی ملکی، کارشناس مسائل منطقه
دیپلماسی ایرانی: سرانجام پس از مدتها کش و قوس و گفتوگوهای متعدد میان بازیگران فعال در این عرصه و البته متعاقب فراخوان و پیام ویدئویی بنیانگذار و رهبر زندانی پ.کک در خصوص لزوم کنار گذاشتن سلاح و رویکرد مسلحانه این گروه و حرکت در مسیر عقلانیت و روی آوردن به نقش آفرینی سیاسی و اجتماعی، روز جمعه ۲۰ تیر برابر با ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۵، نیروهای گروه مزبور در اقداماتی نمادین برخی از تجهیزات و سلاحهای خود را آتش زدند.
در این مراسمهای نمادین که حامل پیامهایی برای طرفهای مشخص در لایههای زیرین اجرا و برگزاری آنها بود (برابری تعداد گریلاهای زن و مردی که سلاحهای خود را به آتش سپردند یا از اصل چرایی عدم تحویل سلاحها به دولت ترکیه و امحای آنها و مواردی دیگر) و مورد توجه رسانههای منطقهای و حتی جهانی هم قرار گرفت برخی سیاسیون کُرد و ترک هم حضور داشتند و طی آن برخی نیروهای این گروه در اقدامی نمادین به ترک سلاح و تبعیت از رهبر دربند خود پرداختند.
فارغ از اینکه به مرحله تکامل رسیدن، اجرایی شدن وعدههای دو طرف و به خصوص دولت ترکیه در قبال کُردها در جامعه ترکیه نیازمند گذر زمان است تا بتوان راستی آزمایی اقدامات دو طرف را مورد ارزیابی قرارداد؛ باید گفت که ابعاد مختلف پیدا و پنهان این فرایند به مرور و با جلوتر رفتن مسیر مشخص میشود.
البته در همین مرحله هم سؤالات مهم و اساسی وجود دارد از جمله آنکه چرا دولت ترکیه پس از چهار دهه انکار قومیت کُردی در کشورش تصمیم به نزدیک شدن به آنها گرفته است؟ شاید برخی پاسخ دهند چرا که تحقق این مهم میتواند بر نتایج انتخابات پیش روی ترکیه اثر بگذارد و از این منظر برای حزب عدالت و توسعه اردوغان حائز اهمیت است.
یا شاید در بُعد منطقهای آنکارا از اینکه قدرت و نفوذ رژیم اسرائیل در سوریه جدید بیشتر از آنها شود نگران است و اقدامی پیشدستانه بر اساس تحلیل و پیش بینی از آینده شرایط منطقه را انجام داده است (گفتوگوهای میان دولت ترکیه و نیروهای کُردی از یک سال پیش آغاز شده است). ترکیه در سوریه احساس استیلا و برتری دارد و بر اساس محاسبات راهبردی خود نمیخواهد بازیگر دیگری چون تلآویو رقیب منطقهای او تلقی شود و آینده شمال و شرق سوریه را به سود خود تغییر دهد. از این روی با نزدیک شدن به پ.ک.ک و مجاب کردن رهبر زندانی آن، در پی اتحاد با آنها برآمده است.
یکی از موضوعات مبهم و اساسی دیگر در این فرایند روشن نبودن این مسأله است که خلع سلاح به پ.ک.ک محدود است یا شاخههای دیگر آن به خصوص یپگ و پید در سوریه و پژاک را هم شامل میشود؟ اگر این خلع سلاح از سوی آنها پذیرفته نشود آیا فرماندهان ارشد پکک در این مسأله قبول مسئولیت میکنند و پاسخگو هستند؟
در همین ارتباط و برای آینده امنیتی منطقه که بتوان کماکان امیدوار به برقرای صلح پایدار بود باید دید که آیا فعالیت مسلحانه و نظامیگری پژاک و شاخه سوری پکک افزایش پیدا میکند یا کاهش؟ اگر این مهم محقق نشود و شاخههای دیگر پ.ک.ک از روند کنار گذاشتن سلاح به دستور رهبر زندانی خود (اوجالان) تبعیت نکنند به نظر میآید که فرایند مذکور در حد یک نمایش سیاسی و تبلیغاتی و محدود به یک بازه زمانی کوتاه مدت به منظور انتفاع دو طرف و تأمین برخی اهداف پشت پرده باشد و صرفا میتوان به تغییر نام و رویکرد پ.ک.ک دلخوش بود که این نیز امری حداقلی است.
مقابله با تروریسم در ابعاد و مصادیق گسترده آن به بررسی ابعاد مختلفی نیازمند است که یکی از آنها کنار گذاشتن سلاح و رویکرد مسلحانه است، دیگری قطع شریان اقتصادی و مالی گروههای مزبور است که تامین کننده منافع آنهاست که در این مهم باید توجه داشت که فعالیتهای اقتصادی ممنوعه پ.ک.ک نیز باید مورد توجه قرار گیرد و نسبت به آن ملاحظات لازم را انجام داد.
رسیدگی به وضعیت و اقدامات ناقض حقوق بشری سران شاخههای دیگر پ.ک.ک از جمله پژاک که زندگی بسیاری از شهروندان کُرد ایرانی و خانوادههای آنها را در سالهای متمادی به سیاهی کشاندند و آنها را از حقوق اولیه زندگی از جمله تماس با خانواده و دوستان، آزادیهای فردی و حتی در اختیار داشتن تلفن همراه نیز منع کرده بودند نیز میتواند یکی از دستورکارهای دولت ترکیه برای تکمیل فرآیند صلح و جامعه دموکراتیکی باشد که دنبال میکند. در واقع محاکمه سران این گروهها و لزوم پاسخگو بودن آنها در برابر آسیبدیدگان میتواند به برقراری عدالت نزدیکتر باشد.
در خاتمه آنکه بهتر است دولت ترکیه برای ترمیم و بهبود وجهه حقوق بشری خود نسبت به تعیین وضعیت «کودک سربازان ایرانی» مفقود شده در پ.ک.ک و شاخه ایرانی آن، پژاک، و همچنین چگونگی نحوه «بازگشت امن اعضای این گروه» و بازپروری آنها نیز اقدامات لازم را انجام دهد که این موارد نیز در راستای ایجاد صلح و ثبات تاثیرگذار است.
نظر شما :