فرصتی که برای ایران فراهم شده است

شش در مقابل یک؟!

۲۴ خرداد ۱۳۹۷ | ۱۶:۵۴ کد : ۱۹۷۷۱۸۰ نگاه ایرانی خاورمیانه
نصرت الله تاجیک در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: این ایران است که باید تصمیم بگیرد می خواهد با همپیمانان منطقه ای آمریکا رو در رو باشد و در دو جبهه بجنگد و یا سنگهایش را با آمریکا وا بکند و به سمت موضعی انتقادی اما همراه با ایجاد گفتمانی استراتژیک حرکت کند؟!
شش در مقابل یک؟!

دیپلماسی ایرانی: مجموعه تحولات مربوط به اجلاسی که قبلا گروه هشت خوانده می شد و بدلیل موضعگیری اروپا علیه روسیه بدلیل قضایای اوکراین و کریمه و اخراجش از این مجموعه ابتدا به گروه هفت و هم اکنون به دلیل تبعیت سفت و سخت ترامپ از: 1- شعار " امریکا اول" و 2- سیاست تامین هزینه امنیت کشورها توسط خودشان، به گروه شش در مقابل یک تبدیل شده نشان از آن دارد که ظرفیت جدیدی برای بازی بین المللی ایران جهت کمینه کردن اثرات خروج آمریکا از برجام بوجود آمده است. البته این گزاره را با دو تحفظ باید بیان کرد:
1-  این اختلاف اقتصادی به دلیل وزن اقتصاد آمریکا در دنیا و ناچاری اروپا برای همکاری با امریکا هم از جهت استفاده از تولیدات آمریکائی (فن آوری، خدمات و کالا) و هم نیاز به دسترسی به بازار آمریکا برای صدور کالاهای تولیدی خود، بالاخره به نحوی مرضی الطرفین حل خواهد شد. ترامپ برای ماندن در دور دوم ریاست جمهوری خود نیاز به ادامه ترویج یکجانبه گرائی در مقابل تمام تلاشهای اروپا برای چند جانبه گرائی از بعد از جنگ جهانی دوم دارد تا نتایج آن را به رای دهندگانش که عموما کارگران (صنعتی و کشاورزی) سفید پوست هستند بفروشد و آنها را در حمایت خویش در صحنه نگه دارد.
2-  از این فرصت چگونه و با چه رویکردی می خواهیم استفاده کنیم. بطور واضح تر:
1-  آیا می خواهیم از این اختلافات ترانس آتلانتیکی نقش و جایگاه و طبیعتا توانمندیها و ظرفیتهای خود را در کنار اروپا قرار گرفتن و در مخالفت با آمریکا مصروف کنیم؟ یا
2-  این اختلافات را موهبتی بدانیم که موضع دو طرف را تضعیف کرده و درصدد گرفتن امتیاز از دو طرف برآئیم؟ و یا
3-  سنگ بزرگ را علامت نزدن دانسته و مشکلات خود را اولویت بندی کرده و به سمت حل آنها با آن طرف برآئیم؟
بدیهی است اروپا نه به دلیل علاقه و اعتماد به ما بلکه از ترس مخاطرات امنیتی بعد از فروپاشی برجام درصدد حفظ آن است. اما همین میزان هم برای تداوم همکاری با اروپا کافی است و لذا منطقی تر آن است که این گونه فرض کنیم که همکاری با اروپا تحصیل حاصل است و خوب است زمینه سازی مناسبی برای تعامل با طرف دیگر یعنی آمریکا برائیم. البته هدف این تعامل نیز باید مشخص شود که:
1-  ایا قصد گرفتن زهر اقدامات ترامپ را داریم و یا
2-  واقعا می خواهیم به تدریج مشکلات خود با آمریکا را رفع و رجوع کنیم؟
هر کدام از این سناریوها می تواند به راه های متفاوتی بیانجامد و گزینه های متفاوتی در جلوی پای سیاست خارجی کشور قرار دهد. اجازه دهید کمی بیشتر تحفظ اول را توضیح داده و نگاهی به اثر و یا سایه ان بر تحفظ دوم داشته باشم. در این زمینه به مصاحبه اخیر یوشکا فیشر، یکی وزرای امور خارجه پیشین آلمان با نشریه اشپیگل که رابطه حسنه ای هم با ایران داشته است اشاره می کنم. وی معتقد است بدتر شدن روابط ترانس آتلانتیک به دست ترامپ باعث جدا شدن اروپا از آمریکا و بهم خوردن نظم جهانی موجود که بر اساس همکاری تجاری چند جانبه شکل گرفته، شده است. وی می گوید ترامپ دارد عملا از طریق تغییر الگوی اقتصادی کشورها مخصوصا کشورهای اروپائی و چین که مدل اقتصادیشان بر اساس صادرات تنظیم شده است توازن قدرت جدیدی را به نفع هژمونی آمریکا رقم می زند. وی به صراحت اعلام می دارد با توجه به ضعیف بودن قدرت اروپا در مقابل امریکا برای حفاظت از برجام و آسیب پذیری قاره اروپا، آینده برجام نیز در مخاطره است. با این توضیحات و از آنجا که ترامپ گفته است "خروج امریکا از برجام، رفتار ایران در خاورمیانه را تغییر داده و امیدوار است در آینده نزدیک، ایران هم مثل کره شمالی برای توافقی تازه پای میز مذاکره بیاید!" یا:
1-  اوضاع و پیچیدگیهای خاورمیانه را نمی شناسد، یا
2-  سهل می گیرد تا بازی برد- برد تمام شود و یا
3-  مثل بقه حرفهایش است و حساب کتاب ندارد و چندی بعد توسط خودش و یا تیمش تکذیب و یا اصلاح می شود.
حالت اول برای جهان فاجعه و منطقه زیانبار است و حالت دوم دربی باز کرده تا ایران هم یک قدم جلو بگذارد. و این ایران است که باید تصمیم بگیرد می خواهد با همپیمانان منطقه ای آمریکا رو در رو باشد و در دو جبهه بجنگد و یا سنگهایش را با آمریکا وا بکند و به سمت موضعی انتقادی اما همراه با ایجاد گفتمانی استراتژیک حرکت کند؟!


نظر شما :