لزوم جلب اعتماد متحدان امریکا در منطقه
آیا میتوان جلوی هستهای شدن خاورمیانه را گرفت؟
نویسنده: ریچارد نفیو
دیپلماسی ایرانی: وقتی که ایران و 5+1 در ژوئن گذشته به توافق هسته ای دست یافتند، بسیاری از نمایندگان کنگره، تحلیلگران امور خاورمیانه و دولت های حاشیه خلیج فارس نسبت به تحریک رقبای ایران در منطقه برای دستیابی به سلاح هسته ای هشدار دادند.
در ارزیابی های انجام شده در مورد رقبای ایران در منطقه، شامل مصر، ترکیه، عربستان سعودی و امارات مشخص گردیده که احتمال اشاعه تشلیحات هسته ای در منطقه بسیار کم است. با این حال گام هایی وجود دارد که مقامات واشنگتن می توانند با توجه به آنها، این احتمال را به صفر برسانند.
1-اطمینان از رصد و اجرای دقیق برجام
2-تقویت توان جمع آوری اطلاعات آمریکا در مورد فعالیت های ایران در زمینه اشاعه تسلیحات هسته ای و به اشتراک گذاری این اطلاعات با شرکای اصلی آمریکا
3-جلوگیری از اقدامات آتی ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای
4-تلاش برای گنجاندن ابزارهای رصد و ارزیابی تعبیه شده در برجام در پادمان های معمولی آژانس بین المللی انرژی اتمی که در هر جای دیگری در خاورمیانه و در رژیم بین الملل منع اشاعه به کار گرفته می شود.
5-پیگیری همکاری هسته ای در زمینه های غیرتسلیحاتی میان آمریکا و دولت های خاورمیانه به گونه ای که واقع بینانه و در راستای منافع منع اشاعه آمریکا باشد.
6-ارتقاء ترتیبات منطقه ای که منجر به محدود شدن توسعه چرخه سوخت می شوند و حصول اطمینان از استفاده صلح آمیز از برنامه های هسته ای در سطح منطقه.
7-تقویت تضمین های امنیتی برای شرکای آمریکا در خاورمیانه.
8- تقویت محیط امنیتی با ثبات در سطح منطقه.
اقدام به این 8گام با سه چالش جدی مواجه است که پیاده کردن رژیم منع اشاعه را در منطقه دشوار می کند.
اولین چالش مربوط به نوع نگاه به برجام و توفیق آن در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای و رسیدن این کشور به جایگاه هژمونی منطقه ای است. این نکته را باید خاطر نشان کرد که هر کشوری در صورتی به سوی سلاح هسته ای می رود که در مقابل تهدیدهای امنیتی احساس آسیب پذیری داشته باشد. در همه موارد، بروز نشانه های معمای امنیت کشورها را ناگزیر کرده به سرمایه گذاری سیاسی، اقتصادی و امنیتی روی تسلیحات هسته ای بپردازند.
این موضوع در مورد ایران نیز صدق می کند. هر چه محیط امنیتی خاورمیانه با ثبات تر باشد، کشورهای منطقه انگیزه کمتری برای دستیابی به تسلیحات هسته ای خواهند داشت. ایالات متحده باید روی موارد زیر تمرکز کند:
اجرای کامل همه ابعاد برجام (شامل محدودیت های هسته ای، شفاف سازی و لغو تحریم ها)
ایجاد حس بازدارندگی قوی مقابل ایران، اعلام آشکار مجوز استفاده از نیروی نظامی علیه ایران در صورت تخطی از توافق و حصول به تسلیحات هسته ای.
فراهم کردن تضمین های امنیتی و حمایت از آنها با سازوکارهای مثل مانورهای مشترک، طرح ریزی لجستیکی و همکاری با بازیگران منطقه ای و غیرمنطقه ای.
تلاش برای یافتن راه حلی برای تعارضات جاری در منطقه و تقویت ثبات در محیط امنیتی خاورمیانه.
دو اقدام اخیر ما را به دومین چالش مهم پیش رو، یعنی لزوم ایفای نقش فعال از سوی آمریکا در منطقه می رساند. پس از چندین دهه درگیری در منطقه، آمریکا باید تصمیم بگیرد که توازنی صحیح میان حضور منطقه ای خود و خروج از منطقه ایجاد کند. ایجاد این تعادل ضروری است. دولت های منطقه باید بتوانند پیش بینی کنند که چقدر می توان روی آمریکا حساب باز کرد.
در همین راستا آمریکا نه تنها باید روابط امنیتی خود را با شرکای منطقه ای تقویت کند، بلکه همکاری های هسته ای مسالمت آمیز را نیز با کشورهای خواهان این همکاری ها در منطقه آغاز کند. چنین ارتباطی می تواند با تقویت پیوند میان آمریکا و شرکای آن، انگیزه گسترش فن آوری غنی سازی و بازفرآوری را در منطقه کاهش دهد.
آمریکا همچنین باید بیش از پیش اطلاعات را با شرکای خود به اشتراک بگذارد. این اقدام هم در کوتاه مدت موثر است و هم به آمریکا کمک می کند که تفکر اطلاعاتی شرکای خود در منطقه را بشناسد. این اقدام همچنین به مقامات واشنگتن کمک می کند که بهتر بتوانند به شایعات بی اساس و حدس و گمان ها در مورد نیت و توانایی های ایران پاسخ دهند.
مهم تر از چگونگی مذاکره و رسیدن به توافق هسته ای با ایران، چگونگی انتقال از سازوکارهای محدودیت ساز و شفاف ساز برجام به دنیای بعد از 15 تا 20 سال آینده است و این چالش سوم را تشکیل می دهد.
آمریکا به دنبال گنجاندن برجام در رویه های مانیتورینگ بین المللی معمول است و باید مذاکرات را برای ایجاد ترتیباتی نوین آغاز کند که بتواند به مدیریت گسترش فن آوری هسته ای در منطقه در آینده کمک کند.
برای رسیدن به هدف اول، آژانس بین المللی انرژی اتمی باید تغییراتی در رویه خود ایجاد کند. به طور مثال، آژانس مشروط به پذیرش کشور در حال بازرسی، چگونگی اجرای ماموریت رصد خود را مشخص می کند. آمریکا و شرکای آن باید تلاش کنند تا برخی از رویه های رصد لحاظ شده در برجام (مانند رصد آن لاین) را تبدیل به رویه های استاندارد کنند.
پیشرفتی دشوارتر می تواند سازماندهی رویکردی منطقه ای به چرخه سوخت هسته ای باشد. این اقدام به مثابه ایجاد یک چرخه سوخت چندجانبه نیست، اگر چه برخی از مولفه های این رویکرد نیز می تواند مفید باشد. آمریکا باید راه هایی برای ایجاد توافق های منطقه ای در این زمینه پیدا کند یا حداقل به تعلیق آن ابعادی از چرخه سوخت بپردازد که دیگران در منطقه آن را تهدیدآمیز تلقی می کنند. ایجاد محدودیت روی برخی از ابعاد آسان تر است. به طور مثال، بارفرآوری سوخت در خاورمیانه نادر است و در حال حاضر تنها اسرائیل این کار را انجام می دهد. بنابراین می تواند برای گام اول مفید باشد. غنی سازی در کلیت خود دشوارتر است، اما می توان کشورها را راضی کرد که فن آوری غنی سازی خود را فراتر از سطح فعلی نبرند. ایران به غنی سازی اورانیوم خود ادامه خواهد داد، اما با لحاظ کردن شرایطی که کارایی آن را در ساخت تسلیحات هسته ای محدود می کند. هدف از آن اقدام جلوگیری از ایجاد منطق رقابت منطقه ای است. برای سایر کشورهای منطقه، این اقد ام شامل توقف غنی سازی می شود.
اگر چه برخی از این پیشنهادها چالش برانگیزتر هستند، انجام برخی آسان تر است. با اتخاذ رویکردی چندجانبه آمریکا می تواند جلوی گسترش بیشتر تسلیحات هسته ای در منطقه خاورمیانه را بگیرد.
منبع: اندیشکده بروکینگز / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 25
نظر شما :