چهل و پنجمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
راه حل بحران سوریه چیست؟
دیپلماسی ایرانی: امسال سومین سالی است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، نویسنده و روزنامه نگار مشهور لبنانی را که ماحصل سفر هر ساله وی به امریکا است، با هماهنگی او ترجمه و منتشر می کند. یادداشت هایی که در پی دیدارهای او با مقام های امریکایی در واشنگتن و نمایندگی های جامعه جهانی در نیویورک نوشته شده اند و به دلیل به روز بودن آنها اهمیت خاصی دارند. همانند همیشه نعوم نامی از مصاحبه کننده نمی آورد اگر چه سمت او را ذکر می کند، و به رویه همیشگی اش مصاحبه اش بیش از آن که مصاحبه باشد، گفت وگو و بحثی خواندنی است.
نعوم در مقدمه امسال یادداشت های خود آورده است: در طول 15 سال شاید هم بیشتری که هر سال در ماه مارس به واشنگتن سفر می کنم و نزدیک به پنج هفته ای را که هر سال در آن جا می گذرانم، به اداره های مختلف امریکایی و مراکز پژوهشی متنوع و صاحب نامی که ارتباطات بسیاری با سیاست خارجی و داخلی امریکا دارند، سر زده ام. امسال نیز به عادت هر ساله نزد همه آنها رفتم و به نیویورک که بعضی ها به آن لقب جهان داده اند، نیز سر زدم. با مقام های عالی رتبه نهادهای بین المللی چه اعضای سازمان ملل، چه دیپلمات های کشورهای مختلف و چه پژوهشگران مشهور مراکز پژوهشی فعال در ایالات متحده نیز دیدار کردم و همانند همیشه با برخی از چهره های ذی نفوذ در نهادهای امریکایی و حتی صهیونیستی هم دیدار کردم و به گفت وگو نشستم. در سلسله جدید از یادداشت هایم درباره شرق و غرب جهان عرب و همچنین تحولات خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج فارس، همچنین ایران اسلامی و ترکیه به طور مفصل خواهید خواند. البته افغانستان و پاکستان و کشوری که به تازگی تهدیدی برای امنیت ملی امریکا شده، یعنی کره شمالی نیز از قلم نینداخته ام. درگیری های فلسطینی – اسرائیلی را نیز فراموش نکرده ام.
در زیر چهل و چهارمین بخش از سلسله نوشته های جدید سرکیس نعوم را می خوانید:
از مقام مهم درگیر در امور مصر و شرق عربی در کاخ سفید پرسیدم که طرح های احتمالی امریکا برای حل بحران – جنگ در سوریه چیست. جواب داد: «گفت بگذار من این سوال را از تو بپرسم.» گفتم: «نمی خواهم خودم را جای شما بگذارم و نه می خواهم به شما موعظه کنم. اما فشارهایی بر هم پیمانان شما اعم از عرب و غیر عرب در خاورمیانه است تا اختلافاتشان را به رغم حمایتشان از مخالفان متوقف کنند تا شاید این گونه مخالفان سوریه یکپارچه شوند و خودشان "ارتش سوریه آزاد" حقیقی را که بتواند رهبری را به دست گیرد و بر تندروها مسلط شود، ایجاد کنند.»
نظر داد: «امور و اوضاع را به شیوه ای توصیف کردی که به نظرم به سود کار با ما بر سر سوریه است. تو هم بیا به ما ملحق شو. به هر حال تو می دانی که امریکا وارد جنگ نظامی نخواهد شد و همچنان از راه حل مسالمت آمیز برای سوریه حمایت می کند. امریکا با کشورهای عربی و ترکیه همچنان تلاش دارد که مخالفان را یکپارچه کند. ما با ادریس، رئیس ستاد ارتش آزاد سوریه که ظاهرا کادر رهبری جدی ای ایجاد کرده در تماس هستیم و با او کار می کنیم. لازم است که مخالفان یک طرح سیاسی و یک طرح جداگانه نظامی در پیش بگیرند. احتمالات گوناگونی وجود دارد. یکی از آنها این است که شاید اسد برنده شود، شاید هم مخالفان برنده شوند. اگر مخالفان برنده شدند لازم است که یک طرح تفصیلی برای حل مشکلات سیاسی داخلی داشته باشند. باید که دولت باکفایتی تشکیل دهند که بتواند مشکلات مذهبی پیچیده در سوریه را حل کند. و لازم است که بداند چگونه با علویان ارتباط (Reachout) بگیرد و آنها را مطمئن سازد و قانعشان کند که سنی ها نمی خواهند آنها را سر ببرند.»
نظر دادم: «در نظر من احتمالی که گفته و این که بشار اسد پیروز شود، به نظر من غیر ممکن است. در عین حال اعتقاد هم ندارم که مخالفان بتوانند پیروزی کاملی به دست آورند. حکومت سوریه طرحی موسوم به "ب." دارد.» جواب داد: «ما می خواهیم که مخالفان و حکومت و علوی ها برای رسیدن به یک راه حل سیاسی با یکدیگر گفت وگو کنند. چنین راه حلی به نظر ما بهترین راه حل است. مخالفان باید فهرستی از اشخاصی که می گویند در حکومت سوریه می توانند با آنها گفت وگو کنند، تهیه کنند تا با آنها وارد گفت وگو شوند اما خودشان هم نمی دانند چه می خواهند بکنند یا در کارهایشان متزلزل هستند. قطعا گفت وگویی با گروه دایره داخلی (Innercercle) صورت نخواهد گرفت اما افراد دیگری هستند که به دلیل زندگی شان و مسائیل طایفه ای شان تا آخرین لحظه می جنگند، اگر لمس کردند که تلاش جدی ای برای پایان دادن به جنگ است باید وارد گفت وگوی صادقانه و جدی با آنها شوند. اما درباره موضوع سلاح، امریکا مانع از اعزام سلاح از سوی کسی به مخالفان نمی شود. دیگران سلاح های بسیاری دارند. امریکا رسما یا به شکلی دیگر مانع رسمی برای ارسال و مسلح کردن مخالفان نمی شود.»
پرسیدم: «آیا تماسی میان شما با حکومت سوریه یا نزدیکان آنها وجود دارد؟» جواب داد: «ما با علوی ها قطعا صحبت می کنیم. اما آنها بخشی از حلقه داخلی رئیس جمهور اسد یا نظام او نیستند. آیا به بشار و جماعت او خبر می دهند و حرفی به آنها می زنند، نمی دانیم، شاید. ما همچنین با سوری های غیر علوی از طرفداران حکومت نیز صحبت می کنیم و آنها را به راه حل مسالمت آمیز و گفت وگو دعوت می کنیم.»
پس از آن به سراغ دیپلمات امریکایی که به طور مستقیم با اوضاع سوریه در کاخ سفید درگیر است و مسئول پرونده آن محسوب می شود، رفتم. در ابتدای صحبت هایمان پرسیدم، رابرت فورد، سفیر امریکا در سوریه در طول مدتی که در دمشق بود، چه می گرد، وضعیتی که در حین ترک سوریه برای او وجود داشت، چگونه بود، آیا او استعفا داد یا این که اتفاق دیگری افتاد؟ جواب داد: «او سیزده ماه در سوریه بود. در 12 فوریه به آن جا رسید و در 15 یا 17 از همان ماه سال بعد با آغاز تظاهرات مردمی که متقاضی اصلاحات بودند این کشور را ترک کرد. اولین تظاهرات در محله الحریقه بود. در تقاطع راه هایی مشخص، یک پلیس به ماشین ها می گفت از این مسیر بروید پلیس دیگر می گفت نروید. برای همین ترافیک خودروها شد. اما یک ماشین همچنان ایستاده بود و تکان نمی خورد، پلیس به سراغ راننده آن ماشین رفت. با هم دهان به دهان شدند و بعد از آن راننده را از ماشین پایین آورد و به طور مفصل کتک زد و به جای نامعلومی برد. مردم از این تصویر شوکه شدند و دست به تظاهرات زدند. وزیر کشور علیه آن سخنرانی کرد و قضیه را به "تبویس" ارسال کرد و راننده آزاد شد. در آن روز فورد در نامه ای به وزارت امور خارجه در واشنگتن نوشت: کرامت امر مهمی است. و این مساله است که باعث می شود مردم به خیابان ها بیایند و تظاهرات کنند. بعد از آن فورد با وزیر کشور دیدار کرد و آنها با یکدیگر گفت وگو کردند. و قبل از این که وارد آسانسور شود تا محل را ترک کند، به وزیر گفت: "نسبت به کرامت مردم هوشیار باشید." در کنار وزیر عده ای از همراهان و افرادی از سازمان امنیت ایستاده بودند برای همین مطئن بود که پیام فورا خواهد رسید و به سرعت با او تماس گرفته خواهد شد.
انتشار اولیه: جمعه 9 اسفند 1392/ باز انتشار: دوشنبه 12اسفند 1392
نظر شما :