پیش بینی یک کارشناس نفتی: سقوط نفت تا 70دلار

۲۲ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۰:۴۶ کد : ۱۹۰۲۶۲۳ سرخط اخبار


پروفسور فریدون فشارکی، رییس موسسه «فکت گلوبال انرژی» در گفت‌وگوی با روزنامه شرق می‌گوید: «در حال حاضر تولید مایعات هیدروکربوری از نفت‌های رسوبی (شیل – Shale) در آمریکا، آن قدر سرعت زیادی پیدا کرده است که ایالات متحده در پنج تا هفت سال آینده، دیگر نیازی به واردات نفت از خاورمیانه نخواهد داشت. قیمت نفت امسال روندی کاهنده دارد. عربستان تا 5/12‌میلیون بشکه می‌تواند تولیدش را افزایش دهد. عراق هیچ وقت بیش از هفت‌میلیون بشکه نمی‌تواند نفت تولید کند. نفت ایران غیر از هشت تا 11‌درصد افت طبیعی سالانه، صد تا 150‌هزار بشکه افت می‌کند. بازار نفت به مثابه یک استخر است. تقاضای نفت در مصرف‌کنندگان که پایین بیاید پنج تا هفت سال طول می‌کشد تا دوباره به حالت قبل برگردد. قیمت نفت از سال 2015 تا 2016 به بعد، بین 130 تا 200 دلار خواهد بود.»

دکتر فریدون فشارکی تا چند روز دیگر به استرالیا می‌رود تا جایزه ویژه IAEE را از رییس انجمن بین‌المللی انرژی و اقتصاد دریافت کند. جوایز آژانس IAEE از سال 1981 در چهار بخش مختلف اهدا می‌شود. نام شخصیت‌های نفتی مهمی چون «زکی یمانی» وزیر اسبق نفت عربستان و «دانیل یارگین»، تئوریسین بین‌المللی نفت، در فهرست برندگان جوایز موسسه IAEE قرار دارد. فشارکی تنها ایرانی فهرست 30ساله برندگان انجمن بین‌المللی انرژی و اقتصاد است که به دلیل ارایه خدمات ممتاز و تلاش‌های بی‌وقفه‌اش در حوزه نفت، برنده سال 2012 این سازمان شده است. متن این مصاحبه را که توسط رضا زندی، خبرنگار حوزه نفت صورت گرفته است در زیر می خوانید:

 

‌آقای دکتر فشارکی، اجلاس صدوشصت‌‌ویکم وزرای نفت اوپک، سه روز دیگر در شرایطی برگزار می‌شود که بازار نفت در شش ماه گذشته، نوسانات زیادی را تجربه کرده است. قیمت نفت تا 128 دلار بالا رفته و در فاصله سه ماه، به پایین‌تر از صددلار کاهش یافته است. اعضای اوپک در جلسه دسامبر سال 2011، سقف 30‌میلیون بشکه‌ای برای تولید این سازمان در نظر گرفتند اما یک‌میلیون و 600‌هزار بشکه بیش از این میزان تولید کردند. به نظر شما چه تعارضی در اوپک باعث می‌شود چنین توافق‌های استراتژیکی که به سختی شکل گرفته به راحتی زیر پا گذاشته شود؟ آن هم در شرایطی که قیمت نفت رو به نزول است.

درباره میزان تولید نفت اوپک، باید به این نکته اشاره کرد که برخی کشورهای عضو این سازمان، به طور سنتی به دنبال قیمت‌های بالا از طریق اعمال محدودیت در نظام عرضه هستند و برخی دیگر می‌خواهند تقاضا در بازار نفت از دست نرود. نکته مهم آن است که بدانید کشورهایی که در اوپک مخالف افزایش تولید نفت هستند چقدر ظرفیت تولید دارند و چه میزان می‌توانند بر بازار نفت تاثیر بگذارند.

اجازه بفرمایید صریح‌تر صحبت کنیم. به طور معمول ایران با افزایش سقف تولید اوپک مخالف بوده و عربستان هم گاهی با سیاست تثبیت سقف تولید اوپک و زمانی هم با اهرم افزایش تولید این سازمان، به دنبال توسعه بازار نفتی خود است. این دو عضو موثر اوپک با چه مبنایی در این جایگاه سنتی ‌نشسته‌اند؟

بعد از انقلاب، ایران همواره خواسته‌اش این بوده که قیمت‌های نفت در بالاترین حد باشد. ونزوئلا هم چنین خواسته‌ای دارد. اما دیدگاه عربستان حفظ و توسعه بازار نفت است. استدلال‌شان هم این است که اگر تقاضا برای نفت پایین بیاید اولین ضربه را کشورهای تولیدکننده نفت خواهند خورد. براساس این استدلال وقتی تقاضا برای نفت پایین بیاید به سرعت بالا نخواهد رفت. عربستان و بیشتر شرکت‌های بزرگ نفتی حد پایین و بالای قیمت نفت را بین صد تا 125 دلار می‌دانند. اگر قیمت‌ها از این حد بالاتر رود، تقاضا یک‌مرتبه پایین می‌آید؛ موضوعی که امروز شاهد آن هستیم.

‌یکی از دلایلی که امروز برای کاهش قیمت نفت تا زیر صددلار عنوان می‌شود آغاز افت تقاضا و پیش‌بینی کاهش بیشتر تقاضای نفت، طی ماه‌های آینده است. دلیلش هم تشدید بحران در منطقه یورو، افزایش آمار بیکاری در آمریکا، افزایش تولید اوپک و وضعیت اقتصادی چین عنوان می‌شود. این وضع تا چه موقع ادامه خواهد یافت. تقاضای نفت چه زمانی دوباره بالا خواهد رفت؟

هر بار که تقاضا، به دلیل قیمت‌های بالای نفت سقوط می‌کند پنج تا هفت سال طول می‌کشد تا دوباره رشد کند. بنابراین وقتی قیمت نفت از 120دلار بالاتر رفت همه نگران افت تقاضا در بازار بودند؛ تجربه‌ای که سه سال پیش هم تکرار شده بود. در سال 2009، وقتی قیمت نفت به 147دلار رسید، 5/1میلیون بشکه از تقاضای نفت در آمریکا از دست رفت.

‌نمی‌توان کاهش تقاضای نفت در آمریکا را فقط به افزایش قیمت نفت مرتبط دانست چراکه چند سالی است این کشور راهبرد جایگزینی انرژی‌های نو را در پیش گرفته است. با این فرضیه موافق‌اید؟

خیر؛ وقتی قیمت سوخت بالا می‌رود مردم اتومبیل‌های پرمصرف‌شان را با ماشین‌های کم‌مصرف جایگزین می‌کنند و از خودرو شخصی‌شان کمتر استفاده می‌کنند. 40‌درصد بنزین تمام دنیا در آمریکا مصرف می‌شود. اگر مردم آمریکا اندکی از مصرف سوخت‌شان را کاهش دهند اثرات بزرگی بر بازار جهانی می‌گذارد. در صورتی که ممکن است در خود آمریکا به چشم نیاید.

‌شما گفتید وقتی تقاضای نفت به دلیل بالابودن قیمت‌ها کاهش می‌یابد پنج تا هفت سال طول می‌کشد تا دوباره رشد کند. اما مشاهده کرده‌ایم که به فاصله دو سال بعد از کاهش تقاضا در سال 2009، قیمت نفت دوباره رشد کرد و به مرز 128 دلار رسید.

این‌بار شانس بازار نفت بود که چین به یک‌باره در سال 2010، ‌یک‌میلیون بشکه به تقاضای نفتی‌اش اضافه کرد. در حالت معمول چین سالی 300 تا 400‌هزار بشکه افزایش تقاضای نفت را تجربه می‌کند. ضمن اینکه برای سال 2011، پیش‌بینی کرده بودیم که قیمت نفت تا پایان سال بالا رفته و به محدوده 125 تا 130دلار خواهد رسید. دلیلش هم روشن بود. تولید نفت در کشورهای غیر اوپک رو به افول گذاشته و سقوط بزرگی در تولید نفت دریای ‌شمال رخ داده بود. وقتی میزان تقاضا را هم با مقدار عرضه مقایسه می‌کردیم، افزایش قیمت برای ماه‌های پایانی سال 2011 و سه ماهه اول 2012 قابل پیش‌بینی بود. به این مولفه‌ها باید تاثیر تنش‌های موجود در خاورمیانه را هم اضافه کنید.

‌کاهش تقاضای نفت در آمریکا، به عنوان یک مصرف‌کننده بزرگ، بی‌تردید بر تقاضای بازار نفت تاثیر می‌گذارد. اما برخی معتقدند تاثیر آن بیشتر بر کشورهایی است که نفت‌شان را به آمریکا صادر می‌کنند. شاید کشوری مثل عربستان به همین دلیل نگران قیمت بالای نفت و افت تقاضاست. وقتی ایران نفتی به آمریکا صادر نمی‌کند و مشتری‌های خود را خارج از بازار آمریکا تعریف کرده است نباید خیلی نگران تقاضا آن هم در بازار رو به رشد شرق باشد.

بازار نفت به ‌مثابه یک استخر است. همواره خود را بالانس می‌کند. اگر تولیدکننده‌ای بگوید که به بازار آمریکا نفت نمی‌فروشد پس تغییرات آن برایش مهم نیست، حرف درستی نزده است. اجازه بدهید دو مثال بزنم. وقتی تولید و صادرات نفت لیبی در دوره بحران این کشور دچار مشکل شد، تمام بازار نفت دنیا متاثر شد. این در حالی است که بیشتر نفت لیبی به اروپا می‌رفت. در موردی دیگر، زمانی که هوگو چاوز تصمیم گرفت نفت ونزوئلا را به جای آمریکا به چین بفرستد در هر بشکه هشت‌دلار ضرر کرد. چون نفت سنگینش را با مخارج زیاد از آن طرف دنیا به این سوی دنیا آورد. چاوز فکر می‌کرد که با این کار به آمریکا ضربه زده است. غافل از اینکه بازار نفت همانند یک استخر بزرگ است و خود را بالانس می‌کند. بنابراین تولیدکنندگانی که به بازار چین نفت می‌فروختند نفت‌شان را به آمریکا بردند و جایگزین نفت ونزوئلا کردند. بازنده این بی‌تدبیری کشوری نبود جز ونزوئلا.

‌رقابت عربستان با ایران در بازار نفت تنها محدود به مولفه‌های بازار، نظیر عرضه، تقاضا و قیمت نفت نیست. این رقابت این روزها رنگ و بوی سیاسی هم به خود گرفته است. عربستان رسما اعلام کرده که آماده جایگزینی نفتش به جای نفت ایران در صورت اعمال تحریم‌هاست. نمونه‌های عملی این رقابت در بازارهایی نظیر هند بروز کرده و با قول‌هایی که به اروپا، کره و ژاپن داده است، شرایط را برای ایران تحت فشار تحریم، ویژه کرده است. شواهد نشان می‌دهد عربستان می‌خواهد به بازار نفت ایران ضربه بزند. از سوی دیگر عربستان در مقاطعی سعی کرده است با افزایش تولید نفتش قیمت نفت را پایین بیاورد تا از قوت خزانه کشورهای مورد نظرش بکاهد؛ موضوعی که این روزها با تخلف عربستان از سهمیه اوپک شاهد آن هستیم. می‌خواهم نظرتان را درباره سیاست نفتی عربستان بدانم؟

این‌طور نگاه‌کردن به مساله درست نیست. عربستان فقط یک موضوع برایش مهم است. آنها می‌خواهند قیمت و تولیدشان را در یک حد مشخص حفظ کنند. عربستان قصد ندارد میزان تولیدش را بالا ببرد تا بازار نفت ایران را تصاحب کند.

پس چرا به بازارهای نفت ایران، نفت بیشتری می‌فروشد؟

این موضوع به مشتریان مربوط است. وقتی یک بازار نمی‌تواند یا نمی‌خواهد از ایران نفت بخرد از عربستان می‌خرد. در این صورت چه اتفاقی می‌افتد؟ عربستان به یک مشتری دیگر در جایی دیگر نفت کمتری می‌فروشد. به طور مثال در مقطعی که عربستان صادرات نفتش را به هند و چین افزایش داد تولیدش را از سطحی که برای خود تعریف کرده بود بالاتر نبرد. هر چند این سطح تولیدی نسبت به گذشته افزون‌تر شده باشد. وقتی عربستان به چین و هند نفت بیشتری می‌فروشد به مشتریان دیگرش کمتر نفت می‌دهد.

‌با این اوصاف باید بازار دیگری برای نفت ایران خالی شود. در صورتی که این اتفاق نیفتاده است.

خیر؛ بازار برای نفتی که در استخر وجود دارد خالی می‌شود. در این استخر، نفت ایران نمی‌تواند به آمریکا برود. پس تولیدکننده دیگری به آمریکا می‌رود و ایران جای نفر سوم را می‌گیرد. برای همین است که ایران با همه سختگیری‌هایی که می‌شود بالاخره نفتش را می‌فروشد. حالا یک مقدار ارزا‌ن‌تر یا با دردسر بیشتر. در قبال نفتش مقداری هم ارز داخلی می‌گیرد.

‌یعنی معتقدید که تحریم‌های نفتی اروپا، نمی‌تواند جلوی فروش نفت ایران را بگیرد؟

تحریم‌های نفتی کشورها، در سخت‌شدن فروش نفت ایران بی‌تاثیر نیست. اما ایران نفتش را می‌فروشد. همان‌طور که گفتم ارزان‌تر یا با دردسر بیشتر. تنها یک راه برای جلوگیری از صادرات نفت ایران وجود دارد. آن‌هم اعمال تحریم از سوی سازمان ملل است، بعد هم کشتی جنگی بفرستند که ایران نتواند نفتش را بفروشد. وگرنه با توجه به مشکلاتی که چین، هند، آلمان، کشورهای اروپایی و... با آن روبه‌رو هستند نفت ایران به فروش می‌رود.

‌به نظر شما در یک ‌سال گذشته، ایران نفتش را با تخفیف فروخته است؟

به نظرم خیر، اینکه کشوری پنج سنت یا 30 سنت نفتش را ارزان‌تر بفروشد در بازار طبیعی است.

‌آقای دکتر، تخفیف 30 سنتی در هر بشکه برای صادرات روزانه دو‌میلیون بشکه‌ای، پول خیلی زیادی است.

ابتدا باید به مکانیسم تعیین قیمت نفت اشاره کنم تا موضوع برایتان روشن شود. همیشه اول عربستان قیمت نفت را مشخص می‌کند، بعد ایران قیمت نفت صادراتی‌اش را پایین‌تر از قیمت عربستان تعیین می‌کند. در بازار نفت همواره این‌طور بوده که یک تولیدکننده بزرگ‌تر جلو می‌رود و بقیه پشت سرش می‌ایستند. تصمیم برای قیمت نفت را عربستان می‌گیرد. بقیه هم براساس آن قیمت‌گذاری می‌کنند. عراق، کویت، ایران، امارات، همه این‌کار را می‌کنند. البته ابوظبی می‌گوید که از من نفت بخرید ولی قیمتش را یک‌ماه بعد براساس قیمت نفت عربستان تعیین می‌کند. پس همان‌طور که می‌بینید قاعده قیمت‌گذاری در بازار نفت مشخص است و نمی‌توان در قیمت‌های رسمی، تخفیف‌های زیادی داد.

‌مایلم باز به این نکته اشاره کنم که عربستان سابقه بالا و پایین کردن قیمت نفت در بازار و استفاده سیاسی از این اهرم علیه کشورهایی که با آنها مشکل دارد را از خود به جا گذاشته است.

این تفسیر درست نیست.

‌نمونه‌های زیادی برای تفسیر وجود دارد. در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عربستان تولید نفتش را بالا برد تا درآمد ایران کم شود و قطعنامه سازمان ملل را بپذیرد یا سال‌گذشته، وقتی ایران و هند بر سر تسویه‌حساب پول نفت به دلیل تحریم آمریکا به مشکل برخورد کردند، قیمت نفتش را در بازار هند اندکی کاهش داد تا جای ایران را بگیرد.

بله، در ماجرای جنگ ایران و عراق، تصمیم عربستان یک تصمیم سیاسی بود. اما در مورد هند باید بگویم به میزانی که عربستان به این کشور نفت صادر کرد از جای دیگر کم کرد. چون تولید نفتش در آن مقطع تغییر زیادی نداشت. عربستان قیمت نفتش را براساس مکانیسم بازار، بالا و پایین می‌کند. عربستان و ایران درباره قیمت نفت، اختلاف‌نظر جدی ندارند. یادتان باشد که عربستان سعودی سال گذشته 130‌میلیارد دلار به دلیل ترس از «بهار عربی» به مردمش پول اضافه داده است. یعنی معادل درآمد یک‌ساله نفت ایران. پس عربستان به قیمت 85 تا 90دلاری نفت احتیاج دارد. سیاست عربستان خیلی واضح است. می‌گوید من در بازار مداخله نمی‌کنم به شرطی که قیمت نفت از یک حد پایین‌تر یا بالاتر نرود.

‌حد بالا و پایین قیمت نفت برای عربستان چقدر است؟

حد پایین قیمت برای عربستان، 85 تا 90دلار و مرز بالایش هم 120دلار است. این را هم مدنظر داشته باشید که الان برعکس زمان بوش، خریداران نفت دنیا با قیمت‌های بالا مشکلی ندارند.

‌اتفاقا این موضوع مهمی است. هرچند در حال حاضر روند قیمت نفت نزولی و پایین‌تر از 100دلار است اما این احتمال هم وجود دارد که با اعمال تحریم نفتی علیه ایران قیمت نفت بالا رود. می‌گویم احتمال، چون شواهدی ازجمله امکان آزادسازی ذخایر نفتی و فشار بر سفته‌بازان، در بازار هست که می‌تواند به‌‌رغم اعمال تحریم‌ها، قیمت نفت را پایین نگه دارد. با همه این اوصاف مهم است که بدانیم چرا الان دیگر قیمت بالای نفت، مصرف‌کنندگان بزرگ دنیا را زیاد اذیت نمی‌کند؟

به دلیل انرژی‌های نو و به منظور کنترل تقاضا. همینطور به دلیل پروژه‌های گاز مایع (LNG). اگر قیمت نفت از 70دلار کمتر باشد تمام پروژه‌های LNG می‌خوابد. پس مصرف‌کنندگان برای نخستین ‌بار پذیرفته‌اند که قیمت‌های بالا خوب است. آن‌طرف هم ذخایر نفتی آژانس بین‌المللی انرژی وجود دارد که جلوی ریسک در بازار را می‌گیرد.

‌علاوه بر ذخایر نفتی آژانس بین‌المللی انرژی، موضوعی که معمولا از آن به‌عنوان یکی از مولفه‌های ایجاد ثبات در بازار نفت یاد می‌شود ظرفیت تولید نفت عربستان است. یعنی ظرفیتی که به هنگام نیاز می‌تواند وارد بازار شود. ارقام متفاوتی برای این ظرفیت اعلام می‌شود. رزرو واقعی نفت عربستان چقدر است؟

عربستان حدود 5/2‌میلیون بشکه در روز، نفت رزرو دارد.

‌اما گفته می‌شود رزرو نفتی عربستان حداکثر یک تا 5/1‌میلیون بشکه در روز است. چون نتوانسته به صورت مستمر از یک حد بیشتر تولیدش را بالا ببرد.

این حرف درست نیست. اگر منظور شما این است که ظرفیت اضافه تولید عربستان همین فردا چقدر است، پاسخش کمتر از یک‌میلیون بشکه در روز است. اما عربستان ظرف 12 ماه می‌تواند تولیدش را تا 5/3‌میلیون بشکه در روز افزایش دهد. در یک فاصله سه‌ماهه می‌تواند 5/1 تا 8/1‌میلیون بشکه در روز اضافه کند. به فاصله شش ماه هم قادر است دو‌میلیون بشکه در روز اضافه تولید داشته باشد. این آمار را عربستان محرمانه نگه می‌دارد. ولی حدس ما این است که عربستان با افزایش تولیدی که در ماه‌های گذشته داشته، 5/2‌میلیون بشکه در روز ظرفیت اضافه تولید نفت دارد. مجموع ظرفیت تولید نفت عربستان حدود 5/12‌میلیون بشکه در روز است.

‌باتوجه به آغاز روند نزولی قیمت نفت، وضعیت قیمت در بازار جهانی نفت را در کوتاه‌مدت و بلندمدت چطور پیش‌بینی می‌کنید. به‌نظر شما حد پایین و مرز بالای قیمت نفت چند دلار است؟

با توجه به توسعه روزافزون تولید نفت رسوبی (شیل- Shale) در آمریکا به نظرم در بازه کوتاه‌مدت سقف قیمت جهانی نفت بشکه‌ای، 170 تا 180دلار خواهد بود. اما در بلندمدت، قیمت نفت از بشکه‌ای 120دلار بالاتر نخواهد رفت. درباره کف قیمت نفت هم به نظر می‌آید در کوتاه‌مدت قیمت نفت تا حد 70 دلار در هر بشکه پایین بیاید. اما در درازمدت، حد پایین قیمت نفت بین 85 تا 90 دلار خواهد بود.

‌اما نماینده ایران در اوپک معتقد است تقاضا برای نفت در نیمه دوم سال بالا می‌رود. به تبع آن قیمت هم بالا خواهد رفت. تحلیل شما چیست؟

جهت قیمت نفت در 15 سال گذشته همواره روبه‌بالا بوده است. اما این قیمت‌ها برای وضع اقتصادی فعلی جهان مناسب نیست. در 15 سال گذشته همواره وقتی به آینده نگاه می‌کردیم قیمت‌ها بالارونده بود. این اولین بار است که از دو، سه ماه گذشته روند قیمت‌ها روبه‌پایین گذاشته است. البته عده‌ای هم معتقدند که نفت کم است و بازار نفت نهایتا رو به ‌بالا حرکت می‌کند. حالا هرکس اعتقاد دارد قیمت در بازار نفت بالا‌رونده است می‌تواند نفتش را برای آن روزها نگه دارد و سودش را ببرد. الان بازار می‌گوید روند قیمت‌ها رو به پایین است.

‌با این اوصاف، شما معتقدید وضعیت تقاضا همچنان در چند ماه آینده کاهنده است؟

به نظر من بحران اقتصادی ادامه پیدا می‌کند و تقاضا برای نفت یک مقدار ضعیف می‌شود. منتها سقوط بزرگی برای تقاضا نمی‌بینم.

‌قیمت نفت تا چه زمانی پایین خواهد ماند؟ ارزیابی‌تان برای قیمت نفت در پنج تا شش سال آینده چگونه است؟

اعتقاد دارم تا یک سال آینده قیمت نفت پایین می‌رود و بعد اگر سیاست‌های اقتصادی جواب داد قیمت نفت دوباره بالا می‌رود. پیش‌بینی خود ما این است که قیمت نفت از سال 2015 تا 2016 میلادی به بعد، بین 130 تا 200 دلار خواهد بود. البته وقتی قیمت بالا رود تقاضا افت می‌کند. اما به هر حال تقاضا در شرق، همچنان بالا‌رونده خواهد ماند.

‌آقای دکتر فشارکی، موضوع مهمی که آینده نفت دنیا را به‌طور جدی تحت‌تاثیر قرار خواهد داد، تولید نفت‌های رسوبی (شیل – Shale) در آمریکا و کاناداست. نفت‌هایی که با نفت خام‌های متعارف متفاوت است و هر چند تولیدش‌گران بوده و نیاز به تکنولوژی زیادی دارد اما به شدت در حال افزایش است. فکر می‌کنید تولید نفت‌های رسوبی (شیل – Shale) ایالات متحده در سال‌های آینده تا کجا پیش خواهد رفت؟

در حال حاضر تولید مایعات هیدروکربوری از نفت‌های رسوبی (شیل – Shale) در آمریکا، آنقدر سرعت زیادی پیدا کرده است که ایالات متحده در پنج تا هفت سال آینده، دیگر نیازی به واردات نفت از خاورمیانه نخواهد داشت. میزان تولید نفت‌های رسوبی (شیل- Shale) در حال حاضر در آمریکا روزانه یک‌میلیون بشکه در روز است و پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال 2015 به دومیلیون بشکه در روز و تا سال 2020 به روزانه سه تا پنج‌میلیون بشکه برسد. حتی ممکن است تولید آمریکا از این نوع نفت تا آن سال‌ها، از تولید نفت ایران بیشتر شود. اگر صادرات نفت‌های رسوبی کانادا به آمریکا را هم در نظر بگیریم می‌توان گفت پس از سال‌های طولانی، آمریکا دیگر به نفت خاورمیانه وابستگی نخواهد داشت.

‌صادرات نفت‌های رسوبی (شیل- shale) کانادا به آمریکا روزانه چقدر است؟

کانادا مجموعا روزانه 2/3میلیون بشکه از این نوع نفت را صادر می‌کند که دومیلیون بشکه آن به آمریکا می‌رود.

‌با این اوصاف، تولید آمریکا از نفت‌های رسوبی‌ تا 20 سال آینده به تولید نفت عربستان خواهد رسید؟ این مساله می‌تواند تغییرات مهمی در آرایش سیاسی خاورمیانه ایجاد کند.

پیش‌بینی می‌شود تولید آمریکا از مایعات shale تا سال 2030-2025 به تولید نفت عربستان سعودی برسد. این مساله معادلات جهانی و سیاست آمریکا در خاورمیانه را تغییر خواهد داد. آمریکا در خاورمیانه خواهد ماند اما دیگر وابسته به آن نخواهد بود.

‌مایلم سوالاتی هم درباره صنعت نفت ‌عراق بپرسم. این کشور رقیب مهمی برای نفت ایران است. عراق در سال‌های اخیر توانسته عقب‌ماندگی‌های گذشته خود را تا حدودی جبران کند و به سرعت میادین نفت و گازش را توسعه دهد. عراق می‌تواند به ظرفیت تولید نفت 12‌میلیون بشکه در روز برسد؟

تکلیف عراق خیلی روشن است. عراق از نقطه نظر قدرت تولید نفت، می‌تواند روزانه 12 تا 14‌میلیون بشکه نفت تولید کند. در این شکی نیست. شرکت‌های بزرگ نفتی قرارداد امضا کرده‌اند و به این موضوع متعهد شده‌اند. ولی یادتان باشد که عراق از نظر جغرافیایی کنار خلیج‌فارس نیست. این کشور در حال حاضر برای صادرات نفتش دو خط لوله بزرگ 900‌هزار بشکه‌ای در حال ساخت دارد که نفت را از خشکی به دریا بیاورد. ساخت دو خط لوله دیگر را هم سفارش داده‌اند که مجموعا سه‌میلیون و 600‌هزار بشکه ظرفیت دارد. می‌تواند 5/1‌میلیون بشکه هم از طریق خط لوله و از مسیر ترکیه صادرات داشته باشد. اگر این ظرفیت‌ها را با ظرفیت بندری عراق جمع کنیم عراق در بالاترین سناریو می‌تواند شش‌میلیون بشکه در روز نفت صادر کند. مصرف داخلی‌اش هم 500‌هزار بشکه در روز است. بنابراین مجموع تولید نفت عراق می‌تواند تا 5/6‌میلیون بشکه در روز بالا بیاید.

‌یعنی عراق در پنج سال آینده فقط می‌تواند تا 5/6‌میلیون بشکه در روز تولید نفتش را افزایش دهد؟

خیر. این رقم برای همیشه است. مگر اینکه عراق حمله کند و دوباره کویت را بگیرد. یا اینکه با ایران توافق کند و نفتش را از طریق بصره به آبادان بفرستد و معادل آن، نفت را در جنوب به ایران تحویل دهد. عراق از این راه هم فقط می‌تواند 400 تا 600‌هزار بشکه در روز به صادرات نفتش اضافه کند. بنابراین تولید نفت عراق می‌تواند ماکزیمم تا هفت‌میلیون بشکه در روز افزایش یابد. مگر اینکه عربستان برای عراق جا باز کند که سعودی هم این کار را نمی‌کند.

‌عراق می‌تواند از طریق خط لوله از مسیر سوریه هم صادرات نفت داشته باشد؟

بله، همین الان هم خط لوله در سوریه دارند اما کار نمی‌کند. این خط لوله بارها منفجر شده است.

‌پس عراق چرا می‌خواهد تولید نفتش را تا 12‌میلیون بشکه افزایش دهد؟

نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

‌با این اوصاف چرا قرارداد امضا کرده است؟

چون می‌خواهد ظرفیت‌سازی کند.

‌وقتی نمی‌تواند بیش از مقدار مشخصی نفت صادر کند ظرفیت‌سازی به چه کارش می‌آید؟

هرچند امکان سیاسی‌اش کم است اما فرض کنید عراق یک روز با ترکیه قرارداد امضا کند تا از آن مسیر نفت بیشتری صادر کند. برای آن روز باید میدان‌های نفتی‌اش را توسعه داده باشد. الان که هزینه‌ها کم است دارد این کار را انجام می‌دهد. در بازاری که قیمت نفت صددلار است برای ظرفیت‌سازی هر یک بشکه علاوه بر هزینه‌های سرمایه‌گذاری، فقط یک دلار می‌دهد.

‌عراق در حقیقت یک دلار را برای ظرفیت‌سازی هر یک بشکه نفت به عنوان سود سرمایه‌گذاری به پیمانکاران پرداخت می‌کند. گو اینکه برای مناقصات اول بشکه‌ای 97 سنت داده‌اند و برای مناقصات دوم، ‌بشکه‌ای 80 سنت. این یک دلارها برای هر بشکه را تا چند سال باید به پیمانکاران بپردازند؟

تا 20 سال. خود ظرفیت‌سازی 10 سال طول می‌کشد. البته الان عراق به پیمانکاران نفتی می‌گوید اگر نفت پیدا کردید نباید 14 سال آن را تولید کنید. در ازای آن دولت، «لایبر» لندن به اضافه پنج‌درصد جریمه می‌دهد. دولت عراق به پیمانکاران می‌گوید شما میدان نفتی را توسعه و بعد تحویل دهید. استراتژی عراق افزایش قدرت تولید نفت است؛ مانند عربستان. قدرت تولید نفت عربستان سال‌ها 12‌میلیون بشکه در روز بود اما 5 تا 6‌میلیون بشکه تولید می‌کرد. داشتن قدرت تولید نفت حتی مهم‌تر از تولید نفت است. در ایران فکر می‌کنند هر چقدر ظرفیت‌سازی می‌کنند باید تولید کنند.

‌بحث ظرفیت‌سازی در صنعت نفت عراق، موضوع جالبی است. این کشور به نوعی می‌تواند توازن قدرت در منطقه را از جهت تولید نفت تحت‌تاثیر قرار دهد. عراق می‌تواند جایگاه نفتی عربستان را به خطر بیندازد؟

شخصا فکر می‌کنم عراق بیش از عربستان نفت دارد. اما عراق، نمی‌تواند به اندازه عربستان نفت تولید کند. اول اینکه عراق مسیر صادراتی مناسبی برای ازدیاد تولید نفت ندارد. احداث خط لوله جدید 10 سال طول می‌کشد. نکته دیگر اینکه الان تولید نفت کردستان عراق از هدف 400‌هزار بشکه در روز دور نیست. ولی دولت عراق به اقلیم کردستان می‌گوید نباید نفتش را صادر کند. مساله نفت کردستان جزو دعواهای آینده عراق است.

‌اقلیم کردستان عراق در بلندمدت استعداد تولید چه میزان نفت را دارد؟

کردستان عراق در زمینه ذخایر و تولید نفت بسیار مستعد است. کردستان می‌تواند در آینده ظرفیت تولید نفتی تا حد دو‌میلیون بشکه در روز داشته باشد. آنها برای صادرات نفت تولیدی‌شان هم یک خط لوله به ترکیه خواهند کشید. برایشان هم مهم نیست که دولت عراق موافق باشد یا مخالف.

‌آقای دکتر فشارکی، موضوع نفت ایران از اول ژانویه 2012، با تحریم بانکی - نفتی ایالات‌متحده و احتمال تحریم نفتی اروپا از ابتدای ماه جولای، سرخط خبرهای مهم نفتی جهان بوده است. درباره تاثیرات متقابل این تحریم‌ها بر صنعت نفت ایران و بازارهای جهانی نفت، حرف‌های زیادی گفته شده است. می‌خواهم زاویه دید را موسع‌تر بگیریم. سوالم این است که با این شرایط وضعیت تولید نفت ایران در چهار، پنج سال آینده چطور خواهد بود؟

به نظرم ظرفیت تولید نفت ایران صد تا 150‌هزار بشکه در سال کاهش خواهد یافت. افت طبیعی تولید نفت ایران هم در خشکی هشت‌درصد و در دریا 11درصد است که حدود 350 تا 400هزار بشکه خواهد بود. پس ایران باید 350 تا 400‌هزار بشکه ظرفیت‌سازی جدید داشته باشد تا سرجایش بایستد. این در حالی است که شرکت‌های خارجی در ایران کار نمی‌کنند و پروژه‌ها به شرکت‌های ایرانی داده می‌شود که آنها هم رکورد تولیدی ثبت نکرده‌اند.

‌شاید درست نباشد به طور عام بگوییم که شرکت‌های خارجی در ایران حضور ندارند. چون نفت ایران در این شرایط زمین بازی خوبی برای چینی‌ها شده است! چینی‌ها در پروژه‌های نفت و گاز ایران حضور دارند اما مقاصد خودشان را دنبال می‌کنند.

سه شرکت نفتی «ساینوپک»، «CNPC» و «سیناک» چین در ایران حضور دارند. شرکت «سیناک» که در پارس‌شمالی مذاکره می‌کرد تحت‌فشار آمریکا به کلی از ایران خارج شد. آمریکایی‌ها به مسوولان «سیناک» گفتند اگر می‌خواهید در ایران کار کنید نمی‌توانید در پروژه‌های ما حضور داشته باشید. آنها هم از ایران خارج شدند و پنج‌میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری کردند. «ساینوپک» دو‌میلیارد دلار در پالایشگاه اراک سرمایه‌گذاری کرده است و تا دو- سه سال آینده نمی‌تواند از ایران خارج شود. اما موضوع شرکت CNPC فرق دارد. این شرکت مالک نفت در سودان است. در آینده700 تا 800‌هزار بشکه در سودان نفت دارد. همین الان بیش از 300‌هزار بشکه در آنجا نفت تولید می‌کند. بنابراین شرکت CNPC خارج از ایران، تحت تحریم قرار دارد. در برمه هم خط لوله نفت و گاز می‌کشد. CNPC در کشورهای تحریمی کارهای خیلی بزرگی دارد. پس برایش فرقی نمی‌کند که در ایران باشد یا خارج شود.

‌پس چرا CNPC با وجود اینکه قرارداد توسعه فاز 11 پارس‌جنوبی را امضا کرده سرمایه‌گذاری مناسبی انجام نداده است؟ کارها هم که پیش نرفته است.

چون شرایط قراردادی ایران خوب نیست. چه از نظر نرخ بازگشت سرمایه و چه از لحاظ اینکه پیمانکار نمی‌تواند گاز را به کشور خودش منتقل کند. شرکت‌های چینی مثل شرکت‌های آمریکایی نیستند که فقط سود بخواهند. آنها می‌خواهند ذخایر نفت و گاز میدان جزو ذخایر خودشان محسوب شود. با این شرایط هم امکان تولید صادرات LNG فعلا تقریبا صفر است.

‌شرکت «ساینوپک» علاوه بر پالایشگاه اراک، توسعه میدان یادآوران را هم در اختیار دارد. حالا که به دلیل سرمایه‌گذاری‌اش در اراک نمی‌تواند از ایران خارج شود چرا میدان یادآوران را توسعه نمی‌دهد؟

توسعه این میدان که می‌تواند در فاز اول، صد تا 150هزار بشکه در روز نفت تولید کند خیلی سخت و پیچیده است. ایران شرکت‌های چینی را تهدید کرده که اگر طبق قرارداد جلو نیایند پروژه‌ها را به داخلی‌ها می‌دهد. شرکت‌های داخلی مگر چقدر پول دارند یا چه میزان تکنولوژی روز در اختیارشان است که می‌خواهند همه کارها را خودشان انجام دهند.

‌خب ایران چه کار باید بکند؟ در شرایطی که خارجی‌ها نمی‌آیند نمی‌تواند که بایستاد.

درست است که تحریم مشکل بزرگی برای صنعت نفت ایران ایجاد کرده اما مشکل مهم دیگر این است که ایران خودش را تحریم کرده است.

‌منظورتان چیست که ایران خودش را تحریم کرده است؟

ایران شرایط سختی برای قراردادهایش گذاشته، هرچند که تغییراتی در قانون جدید نفت ایجاد کرده است. مشکل ایران این است که فکر می‌کند چون ایران است همه شرکت‌ها باید برای سرمایه‌گذاری به اینجا بیایند. واقعیت این‌طور نیست. شرکت استات اویل پروژه میدان اناران را با صد‌هزار بشکه تحویل داد و رفت. پروژه اناران هنوز هم خوابیده و شرکت نفت نتوانسته است آن را پیش ببرد. مشکل دیگر ایران سازماندهی است. به‌طور مثال در موضوع گاز، توسعه میدان‌ها در اختیار شرکت ملی نفت است. یک بخش دست شرکت ملی گاز و بخش دیگر هم پیش از این در اختیار شرکت ملی صادرات گاز بوده است.

‌معتقدم همیشه در شرایط سخت راه‌های تازه خودشان را نشان می‌دهند. صنعت نفت ایران باید بتواند به شکلی خود را از این شرایط خارج کند. به واقع مصرف‌کنندگان انرژی هم نمی‌توانند یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر نفت و گاز دنیا را از صحنه بازی کنار بگذارند. آقای دکتر فشارکی به نظر شما در این شرایط چه کار می‌توان کرد؟

وقتی اوباما رییس‌جمهور شد برنامه‌اش این بود که با ایران معامله کند. اما لابی‌هایی در واشنگتن او را تحت‌فشار قرار دادند. ایران می‌توانست با اوباما معامله کند. ایران قدرت نظامی قوی‌ای در منطقه دارد.



نظر شما :