گفتگوی اختصاصی دیپلماسی ایرانی با آیت الله هاشمی رفسنجانی (بخش دوم)

مطمئن باشید در منطقه دموکراسی برقرار می‌شود

۲۸ تیر ۱۳۹۰ | ۲۲:۰۸ کد : ۱۴۶۵۶ گفتگو
وقتی وزارت خارجه را از کارشناسان مربوطه خالی می‌کنند و اختیارات دیپلمات‌ها را می‌گیرند و محدود می‌کنند، انگیزه کار گرفته می‌شود.
مطمئن باشید در منطقه دموکراسی برقرار می‌شود
 دیپلماسی ایرانی: مسئولین سایت دیپلماسی ایرانی روز 28 خرداد 1390 در نشستی صمیمانه با آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، دیدار کردند و ضمن ارائه گزارشی ازعملکرد این سایت، سوالاتی را درباره سیاست خارجی و مسائل بین المللی طرح کردند.

بخش اول این مصاحبه هفته گذشته منتشر شد، بخش دوم مصاحبه دیپلماسی ایرانی با آیت الله هاشمی را در زیر می خوانید:

 

○ درباره اقداماتی که آمریکایی‌ها علیه ما انجام می‌دهند و از ابتدای انقلاب مداوم بوده ، مواردی فرمودید. در چند سال اخیر بحث تحریم شورای امنیت و تحریم‌های یک جانبه برخی کشورها علیه ایران، وضعیت و ابعاد جدیدی پیدا کرد که آثارش مشخص است و حضرت‌عالی هم در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها به این مسئله اشاره داشتید.

به نظر جناب‌عالی چه سیاستی را دنبال کنیم تا آثار منفی آن از بُعد اقتصادی کاهش پیدا کند و کشورهای کمتری به این تحریم‌ها بپیوندند؟ مطلع هستید تعداد کشورهایی که جدای از تحریم‌های سازمان ملل و به صورت یک جانبه ایران را تحریم می‌کنند، رو به گسترش است. در این وضعیت چه کاری باید شود که کمی از این فشارهای اقتصادی کم شود؟

می‌دانید که دور جدید تحریم‌ها، از مسئله هسته‌ای شروع شد. گاهی فکر می‌شود که تا در مسئله هسته‌ای عقب‌نشینی نکنیم، این مسائل حل نمی‌شود. اما این اشتباه است. چون در زمان ریاست جمهوری من هم مسائل هسته‌ای بود. حتی اساس کارها و دستاوردهای فعلی از دهه 60 شروع شد. البته در زمان شاه، رژیم پهلوی با همکاری آمریکا و چند کشور غربی خیلی جلو رفته بود. ولی بعد از انقلاب، مدتی متوقف شد و از دهه 60 مجدداً شروع شد. حتی در زمان ریاست جمهوری من، ایران در مسائل هسته‌ای با آژانس بین‌المللی درگیر بود. واقعاً آژانس درباره بعضی از مسائل حرف داشت. ولی با دیپلماسی فعال مسئله را حل می‌کردیم و به آنها اطمینان می‌دادیم. در سانتریفیوژها آن قدر پیشرفت کرده بودیم که خودم از اولین واحد در امیرآباد بازدید کرده بودم. برای تولید آن هم در کالای الکترلیک در جاده دماوند یک واحد راه اندازی کرده بودیم.

طبیعت کار و سیاست‌ها آنها کنترل فعالیت‌ها بود که می‌آمدند. ما که اهدف غیرصلح‌آمیز نداشتیم. از آمدن آنها استقبال می‌کردیم، توضیح می‌دادیم و مسائل حل می‌شد.

الان هم که رهبری می‌گویند استفاده از بمب هسته‌ای حرام است. به هر حال وقتی این حرف این‌گونه صریح و در سطح رهبری گفته می‌شود، معلوم می‌شود که سیاست اصلی نظام است و باید در این سیاست به گونه‌ای رفتار کنیم که دیگران بهانه‌گیری نکنند. مسئولان مربوطه باید آنها را مطمئن کنند که ایران در مسیر صلح آمیز است.

تجربه ما این است که می‌توان با تعامل با آنها کار کرد. در زمان ریاست جمهوری من کارهای هسته‌ای ایران متوقف نشده بود. همان موقع جلو رفتیم و مقدمات کار را فراهم کردیم. همین پروژه آب سنگین اراک را خودم شروع کردم. در سال آخر دولت من، محققان ایرانی موفق شدند که طرح تولید آب سنگین را تهیه کنند. حتی تأیید یک شرکت مشاور روسی را گرفتند و مشاور شد. جالب است که اسناد همین مشاوره بعدها که غربی‌ها می‌خواستند پنهان‌کاری تولید آب سنگین در ایران را بهانه‌ای برای فشار بیشتر روی ایران بگیرند، به کمک ما آمد که مشاورین روسی در جریان بودند و حتی در سفر یکی از مسئولان ایرانی به شوروی وقتی آقای پوتین گفت که تولید آب سنگین شما مصداق پنهان‌کاری ایران در فعالیت‌های هسته‌ای است، طرف ایرانی با دست بالا گفت که چگونه این کار را پنهان‌کاری می‌دانید که متخصصین شما در یک شرکت که متعلق به کشور شماست، مشاور ما بودند و براساس اسناد موجود، کیفیت آن را تأیید کرده اند.

می خواهم بگویم که واقعاً همه کارها از سوی متخصصین ایرانی بود. خودم با دست‌خط خودم 25 میلیون دلار به آنها پرداختم تا کارشان را شروع کنند. البته آن موقع طرح تولید آب سنگین ما در الموت بود که بعد از من قرار شد در آنجا نباشد که در اراک شد. ما الموت را قابل دفاع می‌دانستیم که زمینه حفاظتی آن بالا بود. البته راه دسترسی به محل احداث کارخانه سخت بود، ولی جای امن و مطمئنی برای این کار بود.

در سانتریفیوژها کارها را عملاً شروع کردیم که دوره آزمایشی بود. برای تجهیز سایت اصفهان، اول با چینی‌ها قرارداد بستیم. چینی‌ها تا 40 درصد پیشرفت فیزیکی داشتند. کارها را کردند و نقشه‌ها را دادند. فازهای اجرایی را شروع کردند. ولی بعدها که با آمریکایی‌ها معامله کردند، کنار کشیدند. البته به جایی رسیده بود که می‌توانستیم ادامه بدهیم.

همه این کارها که الان می‌بینید، از گذشته سابقه دارند. قرارداد حضور کارشناسان روسی برای ساخت نیروگاه بوشهر در سفر من به شوروی بسته شد که بعدها به دلایل سیاسی حرکت لاک‌پشتی داشت و به اینجا رسید.

پروژه ساخت لیزر را آن زمان شروع کرده بودیم که هم ساخت دستگاه و هم تکنولوژی لیزری خیلی خوب شروع شده بود.

همه این دستاوردها از مواردی است که اولاً دولت از کارهای انحصاری خودش می‌داند و ثانیاً غربی‌ها روی آنها بهانه گیری می‌کنند. در حالی که همه این موارد از آن زمان هستند. واقعاً در فعالیت‌های خود هیچ وقت به تحریم یا بحرانی که منجر به توقف شود، برخورد نکردیم. البته آنها همیشه اعتراض می‌کردند که آقای امراللهی به عنوان مسئول مربوطه جواب می‌داد. الان هم قابل حل است.

 

○ فکر می‌کنم مشکل اصلی شعارهای آسمان‌کوب مسئولان فعلی است.

البته شروع این رویه تبلیغاتی در زمان دولت آقای خاتمی بود که براساس یک اشتباه سیاسی که افراطی‌های همان جریان باعث شده بودند، می‌خواستند تبلیغ کنند که سروصداها از همان زمان بلند شد. در صورتی که ما در دولت این کارها را با آرامش خبری انجام می‌دادیم. موارد زیادی بود که حتی برای بازدید از پروژه‌ها خبرنگاری با خود نمی‌بردیم و نمی‌گذاشتیم خبری منتشر شود.

 

○ در دولت فعلی از یک طرف دنبال این هستند که مسیر را ادامه دهند، از طرف دیگر فضاسازی و فرافکنی می‌کنند و بحث هولوکاست را مطرح می‌کنند. واقعاً هرج و مرج‌های فکری علامت‌های بدی به مسئولان غربی می‌دهد و طبیعی است که بعضاً موضع بگیرند.

مواضع ما در مورد حزب الله لبنان، حماس فلسطین و اسرائیل که فرق نکرده است. از اول انقلاب همین وضع را داشتیم. حزب‌الله که الان تأسیس نشده و همه می‌دانند که با کمک چه کسانی و از کی تأسیس شدند. حماس هم این‌گونه است. دشمنی ایران با اسرائیل هم خیلی روشن بود. می‌توان با دیپلماسی مؤثر طرف‌ها را قانع کرد که از حدود سیاسی خود جلوتر نیایند و ما هم باید برای تداوم درست مسیر مواظبت کنیم.

همه این موارد قابل کنترل است و بستگی به نحوه مدیریت کار دارد. ولی وقتی وزارت خارجه را از کارشناسان مربوطه خالی می‌کنند و اختیارات دیپلمات‌ها را می‌گیرند و محدود می‌کنند، انگیزه کار گرفته می‌شود. واقعاً نمی‌دانم چرا این‌گونه می‌شود، ولی فکر می‌کنم می‌توان این مسائل را بدون حاشیه حل کرد.

 

○ در طول انقلاب بعضی اوقات شرایط بین‌المللی ایران خیلی سخت‌تر از الان بود. یعنی در مقاطعی به خاطر صلح خاورمیانه با آمریکا درگیر شدیم. مثلاً بعد از مذاکرات صلح مادرید، اسلو و واشنگتن که اسحاق رابین، عرفات و کلینتون با هم مذاکره کردند، فضای سنگینی بود. شما برای شکستن آن فضا سخنرانی کردید و آقای ناطق در مجلس گفت که ما برای حل مسائل کماندو نمی‌فرستیم و مسائل خود را به عنوان یک حق مطرح می‌کنیم.

واقعاً در آن فضای سنگین از آن بحران‌ها عبور کردیم. این مسئله با شعارهایی که هیچ مشروعیت ندارد، ولی هزینه‌هایش برای مردم و کشور زیاد است، فرق می‌کند. مشکل فعلی ما این است که در خیلی از سیاست‌ها از آن موقع عقب‌تر هستیم، ولی در حرف، مطالبی گفتیم که مثل پتک بر سر ما می‌کوبند. متأسفانه فاقد یک نوع بینش و آگاهی کارشناسی شده در زمینه سیاست خارجی بوده ایم.

بله، همان‌طور که می‌گویید، مقاطع بسیار سختی را گذراندیم که مهمترین وسیله ما تدبیر و اتخاذ دیپلماسی فعال، درست و عاقلانه بود. واقعاً در همه این مراحل هیچ وقت به غرب و به خصوص به آمریکا باج ندادیم. هیچ وقت چینی‌ها در طول همکاری‌های خود به اندازه مقطع اخیر از ما سود نبردند. الان چینی‌ها بازار خوبی برای خود در ایران درست کردند. قبلاً همکاری ما براساس منافع متقابل بود.

به هر حال همین الان هم اگر اراده‌ای برای انجام یک دیپلماسی عاقلانه و غیراحساسی باشد، می‌توان روابط خوبی با کشورهای دنیا و در جهت منافع ملی داشت.

 

○ سؤالی که الان برای خیلی‌ها مطرح است، مسائل منطقه و اوج آزادی‌خواهی و اسلام‌خواهی و مبارزه با استبداد است که تقریباً خیلی از کشورهای خاورمیانه را فرا گرفته است. بحث‌های متفاوتی در این زمینه مطرح می‌شود، هم درباره ریشه‌های این حرکت‌ها و هم در مورد اینکه آیا اروپا و آمریکا در این نهضت‌ها و جنبش‌ها دخالت دارند؟ به هر حال بحث‌های متفاوتی مطرح است. به نظر شما آینده منطقه به چه صورتی خواهد بود؟ یعنی با تغییراتی که شاهد بودیم و تغییراتی که ممکن است در برخی از کشورهای منطقه پیش بیاید، شما آینده خاورمیانه را چگونه می‌بینید؟

من اصل حرکت را یک حرکت بسیار خوب می‌بینیم و آن را ناشی از هوشیاری، بیداری و آگاهی مردم می‌دانم. ادلّه‌اش هم روشن است. انفجار اطلاعات در دنیا به‌گونه‌ای است که خیلی‌ها اگر بخواهند، خیلی چیزها می‌فهمند. هم اینترنت، ماهواره‌ها و سایت‌ها هستند و هم باسواد شدن مردم تأثیر دارد. فقط ما نیستیم که جمعیت تحصیلکرده دانشگاهی مان زیاد شده است. الان جوانان اکثر کشورها درس می‌خوانند و ارتباط دارند. این یکی از عوامل مهم آگاهی است که الان در کشورهای منطقه زیاد است و هر چه جلوتر می‌روند، قوی‌تر می‌شوند. مردم این کشورها که الان در آنها نهضت‌هایی شروع شده، توجه کرده‌اند و متوجه شده‌اند که ذلیل بودند. واقعاً بویی از آزادی درست را استشمام نمی‌کردند.

جمهوری اسلامی از همه این کشورها در این جهت جلو بود. همیشه سطح آگاهی مردم ایران از مردم منطقه بالاتر بود. هم مشروطه را زودتر از اینها آوردیم و هم بعد از آن اولین انقلاب مردمی منطقه در ایران انجام شد که با هزینه کم همه چیز را به دست مردم سپردیم. قطعاً شکستن رژیم پهلوی با حامیانی که در شرق، غرب و ارتجاع منطقه داشت، سخت‌تر بود، اما حضور انبوه مردم مسائل را حل کرد.

البته ایدئولوژی درست اسلامی و رهبری مثل امام خیلی مؤثر بودند که در تاریخ ایران منحصر به فردند. مرجع تقلید، بسیار باهوش، شجاع و از هر جهت دارای تجربه بود. ایشان از زمان مشروطه تا انقلاب، وضع دنیا، منطقه و ایران را رصد می‌کرد.

به هر حال افتخار نهضت‌های مردمی با ایران است که جلوتر از همه بودند. بالاخره دنیا هم به این موقعیت رسید. من اصل مسئله را کاملاً مبارک و نهایتش را خوب می‌بینیم. مطمئن باشید در آینده حکومت مردم تضمین و دمکراسی برقرار می‌شود. البته این وسط افت و خیزهایی دارد.

معلوم است جاهایی که طی دهها سال عادت کرده بودند که با یک سیستم دیکتاتوری زندگی کنند، الان که سلیقه‌های مختلف برای اداره جامعه حرف می‌زنند، سخت است. قطعاً احزاب، جریان‌ها و گروه‌ها پس از پیروزی مردم در این کشورها مشکل خواهند داشت. همان‌گونه که ما هم اوایل انقلاب در ایران مشکل داشتیم. واقعاً اگر صلابت امام نبود و نیروهای انقلابی هم جهت دینی نداشتیم و اکثریت جامعه با ما نبود، بیش از اینها دچار اغتشاشات می‌شدیم.

الحمدلله ایران از این مرحله به خوبی عبور کرد. حتماً یادتان هست که در همان موقع مردم افغانستان بر ارتش سرخ شوروی پیروز شد، اما نتوانست از این مرحله عبور کند و هنوز هم گرفتار است. آمریکا عراق را اشغال و رژیم دیکتاتوری صدام را ساقط کرد و یک کشور آماده را به مردم داد. البته مردم عراق به خصوص شیعیان و کردها در دوره‌های طولانی مبارزه و مجاهدت کرده بودند. آنها انقلاب کرده بودند، ولی به ادّله‌ای سرکوب شده بودند. الان که سالها از سقوط صدام می‌گذرد، می‌بینید که هنوز گرفتار تشنّجات گروه‌های داخلی هستند.

واقعاً ایران در آن شرایط خیلی خوب عبور کرد. ولی حدس می‌زنم اینها که الان دارند در کشورهای خود انقلاب می‌کنند، پس از اینکه دیکتاتوری‌ها را بیرون کردند، یک دوران سختی خواهند داشت. این دوره سخت را هم دیر یا زود می‌گذرانند. بستگی به ترکیب جمعیت کشورها دارد که چگونه و در چه زمانی بگذرانند. بعد از آن یک حکومت دمکراسی در کشورشان به وجود می‌آید و مردم مستقل و روی پای خودشان زندگی می‌کنند. اکثر این کشورها هم امکانات یک زندگی خوب را دارند. شرایط جغرافیایی و دیگر شرایطشان مهم و خوب است. من آینده کشورهای منطقه را خوب می‌بینم. ولی این وسط باید قدری انتظار داشت که دوره سختی هم در پیش است.

 

○ مواجهه با استبداد و استعمار همیشه در نهضت‌های منطقه بوده، ولی به نظر می رسد جنبه ضداستبدادی آنچه که این روزها در این کشورها در حال اتفاق است، قوی تر است و مردم چندان شعارهایی علیه بیگانگان و استعمارگران نمی‌دهند.  این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟  از سوی دیگر برداشتی در ایران هست بر این اساس که آمریکایی‌ها بعد از تحولات اخیرخاورمیانه، اتاق فکری درست کردند  و در این راستا الگوهای جدیدی که بتواند سازگاری و همزیستی را در منطقه ترسیم کند و خود مردم هم در آن حضور داشته باشند، بهتر می‌پسندند.

اگر بخواهم مثال بزنم، مدل ترکیه است. یعنی آمریکاییها می گویند اردوغان خواسته مردم ترکیه است و ما با نظام سیاسی اردوغان مشکل نداریم و با آن همزیستی داریم. آنها معتقدند مردم مسلمان ترکیه اردوغان را پذیرفته اند. استبداد سابق تمام شده و به یک نوع دمکراسی رسیدند که به ما نزدیک‌تر است. هرچند لیبرال دمکراسی نیست و الکترال دمکراسی است.

بنابراین این الگومی‌تواند در جاهای دیگر مثل مصر، اردن و جاهای دیگر هم استفاده شود. اخوان‌المسلمین را یک حرکت سازماندهی شده می‌دانند که حرکت جهادی هم داشته است. مردان بزرگی در اخوان صاحب فکر و نظر بوده اند. رستاخیز عظیمی که دنیای عرب را در بعضی مواقع درنوردید، متأثر از متفکرین اخوان بوده است. همان اخوان الان از جهاد به سمت اعتدال پیش می‌رود. یعنی آن شعارهای جهادی در حرکت‌های اخوان کمتر دیده می‌شود.

مثال ملموس‌تر بزنم. تقریباً تمام نحله‌های فکری مؤثر سیاسی امروز مصر، نفی استبداد مبارک را خواستند. در حالی که اخوان از آنها عقب‌تر بود. نکته جالب این است که همه آنها به قرارداد کمپ دیوید احترام گذاشتند. از شخصیت‌های مبارز این روزهای مصر کسی نیست که بگوید من کمپ دیوید را قبول ندارم. البته برای بازشدن گذرگاه رفح و رفع محاصره غزه فشار می‌آوردند و بی‌تردید مناسبات مصر و اسرائیل شکننده شده است و نمی‌توانیم آن روابط را در دوره‌های بعدی ببینیم. ولی به یک سری از تعهدات بین‌المللی مصر پایبند هستند. جناب‌عالی این مسئله را چگونه تبیین و تحلیل می‌کنید؟

من فکر می‌کنم استعمار هم در این مسائل تا حدودی عقب‌نشینی کرده است. این‌گونه نیست که مردم به صورت یک‌طرفه دست از استعمار برداشته باشند. اولاً مردم در بحث‌ها می‌گویند که ما سلطه خارجی نمی‌خواهیم ولی همکاری‌ها را قبول داریم. ثانیا هنوز مردم این کشورها در مرحله مبارزه هستند و به پیروزی کامل نرسیدند. باید قدری صبر کنند. فعلاً یک مستبد رفته، اما ارتش مصر سر جای خود است که ارتش همان مستبد است. در تونس و کشورهای دیگر هم این‌گونه هستند.

ما الان از دور مسائل این کشورها را می‌بینیم و براساس توضیحات رسانه‌ها و کارشناسان، این‌گونه می‌فهمیم که مبارزین براساس سعه صدر خود می‌پذیرند که نیاز به همکاری دنیا دارند. مردم و مبارزین ایران هم که هیچ وقت نمی‌خواستند بیگانگان بیایند. ولی امام در دوره‌ای که در پاریس بودند، با همان مصاحبه‌هایی که کردند، غربی‌ها را قدری مطمئن کردند. برنامه‌ها و سیاست‌هایشان را می‌گفتند. ما هم که در داخل بودیم و سخنگوی مبارزه بودیم، این‌گونه بودند. امثال دکتر بهشتی و دیگران حرف‌های مترقی می‌زدند.

مسئله مهم بعد از پیروزی کامل است. یعنی فرض بر این است که الان قانون اساسی کامل می‌شود و بعد باید مجلس خود را تشکیل دهند و انتخابات برگزار کنند. احزاب متفرقی که هستند، وارد شوند. باید ببینیم که دولت‌های خود را چگونه تشکیل می‌دهند و روابط خارجی آنها چگونه خواهد بود. خیلی‌ها صبر می‌کنند تا ببینند بعد از پیروزی کامل چه می‌شود.می خواهم بگویم که چنین مشکلاتی دارند، ولی همه این مسائل قابل عبور هستند.

در ترکیه هم به یاد داریم که ترک‌ها چه روزهایی داشتند. همین چند سال قبل چنان دچار تورم و نزول ارزش پول شده بودند که مردم برای خرید اجناس خود گونی‌گونی پول می‌بردند. تورم آنها روزانه و رشد ماهیانه آن 5 تا 6 درصد بود. بالاخره یک حزب اسلامی که با مردم تطابق داشت- چون اکثر مردم مسلمان هستند- با سعه صدر و به دور از رفتار تحجری و استبدادی سرکار آمد و همه را تحلیل می‌کند. به کردها آن همه میدان دادند که الان بیش از 35 کرسی در مجلس دارند. حزب مخالف آنها هم براساس ظرفیت‌های مردمی کار می‌کند که دیدیم در مجلس هم حضور دارد. حزب اسلامی الان اکثریت را دارد، چون مسلمانان در ترکیه اکثریت هستند. مسلمانان هم در روابط خارجی حالت استعماری دیگران را نمی‌پذیرند. البته عضو ناتو هستند که معنای خاصی برایشان دارد. اردوغان و دوستانش شرایطی درست کردند که در سه انتخابات آزاد پیروز شدند. انتخابات آنها کاملاً آزاد است و جعلی نیست. مردم هم با آنها هستند و حمایت می‌کنند.

ترکیه در این مدت از شرایط منطقه خیلی استفاده کرد. از جنگ ایران و عراق بهره‌های زیادی برد. از فروپاشی شوروی هم بهره برد. از مسائل فعلی هم دارد بهره می‌برد. براساس شرایط منطقه خود را با اهمیت جلوه می‌دهد.

فکر می‌کنم در مجموع از مسائل سخت عبور کردند. شاید زمان ببرد که کشورهای دیگر منطقه که این روزها دچار اعتراضات مردمی هستند، در هر دو صورت، یعنی با همین حکومت‌ها و تغییر حکومت‌ها به مرحله‌ای از پختگی ترکیه برسند. البته این کشورها شخصیت‌های پیشرفته و خوبی دارند که می‌توانند کار کنند. باید قدری صبر کنیم تا تجربه‌ها را ببینیم. الان براساس مسائلی که تا به حال دیدیم، حرف می‌زنم. ممکن است اوضاع فعلی دنیا با آن موقع‌ها فرق کرده باشد و این کشورها مسائل خود را سریع‌تر حل کنند. تا به حال که عقلانیت در کارهایشان دیده می‌شود.

 

○ چهارده سال از ریاست جمهوری شما می‌گذرد. در دوره جناب‌عالی بر سیاست خارجی کشور اصولی حاکم بود که مشخصه آن ارتقای گفتگو، تنش‌زدایی وسیاست تعامل با کشورهای مختلف به ویژه با همسایگان بود. اگر جناب‌عالی امروز رئیس جمهوری بودید، با توجه به اینکه در طول 14 سال گذشته تحولات زیادی در سطح منطقه و جهان به وقوع پیوست، آیا همان سیاست‌ها را ادامه می‌دادید؟ اگر می‌خواستید تغییراتی در سیاست خارجی بدهید، عمدتاً در چه حوزه‌هایی بود؟

تفکری که قبلاً برای سیاست خارجی در تعامل با دنیا داشتم، براساس عقاید دینی و تجربه‌های چندین ساله بود که هنوز هم تقریباً همان تفکرات را دارم. حتی الان کار کردن براساس آن تفکرات را آسان‌تر می‌دانم. ایران هم از آن مقدار که قبلاً محتاج به همکاری بود، رهایی یافت و کمتر نیاز به حضور و همکاری دیگران دارد. الان وضع ما در بسیاری از رشته‌های صنعتی و فنی نسبتاً خوب است. زیرساخت‌های کشور آماده‌تر شد. من فکر می‌کنم در تفکرات سیاسی خارجی امروز من با آن روزها زیاد فرق نباشد. البته هیچ وقت فکر نکردم که اگر آن زمان فلان کار را کردم، الان می‌کنم یا نه؟ مورد خاصی به ذهنم نیست. کلیات را همان‌گونه می‌بینم.

البته اینها در جاهایی که کار می‌کنند، عملاً همین می‌شود. در جاهایی که کار نمی‌کنند که جواب روشن است. ولی سیاست خارجی براساس اصولی است که فکر کنم بیشتر آنها ثبات دارند و بعضی از آنها با توجه به دگرگونی‌ها و شرایط زمان تغییر پیدا می‌کنند.

بارزترین مثالی که می‌توانم بزنم اسرائیل است که همیشه مزاحم سیاست خارجی ما بود. ما هم هیچ وقت نخواستیم با اسرائیل کار کنیم و نخواهیم کرد. ولی به گونه‌ای رفتار می‌کردیم که اولویت‌بندی‌های ما در سیاست خارجی و تحصیل منافع داخلی به هم نخورد. همه اولویت سیاست خارجی ما که اسرائیل نیست. براساس اولویت‌ها کار می‌کردیم.

 

○ خیلی ممنون که با حوصله به سؤالات ما پاسخ دادید.

شما زحمت کشیدید که با تن رنجور تشریف آوردید. انشاءالله سلامتی شما کاملاً به دست آید و بتوانید به کشور و انقلاب خدمت کنید.


نظر شما :